eitaa logo
صدای شهر (مطالبه گری)
2.6هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
109 فایل
💢 پایگاه خبری مردمی صدای شهر 🔹فرهنگی 🔹سیاسی 🔹اجتماعی 🔹ورزشی 🔹اقتصادی 🔹بازار 🙏🏻 مارا به دوستان خود معرفی کنید 🗣 شهروند خبرنگار ما در صدای شهر باشید 💭 با ارسال اخبار، سوژه ها ومشکلات محله و مطالبات از مسئولین به آیدی زیر : @cheraghi313
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 حقیقت یک چیز واحد است 🔹در روزگاران قدیم که خیلی از مردم هنوز آینه را ندیده بودند، فردی آینه‌ای در مزرعه خود پیدا کرد. 🔸وقتی به آن نگریست دید شبیه برادر مرحومش است. آن را برد و در یک اتاق زیر فرش پنهان کرد. 🔹او هر روز آینه را نگاه می‌کرد و به یاد برادر مرحومش اشک می‌ریخت. 🔸روزی همسرش در غیاب او وارد آن اتاق شد و آینه را زیر فرش پیدا کرد. نگاه کرد دید عکس زن خیلی زیبایی است. با خودش گفت همسرم حتما زن دیگری گرفته. 🔹بعد از آمدن شوهرش، دعوایشان بالا گرفت. نزد دانایی رفتند. 🔸مرد گفت: این عکس برادر مرحوم من است! 🔹زن گفت: نه این یک زن زیباست که احتمالا همسر دوم اوست! 🔸آن شخص آینه را از آن‌ها گرفت و نگاه کرد و گفت: شما هر دو اشتباه می‌کنید. این عکس یک مرد بزرگ است و باید اینجا نگهداری شود. 🔹حقیقت یک چیز واحد است اما افراد آن را متفاوت و حتی نادرست می‌بینند، و همه دعواها و گرفتاری عالم سر همین است که آنچه با من است، حقیقت کامل است و دیگران از حقیقت بهره‌ای ندارند. پس باید با من هماهنگ شوند تا هدایتشان کنم. 🔻حکیم خیام هزار سال پیش چقدر زیبا این را به نظم درآورد: ▫️قومی متفکرند اندر ره دین ▫️قومی به گمان فتاده در راه یقین ▫️می‌ترسم از آن که بانگ آید روزی ▫️کای بی‌خبران راه نه آنست و نه این! (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 ربات ساخت ایران در پیاده روی اربعین! 🔹نتیجه تلاشهای شرکتهای دانش بنیان اینه که محصولی میسازن که در دنیا جزو اولینهاست (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مراسم ما با مراسم اونا خیلی فرق داره! 🔹کدومش بهتره؟ غذایی که واسه تفریح و سرگرمی و جذب توریست میره زیر دست و پا و حیف میشه، یا غذایی که توی سینی روی سر نگهش میدارن تا هم نوعشون بتونه ازش استفاده کنه! (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
💢 حاجی خستگیم در رفت دمت گرم (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
💢 طلسم پروژه اتصال ریلی ایران و عراق بعد از 45 سال شکست افزایش حجم تجاری میان ایران عراق و صادرات کشور به سوریه و کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله عربستان و کویت با تکمیل این پروژه هموار میشه پیگیری و احیای کرویدورهای کشور یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت رئیسی در دوسال گذشته بوده (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 زوار فرانسوی در پیاده روی اربعین عجیب نیست که دولت‌های غربی رسما به تلویزیون‌هاشون پول میدن که علیه اربعین لجن‌پراکنی کنند؛ جانم حسین ♥️ (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 ما تو آمریکا انقدر امنیت‌مون بالاست که حتی در خونه رو هم قفل نمی‌کنیم 😍 (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
💢کمی زیبایی ببینیم درحال فروش وسایل بود تا صدای اذان رو شنید آماده شد برای نماز اول وقت 😍 (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
💢 اگر نبود خون حسین، خورشید سرد میشد و دیگر در آفاق جاودانه شب نشانی از نور باقی نمیماند... حسین(علیه‌السلام) چشمه ی خورشید است. (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
💢میگن چون پیاده‌روی اربعین به نفع جمهوری اسلامیه پس ما نمیریم! اگه فردا روزی این جماعت از بغض جمهوری اسلامی تارک الصلاة هم شدن تعجب نکنید:) 🗣 شیخ شبانی (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
29.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 «چه کربلا نرفته‌ها، که کربلایی شدن...» بی قراری شهید فخری زاده برای سفر کربلا 🔹 می‌دونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟! ◇‌ ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیت‌های امنیتی که داشت نمی‌تونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود. ◇ یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین(ع) نرفتم یه بار برم و بیام.. ◇ حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم. ◇‌ چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!! ◇ روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده ... (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr
💢 خواب سید محمد فرزند شهید مدافع حرم قصد داشتم برای به کربلا برم. پیاده روی نجف تا ، به نیابت از شهیدم و همه شهدا... همه بهم میگفتن سید محمدو تنها نذار و نرو؛ اون بچه تو این موقعیت به حضورت نیاز داره ولی با اطمینان میگفتم: سید محمد مشکلی نداره، اونو می سپرم به باباش. حتما باباش مراقبش هست که این سفرو برام جور کرده. دلم پر میزد برای رفتن سید محمدو گذاشتم پیش مامانم و رفتم. مامانم باجون ودل مراقبش بود یه شب که همه خواب بودن، مامانم با صدای بلند خنده های سید محمد از خواب بیدار میشه. میبینه که اون بلند بلند و از ته دل میخنده. بعد چند لحظه بیدار میشه و میگه: «مادر جون، باباجونم اومد پیشم. بالا بود، پیش سقف. کلی باهام بازی کرد. برام غذا آورد. بهم گفت:سیدمحمد از چیزی نترس من همیشه پیشتم 🌷 (مطالبه گری) : @sedayeshahrrr