eitaa logo
سِحرِاَشک اشعار و نواهای محرمی
381 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
41 فایل
مجموعه اشعاروسبک های مناسبتی مذهبی شاعرومداح اهل بیت علیه السلام ::.حسین ایمانی.::
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور امام حسین علیه السلام و کربلا سبک یا اباعبداللّه افضل‌الاعمالم .... یا اباعبداللّه  بهترین رویاها یا اباعبداللّه  مُنتهی‌َالرَّجایاٰ یا اباعبداللّه   سیّدالشّهدا یا اباعبداللّه    اَفضل‌ُالاَعمالم یا اباعبداللّه   اَحسن‌ُالاحوالم یا اباعبداللّه     ببرم کربلا قسمت کُن آقا باشه از زائرات این نوکر اربعین امسالو همراهِ پدر مادر پایِ پیاده مولا از نجف تا کربلا موکِب به موکِب ذکرم باشه یاعلی‌اکبر به فدایِ علی‌اکبرت جَوُونیم حسین الهی تا پایِ جون با تو بمونیم حسین دوست داریم تا نفس آخرمون هر کجا خانوادگی فقط از تو بخونیم حسین یا اباعبداللّه حسین حسین /۴/ یا اباعبداللّه  کرمت اقیانوس یا اباعبداللّه  یا اَنیس‌َالنُّفُوس یا اباعبداللّه  آرزومه پابوس یا اباعبداللّه  ای شهید و مشهود یا اباعبداللّه  عبد و عشقِ معبود یا اباعبداللّه   ذکرِ روزِ موعود وقتی آقامون تکیه به کعبه میده وَاللّه می‌خونه واسه عالم روضه بقیةاللّه اِنَّ جَدِّیَ الحسین قَتَلوهُ عطشاناٰ از مکّه میره لشکر سمتِ صحنِ ثاراللّه آرزومه پا رکابِ مهدیِ فاطمه پا بذارم آقا تو صحنِ یلِ علقمه شبِ جمعه پایِ منبرِ عزیزِ زهرا خانوادگی کنیم برا شفا زمزمه یا اباعبداللّه حسین حسین /۴/ @sehreashk110
4_5999314330275809864.mp3
2.8M
یا اباعبداللّه  بهترین رویاها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت چهارم محر‌ّم دو شیر‌پسرِ عمّه‌یِ سادات جانِ من نذرِ روضه‌هایِ حسین می‌تپد قلبِ من برایِ حسین بچّه‌هایِ عقیله‌یِ سادات نذرِ یک مویِ بچّه‌هایِ حسین نیزه و تیر و تیغ حمله کنید به دو دلبندِ من به جایِ حسین غیرت‌ُاللّه‌هایِ دامنِ من سپرِ اهلِ نینوایِ حسین بر رویِ نیزه‌ها سرِ دو شهید سهمِ این یار مبتلایِ حسین دست و پا می‌زند تَهِ گودال می خورم تازیانه پایِ حسین همسفر با حریمِ بی‌حرم است سارقِ خاتم وُ عبایِ حسین پایِ سرنیزه سنگ خواهد خورد ندبه‌خوانِ خرابه‌هایِ حسین @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی چهارم محرّم دو شیرپسرِ حضرت زینب سلام اللّه علیها اگر چه داغدارِ دو پسر شد اگر چه بی‌قرار و خون‌جگر شد به رویِ سینه می‌کوبید و می‌گفت غریبیِ حسینم بیشتر شد @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته چهارم محرّم دو شیرپسرِ حضرت زینب سلام اللّه علیها نوبت زینب شده محشر کند در معرکه دشمنِ اسلام را مضطر کند در معرکه شیرِ زینب شیرِ نر می‌پرورَد یالَلعجب این دو دَم خصمِ تو را بی‌سر کند در معرکه در رَجز گفتند ما فرزندهایِ زینبیم عشق را باید جهان باور کند در معرکه هر دو از نسلِ امیرِ بی‌نظیر خیبریم باز هم طوفان به پا حیدر کند در معرکه آب و قرآن رویِ دستِ مادری در خیمه‌هاست حال وُ روزش مثلِ آن روزِ حسن در کوچه‌هاست مثلِ آن روزِ حسن درد و غمِ خود را نگفت غصّه‌هایِ سینه را در محضرِ مولا نگفت روضه‌ها را خوب می‌دانست امّا یک کلام از بلایی که سرش آورده این دنیا نگفت دردها را در وجودش بارها حس کرده بود ماجرایِ بغضِ سنگینِ گلویش را نگفت گرد و خاکی شد به پا فهمید که صاحب‌عزاست تا حرم آمد ولی چیزی از آن بَلوا نگفت از خجالتهایِ مولایش خجالت می‌کشید تلخیِ این روضه را عینِ حلاوت می‌چشید دارد از میدان خدا گلهایِ پرپر می‌رسد با دو پیکر جان‌به‌لب سالارِ لشکر می‌رسد کنجِ خیمه زانویِ غصّه گرفته در بغل جایِ او در روضه‌ها خالیست کوثر می‌رسد می‌کشد آهی حسین و می‌نشیند رویِ خاک در حرم با هلهله خصمِ ستمگر می‌رسد خوب شد این غیرتی‌ها عصرِ بلوا نیستند کار بالا گیرد وُ روضه به معجر می‌رسد از حرم تا قتلگه دستم به رویِ معجر است ندبه‌خوانی پا‌برهنه خیره بر انگشتر است @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح حضرت زینب سلام اللّه و روضه‌یِ شام محشری برپا شده هرجا که نامت آمده هر کجا که نامِ او آمد قیامت آمده بینِ مادر با شما فرقی نمی‌بینیم پس.... معتقد هستیم یک سوره به نامت آمده این حرم برپا شده با احترامِ آنکه در.... وصفِ حالش بی‌شماره احترامت آمده تو خودت صدها بلا دیدی ولی بیمارِ ما از حرم هنگامِ برگشتن سلامت آمده اُسْکُتوُا گفتی زبانِ دشمنی‌ها لال شد کوفه با خود گفت مولایِ شهامت آمده جانِ آقا جانمان از غصّه‌هایت بر لب است روضه سنگین‌تر مگر از بَزمِ شامت آمده کعبِ نِی بر لب زد ُو رو به حرم با طعنه گفت بر رویِ چه منبری این بار امامت آمده!!! با چه وضعی داخلِ مجلس شدی نَه بگذریم العجل مهدی که وقتِ اِنتقامت آمده @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی چهارم محرّم دو شیرپسرِ حضرت زینب سلام اللّه علیها نگو دیگر غریبی اِی برادر فدایِ راهِ تو هستیِ خواهر نباید غیرتی‌هایم ببینند دو دستِ مادرِ خود رویِ معجر @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پنجم محرّم مدح امام حسن علیه السلام و روضه‌یِ حضرت عبداللّه علیه السلام به نامِ حضرتِ باران به نامِ شاهِ کرم به نامِ یوسفِ زهرا حسن پناهِ حرم اگر بناست دَمی بی تو بُگذرد عمرم چه بهتر اینکه ببیند غمِ مرا پدرم زبان گذاشت خدا در دهانِ من تا که... شبانه‌روز فقط نامِ نامی‌ات ببرم رسیده پنجمِ ماهِ محرّم و باید... بخوانم از تَهِ گودال و کوچه شعله‌ورم عمو که خورد زمین از حرم فراری شد به دشت گفت پسرخوانده که نَه من سِپرم فدایِ تارِ مویی از سرِ عمو بازو به ساقیِ حرمش بعد از این شبیه‌ترم بخوان برایِ من از مادرِ جوانِ حسن بگو چگونه به بازویِ او نشسته وَرم شبیهِ مادرمان دیده‌ها و دستِ من نثارِ راهِ ولا پادشاهِ خون‌جگرم به رویِ سینه‌یِ تنگِ عمو که افتادم به یادِ کوچه‌یِ تنگ و عذابِ میخِ دَرم شبیهِ مادرمان چشمِ من نمی‌بیند منم امام‌ْحسنی ندبه‌خوانِ منتَظَرم @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن الحسن علیه السلام از خیمه به سویِ مقتلِ ثاراللّه با ذکرِ علی مدد می‌آید وَاللّه در کرب‌وبلا شده حسن عبداللّه لاٰحَوْلَ وَ لاٰ قوّةَ اِلّا بِااللّه @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شعرِ عامیانه  (زمزمه) پنجمِ محرّم حضرت عبداللّه ابن الحسن علیه السلام عمو نَه یهِ عمره بابا جونمِه نَه فقط به فکرِ آب و نونمِه اونقَدِه به رویِ بازوش خوابیدم عاشقی تو گوشت و پوست و خونمِه عمّه‌جون میگی بمون تویِ حرم رویِ خاک افتاده سایه‌یِ سرم گرگایِ معرکِه دور ُو بَرِشَن دست و پا می‌زنه اِی وای جیگرم جمع شدن داغ رو دلِ ما بذارن نیزه رو گونه وُ لبها بذارن عمّه‌جون دیر برسم خیلی بَده زنده باشم رو تنِش پا بذارن!؟ حلالم کُن نمی‌مونم تو حرم صبرِ من نیست قدِ صبرِ پدرم نمی‌تونم بشنوم که ناموسم... میگه که دست نزنید به معجرم می‌دونم هر کی بمونه می‌بینه روضه‌خون دمِ غروبه سکینه روضه‌یِ مکشوفه‌یِ کرب‌وبلا گودال وُ سرِ بریده نیست اینه.... روضه اینه که باید ناموسِ ما بشه همسفر با شمرِ بی‌حیا هرجا می‌خوره زمین سه‌ساله‌َمون بالا می‌ره صدایِ قهقهه‌ها رو سینه‌َش دستم بیفته بهتره که ببینم دستاتون رو معجره وقتی اَسبا سُم می‌کوبن رو تنش پیکرِ منم رویِ این پیکره سرِ من هم می‌شینه به رویِ نی با شما می‌کنه این مسیرُو طی امّا شکرِخدا نیستم زنده که.... ببینم چی میشه تویِ بزمِ مِی باباجونم با چشاش دید می‌زدن دسته‌جمع به مادرم می‌خندیدن من نمی‌تونم ببینم می‌میرم با دعایِ ندبه رو پایِ حسن @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت پنجمِ محرّم حضرت عبداللّه‌ابن‌الحسن علیه السلام شمشیر با او تارِ مویی فاصله دارد اِی عمّه عبداللّه از خیمه گِله دارد بعد از عمو این خیمه دیگر جایِ ماندنِ نیست این سینه شوقِ تیرِ کینِ حرمله دارد رفتم نَبینم که دوبازویِ تو را بستند رفتم نبینم پایِ طفلی آبله دارد از بازویِ من پوستی مانده به جا امّا حتّی سرِ این طفلِ نیمه‌جان صِلِه دارد از دور اگر حلقومِ نوزادِ حرم را زد با صیدِ خود اینبار کمتر فاصله دارد من پهلوانی هستم از جنسِ عمو عبّاس وَرنه مگر کودک‌کُشی هم هلهله دارد شکرِخدا که نیستم در خیمه وقتی که.... پایِ سه‌ساله کودکی هم سلسله دارد اُفتادی از پا وُ حرامی زیرِ لب می‌گفت چه زیورآلاتِ گرانی قافله دارد از گوشِ دختربچّه‌ای آویزه را می‌کَند با این بهانه دختری در عائِله دارد ذکرِ شهیدِ سرجدا شد یاحسن آری آن ندبه‌خوان هم روضه در این قافله دارد @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن الحسن علیه السلام شده بازویِ من مثلِ علمدار به رویِ سینه‌ات جان می‌دهم یار نخوردم سیلی از دشمن ولی شد شبیهِ مادرم چشمِ تَرم تار @sehreashk110