«نشانهها...»
در شب میلاد امام مهربان، به سوی آسمان بال گشودی؛
با نشانی از حضرت مادر،
با نشانی از علیاکبر،
با نشانی از خانم رقیه،
با انگشتری پر از قصه
و در شب زیارتی سیدالشهدا، در کنار امام مهربان آرام گرفتی.
چگونه این همه نشانه را به زیبایی در کنار هم جمعکردی؟
از کجا، هنر آمیختن عشق و اخلاص را آموختی؟
به نظر تو آیا او بیسواد بود؟
#شهیدخدمت
✍سمیرا مهرآور
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
سلام امام زمانم
سلام ای یار دور ازما نشسته...
سلام ای بدتر از ما، دل شکسته...
سلام ای آشنا همچون غریبان
سلام ای مرهم و داروی دردم
سلام کردم بگم خوب نیست جدایی
سلام کردم نگی در یاد ما نیست.
✍لطیفه سادات گنجی
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
رئیس جمهور عزیزم
خادم الرضای عزیز
همیشه در قلب و یاد و خاطر من میمانی.
همیشه به یاد خواهم داشت که عادلانه و منصفانه هر چه داشتی را با مردم ایران تقسیم کردی.
خدمت به امام رئوف، آقاجانم امام رضا علیهالسلام را، که آرزوی دست نیافتنی هر ایرانی بود را محقق کردی.
شما انسانی تاریخ ساز هستی که همیشه زنده میمانی چون شهید زندگی کردی.
به خاطر تمام کارهایی که از آسایش خودت زدی و برای آسایش ما انجام دادی، تا ابد خدا را سپاس میگویم.
#شهید_خدمت
#دلنوشته_خادمیار
✍صدیقه خسروانی
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
مدام میگفتیم، بدی رئیسی این است که تیم رسانهای ندارد. خوب کار میکند، ولی نشان نمیدهد؛ تیمش ضعیف است.
خدا کاری کرد که دهان همه، از تعجب باز ماند.
گفت:« تو برای خدا کار کن؛ خودم میشوم رسانهات.»
و خدا عجب رسانهای دارد؛ از شرق تا غرب عالم، همه پرچم، نیمه افراشته کردند.
دشمنان نیز پیام تسلیت دادند.
حتی مجری بیبیسی، بغض در گلو، خبرت را خواند.
در بحبوحهی قدرت نمایی انواع رسانهها، خدا درس بزرگی به ما داد.
برای خدا باش، خدا خودش تو را منتشر میکند؛ نامت را و راهت را...
همان چیزی که فکر میکردیم نقطهی ضعف رئیسی است، دقیقاً نقطهی قوت او بود. برای همین، شهید شد.
#شهید_خدمت
✍لطیفهسادات گنجی
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
روزی که انتخابت میکردم، نمیدانستم که به یک شهید رأی میدهم...
#شهید_خدمت
✍محدثه طهماسبی
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
توفیق خادمی این ملت نصیب هرکسی نشده است.
سید محرومان بود به معنای واقعی کلمه که شهادت برازنده قامتش شد.
#شهید_خدمت
✍لطیفهسادات گنجی
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
روزهای آخریست که در وجودم، میزبان بندهی معصومی هستم.
دیشب خواب دیدم که از پنجره، سرم را بیرون کردهام و به شمالشرقی ایران نگاه میکنم و عرض سلامی به امام رضا علیهالسلام جانمان کردم، انگار بین من تا حرم راهی نبود.
صبح که بیدار شدم، زیارتنامه را خواندم.
دلم مثل کبوتری در حرم میچرخید.
پسرم که از مدرسه آمد، گفت:« فردا برای تولد امام رضا علیهالسلام جشن میگیریم.
معلممون گفته که خوراکیهای خونگی ببریم.
میدونم سختته مامان، ولی میای کیک بپزیم!؟»
من هم از خدا خواسته قبول کردم. گرچه که خودش هم خیلی کمک کرد.
با ذکر و توسل شروع کردیم.
اخبار را هم دائم گوش میکردم و نگران بودم.
بالاخره کیک درست شد و بویش در خانه پیچید.
نماز مغرب و عشا را هم خواندیم.
مادرم از پایین ساختمان زنگ زد و گفت:« سریع با بچهها بیاین پایین.»
همگی باهم دویدیم.
وقتی رسیدیم، یک ماشین هم ایستاد.
من و بچهها مات و مبهوت بودیم.
در همین لحظه یکی از خادمان آقاجانمان با پرچم از ماشین پیاده شد.
گفت:« ما عجله داشتیم. چندجا باید برویم. سه بار خواستیم حرکت کنیم ولی نشد.
مادرتان رسید و از فرزند پنجم شما که در راه است، برایمان گفت. خودمان آمدیم خدمتتان.»
دست در کیسهای برد و یک تراول پنجاه تومانی به من داد و گفت:« این اولین هدیه فرزندتان از جانب امام رضا جانمان.»
امشب، عطر آن پرچم و مستی این زیارت، خواب را از چشمم ربوده است.
#صلیاللهعلیکیاعلیابنموسیالرضا
#خاطره
✍ارسالی مخاطبان
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
گوینده: شهید علی شكاری
شنونده: جوانان
میخواهم که خدا را فراموش نکنید.
در همه حال، خدای منان را برای پیروزی در نظر بگیرید.
و با فراگیری معارف اسلامی، از منحرف شدن خود، جلوگیری کنند.
#توصیههایشهدایی
✍سمیرا مهرآور
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
چهارم ابتدایی بودیم.
معلم تا وارد کلاس شد، چشمش به شعارهای روی در و دیوار افتاد.
شروع کرد به تنبیه کردن بچهها. به هر دانشآموز ده ضربه ترکه میزد.
وقتی نوبت به دخترها رسید، احمد تنبیه آنها را قبول کرد.
همه منتظر عکسالعمل معلم بودند. اما معلم کارش را با زدن احمد ادامه داد.
بچهها گریه میکردند. دستهای کوچک احمد کبود شده بود. ولی خوشحال بود.
بعداً شنیدم معلم در یک تصادف چشمانش را از دست داده است.
#شهید_احمد_طاهریان
#خاطره
✍رقیه سادات حسینی
🌷سراج🌷 @seraj_khadem
هو الحی
اینبار قرعه، به نام کودکان رفح افتاد.
مگر دیگر در غزه، کودکی باقیمانده است؟!
موشکهای نحس و نسلکش، وقتی در غزه، دیگر کودکی را برای شهیدکردن نیافتند، سرشان را کج کردند و به سمت رفح عزیز رفتند.
میدانی؟
در این دنیای پر هیاهوی بیرحم، در نقطهای از جهان، در فلسطین، کودکها از همهی دنیا پیشی گرفتهاند.
آنها مضطر شدهاند و همه برای آمادهکردن زمینهی ظهور، دست به دست هم دادهاند و دست به کار شدهاند.
کودکهای فلسطینی اینگونه دردناک، شربت شهادت را مینوشند تا بلکه جهان به خودش بیاید و از خواب غفلت بیدار شود.
کودکها به هدفشان میرسند.
آنها اساتیدی هستند که دانشجویان جهان را بیدار و هوشیار کردهاند.
همین کودکهای به ظاهر کوچک، کارهای بزرگی انجام دادهاند.
آنها بزرگ کوچکان جهان هستند که با کارشان، نامهی نائب امام زمان (عج) را به گوش وجدانهای بیدار رساندند؛
«توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.»
✍سمیرا مهرآور
🌷سراج🌷 @seraj_khadem