سراج اندیشه
📹 درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی | قسمت 98 👈 موضوع: خواسته و سرانجام اهل دنیا و آخرت 🔺سلسله جلسات د
💠 خواسته و سرانجامِ اهلِ دنیا و آخرت
🔹یکی از فقرات حدیث معراج که شبهای قبل اشاره کردیم بودیم این است: « قالَ أَهْلُ الدُّنْیَا مَنْ كَثُرَ أَكْلُهُ وَ ضِحْكُهُ وَ نَوْمُهُ وَ غَضَبُهُ؛ فرمود، اهل دنیا کسی است که خوراکش، خنده اش، خوابش و غضبش زیاد باشد.»(بحار الأنوار، جلد۷۵، صفحه۲۸). ظاهر این عبارت این است که [روایت،] مردم را به دو دسته تقسیم میکند. یک دسته را میفرماید اهل دنیا و یک دسته هم اهل آخرت معرفی میکند.
🔸[در این روایت] میفرماید دنیا و اهل دنیا را دشمن را بدار و آخرت و اهل آخرت را دوست بدار. [اهل دنیا] کسانی اند که خواستار همین لذایذ زودگذر دنیا هستند. طلب کنندگان دنیا، به دنیا ارادت دارند، مرید دنیا هستند، خواهان دنیا هستند، یا به عبارت دیگر دنیا طلب هستند.
[قرآن کریم، در مورد این دسته در سوره اسراء] میفرماید: مقداری از دنیا به اندازهای که بخواهیم و به هر کس که بخواهیم میدهیم.
🔹یعنی نه همه کسانی که دنبال دنیا هستند به مقصدشان میرسند و نه آنهایی که به خواستهای میرسند به همه خواستههایشان میرسند. بعضیها اصلا به هیچ کدام از خواستههایشان نمیرسند. بعضیها هم هستند که به بعضی خواستههایشان میرسند. کسی که به همه خواسته هایش در دنیا برسد وجود ندارد.
🔸دنیایشان اینگونه است، بعدش چه میشود؟ «ثمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یصْلاَهَا مَذْمُوماً مَدْحُوراً»(اسراء،۱۸) در آخرت بهره شان جهنم است، در شعلههای آتش جهنم میسوزند و با خواری، خفت و سر شکستگی وارد جهنم میشوند.
🔹در مقابلش میفرماید«وَ مَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَ سَعَى لَهَا سَعْیهَا وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كَانَ سَعْیهُمْ مَشْكُوراً»(اسراء،۱۹) اما کسانی که طالب آخرت باشند، سعی و کوشش کافی بکنند، ایمان هم داشته باشند به آنها فوق آنچه میخواهند بهره کافی میدهیم و از ایشان تشکر میکنیم. «أُولئِكَ كَانَ سَعْیهُمْ مَشْكُوراً»(اسراء،۱۹)
🔺اشاره شده در جلسه چهل و سوم از سلسله جلسات محبت خدا، در تاریخ ۱۳۹۳/۰۴/۲۷(کلیپ ۹۸ محبتخدا)
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌐 www.serajnet.org
🆔 @serajnet
🔰 نقش تربیتی زنان در عرصه جهاد و مقاومت (از دفاع مقدس تا وعده صادق) - قسمت دوم
🔻 در یادداشت گذشته، به ۵ نقش مهم تربیتی زنان در عرصه جهاد و مقاومت پرداختیم: «خالینگذاشتن صحنه و توجه به آرمانها»، «تقویت روحیه و پشتیبانی»، «نهگفتن به بنبستها با سلاح ایمان»، «گلایهنکردن و گذشتن از داشتهها» و «مقاومت بدون ترس و اندوه».
✴️ در این یادداشت، به ۵ نقش مهم دیگر میپردازیم. که تفصیل این مطلب را میتوانید در لینک زیر مطالعه بفرمایید:
https://zaya.io/7ddtj
#خانواده
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌐 www.serajnet.org
🆔 @serajnet
🔰 در بازار دنیا گُم شدهایم!
🔻 امام زمان گُم و غایب نشدهاند؛ ما گم و محجوب گشتهایم. غرور کودکانهٔ ما انسانها سبب شد از سویی گمان کنیم بزرگ شدهایم و دیگر نیازی به هدایت الهی و رهبران آسمانی نداریم و با علم و اندیشهٔ خویش میتوانیم راه سعادت را بیابیم و طی کنیم و به مقصد نائل شویم و لذا دست خود را از دست حجت خدا ارواحنا فداه بیرون کشیدیم.
‼️ از سوی دیگر با به حاشیه راندن و به فراموشی سپردن معنویات، فریفتهٔ ظواهر دنیا و ویترینهای تزیینشدهٔ قدرت، ثروت و لذت در بازار مکارهٔ دنیا شدیم.
🔺 با آن توهم، خود را از پدر مهربان بینیاز پنداشتیم و با این تعلّق مجذوب ظواهر دنیوی شدیم و از همراهی نمودن با او بازایستادیم و وقتی به خود آمدیم، گم شده بودیم و به خطا پنداشتیم پدر گم شده است؛ در حالی که دائماً متوجه ماست.
📚 از کتاب جان جهان | پژوهشی نو و جامع در عرصهٔ مهدویت
📖 ص ۲۱۵
✍ مهدی طیب
#مهدویت
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌐 www.serajnet.org
🆔 @serajnet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #بشنوید | چه کنیم تا هنگام مرگ، ملک الموت برایمان تلقین بگویند
🎙 #حجت_الاسلام_عالی
#موعظه_خوبان
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌐 www.serajnet.org
🆔 @serajnet
📗 کتاب صوتی "پرواز دیدهبان"
کتاب «پرواز دیدهبان» دربارهی زندگی جانبازِ شهید «حشمتالله حیدری وانانی» است.
در صفحهی ۱۶۸ کتاب به نقل از مادر شهید میخوانیم: «سه سال بعد از شهادت حشمتالله، توفیق زیارت خانهی خدا را پیدا کردم. مثل همیشه جای خالیاش را در این زیارتها حس میکردم. من همیشه به حضور فرزند شهیدم در زندگیام باور قلبی داشتهام.
دستم توی دست آیتالله بود و داشتم طواف میکردم. درحال چرخیدن به دور خانهی خدا بودم که یکدفعه دیدم یک نفر با لباس بسیجی آمد و درست مقابلم ایستاد. من هم بیاختیار ایستادم. نگاهش که کردم دیدم حشمتالله است! با خودم گفتم: خدایا مگر میشود؟ یعنی این حشمتالله من است؟
همانطور ایستاده بود و حرف نمیزد؛ فقط نگاهم میکرد... خیلی هوای دیدنش را کرده بودم. اصلاً به نیّت او داشتم طواف میکردم. یک آن به سمتم آمد و بعد، از جلوی چشمم محو شد. به خودم که آمدم، دیدم چیزی توی دستم هست؛ مشتم را که باز کردم، یک تسبیح عقیق هفتمهرهی دورنگ و ریزی دیدم که میدرخشید. با دیدن تسبیح، به گریه افتادم. خدا میداند حال عجیبی داشتم...».
✍️نویسنده: افسانه حیدری
🎙 راوی: زهره کدخدا زاده
⏱220 دقیقه
🔻کاری از ایران صدا
🌐book.iranseda.ir/detailsalbum/?VALID=TRUE&g=422401
#کتابخانه_همراه
#کتاب_صوتی
👇دریافت 8 فصل فایل صوتی👇