eitaa logo
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
3.1هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
18هزار ویدیو
205 فایل
مجری سفرهای زیارتی: #عمره_عتبات_عالیات_عراق_سوریه #زیرنظرحج_و_زیارت کدشرکت ٥٧٥٣٠ ثبت ٥٥٤٦٦٨ تأسیس ١٣٩٨ 📳تلفن: ٠٩١٩٩١٨٩٤٧٢ ٠٢١٧٧١٥١٦٥٩ 🔴تهران پیروزی_ خ سی متری نیروی هوایی- خ مسیل منوچهری-خ۷/۲۵ روبروی بوستان پیروزی مسجد بقية الله الاعظم طبقه٤
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
🔰 قسمت دوم: اسماعیل و اسحاق؛ دو برادر، دو مسیر. آغاز قطب‌های تاریخ‌ساز اسلام و یهودیت باد داغ بیابا
⤴️ ادامه پست قبلی 🔸 مکه در اون زمان یه بیابان خشک و بی‌حاصل بود. ابراهیم (ع) با دلی پر از ایمان، هاجر و اسماعیل رو به این سرزمین برد. خداوند به ابراهیم وعده داده بود که این سرزمین روزی مرکز یکتاپرستی خواهد شد. ابراهیم، با توکل به خدا، هاجر و اسماعیل رو در اونجا تنها گذاشت و به کنعان برگشت. هاجر که زنی صبور و مؤمن بود، با همه سختی‌ها به خداوند توکل کرد. اما وقتی آب و غذا تموم شد، نگرانی از جان فرزندش دل هاجر رو به تپش انداخت. او در جستجوی آب، بین دو تپه صفا و مروه هفت بار دوید تا راه نجاتی پیدا کنه. 🔹 خداوند در نهایت دعای مادرانه هاجر رو شنید و از کنار پای اسماعیل چشمه زمزم جوشید. این چشمه، منبع حیات در اون سرزمین خشک شد و خیلی زود قبیله جُرهُم که از یمن به اون منطقه مهاجرت کرده بودن، به کنار این چشمه اومدن و در مکه ساکن شدن. به این ترتیب، مکه کم‌کم تبدیل به یه محل زندگی پررونق شد. 👈 سال‌ها بعد، وقتی اسماعیل بزرگ شد، ابراهیم دوباره به مکه برگشت. خداوند این بار به ابراهیم و اسماعیل دستور داد که خانه خدا رو بنا کنن؛ همون بنایی که امروز به نام کعبه می‌شناسیم. پدر و پسر دست به دست هم دادن و سنگ‌های این بنای مقدس رو روی هم گذاشتن (سوره بقره، آیه ۱۲۷). این خونه، بعدها به مرکز یکتاپرستی و محل طواف و قبله میلیون‌ها انسان از سراسر دنیا تبدیل شد. از نسل اسماعیل پیامبر خاتم یعنی محمد ص و بعدش هم دوازده وصی او اومدن. خداوند دین پایانی بشریت و موعود جهان رو تو نسل اسماعیل قرار داد! 🔸 اما این تمام ماجرای وعده‌های خدا نبود. در همون زمان خداوند به ساره هم لطف بزرگی کرد. در سن ۹۰ سالگی، در حالی که دیگه امیدی به فرزند نداشت، خداوند به او بشارت داد که فرزندی به دنیا خواهد آورد: حضرت اسحاق (ع) (سوره هود، آیه ۷۱). این معجزه الهی دل ساره رو پر از شکر و سپاس کرد. اسحاق در کنعان رشد کرد همانجا هم مرکز اونها شد که وقتی پسر حضرت اسحاق یعنی حضرت یعقوب و بعدشم فرزندانش بدنیا اومدن، شد مرکز بنی اسرائیل که اسرائیل یعنی بنده خدا و لقب حضرت یعقوب هست که فرزندانش به دوازده قبیله تبدیل شدن. 🔹 نسل اسحاق (ع) پیامبران بزرگی مثل حضرت یعقوب (ع) و حضرت یوسف (ع) رو به دنیا آورد و بعدش هم حضرت داوود و سلیمان و موسی و در آخر هم عیسی علیه السلام که همگی از نسل اسحاق هستند. همچنین در همون فلسطین، بنای مسجدالاقصی ساخته شد؛ همون جایی که بعدها به معبد سلیمان (ع) تبدیل شد و به مرکز پادشاهی و توحید در دوران سلیمان نبی گردید. به این ترتیب، دو مسیر بزرگ در تاریخ ادیان ابراهیمی شکل گرفت: اسماعیل در مکه و اسحاق در فلسطین، که هر کدوم آغازگر نسل‌هایی شدن که تاریخ جهان رو تغییر دادن. قسمت دوم بخش دوم ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
. پ.ن: در قسمت اهدای هاجر به حضرت ابراهیم علیه السلام در سفر مصر اقوال مختلفی هست. تاریخ نویسان یهودی میگن وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام رفت مصر، پادشاه مصر از زن حضرت ابراهیم یعنی ساره خوشش اومد😒 و حضرت ابراهیم برای اینکه ساره رو از دست نده (چون فکر کرد اگر بگه شوهرش هست پادشاه ابراهیم رو بکشه و با خیال راحت زنش رو بگیره) به پادشاه گفت ساره خواهرم هست😶. پادشاه وقتی ساره رو تنهایی برد داخل قصر ، چند بار قصد ساره رو کرد و هر بار عذاب الهی براش نازل میشد. بعدش ساره مجبور شد راستش رو بگه. فرعون مصر هم متنبه شد و بخاطر عذرخواهی ، هاجر که کنیز دربار بود رو به ابراهیم علیه السلام هدیه کرد😐 👆این نقل قول چون نسبت دروغ به پیامبر هست و حضرت ابراهیم رو دروغگو نشون داده ، شخصا قبول ندارم! ضمن اینکه قول یهود هست دیگه. یهود کلا دنبال این هست که پیامبران رو خطا کار و گناه کار نشون بده و بگه درسته گناه کار هستن اما خب خدا میبخشه اونها رو . این که چرا اصرار دارن پیامبران رو گناهکار‌ جلوه بدن ، یک دلیل مهم داره در حد استراتژی تاریخی و بنیادین که تو شب‌های آینده دستشونو رو میکنم به فضل الهی 😎 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕎 تاریخ یهود؛ از آغاز تا امروز! 📜 آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که یهودیت چگونه شکل گرفت؟ از حضرت ابراهیم تا زمان معاصر، داستانی پر از چالش، پیروزی و تحولات عظیم! 🚀 👁‍🗨 در این سفر تاریخی، ما شما را از ورود حضرت ابراهیم (ع) به سرزمین کنعان، خروج یهودیان از مصر به رهبری حضرت موسی (ع)، و تأسیس معبد سلیمان همراهی می‌کنیم. به وقایعی همچون تخریب معبدها، تبعید به بابل، پراکنده شدن یهودیان در سراسر جهان و بازگشت آنها به فلسطین در دوران صهیونیسم می‌پردازیم. 📆 این تاریخ پرماجرا، روایتی است که هر لحظه آن پر از فراز و نشیب است. شما با خواندن این مطالب، نگاهی عمیق‌تر به نقش تاریخی یهودیان در جهان خواهید داشت. 📚 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
⤴️ ادامه پست قبلی 🔸 مکه در اون زمان یه بیابان خشک و بی‌حاصل بود. ابراهیم (ع) با دلی پر از ایمان، ها
🔰 قسمت سوم: "اسحاق و یعقوب؛ ریشه‌هایی که تاریخ را به لرزه انداختند" 🌿 اسحاق ، پسر ابراهیم (ع)، در زمانی به دنیا اومد که ابراهیم و ساره دیگه امیدی به بچه‌دار شدن نداشتن. خداوند که همیشه برنامه‌های خاص خودش رو داره، به اون‌ها در پیری بشارت داد که پسری خواهند داشت که پیامبری از صالحان خواهد بود. خداوند در قرآن به این بشارت افتخار کرده و فرموده: "و به ابراهیم بشارت دادیم که اسحاق پیامبری از صالحان خواهد بود." (صافات: ۱۱۲) در زمانی که اسحاق (ع) به دنیا اومد، کنعان هنوز منطقه‌ای نیمه‌متمدن بود، در حالی که در نقاط دیگه دنیا، تمدن‌های بزرگی شکل گرفته بودن. در غرب تمدن مصر باستان و در شرق، در منطقه بین‌النهرین، تمدن‌های بزرگی مثل سومر، بابل و آشور در حال رشد و توسعه بودن. اما خداوند برنامه‌ای خاص برای سرزمین کنعان داشت، چراکه قرار بود نسل پیامبران بزرگ از اینجا آغاز بشه؛ دیگه کار خداست😇 وقتی اسحاق به سن بلوغ رسید، با رِفقه (رِبکا)، زنی از خاندان ابراهیم، ازدواج کرد و خداوند به او دو پسر داد: عیسو و یعقوب (ع). عیسو از همون اول شیفته طبیعت و شکار بود؛ انگار عاشق زندگی تو دل دشت و بیابون بود. ولی یعقوب (ع) اهل فکر و اندیشه بود و همیشه دل‌بسته به عبادت و خلوت با خداوند. خدا هم نبوت رو به یعقوب سپرد و او رو به‌عنوان ادامه‌دهنده راه ابراهیم و اسحاق انتخاب کرد. البته یهود اینجا رو میگه مادر یعقوب یه حیله ای به خرج داد که نبوت برسه به یعقوب که الکی میگن و قبول نداریم 😒 🔹 یعقوب (ع) برای ازدواج به حران (شهری در شمال بین‌النهرین، در نزدیکی ترکیه امروزی) سفر کرد و در اونجا با دو خواهر به نام‌های راحیل و لیه ازدواج کرد و دوباره برگشت کنعان؛ یهودی ها میگن راحیل از فامیلاش بوده و خیلی دوستش داشته که پدرزنش اول لیه رو بهش داد بعد چند وقت گفت بیا راحیل رو هم ببر که میری کنعان دخترام تنها نباشن😐. تو کنعان خداوند به یعقوب دو جین پسر داد اگه الان بود می‌تونست میلیاردی وام بگیره😅 ➖هر کدوم از بچه های یعقوب بنیان‌گذار یکی از دوازده قبیله بنی‌اسرائیل شدن. اما در میان این دوازده پسر، سه نفر بیشتر از بقیه در تاریخ نقش برجسته‌ای داشتن: یوسف، لاوی و یهودا. دیگه داستان یوزارسیف جوان رو هم که بلدین انقدر ای فیلم گذاشته که راه مخفی قصر آمنهوتپ رو هم یاد گرفتیم😄 خلاصه که یوسف بعد از رسیدن به مقام بالا، خانواده‌اش رو به مصر آورد و اون‌ها رو در منطقه گوشن ساکن کرد. اما این زندگی راحت برای بنی‌اسرائیل زیاد طول نکشید؛ چراکه بعد از مرگ یوسف، فرعون‌های اصلی مصر دوباره به قدرت رسیدن و بنی‌اسرائیل رو به بردگی گرفتن. این بردگی سال‌ها ادامه داشت تا اینکه... ادامه ماجرا بمونه برای قسمت بعدی... ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
از کنعان تا صهیون_قسمت سوم_سید روح الله ستاره حیات.mp3
6.63M
📜 🎙3⃣ قسمت سوم: "اسحاق و یعقوب؛ ریشه‌هایی که تاریخ را به لرزه انداختند" متن داستان📝 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
🔰قسمت چهارم: نبرد با سرنوشت؛ آغاز سفر به سرزمین موعود داستان از جایی شروع می‌شه که حضرت یوسف (ع) ب
⬆️ادامه پست قبلی 🔅حالا فکر کن این سبد چطوری تو رودخونه جلو می‌ره و دقیقاً همون‌جایی توقف می‌کنه که باید! سبد به دست آسیه، همسر فرعون، می‌رسه. آسیه که دلش از دیدن بچه نرم شده بود، تصمیم می‌گیره اونو بزرگ کنه. این شد که موسی در کاخ فرعون، در دل دشمنش، بزرگ شد. انگار خدا داشت یه نقشه عجیب برای آینده می‌کشید! ⚜سال‌ها گذشت و موسی (ع) به‌عنوان یک شاهزاده مصری تو کاخ فرعون رشد کرد، ولی خداوند از اول براش یه مأموریت خاص در نظر داشت. یه روز، بعد از ماجرایی که باعث شد موسی در سن ۳۰ سالگی از مصر فرار کنه و به سرزمین مدین بره و داماد شعیب نبی بشه، خدا اونو به پیامبری مبعوث کرد. حالا وقتش بود که برگرده و قوم خودش رو از دست فرعون نجات بده. ولی، خب این کار اون‌قدرها هم آسون نبود! موسی حدود ۴۰ سالگی با یاری خدا به کاخ فرعون برگشت. اول با زبون خوش به فرعون گفت: «بنی‌اسرائیل رو آزاد کن.» اما فرعون با اون غرور و تکبرش حتی یه لحظه هم فکر نکرد که کوتاه بیاد. «تو کی هستی که بخوای برای من تعیین تکلیف کنی؟» جوابش همین بود. موسی هم که معجزاتی از طرف خدا داشت، عصاشو به زمین زد و تبدیل به مار شد. اما فرعون با سِحر و جادوگرای دربارش دست از سر موسی برنمی‌داشت. ➰وقتی زبون نرم کار نکرد، خداوند به فرعون و مردم مصر بلایای ده‌گانه رو نازل کرد. اول رود نیل تبدیل به خون شد، بعد هجوم ملخ‌ها و قورباغه‌ها، طاعون، مرگ دام‌ها، و تاریکی مطلق کل مصر رو فرا گرفت. این بلاها به قدری سنگین بودن که حتی فرعون رو هم به زانو درآوردن. دیگه راهی براش نمونده بود؛ باید تسلیم می‌شد. در نهایت، با دل ناخواستنی اجازه داد که موسی و قومش از مصر خارج بشن. ▫️اما ماجرا اینجا تموم نمی‌شه. وقتی بنی‌ اسرائیل به رهبری موسی (ع) مصر رو ترک کردن و به سمت دریای سرخ رفتن، فرعون از تصمیمش پشیمون شد. «چرا گذاشتم اینا برن؟» سریع لشکری عظیم جمع کرد و به دنبال اونا راه افتاد. یه تعقیب و گریز نفس‌گیر شروع شد؛ از یه طرف بنی‌اسرائیل با موسی که به دریای سرخ رسیدن، از طرف دیگه فرعون و لشکرش با سرعت به سمتشون می‌اومدن. حالا قرار هست چی بشه؟! 🟢 بقیه ماجرا رو فردا شب می‌گم... فقط بدون که این وسط، معجزه‌ای بزرگ منتظره! ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
💥 🪧"از کنعان تا صهیون: نگاهی گذرا بر تاریخ یهود" 3⃣ قسمت سوم: "اسحاق و یعقوب؛ ریشه‌هایی که تاریخ را
🔰 قسمت سوم: "اسحاق و یعقوب؛ ریشه‌هایی که تاریخ را به لرزه انداختند" 🌿 اسحاق ، پسر ابراهیم (ع)، در زمانی به دنیا اومد که ابراهیم و ساره دیگه امیدی به بچه‌دار شدن نداشتن. خداوند که همیشه برنامه‌های خاص خودش رو داره، به اون‌ها در پیری بشارت داد که پسری خواهند داشت که پیامبری از صالحان خواهد بود. خداوند در قرآن به این بشارت افتخار کرده و فرموده: "و به ابراهیم بشارت دادیم که اسحاق پیامبری از صالحان خواهد بود." (صافات: ۱۱۲) در زمانی که اسحاق (ع) به دنیا اومد، کنعان هنوز منطقه‌ای نیمه‌متمدن بود، در حالی که در نقاط دیگه دنیا، تمدن‌های بزرگی شکل گرفته بودن. در غرب تمدن مصر باستان و در شرق، در منطقه بین‌النهرین، تمدن‌های بزرگی مثل سومر، بابل و آشور در حال رشد و توسعه بودن. اما خداوند برنامه‌ای خاص برای سرزمین کنعان داشت، چراکه قرار بود نسل پیامبران بزرگ از اینجا آغاز بشه؛ دیگه کار خداست😇 وقتی اسحاق به سن بلوغ رسید، با رِفقه (رِبکا)، زنی از خاندان ابراهیم، ازدواج کرد و خداوند به او دو پسر داد: عیسو و یعقوب (ع). عیسو از همون اول شیفته طبیعت و شکار بود؛ انگار عاشق زندگی تو دل دشت و بیابون بود. ولی یعقوب (ع) اهل فکر و اندیشه بود و همیشه دل‌بسته به عبادت و خلوت با خداوند. خدا هم نبوت رو به یعقوب سپرد و او رو به‌عنوان ادامه‌دهنده راه ابراهیم و اسحاق انتخاب کرد. البته یهود اینجا رو میگه مادر یعقوب یه حیله ای به خرج داد که نبوت برسه به یعقوب که الکی میگن و قبول نداریم 😒 🔹 یعقوب (ع) برای ازدواج به حران (شهری در شمال بین‌النهرین، در نزدیکی ترکیه امروزی) سفر کرد و در اونجا با دو خواهر به نام‌های راحیل و لیه ازدواج کرد و دوباره برگشت کنعان؛ یهودی ها میگن راحیل از فامیلاش بوده و خیلی دوستش داشته که پدرزنش اول لیه رو بهش داد بعد چند وقت گفت بیا راحیل رو هم ببر که میری کنعان دخترام تنها نباشن😐. تو کنعان خداوند به یعقوب دو جین پسر داد اگه الان بود می‌تونست میلیاردی وام بگیره😅 ➖هر کدوم از بچه های یعقوب بنیان‌گذار یکی از دوازده قبیله بنی‌اسرائیل شدن. اما در میان این دوازده پسر، سه نفر بیشتر از بقیه در تاریخ نقش برجسته‌ای داشتن: یوسف، لاوی و یهودا. دیگه داستان یوزارسیف جوان رو هم که بلدین انقدر ای فیلم گذاشته که راه مخفی قصر آمنهوتپ رو هم یاد گرفتیم😄 خلاصه که یوسف بعد از رسیدن به مقام بالا، خانواده‌اش رو به مصر آورد و اون‌ها رو در منطقه گوشن ساکن کرد. اما این زندگی راحت برای بنی‌اسرائیل زیاد طول نکشید؛ چراکه بعد از مرگ یوسف، فرعون‌های اصلی مصر دوباره به قدرت رسیدن و بنی‌اسرائیل رو به بردگی گرفتن. این بردگی سال‌ها ادامه داشت تا اینکه... ادامه ماجرا بمونه برای قسمت بعدی... ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
از کنعان تا صهیون_قسمت سوم_سید روح الله ستاره حیات.mp3
6.63M
📜 🎙3⃣ قسمت سوم: "اسحاق و یعقوب؛ ریشه‌هایی که تاریخ را به لرزه انداختند" متن داستان📝 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸 🍃
⬆️ادامه پست قبلی 🔅حالا فکر کن این سبد چطوری تو رودخونه جلو می‌ره و دقیقاً همون‌جایی توقف می‌کنه که باید! سبد به دست آسیه، همسر فرعون، می‌رسه. آسیه که دلش از دیدن بچه نرم شده بود، تصمیم می‌گیره اونو بزرگ کنه. این شد که موسی در کاخ فرعون، در دل دشمنش، بزرگ شد. انگار خدا داشت یه نقشه عجیب برای آینده می‌کشید! ⚜سال‌ها گذشت و موسی (ع) به‌عنوان یک شاهزاده مصری تو کاخ فرعون رشد کرد، ولی خداوند از اول براش یه مأموریت خاص در نظر داشت. یه روز، بعد از ماجرایی که باعث شد موسی در سن ۳۰ سالگی از مصر فرار کنه و به سرزمین مدین بره و داماد شعیب نبی بشه، خدا اونو به پیامبری مبعوث کرد. حالا وقتش بود که برگرده و قوم خودش رو از دست فرعون نجات بده. ولی، خب این کار اون‌قدرها هم آسون نبود! موسی حدود ۴۰ سالگی با یاری خدا به کاخ فرعون برگشت. اول با زبون خوش به فرعون گفت: «بنی‌اسرائیل رو آزاد کن.» اما فرعون با اون غرور و تکبرش حتی یه لحظه هم فکر نکرد که کوتاه بیاد. «تو کی هستی که بخوای برای من تعیین تکلیف کنی؟» جوابش همین بود. موسی هم که معجزاتی از طرف خدا داشت، عصاشو به زمین زد و تبدیل به مار شد. اما فرعون با سِحر و جادوگرای دربارش دست از سر موسی برنمی‌داشت. ➰وقتی زبون نرم کار نکرد، خداوند به فرعون و مردم مصر بلایای ده‌گانه رو نازل کرد. اول رود نیل تبدیل به خون شد، بعد هجوم ملخ‌ها و قورباغه‌ها، طاعون، مرگ دام‌ها، و تاریکی مطلق کل مصر رو فرا گرفت. این بلاها به قدری سنگین بودن که حتی فرعون رو هم به زانو درآوردن. دیگه راهی براش نمونده بود؛ باید تسلیم می‌شد. در نهایت، با دل ناخواستنی اجازه داد که موسی و قومش از مصر خارج بشن. ▫️اما ماجرا اینجا تموم نمی‌شه. وقتی بنی‌ اسرائیل به رهبری موسی (ع) مصر رو ترک کردن و به سمت دریای سرخ رفتن، فرعون از تصمیمش پشیمون شد. «چرا گذاشتم اینا برن؟» سریع لشکری عظیم جمع کرد و به دنبال اونا راه افتاد. یه تعقیب و گریز نفس‌گیر شروع شد؛ از یه طرف بنی‌اسرائیل با موسی که به دریای سرخ رسیدن، از طرف دیگه فرعون و لشکرش با سرعت به سمتشون می‌اومدن. حالا قرار هست چی بشه؟! 🟢 بقیه ماجرا رو فردا شب می‌گم... فقط بدون که این وسط، معجزه‌ای بزرگ منتظره! ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
🔰 قسمت پنجم: معجزه‌ای وسط دریا؛ امید و سرگردانی تا سرزمین موعود بنی‌اسرائیل که طبق برخی منابع حدود
ادامه قسمت پنجم👆 🔹 حالا برگردیم به بنی‌اسرائیل که بعد از عبور از دریا، وارد بیابون داغ و خشک سینا شدن (همون شبه‌جزیره سینا تو مصر). اونا بعد از عبور از دریا باید مسیری حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر رو تا کنعان طی می‌کردن، اما با مشکلات زیادی روبه‌رو شدن و مسیرشون طولانی‌تر از حد معمول شد. بازم شروع کردن به غر زدن: «چرا ما رو آوردی اینجا؟ تو مصر حداقل یه تیکه نون داشتیم!» اما خدا بازم هوای این قوم غرغرو رو داشت و از آسمون براشون مَنّ (یه جور نون بهشتی) و سَلوی (پرنده خوشمزه) فرستاد تا بخورن و راضی بشن (سوره بقره، آیه ۵۷؛ سوره طه، آیات ۸۰-۸۲). حتی با عصای موسی از یه سنگ چشمه های دوازده گانه جاری شد که دیگه جای گِله نمونه (سوره بقره، آیه ۶۰). 🔅 بعد از اینا، قوم بنی‌اسرائیل به سمت کوه طور (کوه سینا) حرکت کردن، جایی که حضرت موسی (ع) رفت بالای کوه تا ده فرمان الهی رو بگیره. اما همون موقع که موسی مشغول عبادت بود، مردمش دست به یه کار عجیب زدن. به حرف سامری گوش کردن و یه گوساله طلایی ساختن و شروع کردن به پرستیدنش😟 (سوره طه، آیات ۸۳-۹۷). تو تورات (کتاب خروج، باب ۳۲) این ماجرا هم هست، البته اونجا هارون مقصر شناخته شده، ولی قرآن می‌گه کار سامری بوده و هارون هیچ تقصیری نداشته.😒 🔸 خداوند بخاطر این نافرمانی ها و عدم ورودشون به کنعان بخاطر ترس از جنگ با قوم عَمالِقه که اونجا ساکن بودن، بنی‌اسرائیل رو به مدت چهل سال تو بیابون سرگردون کرد (سوره مائده، آیات ۲۴-۲۶). تو این مدت، نسل جدیدی از بنی‌اسرائیل متولد شدن که ایمان بیشتری داشتن و آماده بودن تا وارد سرزمین موعود بشن. در نهایت، حضرت یوشع بن نون، جانشین حضرت موسی (ع)، اونا رو به کنعان برد (بر اساس منابع اسلامی و تورات، کتاب یوشع). 🔺 امروزه، صهیونیست‌های افراطی با استناد به همین داستان‌ها ادعای مالکیت بر فلسطین رو مطرح می‌کنن. اونا می‌گن اینجا همون "سرزمین موعود"یه که حضرت موسی به بنی‌اسرائیل وعده داده بود. ولی خب، خیلی از یهودیان سنتی و مذهبی با این حرفا مخالفن و معتقدن این بازگشت باید با ظهور منجی یهود و خواست خدا باشه، نه با زور و اشغال. قسمت پنجم بخش دوم ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🔰 قسمت ششم: "یوشع، معجزه رود و سقوط دیوارهای اریحا" ⚠️[همین اول داستان بگم که این قسمت بیشتر بر اساس منابع تاریخی یهود هست و تو منابع اسلامی درباره این برهه تاریخی اطلاعات کمی داریم] 👈یوشع که بعضی ها میگن از نسل یوسف و زلیخا بوده، به‌عنوان جانشین موسی، مسئولیت هدایت دوازده قبیله بنی‌اسرائیل (اسباط دوازده گانه) رو برعهده گرفت. این قبایل از دوازده پسر حضرت یعقوب (ع) شکل گرفته بودن و از جمله مهم‌ترین اون‌ها می‌شد به قبایل یهودا، روبیل (رئوبن)، شمعون، بنیامین، افرایم و منشه اشاره کرد. هرکدوم از این قبایل، خصلت‌های خاص خودشون رو داشتن و گاهی اوقات اختلافات زیادی بینشون پیش می‌اومد. این اختلافات، خصوصاً با قبیله‌های بزرگ‌تر و قدرتمند مثل یهودا، بیشتر می‌شد که همیشه دنبال برتری‌طلبی بودن. 💢اولین چالش جدی یوشع و قومش، عبور از رود اردن بود. رود اردن درست مثل مانعی بزرگ جلوی اون‌ها قرار گرفته بود و عبور ازش غیرممکن به‌نظر می‌رسید. اما طبق دستورات الهی، کاهنان تابوت عهد رو به رود بردن و وقتی که پای تابوت به آب رسید، آب‌ها از هم شکافته شدن. قوم بنی‌اسرائیل با حیرت از مسیر خشک شده عبور کردن، درست شبیه به معجزه‌ای که موسی در دریای سرخ انجام داده بود (تورات، کتاب یوشع، باب ۳). این رود، در مرز بین اردن و فلسطین امروزی قرار داره و عبور از اون، نشونه‌ای از حمایت خداوند از رهبری یوشع بود. 🔹بعد از عبور از رود، یوشع و قومش به شهر اریحا (در کرانه باختری رود اردن) رسیدن. این شهر به‌خاطر دیوارهای بزرگ و مستحکم‌ش به دژی نفوذناپذیر تبدیل شده بود. طبق روایات یهودی در تورات (کتاب یوشع، باب ۶)، خداوند به یوشع دستور داد که مردم باید هفت روز دور شهر بچرخن و دعا کنن. در روز هفتم، کاهنان، شوفار (شاخ قوچ) نواختن و مردم فریاد بلندی سر دادن. همون لحظه، دیوارهای عظیم شهر فرو ریختن (😐) و بنی‌اسرائیل بدون حتی یک نبرد وارد شهر شدن این یکی از معروف‌ترین معجزات در تاریخ یهود و بنی‌اسرائیل محسوب می‌شه. 🔸اما وقتی به شهر عای (نزدیک بیت‌المقدس امروزی) رسیدن، اتفاق ناخوشایندی افتاد. برخی از افراد قوم برخلاف دستورات یوشع، از غنایم جنگی دزدیدن و نافرمانی کردن. همین نافرمانی باعث شد که بنی اسرائیل در این نبرد شکست بخورن و عده‌ای از جنگجویان‌شون کشته بشن (تورات، کتاب یوشع، باب‌های ۷ و ۸). این ماجرا به یوشع یادآوری کرد که برای دستیابی به پیروزی، باید دستورات الهی رو به‌دقت رعایت کنن. بعد از توبه و بازگشت به اطاعت خدا، یوشع دوباره به شهر عای حمله کرد و این‌بار با موفقیت شهر رو فتح کردن. قسمت ششم بخش اول 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
🔰 قسمت ششم: "یوشع، معجزه رود و سقوط دیوارهای اریحا" ⚠️[همین اول داستان بگم که این قسمت بیشتر بر اسا
ادامه پست قبلی 👆 ♻️...بعد از پیروزی‌ها، نوبت به تقسیم سرزمین موعود بین دوازده قبیله رسید. طبق دستورات خداوند، یوشع نبی زمین‌های فتح‌شده رو به هر قبیله اختصاص داد. این تقسیم‌بندی‌ها در تورات (کتاب یوشع، باب ۱۳) به‌صورت دقیق ذکر شده و شامل مناطقی می‌شد که امروزه در کشورهای مختلف خاورمیانه قرار دارن. محدوده‌های تقسیم‌شده بین دوازده قبیله به این شکل بود: ۱. قبیله یهودا: در جنوب فلسطین امروزی، شامل بخش‌هایی از بیت‌المقدس و الخلیل. این منطقه بعدها به مرکز قدرت پادشاهی داوود و سلیمان تبدیل شد. ۲. قبیله بنیامین: حوالی اورشلیم (بیت‌المقدس امروزی) و مناطق مرکزی فلسطین. ۳. قبیله افرایم و منشه: دو طایفه از نسل یوسف. افرایم در منطقه سامره (فلسطین اشغالی امروزی) و منشه در مناطق شرقی رود اردن، که امروزه در اردن قرار داره. ۴. قبیله زبولون: در نواحی شمالی فلسطین امروزی، حوالی ناصره و کوه‌های جلیل. ۵. قبیله نفتالی: در مناطق شمالی، نزدیک مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی. ۶. قبیله دان: در نواحی ساحلی مدیترانه، جایی که امروز تل‌آویو قرار داره. ۷. قبیله آشر: در نواحی ساحلی شمالی، حوالی حیفا و عکا در فلسطین اشغالی. ۸. قبیله جاد و روئبین: در شرق رود اردن، که امروز در اردن واقع شده. ۹. قبیله شمعون: در نواحی جنوبی فلسطین و نزدیک به نوار غزه امروزی. ۱۰. قبیله یساخار: در شمال فلسطین، حوالی دره یزرعیل که در بین زبولون و نفتالی قرار داشت. ⛰کل سرزمینی که این قبایل بین خودشون تقسیم کردن، امروزه بخش‌هایی از فلسطین، فلسطین اشغالی، اردن، لبنان و حتی بخش‌هایی از سوریه رو شامل می‌شه. ⚜پس از فتح سرزمین‌ها و تقسیم اون‌ها بین قبایل، یوشع در سن ۱۱۰ سالگی از دنیا رفت. قبل از وفاتش، یوشع بارها قوم رو به وفاداری به خداوند و رعایت دقیق دستورات الهی توصیه کرد. اما بعد از مرگ او، بنی‌اسرائیل وارد دوره جدیدی به‌نام دوره داوران شدن. 🔺حالا دوره داوران چی هست رو تو قسمت بعدی یعنی قسمت هفتم میگم... قسمت ششم بخش دوم ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
👆تصویر مرتبط با قسمت ششم داستان تاریخ یهود 🏞 تقسیم بندی سرزمین موعود (کنعان قدیم). در زمان حضرت یوشع نبی علیه السلام ( ~ ۱۲۵۰ ق.م) https://bible-history.com/geography/map-canaan-tribal-portions? 🔸فتح این سرزمین توسط یوشع حدودا هفت سال طول کشید و حدوداً هشت سال مدت زمان استقرار قبائل دوازده گانه بود که مجموعا ۱۵ سال می شود( فتح و استقرار) 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
ادامه پست قبلی 👆 دلیله راز قدرت شمشون رو به فلسطینی‌ها لو داد و وقتی شمشون خواب بود، اونا موهاش رو بریدن. با بریدن موهاش، قدرت خارق‌العاده‌اش هم از بین رفت(😅 خدا بگم چکار کنه این یهودی ها رو با این داستان سازیهاشون) و فلسطینی‌ها راحت دستگیرش کردن. بعد از اینکه چشماش رو کور کردن، انداختنش زندان. حالا قهرمان بزرگ بنی‌اسرائیل، که یه زمانی با یه فک الاغ هزار نفر رو زده بود، تو یه سیاه‌چال تاریک، بدون قدرت و امید مونده بود. 🔸اما داستان اینجا تموم نمی‌شه. شمشون تو زندان به خدا التماس کرد که یه‌بار دیگه بهش قدرت بده تا از دشمنانش انتقام بگیره. فلسطینی‌ها یه جشن بزرگ راه انداخته بودن تا پیروزی‌شون رو جشن بگیرن و شمشون رو هم برای نمایش آوردن توی معبد. شمشون که تو این مدت توبه کرده بود، به دو تا ستون معبد تکیه داد و با تمام وجود از خدا خواست قدرتش رو برگردونه. خدا هم دعاش رو قبول کرد و با نیرویی عجیب، ستون‌های معبد رو انداخت. معبد فرو ریخت و هزاران فلسطینی همراه با شمشون کشته شدن (سفر داوران، فصل ۱۶:۲۳-۳۰). مرگش مثل یه حماسه تراژیک بود؛ ترکیبی از قدرت و ضعف انسانی... ➖ولی با وجود این حوادث، بنی‌اسرائیل درس نگرفتن. انحرافات دینی و اختلافات داخلی همچنان ادامه داشت. مردم از خدا خواستن براشون یه پادشاه تعیین کنه تا بتونه نظم و عدالت برقرار کنه. خدا هم شائول (که تو قرآن به نام طالوت اومده) رو به‌عنوان اولین پادشاه بنی‌اسرائیل انتخاب کرد (سفر اول سموئیل، فصل ۱۰:۱-۲۴؛ قرآن، سوره بقره، آیه ۲۴۷). البته این انتخاب مستقیم از طرف خدا نبود، بلکه توسط سموئیل نبی انجام شد. این انتخاب پایان عصر داوران و شروع دوره پادشاهی بود که با داوود و سلیمان به اوج خودش رسید. ⚠️یه نکته جالب اینه که روایات تورات و قرآن درباره این دوره تفاوت‌هایی داره. تو تورات (کتاب تثنیه، فصل ۲۰)، بنی‌اسرائیل مأمور شدن که اقوام کنعانی رو به‌طور کامل نابود کنن، ولی تو قرآن (سوره مائده، آیه ۲۱) فقط دعوت به ورود به سرزمین موعود مطرح شده و خبری از نابودی بومیان نیست . این تفاوت‌ها می‌تونه نشونه‌ای از تحریف در متون تورات باشه! ادامه داستان بمونه برای فرداشب☺️ شبتون بخیر✨ قسمت هفتم بخش دوم ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
. 👇بنی‌اسرائیل، یعنی همون فرزندان حضرت یعقوب (ع) که توسط حضرت موسی (ع) از اسارت فرعون نجات پیدا کردن و به سرزمین موعود رسیدن، توی قرآن در چندین جا مورد تمجید و یادآوری نعمت‌های الهی قرار گرفتن. مثلاً توی سوره مائده، آیه ۲۰ خداوند می‌فرماید: «...إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاکُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمينَ.» «[به یاد آورید] وقتی که در میان شما پیامبرانی قرار داد، شما را فرمانروا ساخت، و نعمت‌هایی به شما عطا کرد که به هیچ‌یک از جهانیان نداده بود.» یا در سوره دخان، آیه ۳۲ می‌فرماید: «وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلى عِلْمٍ عَلَى الْعالَمِینَ.» «و به یقین آن‌ها را بر پایه علم خود بر جهانیان برتری دادیم و برگزیدیم.» در سوره اعراف، آیه ۱۳۷ هم خداوند می‌فرماید: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ كانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِی بارَكْنا فِیها.» «و ما آن قوم مستضعف را وارث شرق‌ها و غرب‌های سرزمین‌هایی کردیم که در آن‌ها برکت نهادیم.» در سوره بقره، آیه ۴۷ خداوند به بنی‌اسرائیل می‌فرماید: «یا بَنی إِسْرائیلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْكُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِینَ.» «ای بنی‌اسرائیل! نعمت‌های مرا که بر شما ارزانی داشتم، به یاد آورید و اینکه شما را بر جهانیان برتری دادم.» این آیات نشون می‌ده که بنی‌اسرائیل در برهه‌هایی از تاریخ از نعمت‌ها و برتری‌های زیادی برخوردار بودن. حتی بزرگ‌ترین پادشاهی جهان تا زمان ظهور امام زمان (عج)، یعنی پادشاهی حضرت سلیمان (ع)، به این قوم داده شد. اما همه‌ی بنی‌اسرائیل همیشه خوب نبودن؛ در میانشون عده‌ای قلیل مومن و نیکوکار باقی موندن، ولی اکثریت اون‌ها ناسپاس، بهانه‌گیر و ترسو بودن. در طول تاریخ مدام از راه حق منحرف می‌شدن و فساد می‌کردن. سوره بقره ۶۱ : وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّینَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ و (مهر) ذلّت و مسكنت بر پيشانى آن‌ها ( بنی اسرائیل) زده شد، و آن‌ها گرفتار غضب خدا شدند؛ چرا كه آن‌ها به آيات الهى كفر مى‌ورزيدند و پيامبران را بناحق مى‌كشتند. اين‌ها به‌خاطر آن بود كه گناه كردند و (به حقوق ديگران) تجاوز مى‌نمودند.» بعد از وفات حضرت سلیمان (ع)، این قوم به‌طور گسترده‌ای به ظلم و فساد آشکار روی آوردن. این فساد و پیامبرکشی از دوران داوران شروع شد و در زمان حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) هم دیده می‌شد، ولی بعد از حضرت سلیمان (ع) به اوج خودش رسید و رسماً فساد علنی در جامعه بنی‌اسرائیل رواج پیدا کرد. البته، همیشه در میان بنی‌اسرائیل افرادی بودن که بر ایمان و عمل صالح ثابت قدم موندن، اما بیشتر اون‌ها به فساد و انحراف کشیده شدن. توی قسمت‌های بعدی، در مورد این تفاوت‌ها بیشتر صحبت می‌کنیم! 😊 🕊‌ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🔰 قسمت هشتم: "تقابل سرنوشت؛ فلاخن افسانه‌ای داوود چطور غول رو به زانو درآورد؟!" 🔸بنی‌اسرائیل بعد از یه دوره حسابی بی‌سروسامانی که هر کی ساز خودشو می‌زد، این بار خدا تصمیم گرفت یه پادشاه براشون انتخاب کنه. انتخاب خدا چیه؟ طالوت، همون کشاورز قوی‌هیکلی که از طایفه بنیامین اومده بود. مردی که مردم همیشه بهونه گیر بنی اسرائیل، اول به خاطر جیب خالی و زندگی ساده‌ش نپسندیدن، ولی خدا نشانه‌ای بزرگ فرستاد تا دهن همشون بسته بشه: تابوت عهد که سال‌ها گم شده بود، یهو مثل معجزه با قدرت خداوندی برگشت! تو این تابوت لوح‌های ده فرمان حضرت موسی (ع) بود و برای بنی‌اسرائیل هم حکم نماد پیروزی رو داشت. خلاصه، همه شک‌ها از بین رفت (سوره بقره، آیه ۲۴۸). 🔹طالوت که تو کارای بنی‌اسرائیل تردید داشت و از ضعفشون تو امتحانای قبلی خبر داشت (یادتونه چطور تو صحرای سینا همگی کم آوردن؟)، تصمیم گرفت قبل از هر چیزی با یه آزمایش حسابی سربازاشو بسازه. تو مسیر جنگ با جالوت رسیدن به یه رودخونه. طبق دستور خدا، گفت: «هر کی بیشتر از یه کف دست آب بخوره، دیگه نمی‌تونه همراه ما باشه.» خب، مثل همیشه بیشتر سپاه نتونستن تشنگی‌شون رو کنترل کنن و از دور خارج شدن. ولی ۳۱۳ نفر موندن. جالب اینجاست که این عدد همون تعداد یاران پیامبر (ص) تو جنگ بدره و یاران امام زمان (عج) هم هستن. یه رمز و راز خاص تو این عدد خوابیده که واقعاً دنیاییه واسه خودش! 😎. 🛡🗡حالا نوبت می‌رسه به جالوت، همون غول‌پیکر فلسطینی که همه از هیبتش لرزه به تنشون افتاده بود. این غول با اون زره سنگینش، بیشتر به یه قلعه جنگی سیار شبیه بود تا یه آدم. ولی داوود، همون جوون ۲۰ ساله‌ که تا دیروز کسی درست نمی‌شناختش، با یه فلاخن ساده اومد تو میدون. فلاخن چیه؟ یه وسیله ابتدایی واسه پرتاب سنگ، که دست داوود شد ابزار سرنوشت‌ساز! داوود با یه ضربه دقیق، سنگ رو به پیشونی جالوت کوبید و غول فلسطینی با صدای زمین خوردنش همه رو تو شوک فرو برد. همین لحظه بود که بنی‌اسرائیل از زیر سایه وحشت اومدن بیرون و همه چیز عوض شد. داوود بعد از این پیروزی، نه تنها قهرمان ملی شد، بلکه داماد طالوت هم شد و به خونواده پادشاهی پیوست (سفر اول سموئیل، فصل ۱۸:۲۷). ⚠️داستان یهودی‌ها درباره حسادت طالوت: تو متون تورات می‌گن که طالوت کم‌کم به داوود حسادت کرد چون هر روز محبوب‌تر می‌شد. اما قرآن همچین چیزی نمی‌گه! توی منابع اسلامی، طالوت همیشه به عنوان شخصیتی الهی و مثبت باقی موند و ماجرای حسادت رو به تحریف متون یهودی نسبت می‌دن. به هر حال، هر کی این داستانو می‌شنوه، می‌فهمه که طالوت یه فرمانده با ایمان بود و اون حسادتی که تو متون یهودی گفته شده، فقط یه روایت تحریف‌شده‌ست. 🤷‍♂️ ادامه ماجرای داوود و پادشاهی او، فرداشب... ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
. 🪧"از کنعان تا صهیون: نگاهی گذرا بر تاریخ یهود" ✍ نویسنده: [سید روح الله ستاره حیات] 9⃣ قسمت نهم
. سلام. داستان حضرت داوود علیه السلام یکی از اعجاب انگیز ترین برهه‌های تاریخی در بین ادیان هست. همه ادیان الهی احترام ویژه ای برای این پیامبر قائل هستند. حقیقتا نیاز هست که یک فیلم یا سریال یا انیمیشن با موضوع حضرت داوود علیه السلام نوشت... سعی کردم بدنه اصلی داستان بر اساس قرآن و روایات باشه و در کنارش تا جایی که تعارض با اعتقادات شیعه نداشته باشه از تورات و انجیل و زبور و دیگر کتب دینی و تاریخی هم استفاده شده. در متن داستان هر قسمت با ذکر منبع ارائه خواهد شد 👌 اللهم عجل لولیک الفرج ❤️ 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
. سلام. داستان حضرت داوود علیه السلام یکی از اعجاب انگیز ترین برهه‌های تاریخی در بین ادیان هست. هم
🔰 قسمت نهم : "داوود؛ طلوع نبوت و شکوه فرمانروایی الهی" نسیم خنکی از دشت‌های حبرون می‌وزید و صدای چنگ حضرت داوود (ع) توی کوه‌ها پیچیده بود. پرنده‌ها و کوه‌ها هم باهاش هم‌صدا شده بودن و انگار نغمه‌هاش نه فقط دل مردم، بلکه دل طبیعت رو هم پر از تسبیح خداوند کرده بود. داوود (ع) زیر لب داشت زبور می‌خوند؛ یه لحظه داوود (ع) سرشو بلند کرد، با خودش گفت: «خدایا، تو با همون فلاخن و سنگ کوچیک، غول گنده جالوت رو زدی زمین. حالا هم کمکم کن که این تاج پادشاهی رو همون‌طور که شایسته‌ست نگه دارم و عدالت رو توی زمین برقرار کنم.» 👈داوود خوب می‌دونست که حالا هم پیامبر خداست و هم پادشاه مردم. یعنی یه مسئولیت سنگین دو طرفه! توی ۳۰ سالگی به فرمان خدا تاج پادشاهی رو سرش گذاشته بود👑 (سفر دوم سموئیل ۵:۴) و حالا ۷ سال و ۶ ماه تو حبرون حکومت کرده بود. تو این مدت تونسته بود ۱۲ قبیله بنی‌اسرائیل رو با هم متحد کنه، اما می‌دونست که هنوز کار تموم نشده. اورشلیم رو باید فتح کنه؛ همون شهری که از نظر استراتژیک و معنوی مهم‌ترین نقطه بود. خداوند هم بهش وعده داده بود که پادشاهیش پایدار می‌مونه و نسلش پر از پیامبران و پادشاهان بزرگ می‌شه (زبور ۸۹: ۳-۴). 🔸حالا نوبت به اورشلیم رسیده بود. شهری که اون موقع به اسم یَبوس شناخته می‌شد و با دیوارهای بلندش انگار یه قلعه غیرقابل نفوذ شده بود. یبوسی‌ها خیلی به خودشون مطمئن بودن و با تمسخر به داوود پیام دادن: «ای داوود! حتی لَنگ‌ها و نابیناهای ما هم می‌تونن جلوی سپاهت وایسن!»😑(سفر دوم سموئیل ۵:۶). اما داوود (ع) که اصلاً از این حرفا نمی‌ترسید، با یه نقشه زیرکانه و توکل به خدا، سربازاشو از یه تونل آبی مخفی به داخل شهر فرستاد. همون سپیده‌دم که خورشید تازه سر زده بود، مردم اورشلیم دیدن که پرچم داوود بالای قلعه‌شون در اهتزازه. از اون روز اورشلیم شد "شهر داوود". 🔅ولی برای داوود (ع)، داستان اورشلیم فقط به فتح شهر ختم نمی‌شد. این شهر باید قلب معنوی بنی‌اسرائیل هم می‌شد. برای همین تصمیم گرفت صندوق عهد رو هم به اورشلیم بیاره. این صندوق برای مردم حکم حضور خدا رو داشت و داوود می‌خواست این نماد الهی رو توی پایتختش بذاره و البته این کار رو کرد و صندوق رو آورد و اورشلیم شد پایتخت معنوی و پادشاهی جهان! 🛡⛓یه داستان جالب درباره داوود اینه که خدا بهش قدرت خاصی داده بود: آهن تو دستش مثل خمیر نرم می‌شد. قرآن کریم توی سوره سبأ، آیات ۱۰-۱۱ هم این ماجرا رو تایید کرده و فرموده: «وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ * أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ» (و آهن را برای او نرم کردیم؛ زره‌های کامل بساز و حلقه‌های آن را اندازه بگیر). 🪙 داوود با این قدرت، زره‌های سبک و محکم می‌ساخت که سربازهاش رو توی جنگ‌ها از سلاح‌های دشمن حفظ می‌کرد. هر روز یه زره می‌ساخت و به قیمت هزار درهم می‌فروخت و از دسترنج خودش زندگی می‌کرد خداوند توی سوره انبیاء، آیه ۸۰ هم می‌فرماید: «وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِن بَأْسِكُمْ» (و ما به او صنعت زره‌سازی رو یاد دادیم تا شما رو در برابر جنگ‌ها حفظ کنه). ادامه در پست بعدی👇 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
🔰 قسمت نهم : "داوود؛ طلوع نبوت و شکوه فرمانروایی الهی" نسیم خنکی از دشت‌های حبرون می‌وزید و صدای چن
ادامه پست قبلی👆 🔺یه روز سلیمان علیه السلام دستش رو گذاشت روی یکی از این زره‌ها و با تعجب گفت: «بابا، این زره‌ها چرا این‌قدر سبکه ولی محکم؟» داوود (ع) لبخندی زد و گفت: «چون اینا با ایمان و از دل ساخته شدن. هر چیزی که با ایمان ساخته بشه، محکمه و سبک!» 🔹البته داوود (ع) فقط یه جنگجو و آهنگر نبود، بلکه به خاطر عدالتش هم معروف بود. توی قرآن هم اومده که داوود همیشه با انصاف قضاوت می‌کرد. یه ماجرایی هم توی سوره ص، آیات ۲۱-۲۵ اومده که دو نفر سر یه سری گوسفند دعواشون شده بود. هر دو اصرار داشتن که گوسفندا مال اوناست. داوود (ع) با دقت به حرفاشون گوش داد و در نهایت گفت: «حقیقت گاهی پشت طمع پنهون می‌شه، ولی عدالت همیشه راه خودشو پیدا می‌کنه.» مردم همیشه به عدالت داوود ایمان داشتن و بهش اعتماد می‌کردن👌 ♨️حضرت داوود (ع) چند همسر داشت ( بالاخره پادشاه بود دیگه😄) که اسم بعضی از اون‌ها تو تورات هم اومده. یکی از معروف‌ ترین همسرانش میکل دختر طالوت بود. یکی دیگه از همسرانش، بَت‌شِبَع بود که مادر حضرت سلیمان (ع) شد (سفر دوم سموئیل ۱۲:۲۴). 📓زبور، کتاب مقدسی بود که خدا به حضرت داوود وحی کرد. قرآن هم بهش اشاره کرده: «وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا» (اسراء: ۵۵). زبور پر از مناجات، دعا و ستایش‌های خداوند بود. مردم بنی‌اسرائیل این نغمه‌ها رو توی مناسبت‌های مذهبی با صدای دلنشین می‌خوندن. توی زبور ۸۹:۱۵-۱۷ اومده: «خوشا به حال مردمی که بانگ شادمانی رو می‌دونن... اون‌ها تمام روز به نام تو شادمان خواهند بود.» داوود (ع) با صدای زیباش این نغمه‌ها رو توی کوه‌ها و دشت‌ها می‌خوند و پرنده‌ها و کوه‌ها هم باهاش هم‌نوا می‌شدن (سبأ: ۱۰). این نغمه‌ها دل مردم رو به خدا نزدیک‌تر می‌کرد و بهشون امید می‌داد که توی سختی‌ها به رحمت خدا ایمان داشته باشن. 🗳 وقتی داوود (ع) صندوق عهد رو به اورشلیم آورد، تصمیم گرفت یه معبد بزرگ برای خدا بسازه. نقشه‌های معبد رو هم خودش آماده کرد، اما خداوند بهش وحی کرد که ساخت این معبد به دست پسرش، سلیمان (ع) انجام می‌شه (اول تواریخ ۲۲:۸-۱۰). داوود لبخندی زد و گفت: «مهم نیست کی می‌سازه؛ مهم اینه که این خونه همیشه برای خداوند باشه.» ➕حضرت داوود (ع) در ۱۰۰ سالگی و برخی میگن در ۷۰ سالگی به پایان عمر خودش رسید. وقتی نزدیک وفاتش شد، یه نگاه به اورشلیم انداخت؛ همون شهری که به دست خودش فتح شده بود و حالا به مرکز ایمان و حکومت بنی‌اسرائیل تبدیل شده بود. سلیمان که اون موقع حدود ۲۰ سال داشت، آماده بود تا راه پدرش رو ادامه بده و پادشاه بشه. پرنده‌ها تو آسمون همچنان نغمه‌های زبور رو زمزمه می‌کردن و داوود (ع) با لبخند گفت: «این پایان من نیست... تازه شروع سلیمانه.» بعد، چشماشو آروم بست و با آرامش از دنیا رفت... ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🔰 قسمت دهم : "سلیمان؛ وارث علم و حکمت الهی و پادشاه جن و انس" 🌫هوای خنک اورشلیم توی دربار پیچیده بود و سلیمان بن داوود (ع)، پادشاهی که هم پیامبر خدا بود و هم فرمانروای سرزمین‌های وسیع، روی تخت طلاییش نشسته بود. انگشتر اسم اعظم خداوند در انگشتش می‌درخشید و نشونه‌ای بود از قدرتی که به او اجازه می‌داد نه‌تنها بر انسان‌ها، بلکه بر جن‌ها، شیاطین و بادها هم حکومت کنه (نمل: ۱۵-۱۶). سلیمان در ۲۰ سالگی به تخت سلطنت نشست و ۴۰ سال فرمانروایی کرد (اول پادشاهان ۱۱:۴۲). قلمروش از مصر تا فرات گسترده بود و اورشلیم به مرکز این پادشاهی باشکوه تبدیل شد. 🔹حکومت سلیمان خالی از چالش نبود. تو برخی منابع تاریخی گفتن از همون ابتدای سلطنتش، آدونیا، برادر ناتنیش، تلاش کرد تاج و تخت رو تصاحب کنه. اما سلیمان با مشورت آصف و برخی بزرگان دربار، این توطئه رو خنثی کرد (اول پادشاهان ۲:۲۵-۳۵). علاوه بر این، کاهنان یهودی هم که مخالف استفاده سلیمان از جن‌ها و نیروهای ماورایی بودن، سعی داشتن با تحریک درباریان، حکومت رو بی‌ثبات کنن. بعضی جاها هم گفتن در مقطعی، انگشتر معروف سلیمان که به او قدرتی الهی می‌داد، برای مدتی از دستش خارج شد🤔. در نبود این انگشتر، جن‌های شرور به فتنه‌گری پرداختن، اما سلیمان با کمک آصف دوباره قدرتش رو به‌دست آورد و اوضاع رو سر و سامان داد. 🕌 یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های عمرانی دوران سلیمان، ساخت معبد بیت‌المقدس بود. البته اول اسمش این نبود، بعدها بیت‌المقدس نام گرفت، ۷ سال طول کشید تا ساخته بشه. برای اجرای این پروژه، ۷۰ هزار کارگر، ۸۰ هزار سنگ‌تراش و ۳۳۰۰ ناظر به کار گرفته شدن (اول پادشاهان ۵:۱۳-۱۸). سلیمان همچنین برای این پروژه از جن‌ها و شیاطین استفاده کرد (سبأ: ۱۲-۱۳). این موجودات، مجسمه‌ها، حوض‌های برنزی و تزئینات طلایی رو ساختن و در صورت نافرمانی، فوراً به دستور سلیمان در زنجیرهای آهنین بسته می‌شدن😎 قسمت دهم بخش اول ادامه در پست بعدی 👇 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
ادامه پست قبلی 👆 🕊در یکی از روزها، سلیمان متوجه شد که هدهد غایبه. با اخم گفت: «این پرنده کجاست؟ اگه بدون دلیل غیبت کرده باشه، حسابی تنبیه می‌شه»😠 (نمل: ۲۰). وقتی هدهد برگشت، گفت: «از سبأ (یمن امروزی) اومدم و خبری مهم آوردم. اونجا ملکه‌ای به نام بلقیس حکومت می‌کنه و مردمش خورشیدپرستن» (نمل: ۲۲-۲۳). سلیمان دستور داد نامه‌ای بنویسن و به هدهد گفت: «این نامه رو به بلقیس برسون و دعوتش کن که تسلیم خدای یگانه بشه» (نمل: ۳۰-۳۱). 🔅چند روز بعد، بلقیس خانوم با کاروانی باشکوه وارد اورشلیم شد. اما قبل از ورودش، سلیمان دستور داد تختش رو بیارن و بازهم جناب آصف بن برخیا به میدون اومد و در یک چشم‌به‌هم‌زدن آش و با جاش آورد 🛌 (نمل: ۳۸-۴۰). وقتی بلقیس وارد قصر شد و روی کف شیشه‌ای قدم گذاشت، جا خورد و گفت: «اینجا آبه یا دریاست؟» سلیمان با لبخندی گفت: «نه، شیشه‌ست! حقیقت خدا رو هم باید با دل ببینی، نه با چشمت.» تحت تأثیر حکمت سلیمان، بلقیس ایمان آورد و به توحید روی آورد و چون با جهیزیه ش اومده بود دیگه بله رو گفت و همسر جناب سلیمان نبی شد.😊 🐜 در یکی از سفرهای سلیمان، او و لشکر عظیمش از دره‌ای عبور می‌کردن که محل زندگی مورچه‌ها بود. یکی از مورچه‌ها به بقیه گفت: «زود باشین برین تو لونه‌هاتون که سلیمان و لشکرش شما رو ندیده له نکنن» (نمل: ۱۸). سلیمان با شنیدن این حرف، لبخند زد و گفت😊: «خدایا! به من توفیق بده که همیشه شکرگزار نعمت‌هات باشم و در راه رضای تو قدم بردارم» (نمل: ۱۹). این ماجرا نشون‌دهنده توجه و مهربانی سلیمان نسبت به حتی کوچک‌ترین موجودات بود. ☁️سلیمان همچنین بر بادها فرمان داشت و بادها او رو در یک روز از شام به یمن می‌بردن (سبأ: ۱۲). جن‌ها هم وظیفه داشتن گنجینه‌های دریایی رو براش استخراج کنن و اگر از فرمانش سرپیچی می‌کردن، بلافاصله در زنجیر بسته می‌شدن (سبأ: ۱۳). این فرمانروایی بی‌نظیر باعث شد حکومت سلیمان به اوج قدرت و ثروت برسه👑 👨‍🦯سلیمان در ۶۰ سالگی، در حالی که به عصاش تکیه داده بود، در سکوت از دنیا رفت (سبأ: ۱۴). جن‌ها که فکر می‌کردن پادشاه هنوز زنده‌ست، به کارهاشون ادامه دادن. تا اینکه موریانه‌ها عصا رو جویدن و وقتی پیکر سلیمان روی زمین افتاد، تازه فهمیدن که مدت‌هاست از دنیا رفته. این ماجرا نشون داد که علم غیب فقط در دست خداوند است. ▪️پس از مرگ سلیمان، پسرش رِحُبعام به تخت نشست. اما سیاست هاش جالب نبود و باعث شد پادشاهی بنی اسرائیل به دو بخش تقسیم بشه: بنی اسرائیل در شمال و طایفه یهودا و طرفدارانش در جنوب (اول پادشاهان ۱۲:۱۶-۱۹). این اتفاق پایان دوران طلایی بنی‌اسرائیل رو رقم زد. ⚜با افتادن پیکر سلیمان، بادها برای لحظه‌ای ایستادن و پرندگان ساکت شدن. اما حکمت و یاد او برای همیشه در تاریخ موندگار شد. سلیمان به همه نشون داد که قدرت واقعی، زمانی ارزش داره که در خدمت عدالت و ایمان باشه. ✍ [سید روح الله ستاره حیات] قسمت دهم بخش دوم 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
از کنعان تا صهیون_قسمت یازدهم_سید روح الله ستاره حیات.mp3
8.9M
📜 🎙قسمت یازدهم: تاریکی ابدی ؛ از ذلت و خواری تا کشتن پیامبران و مظلومان... 📝متن داستان 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
💥 🪧"از کنعان تا صهیون: نگاهی گذرا بر تاریخ یهود" י"ב⓬ قسمت دوازدهم: نبرد الیاس (ع) در بعلبک؛ آتش و
🔰 י"ב⓬ قسمت دوازدهم: نبرد الیاس علیه السلام در بعلبک؛ آتش و نفرین 👈گفتیم که حدود ۵۰ سال بعد از وفات حضرت سلیمان (ع)، سرزمین بنی‌اسرائیل دچار آشوب و بت‌پرستی شد. دو پادشاهی شکل گرفته بود: جنوبی به مرکزیت اورشلیم، و شمالی، جایی که ده قبیله از بنی‌اسرائیل تحت فرمان شاه لاجِب در بعلبک لبنان زندگی می‌کردن و به شدت بَعل رو می‌پرستیدن. خدا حضرت الیاس رو، که از نسل هارون بود، برای هدایت اون‌ها فرستاد. 🌿 الیاس در ۳۰ سالگی به بعلبک رفت و با شجاعت گفت: «أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ» (صافات، آیه ۱۲۵) یعنی چرا نمی‌فهمید که بَعل هیچ قدرتی نداره؛ خالق یکتا خداست که آسمان و زمین رو اداره می‌کنه! این حرفا خشم شاه رو برانگیخت؛ دستور داد که الیاس رو دستگیر کنن. پناهگاه حضرت الیاس کوه کَرمِل بود وقتی سربازا به کوه کَرمِل( شمال فلسطین اشغالی) رفتن و الیاس رو محاصره کردن، او دعا کرد: «خدایا، خودت کمکم کن.» هنوز دعاش تموم نشده بود که آتشی از آسمون اومد و سربازا رو خاکستر کرد! 🔥 با این حال، لاجب به جای عبرت گرفتن، لج کرد و سربازای بیشتری فرستاد، که اون‌ها هم با دعای الیاس سوزونده شدن. ➖اما مردم بعلبک همچنان قدرنشناس بودن و دست از بت‌پرستی برنمی‌داشتن. الیاس از خدا خواست تا قحطی شدیدی سرزمین‌شون رو در بربگیره. خشکسالی سه‌ساله زندگی‌شون رو فلج کرد؛ چاه‌ها خشک و زمین‌ها بی‌حاصل شدن. مردم از شدت فقر و گرسنگی به سوی الیاس برگشتن و ازش خواستن که دعا کنه. الیاس هم با دیدن پشیمونی‌شون، دوباره به درگاه خدا دعا کرد و بارون رحمت الهی برگشت 🌧️ (منبع: تفسیر نمونه، صافات). اما مردم این توبه رو هم فراموش کردن و دوباره به بَعل‌پرستی برگشتن. خداوند این بار دشمنانی رو به بعلبک مسلط کرد که شاه و همسر ظالمش رو از بین بردن و شهر رو از بت‌پرستی پاک کردن. 🔺حضرت الیاس، که همه تلاشش رو برای هدایت مردم کرده بود، در ۹۰ سالگی ( یهود میگه توسط گردبادی) به آسمان عروج کرد 🌪️ و پیش از رفتنش حضرت الیسع (ع) رو جانشین خودش کرد. طبق اعتقاد شیعه، حضرت الیاس در آخرالزمان و با ظهور امام مهدی (عج) بازمی‌گرده تا به یاری او بیاد (منبع: قصص‌الأنبیا). 🔖ان شاء الله قسمت بعدی درباره حضرت الیسع علیه السلام خواهد بود... ✍ [سید روح الله ستاره حیات] 🕊‌↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸