🟢 آیا مردگان صرفاً در انتظار برپایی قیامتاند یا در عذاب و نعمت به سر میبرند؟
🔹 عالم برزخ یعنی عالمی که در بین عالم دنیا و عالم آخرت قرار گرفته؛ و لهذا در عالم برزخ هم با اینکه هنوز حساب کلی افراد رسیدگی نشده است و در قیامت باید رسیدگی بشود، افرادْ مختلفاند. بعضی متنعماند و بعضی معذب. این است که فرمودهاند: «الْقَبْرُ امّا رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ اوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النّیرانِ» (عالم قبر برای انسان یا به منزله باغی است از باغهای بهشت و یا به منزله گودالی است از گودالهای جهنم).
🔸 اهل سعادت از همان آنِ توفّی و مردن سعادتشان شروع میشود و اهل عذاب از همان آنِ مردن، عذاب برزخیشان آغاز میگردد. قرآن نمیگوید که قبل از قیامت، مردم، چه سعید و چه شقی همینطور برای محاکمه نهایی منتظر نگهداشته میشوند و تا آن وقت همه در یک حالت انتظار بسر میبرند؛ و لهذا میفرماید اگر ببینی آن زمان را که فرشتگان کافران را اخذ میکنند، توفّی میکنند، تحویل میگیرند به تمام و کمال، آنها را از پیش رو و پشت سر میزنند («یضْرِبونَ وُجوهَهُمْ وَ ادْبارَهُمْ» (انفال/۵۰)) و به آنها میگویند عذاب سوزان را بچشید.
📗 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۱۲۰ (با اندک تلخیص)
⭕️ پایگاه خبری صدای جویا
♦️۶ هزار و ۹۰۵ نفر از متهمان استان اصفهان مشمول عفو اخیر رهبر انقلاب شدند
جعفری، رئیس کل دادگستری استان اصفهان:
🔹دادگستری استان اصفهان، پس از موافقت رهبر انقلاب با عفو و تخفیف مجازات جمع قابل توجهی از متهمان، بلافاصله نسبت به شناسایی مشمولان این عفو اقدام کرد که در این راستا در زمینه متهمان و محکومان اغتشاشات سال گذشته شاهد بودیم که ۲ هزار و ۲۸۸ نفر دارای شروط لازم برای عفو یا تخفیف مجازات بوده و پرونده آنان در هر مرحله از فرایند رسیدگی قضایی مختومه شد.
🔹جمع آمار مشمولان عفو گسترده رهبر معظم انقلاب در استان به عدد ۶ هزار و ۹۰۵ نفر رسید.
🔻تصمیم مهم دولت/ یارانه این افراد امسال قطع میشود
🔹دولت امسال درصدد است که یارانه خریداران ارز سهمیهای را قطع کند.
🔹دوازدهمین مرحله یارانه نقدی ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی دولت سیزدهم طبق روال ماههای گذشته بیستم فروردینماه احتمالا به حساب سرپرستان خانوار واریز خواهد شد.
🔹اگر افراد اقدام به دریافت تسهیلات قرضالحسنه ۱۰ میلیون ریالی کرونا کرده باشند، اقساط این تسهیلات از مبلغ واریزی به حساب آنها کم میشود./خبرآنلاین
✍️کوروش برارپور
🖊 ایرانِ قدرتمند چگونه ایرانی است؟
بسیاری از حکومتهای تمامیتخواه تاریخ همچون هیتلر، استالین و دیگران بر این باور بودند؛ بهدلیل در اختیار داشتن پیشرفتهترین فناوریهای نظامی بر قدرتمندترین جامعه عصر خویش حکم میرانند! غافل از اینکه در آیندهای نهچندان دور همچون دیگر همتایانشان در تاریخ بشر، درهم خواهند شکست و فرو خواهند ریخت.
نظام جمهوری اسلامی نیز هر از چندگاهی با رونمایی از شهرکهای زیرزمینیِ موشکی و پهپادیاش و تلاش برای گذر از گریز هستهای و همچنین اجرای شوهای رسانهای روی رشد علمیِ تهی از فکر، تفکر و انسان متفکرش در صدد است تا جامعه زیر مدیریتش را یک قدرت نوپدید در منطقه خاورمیانه و جهان معرفی کند!
اما پرسش بحثبرانگیز آن استکه؛ پایهایترین معیارها برای سنجش قدرتمندیِ یک جامعه چیست؟
جامعه قدرتمند، جامعهای است که از شهروندانی قدرتمند برخوردار باشد و قدرتمندیِ شهروندان نیز بر پایهی معیارهای زیر قابل ارزیابی است. بنابراین، شهروند قدرتمند کسی استکه:
1️⃣اراده درازمدت وی بر خواست کوتاهمدت حاکمان جامعه متبوعش غلبهی پایدار داشته باشد
2️⃣از طریق سازوکارهای دموکراتیک قادر به کنترل و مهار حکومت و دولتهای متبوعش باشد
3️⃣برای خود حق اعتراض قایل باشد و در برابر تصمیمهای اشتباه حاکمان نافرمانی و مقاومت مدنی کند
4️⃣در صورت نافرمانی یا مقاومت مدنی در برابر سیاستهای اشتباه حاکمان، از مصونیت قانونی برخوردار باشد
حال پرسش آن استکه؛ برای تبدیل یک جامعه سرکوبشدهای چون ایران به جامعهای قدرتمند، سازوکارهای قدرتمندیاش باید از چه ارکانی برخوردار باشد؟
ایرانِ قدرتمند در مرحله نخست باید دمکراتیک باشد و ایرانِ دموکراتیک نیز بر شش رکن زیر استوار است:
◾️رکن یکم: قانون. مراد از قانون، قانون مدرن است نه واپسگرا یا حکم حکومتی
◾️رکن دوم: نظام کشورداری انتخاباتی آزاد (نه استصوابی)
◾️رکن سوم: احزاب شناسنامهدار(نه قارچی)
◾️رکن چهارم: رسانههای آزاد و مستقل(نه وابسته به حکومت یا سرویسهای جاسوسی بیگانه)
◾️رکن پنجم: NGOها یا سازمانهای مردمنهاد و مردمساخته (نه حکومتساخته یا دولتیشده)
◾️رکن ششم: شبکهها و بخش خصوصی
شرط پایداریِ قدرتمندیِ جامعهی قدرتمند شدهای چون ایران نیز آن استکه شش اصل زیر باید همواره در آن حکمفرما باشد:
۱. اصل آزادی اندیشه، بیان، نشر و انتخاب (Freedom): در ایرانِ قدرتمند؛ مطالبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و هنری بصورت آزاد، شفاف و روشن بیان و منتشر میشود
۲. اصل نمایندگیِ آراء(Representation): در ایرانِ قدرتمند؛ همه جریانهای اجتماعی میتوانند در عرصه سیاسی، نماینده داشته باشند
۳. اصل عدالت(Justice): در ایرانِ قدرتمند؛ همه جریانهای سیاسی به نسبت وزن اجتماعیشان(و نه بیشتر) میتوانند در ساختار تصمیمگیری جامعه سهیم باشند
۴. اصل برابری فرصتها(Equality): در ایرانِ قدرتمند؛ فضاهای سیاسی بگونهای ساماندهی میشود که هر اقلیتی بتواند در صورت کسب آراء، به اکثریت تبدیل شود
۵. اصل نهادینهسازی نقد و تفسیر حقیقت: در ایرانِ قدرتمند؛ فرایند نقد و اصلاح نهادینه میشود. بهسخنی دیگر، امکان نقد مطالبات گوناگون و اصلاح ساختارهای معیوبِ سیاسی - حقوقی در جامعه(از طریق رسانههای آزاد و مستقل بعنوان رکن چهارم دمکراسی) تمهید میشود
۶. اصل نهادسازی مدنی برای رشد و یادگیری شهروندان و توسعه اجتماعات شهری و جوامع محلی: در ایرانِ قدرتمند؛ نهادهای تعدیلکننده مطالبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی ایجاد میشود که اینها همان نهادهای مدنی یا NGOها بعنوان رکن پنجم دمکراسی، حلقه واسط میان مردم و حاکماناند.
نتیجهگیری
بدیهی است؛ ایرانی که بر شش رکن و شش اصل اشاره شده در بالا استوار نباشد؛ درصورتیکه یکصدهزار کلاهک هستهای، قویترین ارتش جهان و همچنین سرسامآورترین رشد علمی را در اختیار داشته باشد، ولی از شهروندانی قدرتمند برخوردار نباشد، نهتنها قدرتمند نیست بلکه شکنندهترین جامعهی حال و حاضر جهان خواهد بود.
برای قدرتمند شدن ایران؛ به شهروندانی آگاه و توانا و همچنین یک نظام سیاسیِ دموکراتیک (به مفهوم دقیق کلمه) نیاز است.
#صدای_جویا
✍️ محسنحسام مظاهری
🖊 دین موزاییکی و دینداری گزینشگرانه
به بهانهی پدیدهی دیندارانِ بدون حجاب
گزارهی «دین سوپرمارکت نیست» - که این روزها و پیرو اوجگیری چالش حجاب آن را زیاد میشنویم - صرفنظر از سادهانگاری و تقلیل ذاتگرایانهای که در استعمال مفهوم «دین» دارد، یک گزارهی هنجاری است و مربوط به دین رسمی و نهادی. اما آنچه در واقع پدیدار میشود، خوب یا بد، متفاوت با چنین گزارههایی است.
این تفاوت به منطق عرفی و سازوکار اجتماعی تکوین و تغییر الگوهای دینداری برمیگردد. زیرا این دینداراناند که براساس نیاز و ذایقهی خود و متأثر از مجموعه شرایط جامعهی پیرامون و گفتارهای مؤثر دینی در هر برهه، الگوی دینداری خود را انتخاب میکنند و یا حتی میسازند.
در زمانهی ما بهدلایل متعدد و گوناگون ازجمله رشد فردیت، ظهور و توسعهی رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی، سهولت دسترسی به اطلاعات و منابع دانش عمومی، افزایش و سرعت تعاملات و ارتباطات، پیدایش پدیدهی سبک زندگی و مصرفگرایی و موارد دیگر، این گزینشگری و ساخت، بهشکلی مضاعف، اولاً ممکنتر و ثانیاً فراگیرتر شده است. و بنابراین شاهد پیدایش الگوهای بسیار متنوعی از دینداری هستیم؛ الگوهایی که ممکن است بعضا با هم تعارضاتی داشته باشند.
گزارههای هنجارین دین نهادی تنها یکی از منابعی است که در مدلهای [جدید] دینداری، برای ساخت / اصلاح / دستکاری از آن استفاده میشود. بهعبارت دیگر، دین [نهادی] نه تنها سوپرمارکت بلکه یکی از سوپرمارکتهایی است که در فرایند تولید الگوهای دینداری محل مراجعه و مصرف دینداران میشود.
یکی از پیامدها و ملزومات این صورتبندی، فقدان تلازم بین همهی گزارههای تعریف دین و دینداری است. درین صورتبندی، دین بهجای یک کل منسجم و بههمپیوسته، منظومهای از اجزای بههممرتبط (اما قابل تفکیک و جابهجایی) است؛ مشابه قطعات لگو. یک دین موزاییکی تکثرپذیر و سیال.
«دیندارانی که حجاب دارند، اما نماز نمیخوانند»؛ «دیندارانی که حجاب ندارند، اما روزه میگیرند»؛ «دیندارانی که نه نماز میخوانند نه حجاب دارند، اما در عزاداری شرکت میکنند» و بینهایت ترکیب دیگر. این واقعیت الگوهای جدید دینداری است. الگوهایی متناسب با انسان امروز و دنیای امروز.
روشن است که اینجا مرجع تعریف و تشخیص دیندار، خود فرد است، نه متولیان رسمی یا برخی دینداران سنتی که بهصرف عدم التزام افراد به یکی از شعارهای دین (مثل حجاب) آنها را «لامذهب» و «بیدین» و بیرون از دایرهی دینداران میشمارند. توجه به این واقعیت است که ما را در استعمال و انتساب صفاتی مثل "مذهبی"/ "غیرمذهبی و "دیندار"/"بیدین" محتاط میکند.
✍️ امید فراغت
🖊 مملکتداری را از اسکاندیناویها یاد بگیرید!
در شمال اروپا منطقهای وجود دارد به نام اسکاندیناوی. کشورهای این منطقه عبارتند از سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، ایسلند و جزایر فارو. زبان مردم این سرزمینها از ریشه زبان آلمانی است. مردم اسکاندیناوی از نسل جنگجویان وایکینگ هستند که در زمانهای قدیم، با کشتی به سرزمینهای مختلف حمله میکردند و مایملک آنها را غارت میکردند.
گنده لات های شمال اروپا بسیار خرافاتی بودند و خدایان وایکینگی نظیر اودین و گرگ غول آسا فنریر را ستایش میکردند.
وایکینگها اعتقاد داشتند که اگر در جنگ کشته شوند روحشان به والهالا "بهشت وایکینگها" وارد میشود و به همراه سایر جنگجویان افسانهای بر سر یک میز بزرگ چوبی مینشینند و شراب ناب والهالایی مینوشند و میخندند!
بعداز جنگ جهانی دوم که اروپا تقریباً کامل ویران شده بود، صندوق جهانی پول اقدام به پرداخت وام به کشور های اروپایی کرد تا کشور هایشان را بازسازی کنند.
در این میان کشورهای اسکاندیناوی با این پول اقدام به ساخت کتابخانه و ترویج فرهنگ کتابخوانی بین مردم کردند،
تا جایی که چندین بار باعث اعتراض و تذکر صندوق بینالمللی پول به این کشورها شد
اما اسکاندیناوی ها اطمینان خاطر دادند که از این وام برای توسعه زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی استفاده میشود.
اکنون نوادگانشان تفاوتهای فاحشی با پدربزرگانشان دارند، که به نوردیکها معروف هستند. نوردیکها آدمهایی آرام و صلح طلب و در عین حال متفکر شناخته میشوند که نه تنها مثل وایکینگها نان کسی را از چنگش در نمیآورند، بلکه با تکیه بر نظام اقتصادی منحصر به فردشان کاری کردهاند که تمام اتباع آنها بدون چشمداشت به مال بقیه، در رفاه کامل زندگی کنند.
مؤسسه لگاتوم هر سال با بررسی عواملی مانند اقتصاد، کارآفرینی، سیستم حکومتی، تحصیلات، بهداشت و سلامت، امنیت فردی و اجتماعی، آزادیهای فردی و سرمایه اجتماعی در بین تمام کشورهای دنیا، لیستی منتشر میکند که خوشحالترین کشورهای دنیا را به ترتیب معرفی میکند.
با نگاهی به این لیست متوجه میشویم از ۶ کشور دنوردیک که نام بردیم، برای مثال در سال ۲۰۱۴، نروژ عنوان اول را دارد، دانمارک چهارم است، سوئد ششم، فنلاند هشتم و ایسلند یازدهم است.
سوال مهم اینکه چگونه مردمی که گرز و شمشیر به دست بودند، به سطحی رسیدهاند که میتوانند کشورهای سردسیر خود را به این خوبی اداره کنند؟
اگر بخواهیم کشوری داشته باشیم که فقر، تبعیض و جهل باعث نشود مردم حق و حقوق شهروندی یکدیگر رعایت نکنند ، باید در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عدالت برقرار شود، اگر میخواهیم اندیشههای پوسیده از سر مردم ایران جدا شود، باید به تقویت علم روز و دانشگاهها بپردازیم. اگر میخواهیم شیوع یک بیماری مردم را به وحشت نیندازد باید زیر ساختهای نظام سلامت و بهداشت را به خوبی در کشور پیاده کنیم، اگر میخواهیم مردم ایران رفتار بالغی داشته باشند باید به آزادیهای فردی بها بدهیم و در نهایت اداره تمام این امور نیازمند دولتی عقلگراست که بدون شعار دادن، به مردم کشور خدمت کند
سیستمی که دولتهای اسکاندیناوی برای اداره کشورهایشان به کار میبرند چیزی است که به “مدل نوردیک” معروف است که خودشان از آن به عنوان ”سیستم دوستی یا رفاقتی” نام میبرند. بارزترین خصوصیتی که در این سیستم وجود دارد این است که نفع عمومی بر نفع فردی ترجیح داده میشود
در این کشورها، دولت ۴۰ درصد تا ۶۰ درصد از درآمد شما را مشمول مالیات میکند و البته مردم این کشورها بدون هیچ گونه کارشکنی و اعتراضی این مبلغ را دو دستی به دولت تقدیم میکنند، چون میدانند که اگر کارشان به بیمارستان کشید یا به دانشگاه رفتند نیازی نیست پول پرداخت کنند.
اگر شما پول بیشتری در بیاورید باید مالیات بیشتری هم بدهید، بنابراین در این نظام فاصله طبقاتی ایجاد نمیشود و اگر امشب شام مرغ دارند، خیالشان راحت است که بقیه هموطنانشان مثل گربه تا کمر در سطل آشغال فرو نرفتهاند.
فقر که نباشد و هر کسی دستش در جیب خودش باشد، بخش بسیار زیادی از جرم و جنایت هم خود به خود محو میشود و جامعه به امنیت میرسد و مردم فرصت میکنند وقتشان را صرف کارهای مهمتری کنند.
آگاهی یک شبه اتفاق نمیافتد، یا باید تجربه کرد و درونی بشود یا با تفکر عمیق و برنامه ریزی ایجاد میشود. وقتی یکی در بانک سپرده میگذارد یعنی توانمند است و کسی که از بانک وام میگیرد یعنی محتاج است.
بانکها در سوئیس ماهيانه یک درصد جهت حق نگهدارى پول از مشتری دریافت میکنند، ولی سود بانکی از وام گیرندهها نمیگیرد.
اما در بانکهای ايران، ماهيانه سودى حدود ٢٠درصد به سپرده ثروتمندان اضافه میشود، در عوض ٢٨ درصد بهره از وام گیرندگان یعنی محتاجان میگیرد!
✍️محمدباقر تاج الدین
🖊از دین اختیاری تا دین اجباری
✅تصویری که می بینید مربوط به اقامۀ نماز جماعت به امامت آقای حمزه یوسف مسلمان پاکستانی تبار است که اخیراً به مقام وزیر اولی اسکاتلند رسیده است. کشوری که که همانند بسیاری کشورهای دیگر پیروان ادیان مختلف و حتی بی دین ها در آن جا آزاد اَند و هیچ گونه اجباری برای دین و دینداری وجود ندارد. لذا نتیجه این می شود که یک مسلمانی که از کشوری دیگر آمده است در کشوری غیر مسلمان هم به مقام بالایی دست می یابد و هم دین خود را حفظ می کند و این نیست مگر به دلیل وجود دموکراسی. در واقع سخن بر سر این است که در کشورهای دموکراتیک به دلیل وجود آزادی های مدنی و اجتماعی گسترده و عمیق و واقعی شهروندان از روی اختیار و اراده هر آن چه را که به مصلحت خویش می دانند بر می گزینند و انتخاب می کنند و هیچ اجباری برای هیچ امری وجود ندارد.
✳️اما برگردیم به وضعیت ایران خودمان که بیش از چهار دهه است که نه تنها دین را با اجبار نشر و گسترش می دهند بلکه تمام جامعه را مذهب باران کرده اند و نتیجه این شد که اکنون بخش قابل توجهی از ایرانیان به ویژه نسل جدید از دین فراری و گریزان شده اند . تمامی آمارها و مشاهدات و پژوهش ها به خوبی هر چه تمام تر بیان می دارند که نتیجۀ اجباری کردن دین و دینداری خروج بسیاری از دینداران از دین بوده است و هزاران دریغ و درد که دست اندرکاران و مسئولان مربوطه به جای پذیرش واقعیت ها به انکار آن می پردازند و صد البته تقصیر را به گردن آن دیگران نیز می اندازند. یعنی به جای این که بپذیرند راه و روش شان در امور دینی اشتباه و نادرست بوده و به جای تجدید نظر اساسی در بینش و نگرش و روش خود دست به کارها و اقداماتی می زنند که نتایج بسیار بدتری به بار می آورد!!!
❇️بارها گفته شد که جهان مدرن سازکارها و لوازم خاص خودش را دارد و با روش های سنتی هرگز نمی توان جامعه ای مدرن را مدیریت کرد. در امر دین و دینداری نیز وضع به همین گونه است چرا که در صورت در پیش گرفتن روش های غیر دموکراتیک و مغایر با آزادی های انسانی و مدنی نمی توان شهروندان را دیندار کرد و از آنان خواست که آن نوع دینداری ای را بپذیرند که دستوری و رسمی است!!. جامعۀ متکثر به طور قطع و یقین دینداری متکثر را می خواهد و می پذیرد و تنها با یک قرائت و خوانش رسمی و کلیشه ای از دین و آن هم به قوّۀ قهریه و اجبار نمی توان از شهروندان خواست که همچنان دینی باشند و دیندار بمانند. این گونه است که در چنین وضعیتی بسیاری از افراد در دینداری خود تجدید نظر می کنند و یا آن را به کناری می نهند.
✅تنها راه کار عقلانی، اخلاقی و انسانی در این زمینه این است که دست از اجبار و برخوردهای قهرآمیز برداشته شود و با ایجاد فضایی مطمئن و دموکراتیک و پذیرش تغییرات اجتماعی و تکثر و تنوع در سبک زندگی و سبک دینداری به رواداری و مدارای هرچه بیش تر روی آورد تا از این طریق نوعی دینداری همراه با اختیار، پذیرش قلبی، منطبق با سنخ های روانی انسان ها، اخلاقی، مداراجویانه، عاشقانه و خداخواهانه در جامعه نشر و گسترش یابد. بپذیریم که دین اختیاری دین مورد خواست خداوند باری تعالی است و نه دین اجباری!!!
#صدای_جویا