رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
روز دوشنبه شاهد سنگینترین حملات اسراییل به شهرهای لبنان بودیم. حمله به مناطقی چون بنتجبیل در جنوب لبنان با حدود ۲۰۰ کشته که عمده آن غیرنظامیان بودند در جهت تبدیل شمال لبنان به منطقه حائل بود؛ چیزی که در شمال اسراییل از ۱۰ ماه پیش آغاز شد و شاهد افزایش آوارگان شمالی به عمق اسراییل بودیم؛ با این تفاوت که اسراییل این پاسخ را با تلفات بالای غیرنظامیان انجام داد.
برخلاف پرونده غزه بین امریکا و اسراییل در مورد پرونده لبنان حتی اختلافات حداقلی نیز وجود ندارد؛ چنانچه تیم نظامیان اسراییل برخلاف بخش سیاسی دولت نتانیاهو در طول ماههای اخیر، حزبالله را نسبت به پرونده حماس دارای اولویت میانگاشتند. اوج نقطه زنی اسراییل در ترور رهبران ارشد حزبالله نشان از همسویی امنیتی قدرتمند بین اسرایبل و امریکا در مورد لبنان دارد. ضمن اینکه بدلیل ساختار جغرافیایی خاک جنوب لبنان، حزبالله با وجود داشتن تونلهای گسترده فاقد مزیت تونلهای متراکم حماس است.
در حال حاضر شاهد ضعیفترین برخورد در سطح دولت ایران با بحران حزبالله هستیم. پرونده لبنان عملا به اولویت دست چندم در دستگاه دیپلماسی ایران تبدیل شدهاست و آخرین نمود آن پیام ضعیف رییسجمهور در نیویورک در قبال بحران لبنان بود. از سوی دیگر راهبرد جنگ کمشدت در بیروت و صبر راهبردی در تهران همانطور که در ماههای پایانی جنگ ایران و عراق به خسارات گسترده انجامید، در صحنه لبنان نیز خسارات زیادی را بر حزبالله وارد کرده است. معادله تلآویو در برابر ضاحیه نیز عملا تحقق نیافته و خط قرمزهای یکسال پیش حزبالله نیز بیش از پیش در حال تحلیل رفتن است. این درحالیست که کشورهای عربی نیز برخلاف واکنشهای حداقلی در جنگ غزه، در مورد تنازع با حزبالله کمترین واکنشی از خود نشان نمیدهند و چه بسا از آسیب سنگین به قویترین بازوی خارجی ایران نیز خرسند باشند.
سرجمع همه این تحولات شکلگیری خطرناکترین موازنه علیه حزبالله است. همسویی قدرتمند امریکا با اسراییل، خرسندی نسبی اعراب از تضعیف حزبالله، ملاحظات امنیتی دمشق در حال حاضر و نیز پیام ضعف در تهران بویژه در دولت جدید باعث پیچیده شدن بحران میگردد.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
در روزهای گذشته انتشار اعلامیه جنگ از سوی حزبالله لبنان نقطه مقابل چیزی بود که در تهران تحت عنوان تحلیل "تلهتنش" جاافتاده است. حزبالله عملا به استقبال جنگ تمام عیار با اسراییل رفت. این درحالیست که اسراییل عملیات خود در لبنان را با عنوان عملیات ویژه توجیه میکند. مجموعه عملیاتهایی همچون هلیبرن در مصیاف، انفجار پیجرها و بیسیمهای تاکیواکی، ترور فرماندهان با رصد اطلاعاتی همه در رسته عملیاتهای ویژه جای میگیرد.
اقدام حزبالله در تعریف نزاع بعنوان جنگ تمامعیار، پیشدستی در چیزی است که اسراییل میلی ندارد که وارد آن شود. برآورد هزینه جنگ غزه طبق روایت بانک مرکزی اسراییل حدود ۶۰ میلیارد دلار و در روایت غیررسمی ۱۰۰میلیارد دلار بودهاست بدون اینکه اهداف اسراییل یعنی نابودی حماس و آزادسازی گروگانها تحقق پیدا کند. نزاع با حزبالله در قاموس یک جنگ تمامعیار عملا به معنی جنگ چندساله است و چیزی نیست که اسراییل توان آن را داشته باشد. بنابراین ترجیح اسراییل ادامه عملیات ویژه بدون ورود به جنگ تمامعیار است چنانچه حتی احتمال ترور سیدحسن نصرالله در یک عملیات ویژه نیز وجود دارد.
نباید فراموش کرد علیرغم ضربات مهم اسراییل به حزبالله، حزبالله مهمترین بازیگر غیردولتی در جهان است. ظرفیت حدود ۵۰هزار نفری حزبالله لبنان به غیر از همراهی همپیمانان ایرانی، یمنی، عراقی و سوری، ظرفیت موشکی بسیار زیاد، پدافند حزبالله و... در کنار همبستگی بیشتر جامعه لبنان با توجه به حمایت تلویحی حتی شخصیتهای سیاسی جناح ۱۴مارس همچون حریری از موضع حزبالله از این جهت است. از سوی دیگر ذخایر ۱۵۰هزار موشک حزبالله ذخایر مهمی است که کسر کیفی اندکی از آن مورد استفاده قرار گرفتهاست. چنانچه موشکهای استفاده شده حزبالله تاکنون از کلاس فادی بودهاست که بدلیل برخورد عمودی قابلیت بیشتری در عبور از گنبد آهنین دارد. آنچه پیداست حزبالله حتی ذخایر بالستیک خود را نیز استفاده نکردهاست و امروز برای نخستین بار از موشک بالستیک قادر۱ برای ضربه به تلآویو استفاده شد.
اما بلحاظ موازنه سیاسی کار حزبالله سختتر از سال ۲۰۰۶ است. در سال ۲۰۰۶ تعارض روسیه و اسراییل بر سر گرجستان باعث شده بود تا پوتین از طریق اسد نقش مهمی در تجهیز حزبالله داشته باشد. علاوه بر این حمایت سوریه و ایران نیز بسیار محکمتر از امروز بود. حمایت اطلاعاتی از سوی امریکا به این شکل نبود و جهان عرب نیز همسویی بیشتری با حزبالله داشت که این نشان دهنده کار سختتر حزبالله با توجه به موازنههای سیاسی در منطقه نسبت به سال ۲۰۰۶ است.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
طرح آتشبس ۲۱ روزه بین اسراییل و حزبالله که مورد تایید امریکا، فرانسه و چند کشور دیگر غربی و عربی بود؛ بنظر میرسد که با نپذیرفتن حزبالله و اسراییل ناکام ماندهاست. این طرح بر قطعنامه ۱۷۰۱ و عقبنشینی حزبالله تا عمق ۳۰ کیلومتری مرز فلسطین اشغالی و نیز بازگشت آوارگان هر دو طرف به نقاط مرزی تکیه داشت. به نظر میرسد که "نجیب میقاتی" نخستوزیر لبنان در طی دیدار با مکرون و بلینکن در روزهای اخیر موافقت خود را با طرح آتشبس اعلام کرده بود. پیشتر هوخشتاین(فرستاده بایدن) در فوریه ۲۰۲۴ طرحی شبیه به این را برای رفع تعارض در جنوب لبنان داده بود.
این طرح چنانچه پیداست نمیتوانست نظر مساعد حزبالله را به خود جلب کند. زیرا از یکسو بر عقبنشینی حزبالله تا پشت رود لیتانی تاکید داشت؛ چیزی که پیشتر "سمیر جعجع" در اکتبر سال گذشته در آغاز منازعه حزبالله و اسراییل خواستار آن شده بود. علاوه بر این حزبالله تا تعیین تکلیف آتشبس غزه قصد داشته تا عملیات راکتی خود را بعنوان عامل فشار بر اسراییل حفظ کند و بدین وسیله توازن راهبردی جدیدی را تعیین کند؛ توازنی که به قیمت آوارگی ۶۰هزار ساکن شمال فلسطین اشغالی است.
این درخواست آتشبس ترجمان خواست دولت نتانیاهو است که در روزهای اخیر حتی از باز بودن در دیپلماسی برای حل مسئله لبنان سخن گفته بود. پیشتر در این کانال گفته شد که اسراییل مایل به جنگ تمامعیار در جبهه شمال لااقل تا پیش از تعیین تکلیف مسئله غزه نیست. در صورت جنگ تمامعیار، هزینه بالای جنگ لبنان در مقیاس چند برابری جنگ غزه روی خواهد داد. چیزی که اسراییل نمیخواهد وارد آن شود و حزبالله با اعلام بیانیه جنگ بدنبال تلهگذاری برای اسراییل میباشد. ازینرو تا پیش از اعلام عدم پذیرش آتشبس از سوی حزبالله اخبار متعدد نشان از موافقت نسبی نتانیاهو و حتی دنی دانون نماینده اسراییل در سازمان ملل با این سناریوی میانه بود چیزی که مخالف با خواست اپوزیسیون نتانیاهو همچون لیبرمن میباشد.
از سوی دیگر صحنه سیاسی لبنان مهیای انتخاب رییسجمهور جدید لبنان میباشد. سفر ژان لودریان(فرستاده مکرون در امور لبنان) به بیروت و نیز سفر میقاتی به نیویورک در روزهای گذشته علاوه بر انتخاب رییسجمهور به نظر میرسد که مرتبط با ابتکار آتشبس بوسیله پاریس باشد. رسانهها از جوزف عون بعنوان گزینه اصلی ریاست جمهوری لبنان نام میبرند. ازینرو به نظر میرسد که کمیته ۵جانبه (قطر،مصر،عربستان،فرانسه و امریکا) در واقع اتاق فکر مشترک آتشبس و ریاست جمهوری عون باشد.
از سوی دیگر نپذیرفتن آتشبس از سوی حزبالله با توجه به تمایل میقاتی به پایان درگیری باعث کاهش اقبال حزبالله در صحنه سیاسی لبنان خواهد شد. بعلاوه به نظر میرسد که یکی از پیامدهای نپذیرفتن آتشبس، کاهش شانس "سلیمان فرنجیه" برای کسب مقام ریاست جمهوری است. وی که گزینه مدنظر فرانسه و البته حزبالله است در ادوار پیشین نیز بعنوان گزینه ریاست جمهوری مطرح بود که پیشتر با مخالفت عربستان از رسیدن به این پست باز ماند. با عدم پذیرش آتشبس فرانسه، شانس عون بیش از فرنجیه خواهد بود.
✅@Seidnima70
99.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با شبکه افق، برنامه "به افق فلسطین"، در تحلیل اوضاع نزاع لبنان و اسراییل
✅ ۱۴۰۳/۷/۶
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
"هاشم صفیالدین" پیشتر نیز بعنوان گزینه اصلی جانشینی سیدحسن نصرالله مطرح بود. صفیالدین که درسخوانده حوزه علمیه قم میباشد پس از انتصاب سیدحسن نصرالله به دبیرکلی حزبالله به ریاست شورای اجرایی حزبالله از سال ۱۹۹۸ رسید. شورای اجرایی بعنوان ساختار سیاسی حزبالله مسئولیت اموری همچون بنیاد شهید، خیریهها و نیز رسانههای حزبالله مانند المنار و الاخبار را بعهده دارد.
پس از جنگ ۳۳ روزه و در سال ۲۰۰۸ وی به جانشینی شهید سیدحسن نصرالله رسید و از همان برهه وارد شورای مشورتی که مهمترین رکن حزبالله لبنان است شد. در کنار این وی وارد شورای جهاد نیز شد و با بخش نظامی حزبالله نیز روابط خوبی دارد. "طلال حامیه" فرمانده واحد ۹۱۰ و "ابوعلیرضا" فرمانده یگان بدر روابط نزدیکی با او دارند.
علاوه بر نسبت خانوادگی با سیدحسن نصرالله، وی دارای رابطه خوب با تهران است. تحصیلات در حوزه علمیه قم و وصلت با خانوادههای متنفذ ایرانی و در عین حال ارتباطات تسلیحاتی با بدنه نظامی ایران در حوزه سلاحهای سبک و موشک، برآیند هماهنگی او با تهران میباشد. آنچه که از نقل رسانههای اسراییلی پیداست وی دارای موضع رادیکالتری نسبت به نصرالله در نزاع با اسراییل میباشد.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
آنچه در مورد تحولات امنیتی جنوب لبنان در طول دو ماه اخیر شاهد بودیم ناشی از این بود که اسراییل میخواست با استفاده از تکهای امنیتی همچون انفجار پیجرها و نیز ترور فرماندهان ارشد حزبالله لبنان و نیز بمباران متعدد تحت عنوان راهبرد النصربالرعب برای گرفتن تلفات بالا و آوارهسازی مردم جنوب لبنان، همه و همه برای این بود که اسراییل نمیخواست وارد جنگ زمینی و تمام عیار شود.
ساعاتی پیش با انتشار خبر ورود اسراییل به جنگ زمینی محدود؛ میتوان اینطور فهمید که اگر این هجمه دامنهدار باشد؛ شاهد یک جنگ تمام عیار و فرسایشی خواهیم بود؛ جنگی بین یک گروه شبهنظامی و یک ارتش کلاسیک که چه بسا سالها بطول بیانجامد. تمام این فرضیات به شرط قصد جدی اسراییل برای ایجاد کمربند امنیتی در شعاع مرزی جنوب لبنان است.
باید دانست که جنوب لبنان گرچه مزیت تونلهای متراکم همچون نوار غزه را ندارد؛ ولی بلحاظ وضع ناهمواریهای زمین سرزمین مساعدی برای پیشروی نظامی نیست. ورود موفق اسراییل به جنوب لبنان در سال ۱۹۸۲ نیز بیشتر پیامد همراهی و استقبال بخشی از شیعیان جنوب از اسراییل بود؛ چنانچه از دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ شیعیان متحد اقتصادی مارونیها و معارض همگرایی دروزیان و فلسطینیان بودند؛ اتحادی که در همسویی کمال جنبلاط و یاسر عرفات و نیز معارضه شیعیان با آنان به چشم میخورد؛ در حال حاضر اگر عملیات زمینی به قصد کمربند امنیتی اتفاق بیفتد به معنی جنگ فرسایشی چندین ساله خواهد بود.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
وعده صادق۲ یک عملیات بینظیر در تاریخ معاصر ایران و نیز در تاریخ اسراییل است. ایران یکی از موفقترین عملیاتهای موشکی خود را با تسلیحات ایرانی انجام داد و دو پایگاه هوایی نواتیم و حتصاریم و نیز مقر موساد در تلآویو را مورد حمله قرار داد. اصل غافلگیری در این حمله بیشتر رعایت شد و ارزش راهبردی آن بسیار بیشتر از وعدهصادق۱ است. زیرا وعده صادق۱ برای نمایش قدرت و وعده صادق۲ برای اعمال قدرت بود.
از یکسو وعده صادق۲ بعنوان یک عملیات مراکز اسراییل را هدف قرار داد. ایران با این حمله قوت قلبی به متحدان منطقهای خود پس از ضربات اسراییل در هفتههای اخیر داد. از سوی دیگر موازنهای که اسراییل با حملات هوایی مداوم به لبنان ساخته بود دچار خلل اساسی شد. ایران که انتقام اسماعیل هنیه را بعلت وعده آتشبس در غزه به تاخیر انداخت نه تنها به آتشبس نرسید بلکه در طول مدت صبر راهبردی کادر ارشد حزبالله لبنان همگی به شهادت رسیدند. در واقع تاخیر ایران، ابتکار عمل را به دست اسراییل داد تا با اعتماد بهنفس بیشتری اینبار روی لبنان و سوریه تمرکز کند و حتی برای شورش در ایران پیام بفرستد. نخستین پیامد این حمله، پایین آمدن چند پلهای اسراییل در توازن راهبردی بود، امشب اسراییل، مجددا به حملات هوایی به ضاحیه و غزه بازگشت. نکته حائز اهمیت اینکه این تهاجم موشکی در هماهنگی با سایر اضلاع جبهه مقاومت رقم خورد. فاز نخست این عملیات، تیراندازی عصر دیروز در تلآویو بود که به کشتهشدن چند صهیونیست انجامید ضمن اینکه این حمله مصادف با حملات موشکی حزبالله به سرزمینهای اشغالی رخ داد که این نشان از بازی چندضلعی دیشب داشت.
نکته بعد اینکه این حمله در زمانی انجام شد که ایران، قدرت نرم خود را در خطر می دید؛ تهدیدها و خط قرمزهای ایران در برابر اسراییل در حال کمرنگ شدن بود؛ لایه حامی نظام در داخل ایران در وضعیت سرخوردگی شدید ۵ ماهه دچار بود و تهدیدهای گذشته ایران در افکار عمومی جهان عرب مورد تمسخر قرار میگرفت. این حمله درست مانند یک کامبک بخش مهمی از موازنه از دست رفته را احیا کرد؛ آن هم زمانیکه به مدت یکسال دولتمردان دو کشور عربستان و مصر یکی بعنوان خادمالحرمین و دیگری بعنوان پدرخوانده ناسیونالیسم عرب سیاست انفعال در برابر ماشین جنگی اسراییل را داشتند؛ این ایران بود که حملات بیسابقه موشکی به اسراییل را با اعتمادبهنفس انجام داد و جلوی نسلکشی اسراییل ایستادگی کرد؛ کاری که در تاریخ ۸۰ ساله نزاع اعراب و اسراییل بیسابقه است و مورد توجه افکار عمومی جهان عرب خواهد بود.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
پاسخ احتمالی اسراییل به ایران را میتوان در سه سطح بررسی کرد:
۱- سطح نخست؛ تکهای امنیتی همچون خرابکاری بزرگ و یا ضرباتی همچون ترور اسماعیل هنیه. پاسخ امنیتی نقطه قوت اسراییل در برابر ایران است و ایران سعی داشته تا با موازنه نظامی نامتقارن، امنیت را برای خود ارمغان آورد.
۲- سطح دوم ضربات متقابل پینگپنگی ولی بشکل کنترل شدهاست. به این صورت که در برابر حمله به مراکز نظامی، مراکز نظامی دیگری هدف قرار گیرد؛ در برابر حمله به زیرساختها، زیرساختهای دیگری مورد هدف واقع شود و ... . این سناریو امکان تحقق پایینی دارد. در چنین فضایی کشورهای میانجی نقش مهمی در کنترل تنش دارند و بعضا همچون دوران جنگ سرد، خط تلفن سرخ بین طرفین نزاع وجود دارد؛ چیزی که در مورد ایران و اسراییل وجود ندارد. پیشتر در دوران جنگ سرد بویژه پس از بحران خلیج خوکها و در مذاکرات ولادیوستوک بین شوروی و امریکا چنین خطی برقرار شد. از طرف دیگر جبران ناپذیر بودن ضربه، با توجه به تحریم بودن ایران و کوچک بودن واحد اسراییل حمله به زیرساختهای طرفین باعث میشود تا این نزاع به سرعت از کنترل خارج شود.
۳- سطح سوم پدید آمدن جنگ تمامعیار، با توجه به کنترل نشده بودن هر نوع نزاع و پیشبینی ناپذیری پیامد رفتار با توجه به امور رخ داده در منطقه است. با توجه به آستانه هستهای در ایران و نیز ناتوانی اسراییل در جنگ با ایران بدون حضور تهاجمی امریکا چنین امری احتمال کمتری دارد. البته ممکن است این نزاع تمامعیار بین اسراییل و نیروهای سپاه قدس در منطقه انجام گیرد که این مسئله محتملتر خواهد بود.
در پایان معتقدم محتملترین پاسخ اسراییل به ایران یک تک امنیتی در حد یک خرابکاری بزرگ در تاسیسات زیرساختی و یا ترور مقامات بلندپایه و فرماندهان ارشد ایرانی خواهد بود. البته در صورت وقوع خرابکاری، این امر میتواند ضمیمهای از جنس یک شورش خیابانی داشته باشد؛ اولویت ضربه امنیتی از این جهت است که اسراییل مایل است تا تنش را به سمت نزاع امنیتی که در آن مزیتنسبی دارد ببرد.
✅@Seidnima70
80.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با شبکه افق، در رابطه با "وعده صادق۲" و "ادامه تخاصم ایران و اسراییل"
✅۱۴۰۳/۷/۱۱
✅@Seidnima70
سخنرانی آ.خامنهای در کشاکش نزاعهای امنیتی در خاورمیانه ضمن اینکه حاوی کارویژه برای صحبت با افکار عمومی جهان عرب بود؛ دو ایده مرکزی داشت:
۱- "عدم تعارض سیاست منطقهای با منافع ملی " که مخاطب این صحبت شنونده ایرانی بود. در این سخنرانی عنوان شد که عراق، سوریه، لبنان، ایران و سایر ممالک منطقه یک دشمن مشترک یعنی اسراییل را دارند. از اینرو مقابله با اسراییل فراتر از وظیفه اسلامی، در واقع در راستای منافع ملی است.
۲- "انطباق مقاومت با حقوق بینالملل" که مخاطب این صحبت شنونده غربی است. طبق این تعریف کنش گروههای مقاومت از هفتم اکتبر تاکنون ذیل "حق مقابله با اشغالگر" و اصل "حق تعیین سرنوشت" مشروعیت مییابد. از این رو گروههای مقاومت نه گروه تروریستی بلکه در راستای مقاومت مشروع عمل میکنند.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
حدود دو هفته پس از ترور سیدحسن نصرالله که تحت نام عملیات "نظم نوین" انجام شد؛ به نظر میرسد که اسراییل خود را در جایگاه ایجادگر خاورمیانه جدید میداند که این ناشی از یک اشتباه محاسباتی بزرگ بوسیله نتانیاهو است. پیشتر نتانیاهو در سخنرانی ماه سپتامبر خود در مجمع عمومی سازمان ملل از تعارض محور نور (اتحاد اسراییل و کشورهای عربی وارد شده به فرآیند عادیسازی) و محور تاریکی(کشورهای حوزه مقاومت) سخن گفت. به نظر میرسد که تئوری "نظم نوین" به مثابه یک نتیجهگیری از سخنانی است که او در مجمع عمومی بیان کرد.
نظم سایکسپیکو چون از دل جنگ بزرگ جهانی درآمد و پایه حقوقی محکمی داشت. توانست تاریخ صدساله منطقه غرب آسیا را شکل دهد. نه طرح خاورمیانه جدید امریکا، نه ناسیونالیسم عرب مصر، نه خلافت داعش، نه همهپرسی کردستان و نه حتی نوعثمانیگری اردوغان هیچکدام نتوانستند خللی در نظم سایکسپیکو ایجاد کنند. ماندگارترین نظامها، نظامهایی است که از دل جنگهای بزرگ پدید آمده است نه نظامهایی که از دل همگرایی ایجاد شدهاند؛ راز ماندگاری سایکسپیکو نیز این بود که از دل یک جنگ جهانی زاده شد.
تمام ایدههای فوق بوسیله گروههای ریشهدار چندهزارساله در منطقه که هر کدام سوابق بزرگ تمدنی داستهاند مطرح شد و هر کدام نیز به شکست انجامید. اینکه اسراییل بعنوان یک پادگان بزرگ و یک کلنی مهاجرنشین داعیهدار شکستن نظم سایکسپیکو باشد یک خطای محاسباتی بسیار بزرگ از سوی نتانیاهو است. برتری هوایی حتی در رئالیستیترین دیدگاه ممکن توان شکستن چنین نظمی را ندارد؛ حتی اگر قرار است نظم خاورمیانه تغییر کند از دل یک نزاع بزرگ و جهانی خواهد بود. نه بوسیله یک کلنی از مهاجران چندملیتی که بیش از یک کشور شبیه به یک پادگان بزرگ هستند.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
دوم جمادیالثانی ۹۵۲ قمری(۴۹۴ سال پیش در چنین روزی) یکی از اتفاقات مهم در تاریخ عصر صفوی رخ داد و طبق آن شاه طهماسب پایتخت صفویه را از تبریز به قزوین منتقل کرد. واقعهای که نقش مهمی در تاریخ صفویه داشت. آنچه که باعث شد تا شاه طهماسب پایتخت را به قزوین منتقل کند در درجه نخست اشتغال صفویه به نبرد با ازبکان و عثمانی بود. وی از یکسو با عبیداللهخان ازبک و از سوی دیگر با سلطان سلیم عثمانی درگیر بود و همین نزاع باعث شد تا در میانه سلطنت خود به قزوین بیاید. البته این عمل نسبت مستقیمی با کارویژه صفویه در قطع کردن مسیر جاده ابریشم که خط تدارکانی عثمانی بود داشت. خط ابریشم جایی بود که امپراتوریهای آسیایی از برمه تا گورکانیان و ازبکان کمکهای مالی و انسانی برای خلیفه عثمانی میفرستادند.
از سوی دیگر شهر قزوین محل تلاقی سه حوزه فرهنگی مهم برای صفویان بود. زنجان بعنوان حوزه تشیع ایلخانی که نظریهپرداز آن از دهههای قبل علامهحلی بود و منطقه سلطانیه را شامل میشد؛ حوزه ری که از قرون اولیه اسلامی به مذهب تشیع درآمده بود و مرکز سنتی تشیع در فلات ایران حتی در عصر بنیعباس محسوب میشد و دیگری حوزه فکری گیلان که زیستگاه سنتی اقطاب صفویه بود. شهر قزوین ضمن قرار داشتن در جاده ابریشم محل تلاقی سه حوزه راهبردی ری، زنجان و گیلان برای تئوریزه کردن قدرت صفویه بود. با خروج پایتخت از قزوین، فقها نقش بیشتری در دربار پیدا کردند. در این شرایط دراویش بعنوان بدیل تئوری حکمرانی صفویه در این شهر قوی شدند. شورش درویشرضا در دوران شاه عباس دوم در قزوین درست در زمانی بود که اصفهان در حال تبدیل به مرکز فقه حکومتی بود. در چرخش منبع قدرت صفویه از صوفیه به سمت فقها، به تدریج شاهد انتشار آثاری علیه صوفیه بودیم که شیخ حرعاملی و مجلسی دوم مهمترین این افراد بودند. از همین رو با تغییر پایتخت از قزوین به اصفهان نفوذ صوفیه در دربار کمتر و کمتر شد.
✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
در سالگرد هفتم اکتبر ۲۰۲۳ مهمترین پرسش این است که زمینههای پدیدآمدن عملیات طوفان الاقصی چه بود؟ چه جیزی باعث شد اسراییل از فعالیت شاخه نظامی حماس در غزه غفلت کند؟ آیا یک گروه مسلح محصور به تنهایی توان انجام چنین عملیات مهمی را دارد؟ و سوالاتی از این دست... .
نتانیاهو پس از شکست دولت ائتلافی لاپید و بنت در پایان دسامبر ۲۰۲۲ برای بار سوم به نخست وزیری رسید و سعی داشت تا با محور تمیم-بایدن که حامی مشارکت حماس برای تشکیل دولت فلسطینی بودند تعارضی نداشته باشد. تنها دغدغه امنیتی او غیر از برنامه هستهای تهران، گروههای تازه تاسیس مقاومت در کرانهباختری و تحرکات جهاد اسلامی در نوار غزه بود. ابتدا در ماه مه ۲۰۲۳ پس از مرگ خضر عدنان در زندانهای اسراییل زد و خورد نظامی بین گردانهای قدس شاخه نظامی جهاد اسلامی و اسراییل انجام شد. اسراییل ذیل عملیات سپر و پیکان در ماه مه ۲۰۲۳ چند تن از فرماندهان ارشد گردانهای قدس همچون جهاد غنام، ایاد الحسنی، علی غالی، طارق عزالدین و ... را ترور کرد که این ضربه بزرگی به سرایالقدس ۵ ماه پیش از هفتم اکتبر بود. در چنین شرایطی اسراییل با فراغ بال از غزه پرونده کرانه باختری را جلو برد و با تهاجم به نابلس و جنین در جولای ۲۰۲۳ در پی تهاجم به گروههای تازه تاسیس استشهادی در کرانه باختری بود و سپس به کمک ماجد فرج(رییس دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان) و ویلیام برنز(رییس سیا) میخواست تا با این گروهها مقابله کند.
ولی داستان به خوشی برای نتانیاهو تمام نشد.در چنین شرایطی یحیی السنوار بوسیله اصل غافلگیری توانست یک عملیات بزرگ را انجام دهد که عمیقا معتقدم عملیات به این مهمی اندازهای فراتر از یک گروه مسلح کوچک و تحت حصر دارد و بدون مشارکت کشورهای دیگر ممکن نیست. با توجه به متضرر شدن ایران، چین و روسیه از راهروی هندوعربی(IMEC) و اتصال هند از طریق اعراب به اسراییل، نقش داشتن این سه کشور در این عملیات آن هم در پنجاه سالگی جنگ ۱۹۷۳ یک فرضیه جدی است که ازینرو حتی برخی رسانههای داخلی از نقش سردار محمدرضا زاهدی در طراحی هفتم اکتبر خبر دادند. هفتم اکتبر با وجود بحران نسلکشی در غزه علاوه بر ایجاد بحران امنیتی فرسایشی در اسراییل، تشکیل و شناسایی دولت فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را تسریع بخشید. چنانچه امروز حتی کشورهای اروپایی در حال به رسمیت شناختن دولت فلسطین هستند. این عملیات باعث شد تا مسئله وطن فلسطینی بیش از پیش مورد تاکید دولتهای حهان قرار بگیرد.
✅@Seidnima70