جهنم چیست؟
جهنم آنجایی است که ظرفیت بالفعل نشده ات را در یک کفه ی ترازو و شده هایت را در کفه ی دیگری می گزارند.
لذا
موتوا قبل ان تموتوا
🔴🔹خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب :
🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم
🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد :
🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟
🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم
🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟
🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار
🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند
🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟
🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟
🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم !
🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟
💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم )
🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟
🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه
🔹گفت : یک فال برام بگیر
🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست
🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما
🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید
🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟
🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال
🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟
🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد
🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان
🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم :
💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
💥رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت
💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
💥از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
💥زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
💥ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست
💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده !
🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود .
🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم .
🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم .
🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد !
🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند .
🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید
@mim_dal_shin
من،
تا به حال
آیه الله سید کاظم حائری را
از دور و فقط
به نام می شناختم
اما امروز
با افتخار بر دستان مبارک او
بوسه میزنم
او
این روزها،
درسهای جد بزرگوارش
«حسین» را
چه زیبا و جوانمردانه
مشق کرد و
با عبور کریمانه و حکیمانه از
«همه نام ها و نشان ها»،
در برهه ای حساس
برای عراق و اسلام عزیز
خود را «فدا» کرد تا
قلههای بلند و اوج زهد،ایثار،
تدبیر،سیاست و ولایت پذیری را
به ما بیآموزد و
برای امت اسلام و ملت مظلوم عراق
امنیت و سربلندی و افتخار
به ارمغان آورد.
در دورانی که
تازه مسلمانانی
با دو کلمه از اسلام و سیاست
باد به غبغه زده و
بدبینانه، فقط
کاستی ها و لغزش ها را
میبینند و
به سیاه نمایی های مکرر و
نقدهای روشنفکرانه، ساختارشکنانه و
گاه وقیح خود
از رهبری و نظام نوپای انقلاب
دل خوش کردهاند
این پیر عرفان و
کوه عظیم دانش و تدبیر،
با نگاهی عمیق به
عمق استراتژیک جایگاه رهبری
در مواجهه امروز
اسلام با تمام دنیای کفر،
از همه حرف ها و حدیث ها
گذشت،
ردای زعامت و مرجعیت
به کناری گذاشت،
لباس سربازی«ولایت» به تن کرد و
صریح و حتی بی ذره ای ابهام و مجامله،
به زعامت آیه الله العظمی خامنه ای«مد ظله»
دوباره لبیک گفت
چه فتنه ها که
با این گذشت و تدبیر و بصیرت
بر باد هوا رفت،
چه خونها و جان ها
که حفظ شد و بر زمین نریخت و
چه شقاق ها
که به وفاق و امنیت و وحدت و
برادری تبدیل شد.
قربانی او
پذیرفته خواهد شد،
او عزیز بود
عزیزتر خواهد شد و
در آسمان این دین و سرزمین
برای همیشه
جاودانه خواهد شد.
پیش از او نیز
در تندباد حوادث و لغزش بزرگان،
سرداران بزرگی
مثل سلیمانی عزیز
در دل آسمان تاریک تردیدها
خوش درخشیدند،
حجت،
تمام کرده و
با «والله»و «تاالله»
راه از بیراه نشان دادند و در این مسیر
سر و جان فدا کردند:
علامات و«بالنجم»هم «یهتدون»
همین
✋🏻
و سلامٌ علیهم یوم ولدوا و یوم ماتوا و یوم یبعثون حیا
اگر تکامل و رشد خود را بیرون از خود جست و جو میکنیم، مثلا رشد خود را در شغل خوب، موقعیت اجتماعی خوب می بینیم. باید بدانیم ما شخصیتی آسیب دیده داریم.
فقط نمی فهمم اینایی که پست برامون می فرستن می گن منتشر کنید تا همه بدونن، دقیقا منظورشون کیه؟
همه ی انقلابی ها تو جزیره ای به نام ایتا حصر شدن، بقیه بیرونن که بهشون دسترسی نداریم.
این خط این نشون!
چند ماه دیگه میگن آشوبای الان کار خود حکومت بوده که بهونه داشته باشه تا شبکه های اجتماعی رو فیلتر کنه😒
یکی از مهمترین علل ایجاد #طرحواره_رهاشدگی عدم شکلگیری #دلبستگی_ایمن در دوران نوزادی است.
به این صورت کودک به این نتیجه میرسد که والدین او، در موارد ضروری به اندازه کافی و لازم از او حمایت نمیکنند و در کنار او نیستند. به این صورت، شکلی از رهاشدگی در او به وجود میآید که ناشی از عدم شکلگیری دلبستگی ایمن در اوست.
در مورد طرحواره ها چیزی میدونید؟!
امروز از روز روشن تر، نبود قوه ی عاقله بین اپوزیسون و مخالفین جمهوری اسلامی است.
این به آن معنا است که اساسا هر کنش سازمانی محکوم است.
گفت و گو بین قوای عاقله ی جریانات و احزاب مخالف شکل می گیرد.
بعد از تحویل پهپاد به ارتش روسیه ، پیشنهاد می شود دوربین مدار بسته به پلیس لندن بدیم. آخه اینا چه عکساییه 😒
⚠️خاک بر سر آن عالم اعلم و افقه!
اگر کسی اعلم و افقه هم باشد، اما نتواند بفهمد و ببیند که #نظام_اسلامی، امروز در ایران اسلامی، چهطور بر مبنای حق قیام کرده و چهطور نظام جاهلی مبنی بر گناه و فسق و فجور و ظلم را از بین برده ... و حتی با آنها همصدا شود و برای آن ها خوراک درست کند ...
خاک بر سر آن عالم اعلم و افقه!
آنهم، علم نیست جهل است؛
نور نیست، ظلمت است؛
و الا اگر نور بود، اول، خود این نوع افراد را هدایت می کرد....
💬امامخامنهای(مدظلهالعالی)، در آغاز درس خارج فقه، ۲۰شهریور۷۳
#جمهوری_اسلامی_حرم_است #بصیرت #ولایتمداری #انقلاب_نور
خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۱۰
📚گزارش دیوانه کننده کُنده تقوا درباره آخوند خراسانی
1️⃣ تایید مشروطیت از سوی آخوند
آ. بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... #بیدرنگ در همان جا امضا کرد. 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ #ولی_باز_هم مثل این است که #ندیده و نشنیده ایم. 👈 یک #امضا_از_روی_غفلت و اشتباه و یا در اثر #فریب_خوردن، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چقدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ریشهری، قم: دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳
2️⃣ #گناه_بزرگتر_از_زنا؛
آ. بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی #یک_امضای_بیجا – که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند- موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و #به_مراتب_از_آن_بالاتر است. از ما #انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل #شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع #جنون و بیعقلی است و #لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷
3️⃣ گروه فشار و جام زهر
آ. بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از #شاگردان_آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، #زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶
4️⃣ مشروطه انگلیسی
آ. بهجت: «یکی از آقایان می گفت: بعد از گذشت ۲۰ سال از جریان مشروطه، فهمیدیم که #برای_انگلیس_کار می کنیم، #نه_به نفع دین» زمزم عرفان: ۱۹۹
5️⃣ پشیمانی سران مشروطه
آ. بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: #انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما #شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰
6️⃣ حکم محاربه برای مخالفین آن مشروطه، از سوی آخوند خراسانی
«به عموم ملت ایران #حکم_خدا را اعلام میداریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و #سر_مویی_مخالفت و #مسامحه به منزله خذلان و #محاربه_با_آن_حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷
7️⃣ نظر آخوند خراسانی درباره شیخ فضل الله نوری [و بالعکس]:
«آیت الله بهجت فرمودند: "پس از #شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نایینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه شده اند، باید #احکام_مرتدّ_فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر #کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، #متأثر شدم؛ ولی اکنون #از_تأثرم_متأثرم!». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵
8️⃣ امام خمینی: شکست اسلام
«اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه را با #دست_بعضى_از_روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و #شكست_دادند_اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى #علما_هم_غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
9️⃣مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه
آ. بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ #همانهایی_که 👈#توسط_آنان #دیگران_را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰
🔟 قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند
آ. بهجت: «👈آری #با_فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، #همانها_را_مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵.
♻️بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶
📚ابرفقه
اگر حسین ع نبود، حقی باقی نمی ماند که باطل بخواهد با آن مقابله کند و در نتیجه ادامه ی حیات بدهد پس باطل های تاریخ هم مدیون او هستند.
این حکایت این روزهای جمهوری اسلامی است.