🇮🇷 ساعت صفر عاشقی 🇵🇸
🌷 #به_رسم_شهیدان ۲ 🌷 ( زن من و صد حوریه ) #حاجی توی بیمارستان بستری بود. پدرم رفت ملاقاتش ، وقتی
🌷 #به_رسم_شهیدان ۳ 🌷
( صف غذا )
نماز رو خوندیم و از مسجد اومدم بیرون.
چشمم افتاد به یک تویوتا که غذا میداد.
چندتا بسیجی هم توی صف ایستاده بودند ، یکدفعه چشمم افتاد به او ،
با خودم گفتم شاید اشتباه شنیدم که #حاجی فرمانده گردان شده...
رفتم گفتم شما چرا ایستادی تو صف غذا ، مگه فرمانده گردان...؟!
خنده از لبهاش رفت و گفت مگه فرمانده گردان با بسیجی های دیگه فرق میکنه ؟!
پیش خودم گفتم بیخود نیست #حاجی_برونسی این قدر توی جبهه پر آوازه شده...
📙 #خاکهای_نرم_کوشک
📖 صفحه ۷۶
خاطرات سردار شهید حاج
🌷 #عبدالحسین_برونسی 🌷
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🇮🇷 @sefr_asheghi 🇮🇷