🔰 "سه رکن سلوک"
🔻 اهمیت مشارطه و مراقبه و محاسبه "۹"
_______
و پـس از ايـن مـشارطه ، بايد وارد مراقبه شوى .
و آن چنان است كه در تمام مدت شـرط. مـتـوجـه عـمـل بـه آن بـاشـى ، و خـود را مـلزم بـدانـى بـه عمل كردن به آن ، و اگر خداى نخواسته در دلت افتاد كه امرى را مرتكب شوى كه خلاف فـرمـوده خـداسـت ، بدان كه اين از شيطان و جنود اوست كه مى خواهند تو را از شرطى كه كـردى بـاز دارنـد.
منبع: سایت آیه های انتظار
________
#سه_رکن_سلوک
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بی_تو_به_سامان_نرسیم_ای_سر_و_سامان_همه_تو
@SerajalHoda
🏴 نحوه عزاداری امام حسین (ع) در محضر امامان شیعه (علیهم السلام)
🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻
امام جعفر صادق علیه السلام و عزاداری امام حسین علیه السلام
شیعه امامیه بسیاری از احادیث و روایات خود، به ویژه در مسائل فقهی، را از امام ششم، جعفر بن محمّد صادق علیه السلام ، گرفته و بسیاری از سنّت ها و آداب و رسوم شیعه منسوب به ایشان است، تا آنجا که مذهب شیعه امامیه را «مذهب جعفری» می نامند.
این مسئله مرهون شرایطی بود:
سلسله بنی امیّه در سراشیبی سقوط قرار داشتند و خاندان عبّاسی هم هنوز قدرت تثبیت شده ای نداشتند.
امامت امام صادق علیه السلام از سال 114 تا 148 ق طول کشید که دوران نسبتا طولانی 34 ساله را شامل می شد.
از این مدت، 18 سال در اواخر دوران اموی سپری شد و 16 سال در اوایل دوران خلافت عبّاسی گذشت. امام صادق علیه السلام با استفاده از این شرایط، نسبت به بسط و گسترش فرهنگ اسلامی و شیعی تلاش وافری نمود و به تدوین و تعمیق فقه و مبانی و سنن شیعی همّت گمارد و شاگردان زیادی در این جهت پرورش داد.
روایات زیادی از بزرگداشت واقعه کربلا و شهادت حسین بن علی علیه السلام و یارانش توسط این امام نقل شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود:
منبع: سایت آیه های انتظار
《۱۰》
____________
#محرم
#نحوه_عزاداری_امام_حسین_ع
#بی_تو_به_سامان_نرسیم_ای_سر_و_سامان_همه_تو
@SerajalHoda
هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت
نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت
@golshaneraaz
سراج الهدے
هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت ن
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاده از حرکت، ذوالجناح وز جولان
هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت
نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت
کشید پــا ز رکـاب آن خلاصه ی ایجاد
به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد
بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
@golshaneraaz
الْمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعَارِ
وَالْعَارُ أَوْلَي مِنْ دُخُولِ النَّارِ ...
@golshaneraaz
سراج الهدے
الْمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعَارِ وَالْعَارُ أَوْلَي مِنْ دُخُولِ النَّارِ ... @golshaneraa
💠 مقتل سیدالشهداء / 1️⃣
🔷 آن گاه حسين عليه السلام، دشمن را به نبردِ تن به تن فرا خواند و همه كسانى را كه به جنگش مى آمدند، از ميان بر مى داشت تا آن جا كه تعداد فراوانى از آنها را كُشت و در اين حال، مى فرمود:
«مرگ، از ننگ، بهتر است
و ننگ، از ورود به آتش».
يكى از راويان مى گويد: به خدا سوگند، تا كنون شكست خورده اى را نديده بودم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند؛ امّا اين گونه استوار و پُردل مانده باشد. پيادگان، بر او يورش مى بُردند و او هم بر آنان، يورش مى بُرد و آنان، مانند فرار بُزها به هنگام حمله گرگ، از هم شكافته مى شدند.
او بر آنان، حمله مى بُرد و در حالى كه آنان، بالغ بر سى هزار نفر بودند، از پيشِ پاى او، مانند ملخ هاى پراكنده، مى گريختند و او، دوباره به جاى خويش، باز مى گشت و مى گفت: «هيچ نيرو و توانى، جز از جانب خداوندِ والامرتبه بزرگ، نيست».
🔻 لهوف ، سید ابن طاووس ، ص 170
🔷 آن گاه، حسين عليه السلام [دشمن را] به نبرد تن به تن، فرا خواند و همه قهرمانانى را كه به جنگ او مى آمدند، مى كُشت تا آن كه تعداد فراوانى را از آنها كُشت.
شمر بن ذى الجوشن كه خدا لعنتش كند، پيشاپيش دسته بزرگى، جلو آمد. حسين عليه السلام با همه آنها جنگيد و آنها نيز با او جنگيدند ... آن گاه حسين عليه السلام، مانند شير شرزه به آنها حمله بُرد و در پىِ كسى نمى رفت، جز آن كه او را با ضربه شمشيرش به زمين مى انداخت. تيرها از هر سو به طرف او مى آمدند و به گلو و سينه او مى خوردند، و او مى فرمود: «اى امّت بدكار! پس از محمّد، چه بد كرديد در حقّ امّت و خاندانش. هان! شما پس از من، ديگر از كشتن هيچ بنده اى از بندگان خدا، هراس نخواهيد داشت؛ بلكه چون مرا كُشتيد، كشتن هر كس ديگرى بر شما گران نخواهد بود و به خدا سوگند، اميد مى برم كه خدا، مرا با خوارى شما، گرامى بدارد و انتقام مرا از شما به گونه اى كه نمى دانيد، بگيرد».
حُصَين بن نُمَير سَكونى، بر حسين عليه السلام بانگ زد: اى پسر فاطمه! خدا، چگونه انتقام تو را از ما مى گيرد؟
حسين عليه السلام فرمود: «ميانتان، ترس و درگيرى مى اندازد و خونتان را [به دست خودتان] مى ريزد و آن گاه، عذاب را بر شما سرازير مى كند».
🔻 الفتوح ، ج 5 ، ص 117 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي، ج 2 ، ص 34
🔷 سپس، نبرد را متوجّه حسين عليه السلام كردند و او را از فراوانىِ زخم ها و ضربه ها، مانند تكّه گوشتى كردند. امام عليه السلام، آبى براى نوشيدن مى جوييد و نمى يافت و 72 زخم، برداشته بود.
🔻 مثير الأحزان ، ص 73
🔷 تشنگى حسين عليه السلام، شديد شد و او را از آب، باز داشتند. آب قابل نوشيدنى برايش فراهم شد. رفت تا آن را بياشامد كه حُصَين بن تميم، تيرى به گلويش زد، و آب، خون شد ....
🔻 أخبار الدول وآثار الاول ، ج 1 ، ص 322
🔷 هنگامى كه شمر بن ذى الجوشن، شجاعت حسين عليه السلام را ديد، سواران را فرا خواند و در پشتِ پيادگان قرار گرفتند و به تيراندازان، فرمانِ تير داد. آنان، او را تيرباران كردند و از فراوانىِ تيرها، مانند خارپشت شده بود. امام عليه السلام، عقب كشيد و آنان در برابرش موضع گرفتند.
🔻 الإرشاد ، شیخ مفید ، ج 2 ، ص 111
@golshaneraaz
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
@golshaneraaz
سراج الهدے
این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست @golshaneraaz
💠 مقتل سیدالشهداء / 2️⃣
🔷 هرگاه حسين عليه السلام، به تنهايى به سوى فراتْ يورش مى بُرد، به او حمله مى كردند تا او را از [رسيدن به] آب، باز بدارند. آن گاه، مردى از آنان كه كنيه اش ابو حُتوف جُعْفى بود، تيرى انداخت و بر پيشانى حسين عليه السلام نشست.
حسين عليه السلام، تير را كَنْد و آن را انداخت. خون بر صورت و محاسنش، سرازير شد.
سپس حسين عليه السلام گفت: «خدايا! تو مى بينى كه من از دست اين بندگان نافرمان و طغيانگرت، در چه حالى هستم. خدايا! يكْ يكِ آنان را به شمار آور و جدا از هم و متفرّق، هلاكشان ساز و هيچ يك از آنان را بر روى زمين، باقى مگذار و هرگز، آنان را ميامرز!».
🔻 الفتوح ، ج 5 ، ص 117 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ، ج 2 ،ص 34
🔷 به نقل از مُسلم بن رِباح، غلام آزاد شده على بن ابى طالب عليه السلام: روز شهادت حسين بن على عليه السلام، با او بودم. تيرهايى به صورتش اصابت كرده بود. به من فرمود: «اى مُسلم! دستت را زير خون ها بگير».
گرفتم. چون [دستهايم از خون] پُر شدند، فرمود: «آنها را در دستم بريز».
آنها را در دستش ريختم. آنها را به سوى آسمان پاشيد و گفت: «خدايا! خون فرزند دختر پيامبرت را بستان».
قطره اى از آن خون، بر زمين نريخت.
🔻 تاريخ دمشق ، ج 14 ، ص 223 ؛ كفاية الطالب ، ص 431.
🔷 حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد، كم توان شده بود، ايستاد و به استراحت پرداخت. همان هنگام كه ايستاده بود، سنگى آمد و به پيشانى اش خورد. خون از پيشانى اش، سرازير شد. پارچه اى را گرفت تا خون از پيشانى اش پاك كند كه تيرى با پيكانِ سه شاخه آهنين و مسموم آمد و در [ناحیه] قلبش نشست.
حسين عليه السلام گفت: «به نام خدا و يارى خدا، و بر دين پيامبر خدا!».
آن گاه، سرش را به سوى آسمان، بالا بُرد و گفت: «خداى من! تو مى دانى كه آنان، مردى را مى كُشند كه جز او، فرزند پيامبرى بر روى زمين نيست».
سپس، تير را گرفت و آن را از پشت خود، بيرون كشيد. خون، مانند ناودان، از آن سرازير شد. حسين عليه السلام، دستش را بر زخم نهاد و چون از خون پُر شد، آن را به آسمان پاشيد. قطره اى از آن، باز نگشت .... دوباره، دستش را بر زخم نهاد و چون [از خون] پُر شد، به سر و محاسنش كشيد و فرمود: «به خدا سوگند، اين گونه خواهم بود تا جدّم محمّد صلى الله عليه و آله را با خضاب خون، ديدار كنم و بگويم: «اى پيامبر خدا! فلانى و فلانى، مرا كُشتند».
🔻 مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ، ج 2 ، ص 34؛ الملهوف ، ص 172
🔷 سنان بن انَس نَخَعى، تيرى به سوى حسين عليه السلام انداخت. تير، بر گلويش نشست. صالح بن وَهَب يَزَنى هم نيزه اى به پهلوى حسين عليه السلام زد. حسين عليه السلام از اسبش به زمين افتاد. سپس، راست نشست و تير را از گلويش بيرون كشيد. كفِ دستانش را كنار هم مى گرفت و هر گاه از خونش پُر مى شدند، آنها را به سر و صورتش مى ماليد و مى گفت: «اين گونه، خدايم را با خونم و با حقّ غصب شده ام، ديدار خواهم كرد».
🔻 الفتوح ، ج 5 ، ص 118.
🔷 به نقل از عبد اللّه بن عمّار: زينب عليها السلام، دختر فاطمه عليها السلام و خواهر حسين عليه السلام، بيرون آمد ... و اين گونه مى گفت: كاش آسمان، خراب مى شد و بر زمين مى افتاد!
عمر بن سعد، به حسين عليه السلام نزديك شده بود. زينب عليها السلام به او گفت: اى عمر بن سعد! آيا ابا عبد اللّه را مى كُشند و تو، نگاه مى كنى؟!
گويى اشك هاى عمر را مى بينم كه بر گونه ها و محاسنش روان است. آن گاه، عمر از او روى گردانْد.
🔻 تاريخ الطبري ، ج 5 ، ص 452 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ، ج 2 ، ص 35
🔷 به نقل از ابو مِخنَف: سپس شمر بن ذى الجوشن، با تنى چند (حدود ده تن از پيادگان سپاه كوفه)، پيشروى كردند و به سوى خيمه اى كه اثاث و خانواده حسين عليه السلام در آن بود، رفتند و ميان او و خيمه هايش، مانع شدند.
حسين عليه السلام فرمود: «واى بر شما! اگر دين نداريد و از روز معاد نمى هراسيد، دستِكم در دنيايتان، آزاده و بزرگْ مَنش باشيد. خيمه و خانواده ام را از دستبُردِ اراذل و اوباشتان، دور بداريد».
ابن ذى الجوشن گفت: اين [حق] براى تو هست، اى پسر فاطمه!
🔻 تاريخ الطبري ، ج 5 ، ص 450 ؛ أنساب الأشراف ، ج 3 ، ص 407
@golshaneraaz
🏴 نحوه عزاداری امام حسین (ع) در محضر امامان شیعه (علیهم السلام)
🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻
امام جعفر صادق علیه السلام و عزاداری امام حسین علیه السلام
روایات زیادی از بزرگداشت واقعه کربلا و شهادت حسین بن علی علیه السلام و یارانش توسط این امام نقل شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود:
از عبداللّه بن سنان روایت شده است که در روز عاشورا بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم، در حالی که جمع زیادی اطراف ایشان را فرا گرفته بودند و ایشان چهره ای اندوهناک و غمگین و اشکبار داشت.
عرض کردم:
یابن رسول اللّه، از چه می گریید؟ خداوند دیده شما را نگریاند.
فرمود: آیا تو در بی خبری به سر می بری؟ مگر نمی دانی در چنین روزی حسین علیه السلام به شهادت رسید؟
گریه به او امان نداد تا سخن بیشتری بگوید و همه مردم به گریه افتادند.
چنانچه این روایت را درست بدانیم، به اوج خفقان عصر اموی و شدت برخورد آنان با سنّت های شیعی و به ویژه عزاداری امام حسین علیه السلام پی می بریم که حتی یاران نزدیک امامان شیعه را نیز در بی خبری نگه می داشت که البته جای تأمّل دارد.
منبع: سایت آیه های انتظار
《۱۱》
____
#محرم
#نحوه_عزاداری_امام_حسین_ع
#بی_تو_به_سامان_نرسیم_ای_سر_و_سامان_همه_تو
@SerajalHoda
کاش بوديم آن زمان کاری کنيم
از تو و طفلان تو ياری کنيم
کاش ما هم کربلايی میشديم
در رکاب تو فدایی میشديم
شهادت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام و یاران با وفایش تسلیت باد.
@golshaneraaz