هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌟 مسابقه بندگی
🔻رهبرانقلاب: #امام_مجتبی (علیهالسلام) در روز عید فطر، از راهی عبور میکرد. دید جمعیتی ایستادهاند و بیتوجّه به اهمیت این روز، با غفلتِ خودشان سرگرمند و میخندند. کنار آن جمعیت ایستاد و فرمود: خداوند، ماه رمضان را میدان مسابقهای برای بندگانش قرار داده است. در این روز، کسانی که در ماه رمضان توانستهاند رضای الهی را به دست آورند، پاداش خود را از خدای متعال خواهند گرفت.
🌷 #مواعظ_رمضانی
💻 @Khamenei_ir
✰تکـه یخی
❣که #عـاشـق ابرِ☁️عذاب می شود
✰سر قـرار #عـاشـقی
❣همیـشـه آب💧 می شود
✰چه کـرده ای تـو بـا #دلمـ❤️
❣که از #تو پیش دیگران
✰گلایه هم که می کنم
❣#شعر حساب می شود☺️
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃صلوات
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🔷🔹🔹
#ڪلام_شهیـــــد
💢 شهادت خواستنی است، هر کسی که شهید میشود یعنی خودش خواسته؛ اگر شهید نشود حتما'' نمیخواسته که شهید بشود.
🔻همیشه تو حرفهاش میگفت دوست دارم موقع شهادت مانند آقا ابا عبدالله سرم از تنم جدا شود و چیزی از من باقی نماند..
راوی 👈 همرزم شهید
▫️مدافـــــع حـــــرم▫️
#شهیـد_علیاصغـــــر_شیــــردل🌹
《ســــالروز شهــادتــــ》🕊
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🔷🔹🔹
#ساجـــــد_لشڪر
🍃در لشکر دوستی داشتیم به ساجد لشکر معروف بود چون همیشه در حال سجده بود هر جای خلوت را که پیدا میکرد برای شکرگذاری به سجده میرفت...
🍃یک شب که خود را برای عملیاتی آماده میکردیم نمیدانم چرا؛ اما احساس کردم قرار است برای ساجد لشکر اتفاقی بیفتد بنابراین من پشت سر او به راه افتادم بالاخره عملیات تمام شد ما خط را شکسته بودیم، هوا آفتابی بود باید مسافتی بیست متر را میدویدیم تا به یک خاکریز برسیم، من صدای زوزهی گلولههایی را که از کنار سرم میگذشت میشنیدم آنقدر آتش زیاد بود که کلاه آهنیام از سرم افتاد یک دفعه ساجد لشکر را دیدم میان آن همه ترکش و آتش زانو زد و به #سجده افتاد..
🍃در همان حال که داشتم فیلم میگرفتم در ذهنم گفتم توی این اوضاع، سجده کردنت چیه آخه؟! که یک دفعه دیدم به عقب برگشت و کلاه از سرش افتاد.
🍃جلو رفتم یک گلوله وسط پیشانیاش خورده بود به طور طبیعی باید به عقب پرت میشد اما او به سجده در آمده بود
🔻بعدها در وصیتنامهاش خواندم که نوشتهبود: "خدایا! بچههای لشکر من را ساجد لشکر صدا میزنند من خجالت میکشم، اما اگر تو من را از کوچکترین سجده کنندگان قبول داری دلم میخواهد به حالت سجده به دیدارت بیایم"
و دیدم که دقیقا همین اتفاق افتاد...
#شهیـد_یوســـــف_شریـــــف🌹
#یاران_آخرالزمانی_سیدالشهدا
#یاد_شهدا_با_صلوات
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
هدایت شده از 🍁زخمیان عشق🍁
ماه رحمت، سفرهاش گسترده شد
زنده از فيضش جهانِ مرده شد
آسمان پرگشته از شادی و شور
آمده از لطف حق ميلاد نـــور
#پیشاپیش_ولادت_امام_حسن_ع_مبارک
#امام_حسنی_ام
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh.
══💝══════ ✾ ✾ ✾
🌷🌸🌷
قلب رئوف و مهربان ابراهیم به حیوانات هم محبت داشت. 🐰حتی نمی توانست ببیند که یک حیوان اذیت می شود. یک روز قرار شد که با ابراهیم، از گیلان غرب به کرمانشاه و از آن جا به تهران بیاییم. 🌲
سوار مینی بوس و راهی کرمانشاه شدیم.🌼 همین که ماشین از شهر خارج شد، یکدفعه ترمز کرد و صدایی آمد.🌳
راننده لحظه ای توقف کرد و به حرکتش ادامه داد. ابراهیم از شیشه نگاه کرد 🌴و متوجه شد که این توقف، به خاطر برخورد ماشین با یک سگ بود.🦁 من هم دیدم که پای آن سگ آسیب دیده بود و لنگ لنگان به آن سوی جاده رفت.
ابراهیم به راننده گفت: نگه دار ببینیم چی شد. راننده گفت: چیزی نیست سگ بود. ابراهیم بلندتر گفت: نگه دار، من می خوام پیاده بشم. 😕ماشین ایستاد. ابراهیم کرایه دو نفر رو داد و پیاده شدیم. رفتیم به سراغ آن سگ.🌹
حیوان زبان بسته قادر به حرکت نبود. ابراهیم جلو رفت. یک تکه چوب برداشت و با مقداری پلاستیک که کناره جاده افتاده بود، پای سگ را آتل بست.🌷
خلاصه آن سگ هم از محبت ابراهیم بی نصیب نماند. ☺️یکی از کردهای محلی که از دور شاهد این صحنه بود جلو آمد. 🌼به کار ابراهیم خیره شده بود. از این کار خیلی خوشش آمد و تشکر کرد.😊
ابراهیم کمی پول به او داد و گفت: "مراقب این زبان بسته باش. اگر شد کمی استخوان برایش تهیه کن."🙄
📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص ۹٨
@seedammar
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ به اندازه نیازت پول در نیار!
خیلی زشته که یه آدم مذهبی اهل پول درآوردن نباشه
😒
معلومه که اصلا روی هیچیش نمیشه حساب کرد...
استاد پناهیان
💢 #هادی_دلها_ابراهیم_هادی