انگیزه های مامون از پیشنهاد ولایتعهدی به امام رضا(ع)؟
در مورد انگیزه مأمون از پیشنهاد ولایت عهدى به امام رضا (ع) نظرات و احتمالات گوناگونى ذکر شده است، که مهمترین انگیزه هاى او عبارت است از:
الف - فرونشاندن قیامهاى علویان:
وجود علویان و مخالفتها و قیامهاى پیاپى آنان بر ضد دستگاه خلافت، براى خلفا از جمله مأمون، استخوان درگلو و خوار درچشم بود که همواره او را آزار مىداد. مأمون براى مهار کردن جنبش بالنده علویان و خلع سلاح آنان دست به این اقدام زد. زیرا علویان وقتى متوجه شوند رهبر آنان مورد توجه خلیفه قرار گرفته و جذب دستگاه او شده است، بطور قهرى از مخالفت و مبارزه با آن دست خواهند کشیده و خود را در چنین دستگاهى سهیم دانسته و سعى خواهند کرد بدان نزدیک شوند. مأمون برغم دشمنى با آل على (علیه السلام) براى جلب بیشتر نظر علویان، نسبت به آنان، سیاست عفو و اغماض در پیش گرفت و بسیارى از آنان را مورد اکرام و احترام قرار داد.از جمله زید بن موسى بن جعفر(علیه السلام) معروف به «زید النّار» و محمد بن جعفر علوى از جمله این افراد بودند. مأمون با پیشنهاد ولایتعهدى به پیشواى شیعیان و با شعار «الرّضا من آل محمّد»، علویان را کاملًا خلع سلاح کرد؛ زیرا آنان تاکنون دستگاه خلافت را غیرمشروع دانسته مردم را به مبارزه با آنان فرا مىخواندند. ولی با این کار، اینک مأمون آن شعار را تحقق بخشیده است. و نتیجه این سیاست این شد که پس از قضیّه ولایتعهدى امام (علیه السلام)، جنبشها و سروصداهاى علویان در تمامى ولایات و شهرها به خاموشى گرایید. جز شورش عبدالرّحمان بن احمد در یمن که آن هم معلول ستم حاکم آن سامان بود و با وعده مأمون مبنى بر جامه عمل پوشیدن به خواسته وى شورش او هم پایان پذیرفت. (1)
ب - جلب رضایت ایرانیان:
ایرانیان به تشیّع و دوستی اهل بیت متمایل بودند. مأمون که در پرتو حمایت ایرانیان توانسته بود برادرش امین را شکست دهد، مصلحت حکومت خود را در همراه داشتن ایرانیان دید. براى این کار لازم دید، خود را از نظر اعتقادى هماهنگ با آنان نشان دهد. او پیشنهاد ولایتعهدى، امام رضا(علیه السلام) را مطرح کرد تا بدین وسیله به ایرانیان نشان دهد که اینک خواسته شما تحقق یافته و من کسى را که شما مىخواستید به قدرت رسانده و درصدد واگذارى خلافت به او هستم. مأمون با این اقدام، ادامه پشتیبانى ایرانیان را نسبت به خود حتمى ساخت؛ زیرا در عمل نشان داد که خواسته او همان خواسته ایرانیان است.
ج- خالى کردن صحنه از وجود امام رضا (ع):
بدون شک، مهمترین انگیزه مأمون از این اقدام، خالىکردن صحنه از وجود آن حضرت بود. زیرا امام رضا (علیه السلام) قدرتمندترین و متنفذترین چهرهاى بود که براى دستگاه خلافت به عنوان یک خطر جدّى به شمار مى آمد مامون برای دفع خطر سعی کرد امام(علیه السلام) را در وضعیّتى قرار دهد که ایشان نتواند مردم را به انقلاب علیه حکومت خود کامه او دعوت کند. مأمون در سخنى خطاب به عباسیان به این انگیزه خویش اشاره مىکند و مىگوید: ما ترسیدیم اگر او را بدین حال رها کنیم از جانب وى چنان شکافى در کار ما پدید آید که توان پرکردن آن را نداشته باشیم و بلایى بر سر ما فرود آید که غیرقابل تحمّل باشد.(2) همچنین می گوید: سستى در کار او (امام رضا (ع)) روا نیست، ولى ما نیاز به آن داشتیم که اندک اندک از اعتبار و شأن او بکاهیم و چنان تصویرى از او در اذهان تودههاى مردم ترسیم کنیم که وى شایستگى امر خلافت را ندارد؛ سپس چارهاى جوییم که یکباره او را از میان برداریم.(3)
د- مشروعیت بخشیدن به حکومت خویش:
عباسیان که مشروعیت حکومت خود را در پرتو مبارزه علیه ظلم و بیدادگرى امویان و انتساب خویش به پیامبر (صلی الله علیه وآله) و شعار «الرّضا من آل محمّد» کسب کرده بودند، پس از تسلط بر قدرت، شعارهاى پیشین خود را به فراموشى سپرده همچون امویان، به درنده خویى و سفاکى روى آوردند. از این رو حکومت آنان در اندک زمانى در انظار مسلمانان و تودههاى ستمدیده، فاقد مشروعیّت و ازهمان سنخ حکومت امویان و حتى بدتر ازآنان به شمار می رفت.
مأمون با توجه به این خلأ اساسى در صدد برآمد تا براى جلب انظار مردم وجهه خلافت را عوض کند و به آن مشروعیّت ببخشد. براى تحقق این هدف، مناسبترین راه این بود که فرزند پیامبر (صلی الله علیه وآله) و پیشواى شیعیان را که مظهر حق و شریعت بود به دربار خود جذب کند و با این حرکت، مدّعاى علویان- مبنى بر غاصبانه بودن حکومت خویش- را عملًا تخطئه نماید.
مأمون در صورت موفقیّت در این طرح، نه تنها از امام رضا (علیه السلام) بر مشروعیّت حکومت خود تأیید و اعتراف مىگرفت بلکه بر روى یکى از اصول اعتقادى تشیّع؛ یعنى ستمگرانه و غاصبانه بودن حکومتهاى غیر پیشوایان معصوم (ع) خطّ بطلان مىکشید.
مأمون در سخنى مى گوید: ما او (امام رضا (ع)) را ولیعهد خود کردیم تا به حکومت و خلافت ما اعتراف کند و ... بداند که امر خلافت از آن ماست نه او.(4)
خلاصه اینکه مهمترین انگیزه هاى سیاسى مأمون از اتخاذ این سیاست می توان به این موارد اشاره کرد:
1- جلب رضایت ایرانیان؛
2- فرونشاندن قیامهاى علویان؛
3- خالى کردن صحنه از وجود امام رضا (علیه السلام)؛
4- مشروعیّت بخشیدن به حکومت خویش.
پی نوشت:
(1). الحیاة السّیاسیّة للامام الرّضا( ع)، ص 226.
(2). عیون اخبار الرضا( ع)، ج 2، ص 181 و بحارالانوار، ج 49، ص 183.
(3). عیون اخبارالرّضا( ع)، ج 2، ص 182.
(4). عیون اخبارالرّضا( ع)، ج 2، ص 182. و تاریخ زندگانى امام رضا(ع)، علی رفیعی، ص: 158.
🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🍃
﷽
رقعه الجیب، حرز امام رضا (ع) (مفاتیح الجنان)
در ذکر بعضی حرزها و دعاهای مختصر؛ اين حرزها و دعاها از كتاب «مهج الدعوات» و«مجتنى» كه هر دو از نوشته هاى رضى الدين سيّد ابن طاووس هستند انتخاب شده اند.
رقعة الجيب حرز حضرت رضا عليه السّلام است: از ياسر خادم مأمون روايت شده: كه زمانى، حضرت رضا عليه السّلام وارد قصر حميد بن قحطبه شد، لباس را از تن بيرون آورد، و به حميد داد، حميد آن را براى شستن به كنيز خود داد، اندكى نگذشت كه كنيز آمد و رقعه اى با او بود، رقعه را به حميد داد و گفت: در گريبان لباس ابو الحسن عليه السّلام يافتم، حميد به حضرت گفت: فداى شما گردم اين جاريه دست نوشته اى در گريبان پيراهن شما يافته، چيست؟ فرمود: تعويذى [دعاى پناه جويى] است كه آن را از خود دور نمى كنم، حميد گفت: ممكن است ما را به آن مشرّف كنى، فرمود: اين تعويذى است كه هركه در گريبان خود نگاه دارد بلا از او دفع مى شود، و براى او نگاه دارى از شيطان رجيم است. آنگاه تعويذ را بر حميد خواند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى اش هميشگى است،
بِسْمِ اللَّهِ اِنّى اَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ اِنْ كُنْتَ تَقِيّاً اَوْ غَيْرَ تَقِىٍّ
به نام خدا، من از تو به خداى رحمن پناه مى برم اگر پرهيزگار باشى، يا غير پرهيزگار،
اَخَذْتُ بِاللَّهِ السَّميعِ الْبَصيرِ عَلى سَمْعِكَ وَ بَصَرِكَ
بستم به خدا شنواى بينا گوش و ديده ات را،
لا سُلْطانَ لَكَ عَلَىَّ وَ لا عَلى سَمْعى وَلا عَلى بَصَرى وَلاعَلى شَعْرى
تو را تسلّطى بر من نيست و نه بر گوشم و نه بر چشمم، و نه بر مويم،
وَلاعَلى بَشَرى وَلا عَلى لَحْمى وَلا عَلى دَمى وَلا عَلى مُخّى وَلا عَلى عَصَبى وَلا عَلى عِظامى
و نه بر پوستم، و نه بر گوشتم، و نه بر خونم، و نه بر مخم، و نه بر عصبم، و نه بر استخوانم،
وَلاعَلى مالى وَ لا عَلى ما رَزَقَنى رَبّى
و نه بر دارايى ام، و نه بر آنچه پروردگارم نصيبم نموده،
سَتَرْتُ بَيْنى وَ بَيْنَكَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِى اسْتَتَرَ اَنْبِيآءُ اللَّهِ بِهِ
پوشاندم بين خود و بين تو را به پوشش نبوّت، كه پيامبران خود را به آن پوشاندند،
مِنْ سَطَواتِ الْجَبابِرَةِ وَالْفَراعِنَةِ جَبْرَئيلُ عَنْ يَمينى وَ ميكائيلُ عَنْ يَسارى وَ اِسْرافيلُ عَنْ وَرآئى
از حملات گردنكشان و فرعونها، جبرئيل از جانب راستم، و ميكائيل از چپم، و اسرافيل از پشت سرم،
وَ مَحَمَّدٌ صَلّىَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَمامى وَاللَّهُ مُطَّلِعٌ عَلَىَّ يَمْنَعُكَ مِنّى
و محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) از پيش رويم، خدا آگاه بر من است، تو را از من باز مى دارد،
وَ يَمْنَعُ الشَّيْطانَ مِنّى اَللّهُمَّ لا يَغْلِبْ جَهْلُهُ اَناتَكَ اَنْ يَسْتَفِزَّنى وَ يَسْتَخِفَّنى
شيطان را از من باز مى دارد، خدايا نادانى اش بر بردبارى ات غلبه نمى كند، تا آرامشم را برهم زند، و سبكم شمارد،
اَللّهُمَّ اِلَيْكَ الْتَجَاْتُ اَللّهُمَّ اِلَيْكَ الْتَجَاْتُ اَللّهُمَّ اِلَيْكَ الْتَجَاْتُ
خدايا پناهنده به تو شدم، خدايا پناهنده به تو شدم، خداى پناهنده به تو شدم.
براى اين حرز حكايت عجيبى است كه آن را ابو الصّلت هروى روايت كرده: مولايم على بن موسى الرّضا عليه السّلام روزى در منزلش نشسته بود، فرستاده مأمون بر او وارد شد، و گفت امير تو را مى طلبد، امام برخاست، و به من گفت: مأمون در اين وقت مرا نمى طلبد مگر براى كارى سخت، و به خدا نمى تواند به من آسيبى برساند، به خاطر اين كلمات، كه از جدّم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم به من رسيده. ابو الصّلت گفت: همراه امام نزد مأمون رفتم، چون نظر حضرت به مأمون افتاد، اين حرز را تا آخر خواند، وقتى كه حضرت برابر مأمون قرار گرفت، مأمون به جانب آن بزرگوار نگريست و گفت: اى ابو الحسن دستور داده ام صدهزار درهم به حضرتت بدهند، و هر حاجتى دارى بنويس، چون امام برگشت، مأمون نظر در قفاى امام كرد و گفت: اراده كردم من، و اراده كرده است خدا، و آنچه خدا اراده كرده بهتر بوده.
🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🍃
@Serat8janfada
هدایت شده از اخبار 🇮🇷 20:20
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پسر دوازده ساله اصفهانی که در روزهای اخیر فیلم عرض ارادتش به ساحت امام حسین علیه السلام منتشرشده بود به آرزویش رسید.
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
﷽
تهذيب الأحكام: قَد رُوِيَ أنَّ رَجُلاً قالَ لِلصّادِقِ عليه السلام: إنِّي ائتَمَنتُ رَجَلاً عَلى مالٍ أودَعتُهُ عِندَهُ، فَخانَني وأنكَرَ مالي. فَقالَ: لَم يَخُنكَ الأَمينُ ، وإنَّمَا ائتَمَنتَ الخائِنَ
تهذيب الأحكام: روايت شده است كه مردى به امام صادق عليه السلام گفت: من به مردى اعتماد كردم و مالى را نزد او به امانت سپردم؛ امّا او به من خيانت ورزيد و مال مرا انكار كرد. امام عليه السلام فرمود: «امين به تو خيانت نكرد؛ بلكه تو خائن را امين دانسته اى [و به خائن ، مال سپرده اى]»
تحف العقول
🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🍃
@Serat8janfada
﷽
رُوِیَ اَنَّهُ سُئِلَ عَنِ عَلِیٍّ ابنِ مُو سَی الرِّضا عَلَیهماِ السَّلامُ عَن خِیارِ العِبادِ، َ«اَلَّذینَ اِذا اَحسَنُوا أَستَبشَروُا وَ اِذا اَسائُوا اِستَغفَروُا وَ اِذا اُعطوُا شَکَروُا وَ اِذَا ابتَلَوا صَبَرُوا وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا»
از حضرت رضا عليه السّلام پرسيدند:
بهترين بندگان خدا چه كسانند؟فرمود: آنان كه چون نيكى كنند شاد و خرسند شوند و چون كار زشت از ايشان سرزند استغفار و طلب آمرزش كنند،و هر گاه عطا شوند حقّشناسى و شكرگزارى كنند،و چون گرفتار شوند پايدارى نمايند،و چون به خشم آيند گذشت كنند.
📚مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1 ص 284 _تحف العقول
🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🍃
@Serat8janfada
هدایت شده از صراط
﷽
#نماز اول ماه و صدقه برای سلامتی امام زمان علیه السلام فراموش نشود
🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🍃
@Serat8janfada