#رمــان
#جــان_شیعــه_اهـل_سـنـت
#پارت_صد_و_نود_و_هفتم
در دلم دعا میکردم پدر چیزی به عبدالله نگوید که بخاطر کاری که کرده بودم،
خجالت میکشیدم در چشمان عبدالله نگاه کنم و دعایم مستجاب نشد که وقتی پدر در را برایش باز کرد و قدم به خانه گذاشت،
به جای احوالپرسی، بر سرم فریاد زد
الهه! چی کار کردی؟!!!
تو واقعا خجالت نمیکشی؟!!!
چادرم را از سرم برداشتم و بی اعتنا به بازخواست های برادرانه اش، خودم را روی کاناپه رها کردم که خودم بیشتر از او حتی از خیال مجید خجالت میکشیدم.
مقابلم نشست و مثل اینکه باورش نشده باشد، حیرت زده پرسید:
تو واقعا ًمیخوای از مجید طلاق بگیری؟!!!
الهه! چرا این کار رو کردی؟!!!
سرم را میان هر دو دستم گرفتم که دیگر تحمل دردش را نداشتم و زیر لب پاسخ دادم:
بخاطر خودش این کارو کردم. که باز بر سرم فریاد زد:
بخاطر مجید میخوای ازش طلاق بگیری؟!!! دیوونه شدی الهه؟!!!
و دیگر نتوانستم تحمل کنم که بغضم در گلو شکست و با صدای لرزانم ناله زدم:
چی کار میکردم؟ بابا منو به زور بُرد! هر چی التماسش کردم قبول نکرد!
خودش را روی مبل جلو کشید و با حالتی عصبی پرسید: »الهه! تو چِت شده؟ از یه طرف میگی به خاطر مجید رفتی، از یه طرف میگی بابا به زور تو رو بُرده!
و چه خوب اوج سرگرداني ام را احساس کرده بود که حقیقتاً میان بی رحمی پدر و مقاومت مجید، در برزخی بی انتها گرفتار شده بودم و دوای درد دلم را میدانست که خیرخواهانه نصیحت کرد:
الهه! تو الان باید بلند شی بری پیش شوهرت! مجید هر روز منتظره که تو بری پیشش،اونوقت
تو امروز رفتی تقاضای طلاق دادی؟!!!
و من چیزی برای پنهان کردن از عبدالله نداشتم که حتی اشکم را هم پا ک نکردم و با بیقراری شکایت کردم:
عبدالله! تو خودت رو بذار جای من! من باید بین مجید و شماها یکی رو انتخاب کنم!
تو جای من بودی کدوم رو انتخاب میکردی؟
من هنوز هفت ماه نیس که مامانم مرده، اونوقت بقیه خونواده ام رو هم از دست بدم؟ آخه چرا؟ مگه من چه گناهی کردم که باید انقدر عذاب بکشم؟
سپس در برابر نگاه اندوه بارش، مکثی کردم
و با صدایی آهسته ادامه دادم:
ولی اگه مجید قبول کنه که سنی شه، میتونه
برگرده و دوباره تو این خونه با هم زندگی کنیم. اینجوری هم اون عاقبت به خیر میشه، هم من پیش شماها میمونم!
ادامه دارد...
به قلم فاطمه ولی نژاد
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
@sedratolmontaha0313
#رمــان
#جــان_شیعــه_اهـ_ سـنـت
#پارت_صد_و_نود_و_هشتم
در این فرصت میتونم مجید رو متقاعد کنم که سنی شه. من میخوام از این فرصت استفاده کنم.
احساس میکنم خدا این کار رو کرده تا شاید یه معجزه ای اتفاق بیفته!
بخدا من حتی نمیتونم تو ذهنم تصور کنم که یه روزی از مجید جدا بشم!
امروز هم فقط به اجبار بابا رفتم. حداقل الان دیگه تا یه چند روزی بابا بهم کاری نداره. چون
الان فکر میکنه که من راضی شدم از مجید طلاق بگیرم و حالا من یه چند روزی ً نمیذارم مجید بفهمه فرصت دارم که با مجید حرف بزنم و راضی اش کنم.
اصلا من این کار رو کردم
چشمانش از حیرت حرفهایی که میزدم گرد شده و جرأت نمیکرد چیزی بگوید که قاطعانه اعلام کردم:
عبدالله! من میخوام انقدر تو این خونه بمونم تا مجید رو تسلیم کنم
**
گوشی را از این دست به آن دستم دادم و در پاسخ بی قراری های مجید برای دیدارم، بهانه آوردم:
مجید جان! اگه بیای اینجا و بابا تو رو ببینه، دوباره آشوب به پا میکنه!
و این همه ماجرا نبود که هنوز به مجید نگفته بودم پدر همه درها را به رویم قفل کرده و نمیخواستم به درِ خانه بیاید و ببیند که خانه کودکی و جوانیام، زندان امروزم شده و در این چند روز هر بار به بهانه ای از ملاقاتش طفره رفته بودم و او از روی دلتنگی باز اصرار میکرد:
ً بابا حواسم هست. یه جوری میام که اصلا نفهمه.
فقط یه لحظه تو رو ببینم، برام کافیه!
سپس شبنم بغض روی گلبرگ صدایش نم زد و با دل شکستگی ادامه داد:
الهه! بخدا دلم برات خیلی تنگ شده!
الان یه هفته اس که ندیدمت!
در برابر بارش احساس عاشقانه اش، داغ دلتنگی من هم تازه شد که آهی کشیدم و گفتم:
منم همینطور، ولی فعلا باید یخورده صبر کنیم تا بابا یه کم آروم شه.
به روی خودم نمی آوردم که پدر همین چند روز هم که دیگر با هجوم داد و بیدادهایش بر سر من خراب نمیشود،
دلش به تقاضای طلاقم خوش شده و به هیچ عنوان سرِ آشتی با مجید و خیال بازگشت او
به این خانه را ندارد
. من هم به همین تلفنهای پنهانی دل بسته بودم بلکه بتوانم او را متقاعد کنم که به خاطر من هم که شده، قدمی به سمت مذهب اهل تسنن بردارد و مجید اصلاً به این چیزها فکر نمیکرد که با لحنی مهربان پاسخ داد:
راستش من میخوام بیام با بابا صحبت کنم.
گفتم اگه موافق باشی، همین فردا بیام باهاش صحبت کنم که اجازه بده تو بیای یه جای دیگه با من زندگی کنی، ولی با خونواده ات هم رفت و آمد داشته باشیم.
اینجوری هم دل نوریه خنک میشه که ما تو اون خونه نیستیم، هم تو با خونواده ات ارتباط داری!
از تصور اینکه مجید با پدر روبرو شود و بفهمد که من تقاضای طلاق داده ام،
بند دلم پاره شد که دستپاچه جواب دادم:
نه! اصلا ً این کار رو نکن! بابا هنوز خیلی عصبانیه!
اگه بیای اینجا دوباره باهات درگیر میشه! تو رو خدا این کارو نکن!
و خدا شاهد بود که اگر ماجرای تقاضای طلاق هم در میان نبود، باز هم نمیخواستم مجید با پدر ملاقاتی داشته باشد که پدر حتی از شنیدن نام مجید، یک پارچه آتش غیظ و غضب میشد و اطمینان داشتم حداقل تا زمانی که مجید سنی نشده باشد،
پاسخ او را جز با فحاشی و هتا کی نخواهد داد که با ناراحتی ادامه دادم:
تازه مگه نشنیدی اونشب بابای نوریه چی گفت؟ گفت اگه من با تو زندگی کنم، بابا حتی باید اسم من رو از تو شناسنامه اش پا ک کنه!
ادامه دارد...
به قلم فاطمه ولی نژاد
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
@sedratolmontaha0313
1_3279524807.mp3
6.11M
بند چهل و دوم استغفار امیرالمومنین علیه السلام.
#استغفار
#هفتاد_بندی
#صوت
#بند_چهل_و_دوم
🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
@sedratolmontaha313
متن بند ۴۲
۴۲-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ خَطَوْتُ إِلَيْهِ بِرِجْلِي أَوْ مَدَدْتُ إِلَيْهِ يَدِي أَوْ تَأَمَّلَهُ بَصَرِي أَوْ أَصْغَيْتُ إِلَيْهِ بِسَمْعِي أَوْ نَطَقَ بِهِ لِسَانِي أَوْ أَنْفَقْتُ فِيهِ مَا رَزَقْتَنِي ثُمَّ اسْتَرْزَقْتُكَ عَلَى عِصْيَانِي فَرَزَقْتَنِي ثُمَّ اسْتَعَنْتُ بِرِزْقِكَ عَلَى مَعْصِيَتِكَ فَسَتَرْتَ عَلَيَّ ثُمَّ سَأَلْتُكَ الزِّيَادَةَ فَلَمْ تُخَيِّبْنِي وَ جَاهَرْتُكَ فِيهِ فَلَمْ تَفْضَحْنِي فَلَا أَزَالُ مُصِرّاً عَلَى مَعْصِيَتِكَ وَ لَا تَزَالُ عَائِداً عَلَيَّ بِحِلْمِكَ وَ مَغْفِرَتِكَ يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند ۴۲: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که با پای خود به سوی آن گام برداشتم، یا دستم را به سوی آن دراز کردم، یا چشمم با دقت آن را نظاره کرد، یا گوشم را به سوی آن باز نمودم، یا زبانم به آن گویا شد، یا آنچه را به من عطا کردی در آن خرج کردم، سپس با وجود عصیان از تو روزی خواستم و تو به من دادی. آنگاه از رزق تو در راه معصیت کمک گرفتم و تو آن را پوشاندی، سپس از تو بیشتر خواستم باز ناامیدم نکردی و آشکارا آن را مرتکب شدم، رسوایم ننمودی و پیوسته بر معصیتت اصرار می ورزم، ولی همواره توبه ام را میپذیری و با حلم مغفرتت گذشت میکنی ای کریمترین کریمان! پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان
#بند_۴۲
#استفغار_هفتاد_بندی
🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
@sedratolmontaha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدام با خودمان زمزمه کنیم....🌱
شبتون بخیر همراهان گرامی🌹💫
🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
┏━━━━━━━━🌻🍃━┓
@sedratolmontaha313
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
#نماز_شب
💠حجة الاسلام علوی تهرانی:
🔸 چند عبادتی که میشود در شب انجام داد عبارت است از استغفار و نماز شب.
یکی از عبادات مهم در شب، نماز شب است.
🔸 حضرت حق به حضرت محمد صلوات الله علیه میفرمایند:
اى محمّد! هر چه مى خواهى زندگى كن، سرانجام مى ميرى، هر كس را مى خواهى دوست بدار، سرانجام از او جدا مى شوى و هركارى كه مى خواهى بكن، اما بدان كه آن را ديدار خواهى كرد.
و بدان كه افتخار مَرد به شب زنده دارى اوست و عزّتش در بى نيازى او از مردم.
👌 کسی میتواند ادعای شرافت کند که اهل نماز شب باشد.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈
💠 جانِ پیامبر...
🔹روزی که فردای آن، ماه مبارک رمضان بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای مسلمانان در شأن و عظمت #ماه_رمضان سخنرانی میکردند.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) میفرماید:
من از میان جمعیت برخاستم و عرض کردم:
یا رسول الله! بهترین اعمال در این ماه چیست؟
🔹پیامبر در پاسخ فرمودند:
ای ابوالحسن! بهترین اعمال در این ماه پرهیز از گناه و معصیت است.
آنگاه حضرت گریه کردند.
عرض کردم: یا رسول الله! چرا گریه میکنید؟
پیامبر فرمودند:
ای علی! گریهام به خاطر آن حادثه ناگوار است که در همین ماه بر تو وارد میشود. گویا میبینم تو در نماز هستی و شخصی که
شقیترین انسانها است، با ضربت خود بر سر تو میزند و محاسنت را با خون سرت رنگین میکند.
🔹عرض کردم:
ای پیامبر خدا! این حادثه هنگام سلامت دینم رخ میدهد؟.
پیامبر فرمودند:
آری، هنگامی که از لحاظ دینی در کمال سلامت هستی، این حادثه رخ میدهد.
🔹سپس فرمودند:
ای علی! هرکس تو را بکشد انگار مرا کشته است، و هرکس با تو دشمنی کند با من دشمنی نموده است، و هرکس به تو دشنام دهد به من دشنام داده است، زیرا تو همچون جان من هستی، روح تو روح من است، و سرشت تو سرشت من است.
خداوند من و تو را آفرید، مرا برای رسالت و تو را برای امامت برگزید.
هرکس امامت تو را انکار کند رسالت مرا انکار نموده است.
📚 بحارالانوار ج ۴۲، ص ۱۹۰ و ج ۹۶، ص ۳۵۸
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈
💠#اعمال_قبل_از_خواب رو که یادتونک نرفته؟؟🤔
به نظرتون حیف نیست که ما هرشب خیلی ساده از کنار همچین فضلیت هایی رد بشیم و ازچنین خیر و برکتی محروم بمونیم ؟؟
خوابی که اون دنیا به عنوان یه کار مباح برای ما ثبت شده با چند دقیقه وقت گذاشتن میتونیم تبدیل به عبادت کنیم😍
✅ برای دیدن اعمال قبل از خواب
وانجام آن بر روی متن کلیک کنید✅
شبتون مهدوی
التماس دعای فرج💚🤲
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
@sedratolmontaha313
1_10276835038.mp3
14.01M
به میهمانی خدا دعوت شدهاید
طاعات قبول حق انشاءالله
التماس دعای فرج💚🤲
🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
┏━━━━━━━🌻🍃━┓
@sedratolmontaha313
┗━━🌺🍃━━━━━━┛
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که آینه مهربانی خدا هستی.
سلام بر تو و بر روزی که زمین و زمینیان را از محبت، سیراب خواهی کرد.
📚 صحیفه رضویه، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
┏━━━━━━━━🌻🍃━┓
@sedratolmontaha313
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
💐آمد رمضان و
✨مقدمش بوسیدم
💐در رهگذرش
✨طبق طبق گل چیـدم
💐من با چه زبان
✨شکر بگویم که به چشم
💐یک بار دگر ماه خدا را دیدم . . .
🌙ماه پراز رحمت
رمضان بر همگی مبارک💐
🌻
صبحتون به زیبایی دلهاتون❤
نبینه روزگار اخم و غم هاتون......
یه روز زیبـا
یه آغاز پر انرژی 🥰
و یه دنیا خوشبختی 🌹
آرزو دارم براتون
سلام صبح زیباتون بخیر☕
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈
#تقویم
امروز سه شنبه
🌞 ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ خورشيدی
🌙 ۱ رمضان ۱۴۴۵ قمری
🎄 ۱۲ مارس ۲۰۲۴ میلادی
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈
#شکرگزاری
شکر خدای زیبایم را
شکر خدای رزاق را
شکر خدای آرامشم را
شکر خدای آسایشم را
شکر خدای سلامتی ام را
شکر خدای امیدم را
شکر خدای امنیتم را
شکر خدای نعمتم را
شکر خدای حکیمم را
شکر خدای بُزُرگم را
شکر خدای صبورم را
شکر خدای توانایم را
شکر خدای قادرم را
شکر خدای رهنمایم را
شکر خدای هدایتم را
شکر خدای رحمتم را
شکر خدای معبودم را
شکر خدای یار ویاورم را
شکر خدای بخشنده ام را
شکر خدای گشایش کارم را
شکر خدای حلاله مشکلاتم را
شکر خدای آرامش روحم را
شکر خدای آسمان و زمینم را
شکر خدای طبیبم را
شکر خدای محبتم را
قلبهایم را
شکر خدای عزیزانم را
شکر خدای نگهدارم را
شکر خدای پرندگان و آواز زیبایش را
شکر خدای گلهای رنگارنگ و عطر بویش را
شکر خدای عاشقم را که نعمت هایش بی شمار است بی حساب است بی نهایت...
خدایا بی نهایت شکر
┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈
کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻
@sedratolmontaha313