eitaa logo
سِراج | seraj !🌿'
255 دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
735 فایل
『﷽』 دعا‌کنید خدا‌ بَصیرت‌ دهد‌ مـٰارا ؛ بصیرت‌است‌ کھ میزان‌ ڪفر‌ وایمان‌است🌱 . • نظر حرف و َ سُخن گویھ ؛ 🤲🏼 | @narjes_m_313 نشرِ پیام ھا صدقه جاریھِ است :)) باارسال مطالب کانال در روشنگری جامعه سهیم باشید .
مشاهده در ایتا
دانلود
لباسے فاخر به تن ڪرده ای... از جنس حیاء با،بوی زهرای اطهر... این نه یڪ لباس ساده بلڪه بندبند را فرشته ها بافته اند..♥️ تو در محشر رو سفیدت میڪند😍👌 https://eitaa.com/joinchat/569901119C72bc512412
سِراج | seraj !🌿'
#مـتـن‌گـرافـۍ‌امـام‌زمـانـۍ 😍 ———🍓⃟‌🍭——— ظُهور‌امام‌زمان‌که‌وَعده‌ِحتمی‌خداست، امروز‌یکی‌از‌دوست
‌∞♥∞ ✋ سـرِ دوراهی گُـناه و ثـواب؛ به حُبّ شهادت فڪر ڪن؛ به نگاه امام زمانت فڪرڪن ... ببين مۍتوانۍ ازگناه‌بگذرۍ؟! ازگناه‌ ڪه‌گذشتی،از جانت هم‌مےگذری... https://eitaa.com/joinchat/569901119C72bc512412
⚠️ 📿 بـہ فڪر بـاش مثـݪ شـارژ موبایݪت! 🔊 بـا صـداۍ بلنـد شـو مثـݪ صـداۍ موبایݪت! 🤲 از انگشتات واسـہ استفاده ڪن مثـݪ صفحہ ڪݪید موبایݪت 📖 رو همیشـہ بخـون مثـݪ پیامہاۍ موبایݪت 💫اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان،امشب با اولین قسمت 😍 ناحله درخدمتتون هستیم💖 همرامون باشید👇👇👇
°•○●﷽●○ 🌸 با باد سردی ک تو صورتم خورد لرزیدم و دوطرف سوییشرتم و محکم تر جمع کردم... همینطور که سعی میکردم قدمامو بلندتر وردارم زیر لب به آسمون و زمین غر میزدم حالا ی روز که من بدبخت باید پیاده برم کلاس، هوا انقدر سرد شده... لباس گرم ترم نپوشیدم لااقل. مسیر هم که تاکسی خور نیس اه اه اه کل راهو مشغول غر زدن بودم انقدر تند تند قدم برمیداشتم ک نفسام ب شماره افتاد دیگه نزدیکای خونه معلمم بودم کوچه ی تاریک و که دیدم یاد حرف بابام افتادم که گفته بود اینجا خطرناکه سعی کن تنها نیای با احتیاط قدم ور میداشتم یخورده که گذشت حس کردم یکی پشت سرمه وقدم ب قدم همراهم میاد به خیال اینکه توهم زدم بی تفاوت به راهم ادامه دادم اما هر چی بیشتر میرفتم این توهم جدی تر از ی توهم ب نظر میرسید قدمامو تند کردم و به فرض اینکه یه ادم عادیه و داره راه خودشو میره و کاری با من نداره برگشتم عقب تا مطمئن شم بدبختانه درست حدس نزده بودم از شدت ترس سرگیجه گرفتم‌ اب دهنم و به زحمت قورت دادم وسعی کردم نفسای عمیق بکشم تا خواستم فرار و بر قرار ترجیح بدم و در برم یهو یه دستی محکم نشست رو صورتم و کشیدم عقب هرکاری کردم دستش و از رو دهنم ور دارم نشد چاقوشو گذاش رو صورتم و در گوشم گفت :هییییس خانوم خوشگلهه تو که نمیخوای صورتت شطرنجی شه ها ؟ لحن بدش ترسم و بیشتر کرد از اینهمه بد بیاری داشت گریه ام میگرفت خدایا غلط کردم اگه گناهیی کردم این بارم ببخش منو . از دست این مردتیکه نجاتم بده اخه چرا اینجا پرنده پر نمیزنه ؟؟ چسبوندم به دیوار و گفت :یالا کوله ات و خالی کن با دستای لرزون کاری ک گفت و انجام دادم‌ وسایل و ک داشتم میریختم پایین چشم خورد ب اینه شکسته تو کیفم ب سختی انداختمش داخل استینم کیف پولم و گذاشت تو جیبش بقیه چیزای کیفمم ی نگا انداخت و با نگاهی پر از شرارت و چشایی ک شده بودن هاله خون سرتا پام و با دقت برانداز میکرد چسبید بهم از قیافه نکرش چندشم شد دهنش بوی گند سیگار میداد با پشت دستش صورتم و لمس کرد و گفت:جوووون حس کردم اگه یه دیقه ی دیگه تو این وضع بمونم ممکنه رو قیافه نحسش بالا بیارم اب دهنم‌و جمع کردم و تف کردم تو صورتش محکم با پشت دست کوبید تو دهنم و فکم و گرفت و گفت: خوبه خوشم میاد از دخترای این مدلی داشتم فکر میکردم یه ادم چوب کبریت مفنگی چجوری میتونی انقدر زور داشته باشه فاصله امون داشت کم تر میشد با اینکه چادری نبودم و حجابم با مانتو بود ولی تا الان هیچ وقت ب هیچ نامحرمی انقدر نزدیک نشده بودم از عذابی که داشتم میکشیدم بغضم ترکید و زدم زیر گریه ولی نگاه خبیثش هنوز مثه قبل بود آینه رو تو دستم گرفتم وقتی دیدم تو ی باغ دیگه اس از فرصت استفاده کردم و با تمام زور ناچیزم آینه رو از قسمت تیزیش کشیدم رو کمرش صدای آخش بلند شد دیگه صبر نکردم ببینیم چی میشه با تمام قدرت دوییدم از شانس خیلی بدم پاهام به یه سنگ گنده گیر کرد و با صورت خوردم زمین دیگه نشد بلند شم بهم رسیده بود به نهایت ضعف رسیدم و دیگه نتونستم نقش دخترای شجاع و بازی کنم گریه ام ب هق هق تبدیل شده بود هم از ترس هم از درد اینبار تو نگاهش هیچی جز خشم ندیدم بلندم کرد و دنبال خودش کشوند هرچی فحشم از بچگی یاد گرفته بود و نثارم کرد همش چهره ی پدرم میومدم تو ذهنم و از خودم بدم میومد مقاومت کردم ،از تقلاهای من کلافه شده بود چاقوش و گذاشت زیر گلوم و گفت : دخترجون من صبرم خیلی کمه میفهمی ؟ خیلی کم یهو ....* ادامـہ دارد... نویسنده✍ 🧡 💚 https://eitaa.com/joinchat/569901119C72bc512412
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴رئیسی: ریشه قاچاق باید در دولت خشکانده شود 🔹تاکنون با قاچاق کم برخورد نکرده‌ایم و در قوه قضاییه بیشترین دادگاه‌ها مربوط به برخورد با قاچاق کالاست ولی باید حتماً ریشه قاچاق در دولت خشکانده شود‌. 🔹مردم یک روز می‌شنوند که کالا در گمرک دپو شده و یک روز اعلام می‌شود ارز حاصل از صادرات برنگشته و برایشان‌ سوال است که مگر کشور سامان ندارد که هر روز یک مسأله عجیب و غیرقابل باور مطرح می‌شود؟ 🔹مردمی بودن، ضدفساد بودن و برخورداری از روحیه انقلابی سه مولفه برای انتخاب همکارانم است. 💯💯همه بدانند دولت مردمی هیچ‌گونه فسادی را بر نمی‌تابد و اجازه نمی‌دهیم در هیچ کجای سازمان اداری دولت فساد لانه کند. https://eitaa.com/joinchat/569901119C72bc512412
🌸شب بخیر یعنی 💫سپردن خود به خدا 🌸و آرامش در نگاه خدا 🌸یعنی سیراب شدن در 💫دستان و آغـوش پُرمهر خُـدا 🌸شب بخیر یعنی 💫شڪوفایی روزت سرشار 🌸از عشـق به خُـدا 🌸با آرزوی شبی آرام و 💫دوست داشتنی برای شما خوبان 🌸 شبتون‌پر‌از‌عطرخدا 💖🌹🌟🌙✨🌹💖
4_6025990732928518067.ogg
525.4K
♥️ . | اِلھى عَظُمَ الْبَلاَّءُ ...|💔🥀 👤علی فانی 『@tasnim14125