eitaa logo
سِحرِاَشک اشعار و نواهای محرمی
383 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
41 فایل
مجموعه اشعاروسبک های مناسبتی مذهبی شاعرومداح اهل بیت علیه السلام ::.حسین ایمانی.::
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه ششم محرّم حضرت قاسم علیه السلام سبک تنها ثروت من.... پیچیده تو حرم  عطر و بویِ کریم همه گریه‌کنِ....    روضه‌یِ مادریم مثلِ یَل میونِ....   میدون حیدریه تا زمین می‌خوره  روضه مادریه فرقِ سرش  وا شده مثلِ فرقِ سرِ خونیِ حیدره بال و پرش زخمیه نفساش مثلِ نفسایِ مادره رو پیکرش زخمِ نیزه عمیقه مثِه زخمِ میخِ دره دنده‌هام شکست   عمو خودتو برسون مثلِ فاطمه‌َست  پهلو خودتو برسون واویلا حسن واویلا حسین/۳/ دیر رسیدی عمو  فاتحه‌َمو بخون پیکرِ منو تا خیمه‌گاه بکِشون گیسویِ سرمه تویِ چنگِ عدو رویِ پیکرمه  رَدِّ سُم‌ها عمو ردِّ هلال مونده رویِ تنِ زخمی و پامال این پر ُو بال شده مثل پر وُ بالِ اون مادرِ بی‌حال وای از گودال وای از اون آتیشی که میُفته رویِ دامنِ اطفال حرف از خنجرِ....   رویِ حنجره  ای وای حرف از ناموس و ... دزدِ معجره ای وای واویلا حسن واویلا حسین/۳/ @sehreashk110
4_5913423595765237812.m4a
2.62M
پیچیده تو حرم  عطر و بویِ کریم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد ششم محرّم حضرت قاسم علیه السلام سبک قلبم به عشق.... امشب به عشقِ شاه کرم یاحسن بگو داری اگر هوایِ حرم یاحسن بگو مادر به اشک و روضه مرا شیر داد و گفت با هر حسین جان پسرم یاحسن بگو کریمی حسن  تو دلیلِ این نوکریمی حسن اِی رفیقِ خوب و قدیمی حسن تویِ قلبم داری حریمی حسن حسن یاحسن یا کریمِ طاها/۴/ اِنْ تَنکُرُونی‌اش صفِ میدان به هم زده شاگردِ اوّلینِ علمدار عَلم زده هرجا قدم زده سخنی از کرم شده در کربلا برایِ حسن یک حرم زده بنی هاشمی در مسیرِ عشق و عاشقی عازمی عامِلی به دین و آنچه که عالِمی عاشقِ امام حسن شود قاسمی حسن یاحسن  یا کریمِ طاها/۴/ @sehreashk110
4_5913423595765237811.m4a
1.46M
امشب به عشقِ شاه کرم یاحسن بگو
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه ششم محرّم حضرت قاسم علیه السلام سبک صفایِ زندگیم حسین..... حسن جان فکر و ذکرِ ما حسن جان شور وُ شعرِ ما حسن جان نوحه‌یِ حسین حسن جان  دَمِ کربلا تویی کریم و نوکرم آقا سا یه‌َت همیشه رو سرم آقا الهی یک دوشنبه روضه‌َت رو به پا کنم تویِ حرم آقا ای کریمِ دوعالم حسن/۴/ عموجون روضه‌خونِ من تو میدون شد بابام حسن زیرِ سم دنده‌هام شکست به هم ریخته لب و دهن زیرِ سُمِ مَرکبِ شامی‌ها کشیده میشه پیکرِ قاسم مونده تویِ چنگِ حرامی‌ها عمو حسین مویِ سرِ قاسم ای عمو جانم حسین کمک /۴/ @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت هفتمِ محرّم مدح و مرثیه‌‌یِ حضرتِ علی‌اصغر علیه السلام حیدری از دلِ گهواره به میدان زده است ابرِ چشمِ همه‌یِ معرکه  باران زده است یَلی از جنسِ علیِ ابنِ ابیطالب بود ذوالفقارِ نفسَش ریشه‌یِ عصیان زده است ظاهراً کودکِ دربارِ حسین است ولی .... در عمل او تنِه بر مردیِ مردان زده است روضه‌یِ اوست علاجِ مرض ُو مَرهمِ غم رنگی  آرام به دلهایِ پریشان زده است بر رویِ دستِ پدر شد اسداللّهِ حرم ریشه‌یِ توطئه را با لبِ عطشان زده است به خدا دستِ منافق شده روُ  در روضه تیر را حرمله بر حنجرِ قرآن زده است تا که حلقوم   دَریدند بِاَیِّ ذَنبٍ .... قُتِلَت آیه‌یِ قاریِ به میدان زده است عطشِ طفلِ حرم  منتظرم کرد خدا اَلعجل زمزمه‌یِ دیده‌یِ باران زده است @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی هفتمِ محرّم حضرت علی‌اصغر علیه السلام قسم بر طفلِ نازِ گاهواره قسم بر مشکِ آبِ خشک ُو پاره علاجِ هر مریضِ لاٰ علاجی‌ست فقط گریه برایِ شیرخواره @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت هفتمِ محرّم حضرت علی اصغر علیه السلام بخواب آرام تا قدری شود قلبِ ربابْ آرام فقط این‌گونه خواهد شد دلِ پُر التهاب آرام ببین بس که کشیدی دورِ لبهایت زبان خشکید نَه شیری مانده در سینه نَه مشکی دارد آب آرام چه حال و روزِ غمگینی برایم ساختی مادر تَلَظّی می‌کنی کُشتی مرا با اضطراب آرام یَلِ آغوشِ من همراهِ بابا می‌روی میدان به مُنُّویِ حسینم می‌دهد تیری جواب آرام دَریده تیرِ کینه گوش‌تا‌گوشِ گلویت را به رویِ دستِ جانانم علی‌جانم بخواب آرام غروب از نیزه می‌اُفتد سرِ تو پیشِ پایِ من به صورت می‌زنم می‌گوید عمّه‌جان رباب آرام دوباره ندبه‌خوانِ غصّه‌یِ گهواره خواهم شد بخواب آرام علی لالا علی لالا بخواب آرام @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی هفتمِ محرّم حضرت علی‌اصغر علیه السلام او گریه نمی‌کرد رَجزخوانی کرد در معرکه مثلِ شاه طوفانی کرد حَلقش سِپرِ جانِ امامش شده بود خشکید و نگاهِ همه بارانی کرد @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُخمّس هفتمِ محرّم حضرت علی اصغر علیه السلام داری به میدان می‌روی مثلِ عمو محشر کنی قنداقه بسته دست وُ پایت جلوه‌یِ حیدر کنی بی‌دست می‌خواهی تو فتحِ قلّه‌یِ خیبر کنی در بَزمِ سِبطِ مصطفی ما را غدیری‌تر کنی مادر ندارد شیر با تیری تو باید سَر کنی گویند هِق‌ْهِق می‌کنی امّا رَجزخوانی علی در معرکه مثلِ عمو عبّاس طوفانی علی از نسلِ کرّاری وُ تکرارِ علی جانی علی با دستهایِ بسته هم از دستگیرانی علی دیدی پدر تنهاست رفتی یاریِ دلبر کنی لبهایِ خشکت شد بهانه تا نَمانی در حرم تو غیرت‌ُاللّهی نباید که ببینی مضطرم بر رویِ نِی مردی شدی وُ سایه‌ای رویِ سرم اُفتادی از بالایِ نیزه تا نَیفتد معجرم با این گلویِ پاره پاره فکرِ این مادر کنی تیری که حلقت را دَریده قلبِ مادر را شکست این زوزه‌یِ وحشت سکوت وُ بُهتِ لشکر را شکست از گردنت چیزی نَماند این روضِه دلبر را شکست لعنت به تیری که غرورِ شاهِ محشر را شکست باید غروبِ روضه همراهیِ آب‌آور کنی وای از غروبِ روضه و حیرانیِ این قافله از رویِ نیزه دیده‌ای بر دستِ مادر سلسله بر دست‌وُپاها تاول وُ جایِ طناب وُ آبله امّا عذابِ عائله شد خنده‌هایِ حرمله بی‌سر شدی تا مزدِ این نامرد را بهتر کنی بالا نشسته حرمله اِی وای از حالِ رباب تیرِ سه‌پر دارد صِله ای وای از حالِ رباب بد شد برای قافله ای وای از حالِ رباب امّا ندارم من گِله ای وای از حالِ رباب باید میانِ ندبه فکرِ معجرِ کوثر کنی @sehreashk110