eitaa logo
کودکان حَرَم
163 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
18 فایل
امام زاده سيد منصور ابن موسی ابن جعفر امامزاده جلیل القدر معروف به شاهزاده منصور، یا ،سلطان سید منصور مدفون در شهرستان زرندیه ،شهر مامونیه آیدی مدیر کانال👇👇 @Yamahdeadrekny @Yamahdefatamh
مشاهده در ایتا
دانلود
جمعه اومد دوباره عید شده باز بهاره عید عزیز جمعه روز دعای ندبه روز ظهور آقا مهدی آل طاها https://eitaa.com/seidmansooremamzade
📿▪️📿▪️📿 📌ویژگی_امام_موسی_کاظم (علیه السلام) بچه ها اگه گفتید امام کاظم (ع) ؛ امام چند ما شیعیان بودند⁉️ ✅ امام هفتم 🔻بچه ها امام کاظم خیلی خوش اخلاق بودند و هیچ وقت عصبانی نمی شدند و همیشه وقتی از دست کسی ناراحت می شدند ؛ خشم خود رو فرو می بردند و با مهربانی و صبر برخورد می کردند. 🏴این روزها؛ سالگرد شهادت آقا امام کاظم علیه السلام است و مسلمانان عزاداری می کنند. (ع) https://eitaa.com/seidmansooremamzade
📚کنترل خشم (کظم غیظ/ فرو بردن خشم) مردی در زمان امام موسی‌كاظم زندگی می‌كرد. او بسیار بی‌ادب بود، تا چشمش به امام می‌افتاد، به او دشنام می‌داد (حرف‌های بد می‌زد). اما در مقابل این بی‌ادبی، امام فقط لبخند می‌زد. یك روز مثل همیشه شروع به زدن حرف‌های بد كرد. یاران امام خیلی ناراحت و خشمگین شدند و گفتند: این مرد، باید سزای بی‌ادبی خود را ببیند. او باید تنبیه شود. او حق ندارد با امام و اهل خانواده‌ی پیامبر، این‌طور حرف بزند. اما امام لبخندی زد و فرمود: «دوستان من، صبور باشید، او به اشتباهش پی خواهد برد...» روزها می‌گذشت و آن مرد هم‌چنان به رفتار نا پسند خود ادامه می‌داد. دوستان امام هم عصبانی‌تر می‌شدند، اما امام اجازه نمی‌داد آن مرد را تنبیه كنند. روزی امام از دوستان خود پرسید:«مدتی است آن مرد را نمی‌بینیم. آیا می‌دانید در كجا زندگی می كند؟» گفتند: «در بیرون مدینه مزرعه‌ای دارد و درآن كشاورزی می‌كند.» امام به‌سوی مزرعه آن مرد حركت كرد. یاران امام شگفت‌زده شدند. مرد تا امام را دید، بیلش را در زمین فرو كرد، دستانش را به كمر زد، ایستاد و اخم كرد. با فریاد از امام خواست تا ازمزرعه‌اش بیرون برود، اما امام، لبخندزنان جلو رفت. خواست مثل همیشه دشنام بگوید، اما امام با خوش‌رویی به او سلام كرد، سپس نزدیك‌تر رفت و حالش را پرسید. مرد چون بهانه‌ی دیگری نداشت، گفت:«با آمدنت به مزرعه محصول مرا از بین بردی!» امام هدیه‌ای با ارزش به او داد و با لحنی دوستانه به گفت‌وگو با وی ادامه داد و محبت خود را به آن مرد نشان داد. (ع) https://eitaa.com/seidmansooremamzade
هر شکل را به سایه اش وصل کنید. ✔️ مناسب ۳ تا ۶ سال https://eitaa.com/seidmansooremamzade
یک لیوان شیر.mp3
13.33M
🌟 قصه شبانه در دل طبیعت! 🌟 💠 قصه: هدی، گاوهای روستا و صدای سگ... 🍃 هدی و عزیزجون به طبیعت رفتن تا از نزدیک زندگی روستایی رو ببینن. اما یه اتفاق جالب و صدای ناگهانی سگ، قصه‌ای آموزنده برای هدی ساخت! 📖 عزیزجون با اشاره به آیه‌ی دوم سوره‌ی مبارکه‌ی «حجرات»، به هدی یاد داد که همیشه ادب رو رعایت کنه تا خوبی‌هاش بی‌اثر نشه. 💡 پیام قصه: ادب و احترام باعث زیباتر شدن رفتار و شخصیت ما می‌شه! با قصه‌های قرآنی، دنیای کودکانمون رو رنگی‌تر کنیم. https://eitaa.com/seidmansooremamzade