﷽
_________
کله سحر و بعد خمیازههای پیدرپی با چشمان ورقلمبیه و خیره به صفحه گوشی، خبر را میخوانیم.
کتری جیغ میکشد و میدویم چای دم بدهیم.
نان و مربا را در دهان بچه چپانده و سرویس با بوقهای ممتد حالی میکند "یالا بیا هنوز ۴ تا خونه دیگه مونده".
همسر زودتر از بچه، بیرون زده تا به ترافیک نخورده و ساعت شناور تمام نشده، کارت را بزند.
با صدای قیژقیژ کامیون حمل سیمان، پرده را میزنیم کنار. کارگرهای ساختمان نیمهکاره رسیده و آستین بالا زدهاند.
وانت آبی همسایه روبهرویی در کوچه نیست و طبق معمول در گرگ و میش، دنده را چاق کرده تا از دستچینهای اول صبحی ترهبار جا نماند.
اما
نرمنرمک در اینستاگرام و رسانههای آنور آبی که بچرخی، سقف خانهها ریخته و زیر آوار ماندیم و از آن دنیا این متن را میخوانیم.
اسرائیل همین تصویر است. مثل سیبی تمام شده و رو به زوال که با هنر #جنگ_رسانه و #جنگ_شناختی، زور میزند تخممرغی از بازویش بیرون بزند!
@selvaaa