eitaa logo
رسانه خبری صدای جویا 🌍
296 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
79 فایل
پایگاه خبری تحلیلی صدای جویا با مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۸۲۵۲۹ جویا باش تا کامل شوی... www.sedayejoya.ir https://zil.ink/sedayejoya
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ جهان، در روزی که گذشت؛ 🗓 9 ژوئن 2023 ▪️مقاومت فلسطین در نوار غزه در ادامه آزمایش‌های موشکی خود، یک موشک جدید به سمت آب‌های غزه شلیک کرد/با مقاومت مبارزان فلسطینی در جنین، نظامیان رژیم صهیونیستی مجبور شدند به طور کامل از این شهر عقب نشینی کنند. ▪️نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی بدون تصویب قطعنامه علیه ایران پایان یافت. ▪️کاخ سفید با تکرار اتهامات بی‌اساس علیه ایران در ارتباط با جنگ اوکراین مدعی شد که روسیه از پهپادهای ایرانی استفاده کرده است. ▪️وزرای خارجه عراق و آمریکا درباره بدهی‌های مالی عراق به ایران گفت‌وگو کردند. ▪️رئیس جمهوری روسیه: روسیه ماه آینده در بلاروس، سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی مستقر می‌‌کند. ▪️وزارت خارجه عربستان اعلام کرد درباره آتش‌بس ۲۴ ساعته در سودان توافق شده است که از فردا شنبه آغاز می‌شود.
۱- تأیید صلاحیت حداکثری و بی‌سابقه در تاریخ انقلاب اسلامی ۲- نظارت بی نظیر و گسترده و چندوجهی و رسانه ای بر کلیه فرآیندهای انتخابات و شمارش آراء ۳- مهار ذینفعان حوزه اقتصاد ایران و توافق با آنان برای رژیم درمانی اصولی که به کنترل نوسان ها و تلاطم های اقتصادی منجر شود ۴- فضای باز رسانه ای و کمک به ایجاد یک فضای کنترل شده چند قطبی در جامعه ایران ۵- صدور اجازه امکان بین المللی شدن رسانه ای فضای انتخاباتی در ایران از جمله مواردی‌ست که مبنا قرار دادن این تمهیدات، انشاءالله می‌تواند به رغم ناملایمات اقتصادی این سالهای اخیر کشور؛ به یک انتخابات پر شور و با مشارکت بالا در شأن انقلاب اسلامی منجر شود.
✨ ﷽ ✨ 🗒 شنبـہ ؛ ۲۰ خـرداد ۱۴۰۲ شمسـۍ 💠 ۲۱ ذی‌القعـده ۱۴۴۴ هجـرے قمـرے 💠 ۱۰ ژوئـن ۲۰۲۳ میــلادے 📿 ذڪر روز ؛ ۱۰۰ مـرتبـہ: یـا رَبَّ الْعالَمیـن
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
هدایت شده از Amini
✍️ مهران صولتی 🖊 چرا با افزایش بی سابقه انتصاب های فامیلی مواجه هستیم؟! اگر چه جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس تا کنون با انتصابات فامیلی بیگانه نبوده ولی شدت و غلظت این امر در دولت سیزدهم از جمله به کار گیری همسر، فرزندان، دامادها، و بستگان همسر برای ناظران و تحلیل گران شگفتی آفرین بوده است. خویشاوند سالاری (Nepotism)، مجموعه  فرآیندهای جامعه شناختی و روان شناختی است که با ملاحظات خانوادگی و رفیق بازی موجود در محیط درونی و بیرونی یک سازمان در ارتباط است و بیان گر وجود فساد اداری، تبعیض، و تاثیر رابطه بر ضابطه در امور سازمان هاست. خویشاوند سالاری پدیده ای رایج در بسیاری از کشورهای جهان است که هنوز به درجاتی در کمند اقتدار گرایی اسیرند و نتوانسته اند حاکمیت کارآمد، شفاف و پاسخگو را محقق سازند. اکنون شاید بتوان برخی از علل افزایش این پدیده در این دولت را به شرح زیر فهرست کرد: تنگ تر شدن دایره خودی ها: انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری اوج پررنگ شدن مرزهای خودی- غیرخودی و تحقق پروژه " خالص سازی" در چهار دهه حیات جمهوری اسلامی تلقی می شود. جایی که حتی مورد اعتمادترین نیروهای سیاسی نظام مانند علی لاریجانی نیز نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. حال در شرایطی که فقط خودی ها توانسته اند تمامی مناصب قدرت را در قوای سه گانه تصرف نمایند فرصت برای سهم خواهی و جنگ قدرت بیش از گذشته فراهم آمده است. از همین رو است که به تدریج شعارهای به ظاهر جذاب انقلابی رنگ باخته و واقعیت های قدرت سیاسی بیش از گذشته هویدا شده است. یکدست شدن قدرت: تسخیر قوای سه گانه در ۱۴۰۰ تحقق آرزوی دیرینه اصولگرایان است که به نوعی عدول از ایده تفکیک قوای منتسکیو هم محسوب می شود. با یک پارچه شدن قدرت دستگاه های نظارتی قادر نیستند که حتی با نیت مچ گیری و تسویه حساب های سیاسی هم که شده نظارت موثری را بر تخطی از قانون انجام داده و از گسترش فساد، اتلاف منابع و خویشاوند سالاری جلوگیری به عمل آورند. بنیان های جامعه مدنی هم ضعیف بوده و مطبوعات و فضای مجازی نیز با محدودیت های بیشتری روبرو شده اند. فقدان حاکمیت قانون و شایسته سالاری: با گذشت دو سده از طرح مفهوم قانون در ایران (عهد ناصری) متاسفانه هنوز هم از حاکمیت قانون خبری نیست. امری که می تواند مطالبه تغییر قانون اساسی را با چالش بیهوده‌گی مواجه سازد. در نبود حاکمیت قانون، شایسته سالاری هم رنگ باخته و جای خود را به رابطه سالاری می دهد. شاید ایراد اصلی آن جایی باشد که به جز طالبوف بیشتر روشنفکران مشروطه خواه کوشیدند تا به جای متکی کردن قانون بر حقوق انسان ها و تعبیه نهادهایی برای تضمین اجرای آن، این دستاورد را نیز مانند تکنولوژی به کشور وارد کنند. گسترش فساد سیستماتیک: اگر فساد اداری را تنها محدود به رشوه و اختلاس ندانیم و  پارتی بازی، ارادت سالاری، شفافیت گریزی، و سیاست زدگی به ویژه در امر انتصابات را هم به آن اضافه کنیم بهتر می توانیم به وجود فساد سیستمی در ایران امروز اذعان نماییم. واقعیتی که در کنار ایجاد ناکارآمدی، موجبات اتلاف منابع، افول اعتماد عمومی، سقوط سرمایه اجتماعی و مهاجرت سرمایه های انسانی را نیز فراهم آورده است. درست در چنین شرایطی است که حفظ سلامت حرفه ای به دشوارترین وظیفه اخلاقی کارکنان تبدیل می شود. پر واضح است که یکدست شدن قدرت و فرهنگ قانون گریزی هم می تواند در تشدید این نوع از فساد بسیار موثر باشد.
✍️ حسین راغفر 🖊 احساس تورم خطرناک‌تر از تورم است همواره احساس بروز هر پدیده‌ای از خود آن پدیده، خطرناک‌تر است. بر این اساس است که، احساس نا امنی از خود ناامنی دهشتناک‌تر است؛ احساس ترس از خود ترس ویرانگرتر است و احساس تورم از تورم بیشتر آسیب می‌رساند. روز گذشته نتایج افکارسنجی‌های صورت گرفته در مرکز پژوهش‌های مجلس در خصوص نرخ تورم منتشر شد. براساس افکارسنجی انجام شده در مردادماه ۱۴۰۱، نرخ تورم احساس شده توسط مردم ۸۶ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ تورم در همین بازه زمانی حول و حوش 50 درصد بوده است. عدد و رقمی که نشان‌دهنده مشکلات جدی در معیشت خانواده‌های ایرانی است و هزاران حرف ناگفته در خود دارد. معنای این گزارش آن است که مردم انتظار تورمی بیشتر از تورم رسمی را دارند؛ وقتی انتظار تورمی وجود داشته باشد، تورم افزون‌تر هم عینیت پیدا می‌کند. در واقع احساس تورم از خود تورم بیشتر مردم را آزار می‌دهد. وضعیت کشور به گونه‌ای شده که مردم هر روز توقع تورم افزون‌تر دارند و منتظرند تا نوسانات تازه‌ای در بازارها شکل بگیرد. به واقع تورم همواره یکی از چالش‌های جدی در زندگی خانواده‌های ایرانی بوده است. اما نظام تصمیم‌سازی‌های کشور به گونه‌ای است که نه تنها باعث مهار تورم نمی‌شود، بلکه باعث رشد افزون‌تر تورم می‌شود. باید دید ریشه بروز تورم در اقتصاد چیست و مهم‌تر از آن تورم در چه بستری رشد و نمو پیدا می‌کند؟یکی از دلایل اصلی بروز تورم، وجود انحصارها در اقتصاد است. انحصارهایی که در بازارهای مختلف ظهور می‌کنند و نظم و نظام بازارها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. این انحصارها هستند که موجب ایجاد نوع ناامنی در زندگی روزمره و معیشت خانواده‌ها می‌شوند. این ناامنی ناشی از ناتوانی مردم در مواجهه با حداقل‌های زندگی‌شان است. عمدتا این نهادهای دولتی و حاکمیتی هستند که این انحصارها را شکل می‌دهند. انحصار نااطمینانی را در اقتصاد گسترش می‌دهد و معیشت خانواده‌ها را تنگ می‌کند. امروزه شرط لازم برای مهار تورم، خروج نهادهای خاص از اقتصاد کشور است. اما شواهد نشان می‌دهد که مسیری که در اقتصاد ایران در پیش گرفته شده است، معکوس است. در واقع نه‌تنها زمینه خروج نهادهای دولتی و حاکمیتی از اقتصاد فراهم نشده بلکه هر روز بر دامنه دست‌اندازی این نهادهای حاکمیتی در اقتصاد افزوده می‌شود. مرور برنامه هفتم هم نشان می‌دهد که در دورنمای آینده باید منتظر حجم بیشتری از نفوذ نهادهای خاص در اقتصاد باشیم. شرط لازم برای مهار واقعی تورم در اقتصاد کشور و کاهش اضطراب‌ها و نااطمینانی خانواده‌ها، همچنین کاهش بی‌ثباتی‌ها، خروج نهادهای حاکمیتی و خصولتی از اقتصاد کشور است. پس از آن است که می‌توان زمینه اصلاحات لازم را فراهم کرد. اصلاح ناترازی‌ها در اقتصاد گامی است که پس از پایان انحصارها باید برداشته شود. اصلاحات اساسی در ساختار نظام بانکی یکی از این اصلاحات ضروری است. باید گفت، بخش قابل توجهی از این بانک‌های به اصطلاح خصوصی در اختیار نهادهای حکومتی است. اصلاح بعدی، اصلاح نظام مالیاتی است که آن هم به ضرر دهک‌های محروم و به نفع طبقات برخوردار تنظیم شده است. گزاره اصلاحی سوم، اصلاح نظام بودجه‌ریزی است که مشکلات عدیده‌ای را شکل می‌دهد. با این توضیحات معتقدم بستری که تورم در آن گسترش پیدا می‌کند، انحصار است؛ از طریق انحصار است که زمینه هر نوع اصلاحی در اقتصاد مسدود می‌شود. چرا که این نوع اصلاحات بر خلاف منافع برخی افراد و جریانات خاص است. این انحصار به نفع نهادهای خاصی تنظیم شده است که منافع کلانی در اقتصاد برداشت می‌کنند. این انحصار در بازار خودرو، ارز، مسکن، سهام و طلا وجود دارد و منافع کلانی را راهی حساب‌های انحصار‌گران می‌کند. وقتی این زمینه‌های انحصار اصلاح شوند، می‌توان به سایر گزاره‌های اصلاحی مانند اصلاح ناترازی‌ها ورود کرد. اصلاح ناترازی بانک‌ها، نظام مالیاتی، بودجه و پایان دادن به شکاف طبقاتی، اصلاحات ضروری است که پس از پایان دادن به انحصار امکان‌پذیر است.
✍️ عبدالحسین زرین‌کوب 🖊 چگونه میتوان ایرانی بود تقریباً دویست سال پیش، در اروپاى عهد روشنگرى «منتسکیو» ـنویسنده و فیلسوف فرانسوی ـ با لحنى طنزآمیز و پرکنایه که در سراسر «نامه‌هاى ایرانى» او جلوه دارد، سؤالى تفکرانگیز در دهانِ از حیرت بازماندۀ پاریسی‌هاى کنجکاوى گذاشت که دربارۀ شکل غریب و قصه‌هاى حرمسراى دو مسافر ایرانى ـ ریکا و ازبک-، از روى تعجب و فضولى پچ‌‌‌پچ می‌کردند و با هیجان تمام می‌پرسیدند: «چگونه می‌توان ایرانى بود؟» می‌گویند ادوارد براون انگلیسى وقتى با دانشمندانى برخورد می‌کرد که می‌توانستند به فارسى تکلم کنند، هر زبان دیگر را کنار می‌گذاشت و می‌گفت: «باید فارسى حرف زد؛ چرا که وقتى انسان فارسى حرف می‌زند، احساس می‌کند زبانش انسانی‌تر است.» نمی‌دانم آیا ایرانی‌هایى که در خانۀ خود با فرزندان ایرانى خویش به زبان فرنگى حرف می‌زنند یا در ادارات، کارگاه‌ها و بیمارستان‌ها مطالب خود را به زبان انگلیسى تقریر می‌نمایند، از این کلام براون احساس شرمسارى می‌کنند؟ من وقتى در باب گذشتۀ ایران تامل می‌کنم، از اینکه ایرانی‌ها دنیا را به نام دین یا به نام آزادى به آتش و خون نکشیده‌اند، از اینکه مردم سرزمین‌هاى فتح شده را قتل‌عام نکرده‌اند و دشمنان خود را گروه‌گروه به اسارت نبرده‌اند، از اینکه در روزگار قدیم یونانی‌هاى مطرود را پناه داده‌اند؛ ارامنه را در داخل خانۀ خویش پذیرفته‌اند؛ جهودان و پیغمبرانشان را از اسارت بابل نجات داده‌اند؛ از اینکه در قرن‌هاى گذشته جنگ صلیبى بر ضد دنیا راه نینداخته‌اند و محکمۀ تفتیش عقاید درست نکرده‌اند؛ از اینکه ماجراى سن‌بارتلمى نداشته‌اند و با گیوتین سر مخالفان را درو نکرده‌اند؛ از اینکه جنگ گلادیاتورها و بازی‌هاى خونین با گاو خشم‌آگین را وسیلۀ تفریح نشمرده‌اند؛ از اینکه سرخپوست‌ها را ریشه‌کن نکرده‌اند و بوئرها را به نابودى نکشانیده‌اند؛ از اینکه براى آزار مخالفان ماشین‌هاى شیطانى شکنجه اختراع نکرده‌اند و اگر هم بعضى عقوبت‌هاى هولناک در بین مجازات‌ها ... بوده، آن را همواره به چشم یک پدیدۀ اهریمنى نگریسته‌اند، و از اینکه روى‌هم‌رفته ایرانی‌ها به اندازۀ سایر اقوام کهنسال دنیا نقطه ضعف اخلاقى نشان نداده‌اند، احساس آرامش و غرور می‌کنم. و در این احوال، اگر سؤال سمج و تأمل‌انگیز منتسکیو و پاریسی‌هاى کنجکاوش یقه‌ام را بگیرد و باز از من بپرسد: «چگونه می‌توان ایرانى بود؟» جواب روشنى براى آن آماده دارم؛ جوابى که خود سؤالى دیگر است: «چگونه می‌توان ایرانى نبود؟». گمان دارم نسل تازه‌اى که حالا دارد به عرصه می‌آید و حتى نسل‌هایى که می‌بایست شاهد استمرار تاریخ و فرهنگ ایران باشند نیز می‌خواهند همین جواب غرورانگیز را در برابر سؤال منتسکیو داشته باشند. در این‌ صورت، می‌بایست نه فقط خودشان این عنصر اخلاقى و انسانى را که در فرهنگ ایران هست، حفظ کنند؛ بلکه از طرف ما نیز باید این اندازه سعى شود که با ایجاد تزلزل در این آرمان‌هاى انسانى، امید آنکه در آینده هم ایرانى مثل ایرانى گذشته ملامت‌ناپذیر بماند، از بین نرود.