eitaa logo
سراج الهدے
176 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
124 ویدیو
4 فایل
رستگارے در گرو تربیتـــــ روح و روان است. با ما همراه باشید...
مشاهده در ایتا
دانلود
هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت @golshaneraaz
سراج الهدے
هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت ن
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان  فتاده از حرکت، ذوالجناح وز جولان هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت کشید پــا ز رکـاب آن خلاصه ی ایجاد  به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد @golshaneraaz
الْمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعَارِ  وَالْعَارُ أَوْلَي‌ مِنْ دُخُولِ النَّارِ ... @golshaneraaz
سراج الهدے
الْمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعَارِ  وَالْعَارُ أَوْلَي‌ مِنْ دُخُولِ النَّارِ ... @golshaneraa
💠 مقتل سیدالشهداء / 1️⃣ 🔷 آن گاه حسين عليه السلام، دشمن را به نبردِ تن به تن فرا خواند و همه كسانى را كه به جنگش مى ‏آمدند، از ميان بر مى ‏داشت تا آن جا كه تعداد فراوانى از آنها را كُشت و در اين حال، مى‏ فرمود: «مرگ، از ننگ، بهتر است‏ و ننگ، از ورود به آتش». يكى از راويان مى‏ گويد: به خدا سوگند، تا كنون شكست خورده‏ اى را نديده بودم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند؛ امّا اين گونه استوار و پُردل مانده باشد. پيادگان، بر او يورش مى‏ بُردند و او هم بر آنان، يورش مى‏ بُرد و آنان، مانند فرار بُزها به هنگام حمله گرگ، از هم شكافته مى‏ شدند. او بر آنان، حمله مى ‏بُرد و در حالى كه آنان، بالغ بر سى هزار نفر بودند، از پيشِ پاى او، مانند ملخ ‏هاى پراكنده، مى ‏گريختند و او، دوباره به جاى خويش، باز مى ‏گشت و مى‏ گفت: «هيچ نيرو و توانى، جز از جانب خداوندِ والامرتبه بزرگ، نيست». 🔻 لهوف ، سید ابن طاووس ، ص 170 🔷 آن گاه، حسين عليه السلام [دشمن را] به نبرد تن به تن، فرا خواند و همه قهرمانانى را كه به جنگ او مى ‏آمدند، مى ‏كُشت تا آن كه تعداد فراوانى را از آنها كُشت. شمر بن ذى الجوشن كه خدا لعنتش كند، پيشاپيش دسته بزرگى، جلو آمد. حسين عليه السلام با همه آنها جنگيد و آنها نيز با او جنگيدند ... آن گاه حسين عليه السلام، مانند شير شرزه به آنها حمله بُرد و در پىِ كسى نمى ‏رفت، جز آن كه او را با ضربه شمشيرش به زمين مى‏ انداخت. تيرها از هر سو به طرف او مى ‏آمدند و به گلو و سينه او مى ‏خوردند، و او مى ‏فرمود: «اى امّت بدكار! پس از محمّد، چه بد كرديد در حقّ امّت و خاندانش. هان! شما پس از من، ديگر از كشتن هيچ بنده ‏اى از بندگان خدا، هراس نخواهيد داشت؛ بلكه چون مرا كُشتيد، كشتن هر كس ديگرى بر شما گران نخواهد بود و به خدا سوگند، اميد مى ‏برم كه خدا، مرا با خوارى شما، گرامى بدارد و انتقام مرا از شما به گونه ‏اى كه نمى‏ دانيد، بگيرد». حُصَين بن نُمَير سَكونى، بر حسين عليه السلام بانگ زد: اى پسر فاطمه! خدا، چگونه انتقام تو را از ما مى ‏گيرد؟ حسين عليه السلام فرمود: «ميانتان، ترس و درگيرى مى ‏اندازد و خونتان را [به دست خودتان‏] مى ‏ريزد و آن گاه، عذاب را بر شما سرازير مى‏ كند». 🔻 الفتوح ، ج 5 ، ص 117 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي، ج 2 ، ص 34 🔷 سپس، نبرد را متوجّه حسين عليه السلام كردند و او را از فراوانىِ زخم‏ ها و ضربه ‏ها، مانند تكّه ‏گوشتى كردند. امام عليه السلام، آبى براى نوشيدن مى ‏جوييد و نمى‏ يافت و 72 زخم، برداشته بود. 🔻 مثير الأحزان ، ص 73 🔷 تشنگى حسين عليه السلام، شديد شد و او را از آب، باز داشتند. آب قابل نوشيدنى برايش فراهم شد. رفت تا آن را بياشامد كه حُصَين بن تميم، تيرى به گلويش زد، و آب، خون شد .... 🔻 أخبار الدول وآثار الاول ، ج 1 ، ص 322 🔷 هنگامى كه شمر بن ذى الجوشن، شجاعت حسين عليه السلام را ديد، سواران را فرا خواند و در پشتِ پيادگان قرار گرفتند و به تيراندازان، فرمانِ تير داد. آنان، او را تيرباران كردند و از فراوانىِ تيرها، مانند خارپشت شده بود. امام عليه السلام، عقب كشيد و آنان در برابرش موضع گرفتند. 🔻 الإرشاد ، شیخ مفید ، ج 2 ، ص 111 @golshaneraaz
این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست @golshaneraaz
سراج الهدے
این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست @golshaneraaz
💠 مقتل سیدالشهداء / 2️⃣ 🔷 هرگاه حسين عليه السلام، به تنهايى به سوى فراتْ يورش مى ‏بُرد، به او حمله مى‏ كردند تا او را از [رسيدن به‏] آب، باز بدارند. آن گاه، مردى از آنان كه كنيه ‏اش‏ ابو حُتوف جُعْفى بود، تيرى انداخت و بر پيشانى حسين عليه السلام نشست. حسين عليه السلام، تير را كَنْد و آن را انداخت. خون بر صورت و محاسنش، سرازير شد. سپس حسين عليه السلام گفت: «خدايا! تو مى ‏بينى كه من از دست اين بندگان نافرمان و طغيانگرت، در چه حالى هستم. خدايا! يكْ يكِ آنان را به شمار آور و جدا از هم و متفرّق، هلاكشان ساز و هيچ يك از آنان را بر روى زمين، باقى مگذار و هرگز، آنان را ميامرز!». 🔻 الفتوح ، ج 5 ، ص 117 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ، ج 2 ،ص 34 🔷 به نقل از مُسلم بن رِباح، غلام آزاد شده على بن ابى طالب عليه السلام: روز شهادت حسين بن على عليه السلام، با او بودم. تيرهايى به صورتش اصابت كرده بود. به من فرمود: «اى مُسلم! دستت را زير خون ‏ها بگير». گرفتم. چون [دست‏هايم از خون‏] پُر شدند، فرمود: «آنها را در دستم بريز». آنها را در دستش ريختم. آنها را به سوى آسمان پاشيد و گفت: «خدايا! خون فرزند دختر پيامبرت را بستان». قطره ‏اى از آن خون، بر زمين نريخت. 🔻 تاريخ دمشق ، ج 14 ، ص 223 ؛ كفاية الطالب ، ص 431. 🔷 حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد، كم‏ توان شده بود، ايستاد و به استراحت پرداخت. همان هنگام كه ايستاده بود، سنگى آمد و به پيشانى ‏اش خورد. خون از پيشانى ‏اش، سرازير شد. پارچه‏ اى را گرفت تا خون از پيشانى ‏اش پاك كند كه تيرى با پيكانِ سه شاخه آهنين و مسموم آمد و در [ناحیه] قلبش نشست. حسين عليه السلام گفت: «به نام خدا و يارى خدا، و بر دين پيامبر خدا!». آن گاه، سرش را به سوى آسمان، بالا بُرد و گفت: «خداى من! تو مى‏ دانى كه آنان، مردى را مى ‏كُشند كه جز او، فرزند پيامبرى بر روى زمين نيست». سپس، تير را گرفت و آن را از پشت خود، بيرون كشيد. خون، مانند ناودان، از آن سرازير شد. حسين عليه السلام، دستش را بر زخم نهاد و چون از خون پُر شد، آن را به آسمان پاشيد. قطره ‏اى از آن، باز نگشت .... دوباره، دستش را بر زخم نهاد و چون [از خون‏] پُر شد، به سر و محاسنش كشيد و فرمود: «به خدا سوگند، اين گونه خواهم بود تا جدّم محمّد صلى الله عليه و آله را با خضاب خون، ديدار كنم و بگويم: «اى پيامبر خدا! فلانى و فلانى، مرا كُشتند». 🔻 مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ، ج 2 ، ص 34؛ الملهوف ، ص 172 🔷 سنان بن انَس نَخَعى، تيرى به سوى حسين عليه السلام انداخت. تير، بر گلويش‏ نشست. صالح بن وَهَب يَزَنى هم نيزه ‏اى به پهلوى حسين عليه السلام زد. حسين عليه السلام از اسبش به زمين افتاد. سپس، راست نشست و تير را از گلويش بيرون كشيد. كفِ دستانش را كنار هم مى‏ گرفت و هر گاه از خونش پُر مى ‏شدند، آنها را به سر و صورتش مى‏ ماليد و مى ‏گفت: «اين گونه، خدايم را با خونم و با حقّ غصب شده‏ ام، ديدار خواهم كرد». 🔻 الفتوح ، ج 5 ، ص 118. 🔷 به ‏نقل از عبد اللّه بن عمّار: زينب عليها السلام، دختر فاطمه عليها السلام و خواهر حسين عليه السلام، بيرون آمد ... و اين گونه مى ‏گفت: كاش آسمان، خراب مى‏ شد و بر زمين مى‏ افتاد! عمر بن سعد، به حسين عليه السلام نزديك شده بود. زينب عليها السلام به او گفت: اى عمر بن سعد! آيا ابا عبد اللّه را مى ‏كُشند و تو، نگاه مى ‏كنى؟! گويى اشك ‏هاى عمر را مى‏ بينم كه بر گونه ‏ها و محاسنش روان است. آن گاه، عمر از او روى گردانْد. 🔻 تاريخ الطبري ، ج 5 ، ص 452 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ، ج 2 ، ص 35 🔷 به نقل از ابو مِخنَف: سپس شمر بن ذى الجوشن، با تنى چند (حدود ده‏ تن از پيادگان سپاه كوفه)، پيشروى كردند و به سوى خيمه‏ اى كه اثاث و خانواده حسين عليه السلام در آن بود، رفتند و ميان او و خيمه ‏هايش، مانع شدند. حسين عليه السلام فرمود: «واى بر شما! اگر دين نداريد و از روز معاد نمى ‏هراسيد، دستِ‏كم در دنيايتان، آزاده و بزرگْ‏ مَنش باشيد. خيمه و خانواده‏ ام را از دستبُردِ اراذل و اوباشتان، دور بداريد». ابن ذى الجوشن گفت: اين [حق‏] براى تو هست، اى پسر فاطمه! 🔻 تاريخ الطبري ، ج 5 ، ص 450 ؛ أنساب الأشراف ، ج 3 ، ص 407 @golshaneraaz
🏴 نحوه عزاداری امام حسین (ع) در محضر امامان شیعه (علیهم السلام) 🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻 امام جعفر صادق علیه السلام و عزاداری امام حسین علیه السلام روایات زیادی از بزرگداشت واقعه کربلا و شهادت حسین بن علی علیه السلام و یارانش توسط این امام نقل شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود: از عبداللّه بن سنان روایت شده است که در روز عاشورا بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم، در حالی که جمع زیادی اطراف ایشان را فرا گرفته بودند و ایشان چهره ای اندوهناک و غمگین و اشکبار داشت. عرض کردم: یابن رسول اللّه، از چه می گریید؟ خداوند دیده شما را نگریاند. فرمود: آیا تو در بی خبری به سر می بری؟ مگر نمی دانی در چنین روزی حسین علیه السلام به شهادت رسید؟ گریه به او امان نداد تا سخن بیشتری بگوید و همه مردم به گریه افتادند. چنانچه این روایت را درست بدانیم، به اوج خفقان عصر اموی و شدت برخورد آنان با سنّت های شیعی و به ویژه عزاداری امام حسین علیه السلام پی می بریم که حتی یاران نزدیک امامان شیعه را نیز در بی خبری نگه می داشت که البته جای تأمّل دارد. منبع: سایت آیه های انتظار 《۱۱》 ____ @SerajalHoda
کاش بوديم آن زمان کاری کنيم از تو و طفلان تو ياری کنيم کاش ما هم کربلايی می‌شديم در رکاب تو فدایی می‌شديم شهادت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام و یاران با وفایش تسلیت باد. @golshaneraaz
🏴 نحوه عزاداری امام حسین (ع) در محضر امامان شیعه (علیهم السلام) 🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻▪️🔻 امام جعفر صادق علیه السلام و عزاداری امام حسین علیه السلام زید الشحّام نقل می کند که روزی نزد امام صادق علیه السلام بودیم. جعفر بن عثمان وارد شد و نزدیک امام نشست. امام به او فرمود: شنیده ام که تو درباره حسین علیه السلام شعر می گویی. جعفر گفت: آری. با درخواست امام، جعفر اشعاری در رثای امام حسین علیه السلام خواند و امام و جمع حاضر گریه کردند. اشک بر چهره امام جاری گشت و فرمود: ای جعفر، فرشتگان مقرّب الهی سخن تو را شنیدند و گریه کردند، همچنان که ما گریه کردیم. سپس فرمود: «کسی که برای حسین علیه السلام شعر بگوید، خود گریه کند و دیگران را بگریاند، خدا بهشت را بر او واجب می کند و گناهانش را می آمرزد.» منبع: سایت آیه های انتظار 《۱۲》 ____ @SerajalHoda