eitaa logo
رسانه خبری صدای جویا 🌍
270 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
پایگاه خبری تحلیلی صدای جویا با مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۸۲۵۲۹ جویا باش تا کامل شوی... www.sedayejoya.ir https://zil.ink/sedayejoya
مشاهده در ایتا
دانلود
استاندار اصفهان خبرداد؛ اتخاذ ۶۰ مصوبه به منظور توسعه و آبادانی شهرستان ورزنه https://sedayejoya.ir/read?id=27119
گزارش تصویری بیست و پنجمین سفر شهرستانی استاندار اصفهان به مقصد شهرستان ورزنه https://sedayejoya.ir/album?id=42
🔴هشدار ایران به اسرائیل: حمله به غزه متوقف شود والٌا شرایط منطقه تغییر می‌کند! 🔹امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در بدو ورود به بغداد در محل شورای امنیت ملی عراق، با قاسم الاعرجی مشاور امنیت ملی عراق دیدار و گفت‌وگو کرد. 🔹 امیرعبداللهیان: اتفاقاتی که در غزه توسط رژیم صهیونیستی رخ می‌دهد، مصداق بارز جنایت جنگی است و عدم توقف آن بر کل منطقه تاثیر می‌گذارد. چنانچه اسرائیل حملات خود به غیرنظامیان غزه را متوقف نکند، منطقه با شرایط جدیدی مواجه خواهد شد. 🔹 مشاور امنیت ملی عراق: فردا جمعه حمایت میلیونی مردمی در حمایت از فلسطین در بغداد برگزار خواهد شد. اتفاقات امروز در غزه جنایت در حق زنان و کودکان است که قطعا قائل قبول نیست.
بیانیه انجمن روزنامه نگاران مسلمان استان اصفهان به حمایت از طوفان الاقصی و دعوت به حضور در راهپیمایی روز ۲۱ مهرماه به حمایت از مردم مظلوم فلسطین
✍ محمد حق شناس ❇️ شاید خبر نداشته باشید که کاهش ارزش پول ملی بیشترین اثر منفی را بر دارد، هر چقدر دولت به بهانه حمایت از ، اجازه بالا بردن نرخ ارز را به شرکت های بورسی بدهد که به تبع آن ارزش پول ملی کاهش یابد به ضرر اکثریت مردم تمام می شود؛ هر چقدر دولت اجازه بالا رفتن نرخ بهره بانکی را بدهد یا فضای یا سرمایه را از کشور باز بگذارد باعث فقیرتر شدن عموم مردم می شود؛ ❇️ حال در شرایطی که دولت همواره مانع افزایش حقوق ، و نرخ محصولات به اندازه تورم می شود و مانع حفظ حداقل معیشت این عزیزان می شود متاسفانه به اشتباه و با وسوسه برخی لیبرال های سرمایه دار امکان خروج ارز از کشور، افزایش نرخ آن و افزایش در بازارهای مالی را به شکل کامل آزاد گذاشته است، این سیاست یک بام و دو هوا را چه کسی می تواند درک کند؟ https://eitaa.com/hokmraniirani
تجهیزات زرهی سنگین ارتش جمهوری اسلامی ایران به مرزهای غربی کشور انتقال یافت تا آماده تحرکات احتمالی آمریکایی‌ها باشد
✍️محمدباقر تاج الدین 🖊 جامعۀ ایرانی به دندۀ لج افتاده است!! ✅بررسی ها و شواهد موجود در فضاهای واقعی و مجازی نشان می دهد که متوسط جامعۀ ایرانی به شدیدترین وجه ممکن به دندۀ لج افتاده و دیگر حاضر نیست بسیاری از حوادث و روی دادهای جوامع و کشورهای دیگر را دنبال کند چرا که گمان می کند خودش در انبوهی از مشکلات و درد و رنج های متنوع و متکثر گرفتار آمده و لذا اولویت را به جامعۀ خود می دهد و نه ملت ها و جوامع دیگر!! البته که از جهتی هم به چنین جامعه ای می توان تا حد زیادی حق داد زیرا هنگامی که کسر قابل توجهی از ایرانیان در شرایط ناگوار و دردناک روزگاران خود را سپری می کنند چه دلیلی وجود دارد که به مردمان جوامع دیگر فکر کنند؟!! برای نمونه این روزها نحوۀ نگرش ها و رفتارهایی که بخشی از جامعۀ ایرانی با مهاجرین افغانستانی دارد را شاید بتوان نشانه ای از همین به دندۀ لج افتادن ایرانیان قلمداد کرد!! ✳️واقعیت این است که ایرانیان با خود می اندیشند که با داشتن این همه سرمایه های ملی از نفت و گاز گرفته تا معادن و تا بسیاری سرمایه های دیگر چگونه است که حال و روزشان هر روز بدتر از دیروز می شود و نشانه های چندان روشن و امید بخشی برای بهبودی اوضاع شان دیده نمی شود!! و این که چرا باید دست اندرکاران امور به جای اولویت قرار دادن بسیاری از مسائل و مشکلات گروه های مختلف جامعه از کارگران گرفته تا کشاورزان و کارمندان و معلمان و استادان و پزشکان و پرستاران اولویت های دیگری را در دستور کار خویش قرار داده که اساساً هیچ دردی از دردهای شهروندان این سرزمین را دوا نمی کند؟!!! این جاست که می بینیم بخشی از جامعه حتی سرنوشت دردناک همسایۀ دیوار به دیوار او یعنی باشندگان افغانستان که به لحاظ زبانی و فرهنگی نزدیکی های زیادی با ملت ایران دارند نیز برایش مهم نبوده و خود را به بی تفاوتی می زند!!! برای نمونه در حادثۀ زلزلۀ هرات که از قضا بیشترین قرابت و همسانی با ایران را دارد عموم جامعه همراهی و همدردی خاصی با این حادثۀ دردناک نداشته اند!! ❇️گشت و گذاری هرچند سطحی و فوری در شبکه های مجازی به خوبی نشان می دهد نه تنها بی توجهی زیادی به قضایای زلزلۀ هرات در افغانستان می شود بلکه در خصوص وضعیت دردناک شهروندان غزّه نیز بی توجهی آشکاری از سوی گروه های مختلف اجتماعی صورت می گیرد و تو گویی که این حوادث دردناک دیگر برای ایرانیان(متوسط جامعه) چندان اهمیتی نداشته چرا که خود در انبوهی از مشکلات و گرفتاری های شان غوطه ور هستند و دیگر نوبت به دیگران نمی رسد!! برای مثال هر موضوعی که در خصوص حوادث مورد اشاره در شبکه های اجتماعی مجازی منتشر شود با بازدید و توجه بسیار کمی از سوی دنبال کنندگان(فالوئرها) روبرو می شود اما در مقابل مطالب مربوط به مشکلات و مسائل جامعۀ خودمان انبوهی از بازدید ها و بلکه واکنش ها را با خود خواهند داشت!!! ✅نتیجه این که بسیاری از واکنش های گروه های مختلف جامعه در فضاهای واقعی و عینی و در فضاهای مجازی به خوبی نشان می دهد که هر مسأله و قضیّه ای که مربوط به خودشان نباشد دیگر برای آنان اهمیتی ندارد و حتی به مقابله با آن نیز می پردازند و این ها همگی حکایت از بروز نوعی لج بازی در بین متوسط جامعۀ ایرانی دارد که اگر دست اندرکاران امور دیر به فکر چاره ای برای آن باشند حتی به قیمت بی توجهی و لج بازی با بسیاری از امور داخلی کشور خودمان نیز منجر خواهد شد!!! ضمن این که هم اکنون نیز در برخی موارد شاهد بروز چنین وضع دردناکی در کشور خودمان هستیم به گونه ای که سرنوشت تلخ بسیاری از شهروندان طبقۀ پایین جامعه دیگر مورد توجه طبقات بالای جامعه نبوده و تو گویی که در حال تبدیل شدن به فراموش شدگان جامعه هستند!!هزاران دریغ و درد!!!
✍️ دکتر مسعود نیلی 🖊 هشت سیاست که مانع رشد اقتصاد ایران شد رشد اقتصادی سالانه ایران از سال ۱۳۶۰ تا الان به طور متوسط حدود ۳٫۱٪ و تولید ناخالص سرانه حدود ۲٪ می‌شود. تورم مزمن بالا، بیکاری، فقر، توزیع نابرابر درآمد و مشکلات محیط زیستی در این کارنامه قرار گرفته‌اند. در واقع می‌توان گفت فارغ از نوسانات کوتاه‌مدت، عملکرد بلندمدت راضی‌کننده نیست. عملکرد بلندمدت را اصولاً سیاست‌های بلندمدت می‌سازند، نه منابع طبیعی یا شوک‌های مقطعی یا موضوعات دیگر. در اقتصاد ایران هم سیاست‌های بلندمدتی مقصر اصلی هستند که از هویت نظام حکمرانی نشأت می‌گیرند. این هشت سیاست عبارتند از: 1️⃣ درگیری با تنش‌های خارجی است که طی دهه‌های گذشته تبدیل شده به جزء پایداری از زندگی اقتصادی و سیاسی ایرانیان. 2️⃣ کسری بودجه مزمن و پایدار دولت بوده که از دهه چهل برقرار بوده. این کسری بودجه هم با روش اشتباه پولی کردن کسری بودجه تأمین می‌شود. 3️⃣ تعیین دستوری نرخ بهره بانکی (معمولاً پایین‌تر از تورم) که از برداشت اشتباه سیاستگذاران از اقتصاد اسلامی تأثیر گرفته. 4️⃣ نظام ارزی چند نرخی است. در واقع در ۴۵ سال اخیر، در ۳۵ سال نظام چندنرخی ارز برقرار بوده و اکثر سال‌های نظام تک‌نرخی هم صرفاً تحت تأثیر وفور ارز نفتی در دست دولت بوده است. 5️⃣ قیمت‌گذاری دستوری دولت. در ایران اگر دولتی دست به قیمت‌گذاری قاطعانه نزند، بی‌عرضه تلقی می‌شود و این نگاه اشتباه وجود دارد که دولت برای مقابله با افزایش قیمت‌ها باید به مقابله با کسبه «متخلف» و قیمت‌ها بپردازد. 6️⃣ نظام تعرفه‌ای خاص اقتصاد ایران. در واقع واردات کالا به ایران با تعرفه‌های بالا و بسیار پیچیده همراه است. علاوه بر این، موانع غیرتعرفه‌ای هم زیاد است (مثل ممنوعیت کلی واردات لوازم خانگی). 7️⃣ عرضه ارزان قیمت انرژی که جزو خاصیت حکمرانی اقتصادی ایران این بوده و هست. 8️⃣ نظام بنگاه‌داری عظیم غیرخصوصی و غیررقابتی در ایران است. غیر از بخش خصوصی، انواع مالکیت‌های حاکمیتی، بخش عمومی، بخش نظامی و بخش دولتی وجود دارند. چرا این سیاست ها با آنکه غلط هستند دوام می آورند؟ نشان پایدار و بلندمدت بودن این موارد این است که سیاست‌های اصلاحی گاه به گاه در این موارد نتوانسته آن‌ها را به کلی از اقتصاد ایران حذف کند. مثلاً اصلاحاتی مانند حذف موانع غیرتعرفه‌ای تجارت یا اصلاح قیمت حامل‌های انرژی مدنظر بوده، اما این اقدامات کوتاه‌مدت نتوانسته به موفقیت برسد. این موارد نشان‌دهنده ریشه داری این هشت سیاست و گره خوردن آن‌ها به ماهیت نظام حکمرانی کشور است. سیاست‌های مخرب هشت‌گانه از چه طریقی به نظام حکمرانی ما راه پیدا کرد؟ ریشه برخی از این سیاست‌ها، به باورهای ایدئولوژیک ابتدای انقلاب برمی گردد. برای نمونه، فهم سیاستگذاران اولیه از شعار استقلال، تقابل با غرب بوده. این موضوع باعث شده دولت به نقش مسلط در روابط خارجه اقتصاد و «خودکفایی» به عنوان شعاری راهبردی تبدیل شود. شعار عدالت هم تحت تأثیر یک برداشت خاص قرار داشته که از دهه چهل از مارکسیسم تأثیر پذیرفته؛ این نگاه عدالت را عرضه ارزان کالا و خدمات به مردم می‌داند. بنابراین در تعیین نقش دولت، حرف از تأمین کالای عمومی نبوده بلکه عملاً دولت ورود خود به تأمین کالاهای خصوصی (که از آن به عنوان «سفره مردم» یاد می‌شود») را مسلم می‌دانسته. این باور عملاً سازوکار بازار را ضد ارزش‌های انقلاب فرض می‌کرده. این وضعیت باعث شده دولت مالکیت واحدهای تولیدی را برعهده بگیرد و منابع طبیعی و مالی و انرژی را ارزان عرضه کند. [ریشه های دیگر هم وجود دارد] ☑️⭕️هشت سیاست غلط چگونه به هم پاس می دهند؟ [این هشت سیاست تبعات جدی دارند. به عنوان نمونه به هم افزایی سه سیاست اول می پردازیم] وقتی هم‌زمان تنش در روابط خارجی و کسری بودجه دولت وجود دارد و نظام بانکی هم به دلیل نرخ بهره دستوری دچار ناترازی است، عوامل دوم و سوم باعث رشد نقدینگی می‌شود و عامل اول منجر به افزایش هزینه مبادله با خارج و در نتیجه فشار به بازار ارز می‌شود. هم‌زمانی این‌ها با تحت فشار قرار گرفتن منابع ارزی کشور باعث می‌شود نقدینگی به سمت بازار ارز حرکت کند و باعث افزایش نرخ شود. چون سیاستگذار نمی‌خواهد به عامل تنش خارجی دست بزند، به تعیین نرخ‌های اداری متفاوت با نرخ بازار دست می‌زند و واردات انواع کالاها را به نرخ‌های متفاوت ارز گره می‌زند. در این زمان، استمرار کسری بودجه و تنش‌های خارجی باعث افزایش فاصله نرخ ارز بازار و نرخ اداری می‌شود و به انوع فساد دامن می‌زند. ترکیب این هشت سیاست منجر به فساد ارزی، قاچاق کالا، تضعیف تجارت خارجی، بی عدالتی، بحران آب و برق و گاز و ... می شود.  (تلخیص و بازنویسی از سخنرانی دکتر نیلی). اقتصاد ایران گروگان این هشت سیاست است.
✍️ ▫️نظام بهرامی کمیل 🖊 مدعیان یا موانع گفتگو در ایران یکی از بزرگترین موانع اجتماعی شکلگیری گفتگو؛ مدعیان گفتگو هستند. این مدعیان در شش گروه اصلی قرار دارند. 1️⃣ .اساتید و روشنفکران: اساتیدی که با استناد به ارجاعاتی از کانت، هوسرل، بوبر، هابرماس، بوهم، رورتی و دیگران در ستایش گفتگو مطلب می‌نویسند در عمل به ندرت تحمل شنیدن نظر دیگری را دارند و با کوچکترین نقدی به هم ریخته و دودمان منتقد را به باد میدهند. رفتار و منش این اساتید به طور طبیعی به پیروان و هواداران منتقل می‌شود و آنها هم فقط مدح مراد خود را میپسندند و کوچکترین نقدی به استاد والامقام را با ناسازا و یا بایکوت پاسخ می‌دهند. اساتید بزرگواری که در نقد رابطه مراد و مریدی مطلب نوشته اند و نوچه پروری را آفت فرهنگ جامعه می‌دانند و از خودبنیادی (autonomy) دم میزنند خودشان تشنه ستایش کنندگان بیشتر و بیشترند. 2️⃣.نشریات روشنفکری: متاسفانه در ایران نشریات روشنفکری به خصوص از آن نوع که روزنامه‌نگارانی مانند محمد قوچانی و رضا خجسته رحیمی راه انداخته اند تنها تریبون افراد خاصی هستند. روزنامه نگارانی که دهها مطلب در رسالت و وظیفه روزنامه نگاری نوشته اند و از تبدیل شدن نشریات به تریبون احزاب و باندهای سیاسی نالیده‌اند؛ خودشان تریبون شخصی برخی افراد شده اند. این وضعیت باعث شده کم کم روشنفکران صاحب نام به فکر تاسیس نشریه اختصاصی خود بیافتند. 3️⃣ .نشریات علمی: در کشورهای غربی و اساساً در بیشتر دنیای متمدن فصلنامه های علمی- تخصصی به چاپ مقالاتی اقدام میکنند که نویسندگانش از سراسر کشور هستند. در نشریات دانشگاهی کشورهای توسعه‌یافته از چاپ مقالاتی که در نقد همدیگر باشند استقبال میکنند و چه بسا مقاله ای که در یک شماره چاپ میشود در شمارههای بعدی همان نشریه نقد می‌شود. اما در ایران هر دانشگاه و موسسه علمی- پژوهشی برای خود امتیاز فصلنامه ای را کسب کرده و فقط به چاپ مقالات هیأت علمی آن دانشگاه یا موسسه مشغول هستند. اینکه اساتیدی که درس گفتگو میدهند در عمل چقدر به گفتگو پایبنداند از همین مدیریت فصلنامه هایشان معلوم است. 4️⃣ .ناشران: اگر از ناشرانی که در ازای دریافت پول کتاب چاپ میکنند بگذریم؛ در سایر موارد روابط مافیای بر چاپ کتاب حاکم است. ناشرانی که گرایش چپ دارند محال است کتابی با گرایش راست را چاپ کنند و بالعکس. همچنین اکثر ناشران دغدغه‌ای برای معرفی افراد نخبه و خلاق ندارند و ترجیح می‌دهند اولویت‌های دیگری را سرمشق خود قرار دهند. چنین عملکردهایی یکی از دلایلی است که باعث می‌شود برخی نویسندگان به دنبال تاسیس انتشاراتی شخصی یا گروهی خود باشند. در نتیجه علاوه بر این که مانعی برای گفتگو و تعامل ایجاد میشود مولفان وقت و انرژی خود را در مسیر امور اجرایی انتشاراتی صرف میکنند. 5️⃣ .شبکه های مجازی: ده سال قبل، راه انداختن وبلاگ به یک اپیدمی اجتماعی تبدیل شده بود؛ زیرا همه می‌خواستند بگویند و کمتر کسی حاضر بود بشنود. اکنون هم در بر همان پاشنه می‌چرخد. استادی که بزرگترین مشکل جامعه را فراموش کردن زندگی روزمره می‌داند حاضر نیست یک یادداشت از فرد دیگری درباره زندگی روزمره به اشتراک گذارد. گروهی که نام صفحه یا کانالشان را «روشنگری»؛ « نقد و نظر »یا «گفتگو» می‌گذارند، راه‌های ارتباطی مخاطبان را بسته‌اند و حاضر به شنیدن نیستند. در یک مدل دیگری چند صاحب کانال فقط پستهای همدیگر را منتشر می‌کنند و بیگانگان شانسی برای منعکس کردن نظراتشان ندارند. در نتیجه این بیگانگان ترغیب می‌شوند که کانال ارتباطی اختصاصی خود را راه بیاندازند که سرانجامش گفتگوی کم و کمتر است. 6️⃣ .بنیادها: آخرین مانع گفتگو «بنیادهای فکری و فرهنگی» هستند. قاعدتا این بنیادها برای تولید گفتگو و خلق فکر و اندیشه‌های جدید بنا می‌شوند اما در ایران این بنیادها به تریبونی برای مدح یک فرد و تکرار حرفهای او تبدیل شده‌اند. بنیاد مطهری، آوینی یا شریعتی و .... چه اندازه زمینه را برای گفتگو و نقد افکار این عزیزان فراهم کرده‌اند؟ خلاصه این که آیا بنیاد شریعتی یکبار از سیدجواد طباطبایی برای نقد افکار دکتر دعوت کرده است؟ آیا سید جواد طباطبایی در فصلنامه سیاست‌نامه که حامیانش آن را می‌گردانند یک مقاله از همفکران شریعتی چاپ کرده است؟ آیا فیلسوفان بزرگی مانند علامه جعفری و ابراهیم دینانی(که برخی به او لقب پدر گفتگو داده اند)؛ یک بار از خود پرسیده‌اند حضور پررنگ آن‌ها در تلویزیون به قیمت کمرنگ‌تر کردن دیگران بوده است؟ آیا نشریات؛ شبکه‌های اجتماعی و ناشران کتاب به شکلگیری و گسترش گفتگو کمک میکنند یا در عمل جامعه را به سمت تک گویی سوق میدهند؟بنظر میرسد تمرکز برسانسور سیاسی باعث شده از سانسور فرهنگی و نقش خودمان در بایکوت که بسیار عمیقتر و خطرناکتر است غافل بمانیم.
🎙️ دامپزشکی اصفهان در رسانه ها 🎙️ ♦️ پایگاه خبری صدای جویا: 🔰 فرماندار شاهین شهر عنوان کرد؛ 🔷 دامپزشکی نقش بسزایی در تأمین امنیت غذایی و سلامت عمومی جامعه دارد ┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄┄ ✅ لینک متن کامل خبر https://sedayejoya.ir/read?id=27113 📳 کانال های اداره کل دامپزشکی استان اصفهان 🌐 ایتا eitaa.com/isfahanvet 🌐 بله ble.ir/isfahanvet 🌐 سروش splus.ir/isfahanvet 🌐 آپارات aparat.com/isfahan.ivo 📣 روابط عمومی اداره کل دامپزشکی استان اصفهان isfahan.ivo.ir