اگه همه مسیر زندگیم رو اشتباه رفته باشم ، مطمئنم تو توسلم به حضرت زهرا (س) مسیر درست رو انتخاب کردم.
@sebastiin🇮🇷
زمانی که در ماجرای هجوم به خانه دستان امیرالمومنین رو بستن، 40 مرد جنگی ایشون رو میکشوندن به سمت مسجد برای بیعت. روایته حضرت زهرا با بدن زخمی و جسم خونآلود درحالی که روی زمین افتاده بود شال کمر امیرالمومنین علی رو گرفته بود و نمیزاشت امام رو ببرن
#فاطمیه
@sebastiin🇮🇷
اسما درباره شهادت حضرت زهرا میگوید:
پس از لحظاتی بانویم را صدا زدم جواب نداد. گفتم یا بنت محمد المصطفی ای دختر بهترین پیامبران، ای دختر بهترین مادران، بازهم جوابی نیامد.
روپوش را از روی مبارکش برداشتم دیدم که جسم مطهرش بیجان در بستر است.
اسماء با دیدن این منظره دلخراش گریبان چاک زده می نالید که ناگاه حسنین وارد شدند و فرمودند:اسماء این امنا؟ مادر ما کجا است؟
#فاطمیه
@sebastiin🇮🇷
ՏᗴᗷᗩՏTIIᑎ🇮🇷
اسما درباره شهادت حضرت زهرا میگوید: پس از لحظاتی بانویم را صدا زدم جواب نداد. گفتم یا بنت محمد المص
اسماء ساکت بود و چیزی نمیگفت حسنین وارد حجره مادر شدند و مادر را بیجان یافتند. آه از دل بیرون کرده، آنگاه حسن خود را روی مادر انداخته او را بوسیده و می گفت: مادر با من حرف بزن، پیش از آن که روح از بدنم مفارقت کند...
و آنگاه حسین پاهای مادر را در آغوش گرفته و میگفت: «مادر من فرزندت حسینم با من حرف بزن پیش از آنکه قلبم از کار بیفتد...
@sebastiin🇮🇷
اسماء به آنها دلداری داده و گفت بروید در مسجد و پدرتان را خبر بکنید. آنها از خانه به طرف مسجد دویدند و پدرشان را خبر کردند. امیرالمومنین از شنیدن این حادثه غش کرد. آب به صورتشان پاشیدند چون به هوش آمد فرمود: «ای دختر رسول خدا به چه کسی در این مصیبت تسلیت باید گفت؟
ای سيدة النسا من اندوه و غمم را به تو تسلی می دادم بعد از تو به چه کسی خود را تسلی بدهم؟
#فاطمیه
@sebastiin🇮🇷
بچه ها گریه و بیتابی میکردند
علی رو به بچه ها فرمود: آرام گریه کنید
مبادا همسایه ها صداتونو بشنون...
مادرتون وصیت کرده شبانه دفن بشه. کسی نباید بفهمه... بچه ها آستین به دهان گرفتن و گریه کردن...
#فاطمیه
@sebastiin🇮🇷
ناحلة الجسم یعنی؛ نحیف و دل شکسته میری
جوونی؛ اما مادرِ پیری! بهونه ی سفر می گیری…
#فاطمیه
@sebastiin🇮🇷
May 11