17.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافی
ای تیر! کجا چنین شتابان؟...آرام!
قدری به کمان بگیر دندان...آرام
ای تیر! به حرف حرمله گوش مکن
برگرد... مرو تو را به قرآن...آرام..
💖عشقم امام زمان
@seiro_solook_ta_khoda
❁﷽❁
عقـــل مےگفٺ دشـــٺ پر خطـر اسٺ
عشـ♡ـق مےگفٺ #عمـو در خطـر اسٺ
#گرچه_ابن_الحسنم🍁🌷
#پر_شـدم_از_ثـارالله🌷🍂
#بنویسید_مرا_یابن_اباعبدالله🌷
💖عشقم امام زمان
@seiro_solook_ta_khoda
در جمع سپاهت آمدیم و رفتیم
گفتیم ، که یاری بلدیم و رفتیم
گفتی که اَناالغَریب ، هَل مِن ناصِر ؟!
ما نیز ، فقط سینه زدیم و رفتیم
▪️کاش سرباز باشیم نه سربار
▫️سربازی صاحب الزمانم آرزوست
💖عشقم امام زمان
@seiro_solook_ta_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد حسین پویانفر
به سلیمان جهان از طرف مور سلام 🤚
💖عشقم امام زمان
@seiro_solook_ta_khoda
السلام علیک یا قاسم بن الحسن
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
پسرم ، یوسف نجمه چه سرت آوردند
پنجه ی گرگ بر این پیرهنت می بینم
پدری کرده ام بوسه ز تو حق من است
اثر نَعـــل به روی دهنت می بینم
💖عشقم امام زمان
@seiro_solook_ta_khoda
🔴داستان عجیب زعفر جنی در ڪربلا
هنگامی ڪه واقعه ی جانسوز ڪربلا در حال وقوع بود، زعفر جنی ڪه رئیس شیعیان جن بود در بئر ذات العلم، برای خود مجلس عروسی بر پا ڪرده بود و بزرگان طوایف جن را دعوت نموده و خود بر تخت شادی و عیش نشسته بود در همین حال ناگهان متوجه شد ڪه از زیر تختش صدای گریه و زاری می آید.
زعفرجنی گفت : ڪیست ڪه در وقت شادی من ، گریه می ڪند ؟؟؟؟
ادامه این داستان عجیب و حیرت انگیـــز در لینڪ زیر 🔽
https://eitaa.com/joinchat/2477522982Cac87f4500a
🌟سیرسلوک تاخدا🌟
🔴داستان عجیب زعفر جنی در ڪربلا هنگامی ڪه واقعه ی جانسوز ڪربلا در حال وقوع بود، زعفر جنی ڪه رئیس ش
🔴 خیلی عجیبه😳
⚫️ ادامشو در لینک بالا حتما بخونید ❌👆👆
.
#داستان_مرتاض_هندی_علامه_طباطبایی
🔴 آیت الله شبیری زنجانی: مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت. از جمله اینکه می گفت می توانم انسان ها را با نیروی روحم از زمین بلند کنم و راست می گفت چون تعدادی از مردم را بلند کرده بود. روزی در مجمع ما آمد. دوستم سید موسی صدر - بعدها : امام موسی صدر- گفت: اگر می توانی مرا از زمین بلند کن. مرتاض گفت درون آن سینی بنشین. ما با خود فکر کردیم سید موسی حالا وردی ذکری چیزی می گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می کند. اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد. وقتی قضیه تمام شد ما سید موسی صدر را سرزنش کردیم که این چه کاری بود کردی؟ چرا آبروی ماها را بردی. سید گفت: می خواستم طلسمش را بشکنم. ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی سینی به زمین بپرم.
⭕️ مرتاض را نزد استاد خود علامه طباطبایی بردیم. ما نگران بودیم که... 😱😳
ادامه داستان در کانال زیر ارسال شد😳👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2477522982Cac87f4500a
السلام علیک یا قاسم بن الحسن
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
پسرم ، یوسف نجمه چه سرت آوردند
پنجه ی گرگ بر این پیرهنت می بینم
پدری کرده ام بوسه ز تو حق من است
اثر نَعـــل به روی دهنت می بینم
💖عشقم امام زمان
@seiro_solook_ta_khoda