🔶 وقتی که فرد فعالیتی که نیازمند تلاش ذهنی باشه انجام نمیده، "حالت پیش فرض مغز" فعال میشه.
👈 حالت پیش فرض یه بخشی از مغزه که مسئول انجام فعالیت های خودکار و ناخودآگاه هست.
حالا اگه گفتید که این بخش از مغز در چه مواقعی معمولا فعال میشه؟😊
🔷 وقتایی که آدم کاری نداره که مغزش لازم باشه کار کنه.
مثلا چه زمانی؟
آفرین!
وقت نماز....
نماز رو که از حفظی دیگه!
الله اکبر... بسم الله.....
دیگه نمیخواد بهش فکر کنی! با همین فرمون که بری میرسه به ولاالضالین...!😊
🔶 سوره رو هم که معمولا قل هو الله میخونی دیگه! همش تکراری. اصلا بهش توجه نمیکنی.
🔶خدا نماز رو گذاشته تا ببینه قسمت ناخودآگاه مغز تو کجاها میره!
ببینه که آیا میتونی کنترلش کنی یا نه؟!
✅ نماز رکن دین هست و خیلی مهمه. یکی از فلسفه های نماز اینه که قدرت کنترل ذهنت رو بفهمی.
این همه وقته که داریم در مورد کنترل ذهن صحبت میکنیم.
👈 حالا یه نفر میخواد بدونه که چقدر قدرت کنترل ذهن پیدا کرده
باید چیکار کنه؟
راهش اینه که ببینه توی نماز چقدر میتونه توجه پیدا کنه و ذهنش این طرف و اون طرف نره.
درست شد؟
- چقدر دیگه باید رکوع وایسیم؟
- خودش صدا میزنه! یه مکبر گذاشتن اونجا که اعلام کنه!
🔵 میکروفون هم که اخیرا میذارن برای امام جماعت که کار خوبی هم هست. چون مستحبه که صدای امام جماعت برسه به افراد.
یه مکبر هم میذارن انگار همه اینایی که پشت سر هستن خوابن!☺️😌😴☺️😌😴
هیچی دیگه! توی نماز جماعت که دیگه آدم حسابی تعطیل میشه! همون حمد رو هم که گازش رو میگرفتیم و میخوندیم دیگه نباید بخونیم!🙂
- خدایا بذار حداقل حمد رو خودمون بخونیم! لا اقل این ولا الضالین رو یه ذره بکشیم تا بتونیم گاهی یه فکری چیزی بکنیم دیگه! 😅خوب فکر رو مشغول میکنه ها!🙃
⭕️ نه دیگه. اونم امام جماعت میخونه!
بیکاااااار...!
دیگه راحت برو سراغ سیب زمینی و پیاز و ... اینا دیگه!
😌👉🏼🍎🍐🍒🍍🍳🍰
✔️ خلاصه یه داستانیه برای خودش!😊
👈 همه اینا برای اینه که تو دیگه حسابی ذهنت رها بشه و فرصت کافی برای تمرین تمرکز ذهن داشته باشی.
تمرکز کنی روی اینکه آیا میتونی هیچ فکری غیر از نماز نداشته باشی یا نه.
📿 خیلی جالبه دین ما... خیلی دقیق و حساب شده هست...
از حالا دیگه میدونی چرا باید حتما بری مسجد و نمازت رو به جماعت بخونی...👌💥
تو در سطح بالاتری داری دینداری آگاهانه و لذت بخش میکنی، موفق باشی 😊🌹
یه جوری از کتک خوردن همسر شهید مدافع حرم حرف میزنن، انگار سطل ماست ریخته شده رو سرش! چتونه بابا؛ یه کتک بوده خب.
فدای سر اون زنیکه هار؛ آخه اون زنک هار هم دختر حاج قاسمه؛ کلی کیلیپ خوشگل از حاج قاسم واسش ساختن تو کار فرهنگی؛ گیر ندید دیگه عه...
پوریا فاضل | pouriya fazel
🔻تلگرام و اینستاگرام حاضر جواب🔻
@Haazer_javab1
Eitaa: @haazer_javaab
هدایت شده از سید یاسر موسوی
💢گرایش مردم به اسلام اونقدر زیاد شده که دیگه نمیتونند جلوشو بگیرند یا منکرش بشند.
🔹تعداد مسلمانان ژاپن بین 110 هزار تا 120 هزار نفر در سال 2010 بوده است. اما این تعداد در سال 2020 به 230 هزار رسیده است و همچنان در حال رشد است
🔹غربی ها هر چه تلاش کردن مردم رو از اسلام دور کنند نتونستند و به حول و قوه الهی دین خدا داره در همه چهان گسترش پیدا میکنه
به ما بپیوندید
کانال حجت الاسلام
#سید_یاسر_موسوی ↷
┄┄┅┅┅❅🌹❅┅┅┅┄┄
@seyed_yaser
┄┄┅┅┅❅🌹❅┅┅┅┄┄
هدایت شده از اندیشهجویان استاد حسن عباسی
🔰 فکر کن بری جامجهانی، ⚽️
بازی اول شش تا از روباه پیر بخوری
و بازی آخرم به شیطان بزرگ ببازی،
بعد جایزهات مازراتی و پورشه باشه...
@Hasanabbasi_students
*عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار*
در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود.
یکی از دستگیر شدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند.
*میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی مینمود که قبل از اعدام نامهای برای *برزان تکریتی* برادر صدام مینویسد، و از او در خواست میکند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند.
*برزان* قبول نکرد و در جواب نامهی *میاده* نوشت:
جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد ....
*میاده* که روزهای آخر بارداری را طی میکرد، در روز موعود به پای چوبهی دار رفت و التماسهای او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت.
خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد.
*رضیه* زنِ زندانبان، با اشارهی رییس زندان، طفل را در لباسهای مادرش پیچیده و به گوشهای منتقل کرد!!!
آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنینش را جویا شد و گزارش خواست.
رییس زندان نیز در گزارش نوشت:
جنین با مادر در چوبهی دار ماند تا مُرد ...
رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، همقسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانهاش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد.
از آن پس، همه نوزاد را *ولید* میخواندند.
سالها گذشت و *ولید* بزرگ شد.
برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی میکرد و سالها پیشتر، خبرهایی دربارهی خواهرزادهاش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود.
او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانیهایی که *رضیه* داده بود او را یافت.
*ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت:
*رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من کشیده، هرگز تنهایش نمیگذارم.
این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود.
خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام میکند.
ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر میکردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود.
از قضای الهی، *ولید* پسر خانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصهی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!.
آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ...
پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت.
بدینسان دست حق و عدالت، ستمگر بیرحم را از جایی که گمان نمیکرد، به سزای اعمالش رساند.
یقیناً روزگار به گردنکِشان و ظالمان مهلت میدهد تا شاید برگردند، ولی فراموشی در کار روزگار و در جزاء و کیفر أعمال ستمگران و دیکتاتورها وجود نخواهد داشت.
برگرفته از نوشتههای *پاریسولا لامپوس* معشوقهی صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق.
*آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل*
*چشم اگر بینا بود، هرروز، روز محشر است*
((صائب تبریزی))
هدایت شده از بیداری ملت
1.77M
خواهش جانباز ۷۰ درصد قطع نخاع
مدافع حرم امیرحسین حاجی نصیری
از کلیه بسیجیان کشور
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat