eitaa logo
🌱صراط🌱
273 دنبال‌کننده
772 عکس
621 ویدیو
1 فایل
تلاش میکنیم پست های مفیدی براتون بذاریم نه کپی، نه دم دستی ارتباط با ما👇 اینجا منبع استوری وریلز های ناب: سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، شهدایی،مذهبی وقرانی وطنز پیج اینستا گرام ما👇 instagram.com/serat_media14 عشق من شهدا و رهبر عزیزم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱صراط🌱
?🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #گامهای_عاشقی💗 قسمت20 یعنی فقط داشتم به خط نشوناش میخندیدم یه ساعتی توی اتاق نشستم دی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت21 نفس عمیقی کشیدم و رفتم داخل خونه امیر روی مبل دراز کشیده بود و با دیدنم میخندید - چیه شنگولی ؟ امیر: مامان زنگ زد ،واسه فرداشب قرار گذاشت ! - قرار چی؟ امیر: قرار جلسه ۵+۱ - بی مزه امیر: من در عجبم تو چه جوری کنکور قبول شدی،انیشتین قرار خواستگاری دیگه - چی میگییییییی؟ مامااااااان ،مامااااان! مامان : چیه خونه رو گذاشتی رو سرت - امیر راست میگه،زنگ زدین خونه سارا اینا مامان: اره ،اینقدر مخمو خورد که هول شدم یه دفعه گفتم فرداشب به امیر نگاه کردم خندم گرفت : یعنی تو نمیتونستی صبر کنی بزاری واسه آخر هفته امیر: نخیر ،،از قدیم گفتن ،درکار خیر حاجت هیچ استخاره ای نیست - دیووونه ،این الآن چه ربطی داشت به حرف من... امیر: کلن مزمونش همینه که زود بریم - حالا شماره خونشونو از کجا آوردی؟ امیر: با اجازه ات از دفتر تلفن توی اتاقت یه نگاه شیطنتی بهش کردمو رفتم توی اتاقم روی تختم دراز کشیدمو به کار احمقانه ای که کردم فکر میکردم ... 🥀 @raheeshgh88 یه دفعه در اتاق باز شد و امیر وارد اتاق شد - چیه ،باز چی میخوای؟ امیر اومد کنار تختم نشست امیر:میگم آیه ،با سارا صحبت کردی ،فهمیدی که از من خوشش میاد یا نه - آخه هویچ! اگه خوشش نمی اومد که نمیزاشت بری خواستگاریش ... امیر: میگم ،من فرداشب چی باید بگم بهش - یه کم دلقک بازی براش در بیار یه دل نه صد دل عاشقت میشه ... بالشت کنار تخت و برداشت زد به سرم - چیه ،چرا ناراحت میشی ، ولی خودمونیمااا در و تخته عین همین... امیر: خوبه که لااقل ما مثل همیم تو چی،،بیچاره رضا باید تا آخر عمر تحملت کنه - خیلی هم دلش بخواد ،پاشو برو بیرون میخوام بخوابم امیر: انتقاد پذیرم نیستی دیگه. اخلاقت و عوض کن خواهر من خواستم بالشت و سمتش پرت کنم که از اتاق رفت بیرون از حرفش خندم گرفت... ❤️❤️❤️_________________ 🥀 @raheeshgh88
🌱صراط🌱
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #گامهای_عاشقی💗 قسمت21 نفس عمیقی کشیدم و رفتم داخل خونه امیر روی مبل دراز کشیده بود و
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت22 صبح زود از خونه زدم بیرون یه دربست گرفتم ،رفتم سمت دانشگاه وارد محوطه دانشگاه شدم که یکی صدام کرد برگشتم نگاهش کردم سارابود - سلام عروس خانم ،اینجا چیکار میکنی ناسلامتی امشب شب خواستگاریته سارا: نمیخواستم بیام ،ولی منصوری تماس گرفت گفت حتما باید بیای تازه گفت تو هم باید باشی - عع من چرا 🥀 @raheeshgh88 سارا: نمیدونم بریم ببینیم چیکار داره با سارا سمت اتاق بسیج حرکت کردیم ،بعد از در زدن وارد اتاق شدیم - سلام سارا: سلام منصوری: سلام بچه ها بشینین کارتون دارم رفتیم روی صندلی که کنار میز بود نشستیم منصوری: یه مشکلی پیش اومده ،بچه هایی که هر ساله پکیج برای راهیان نور درست میکردن الان نمیتونن درست کنن ،گفتم بیاین اینجا تا یه فکری بکنیم ببینیم چیکار باید بکنیم سارا: ببخشید من و آیه اسممونو واسه این سفر خط زدیم منصوری:عه چرا؟ سارا:خوب نمیتونیم بیایم دیگه ( با حرف سارا خندم گرفت، به منصوری نگاه کردم) - درسته که نمیتونیم بیایم ولی پکیج و درست میکنیم منصوری یه لبخندی زد: خدا رو شکر ،من تنها امیدم شما بودین - خوب حالا باید چیکار کنیم منصوری: باید برین بسیج برادران اونجا آقای هاشمی کمکتون میکنه با شنیدن اسم هاشمی اخمام رفت تو هم ،یه روزه اومده کل کارو سپردن بهش سارا: باشه ،چشم با سارا از اتاق بیرون رفتیم ❤❤❤____________________ 🥀 @raheeshgh88
┄┅✧❁✨﷽✨❁✧┅┄ ضمن عرض تبریک به مناسبت سال نو و حلول ماه مبارک رمضان به اطلاع مومنین روزه دار میرساند در ایام ماه مبارک رمضان نماز جماعت در سه نوبت در مسجد حضرت جوادالائمه علیه السلام اقامه خواهد شد. نماز جماعت صبح به امامت حجت الاسلام والمسلمین سید هادی سهرابی (بیان احکام و مسائل شرعی) نماز جماعت ظهر و عصر به امامت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حاج شیخ اکبر عیدی (سخنرانی و بیان مسائل شرعی) نماز جماعت مغرب و عشاء به امامت حجت الاسلام والمسلمین رضا مرادی (هرشب سفره افطارالمومنین برقرار میباشد.) ┄┅═✼🔸️🔸️🔸️✼═┅┄ مسجد حضرت جوادالائمــه علیه السلام @masjed_javadolaeme
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬  ※ در شلوغی یازده ماه سال، بخش انسانی ما، با هیولاهای زیادی تهدید، مغلوب و گاهی کُشته می‌شود و ما متوجه‌اش نیستیم! ※ خداوند در یکماه رمضان، یک عملیاتِ دفاعی را برای ما آغاز می‌کند تا هم نجاتمان دهد و هم احیاءمان کند. • منظور از هیولاها چیست؟ • منظور از عملیات دفاعی چیست؟ 🌐 اینستاگرام 🌛 ویژه ماه مبارک 🥀🥀🥀________________________ 🥀 @raheeshgh88
🙄🙄🙄
سلام حلول ماه رمضان مبارک😊ازین به بعدسحر ها پست میذارم
مداحی_آنلاین_آثار_عصبی_بودن_در_حالت_روزه_حجت_الاسلام_عالی.mp3
3M
🌙 ♨️عصبی شدن در حال روزه 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🥀🥀🥀________________________ 🥀 @raheeshgh88
الان تویه کانالی اینو دیدم😊جالب بود یه کم چت کنید بابا ببینم کی عضو کانال منه، عقایدتون چطور، 😊😁👇 هرچی دوست داری ناشناس به دختر پاییز بگو https://harfeto.timefriend.net/16796240894423
👨‍👩‍👧‍👦 ‼️ روزه دختران بالغ ‌ 🔷 دخترانی که تازه به سن بلوغ (۱) می‌رسند واجب است روزه بگیرند و ترک آن به صرف دشواری، ضعف جسمانی و مانند آن جایز نیست، مگر آنکه روزه برای آنها ضرر داشته یا تحمل آن با مشقت زیادی همراه باشد. ۱) سن بلوغ بنا به نظر مشهور همان تکمیل نه سال قمری (برابر با ۸ سال و ۸ ماه و ۲۳ روز شمسی) است. 📕منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۷۹۰ 🦋 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 🥀🥀🥀________________________ 🥀 @raheeshgh88
🌱صراط🌱
👨‍👩‍👧‍👦 #آیین_زندگی ‼️ روزه دختران بالغ ‌ 🔷 دخترانی که تازه به سن بلوغ (۱) می‌رسند واجب است روزه
جالب خیلیا الان دخترشون مثلا دبیرستان سه متر هم قدشه وهیکلی بعدمیگن دخترم بچه است نمیتونه روزه بگیره😜😐😐😐 دیگه فک کن به یکی بگی دخترت که کلاس سوم باید روزه بگیره زنده زنده کبابت میکنه وفحش بارونت میکنه😏😏😏 والا من کلاس دوم بودم روزه گرفتم اونم کامل کل ماه کله گنجشکی هم نه😊 جالب خیلی هم بچه بودم ریز ولاغر مردنی بودم😁 تازه بعد دبیرستان وسن بلوغ چاق شدم وازون سال یعنی کلاس دوم ابتدایی تا الان که یه دختر بالغ بزرگم هرسال روزه گرفتم والا هیچیم هم نشده 🙄🙄🙄 پس الکی بهانه نیارید حرف خدا گفته واجب، اگه بنده خدایید باید بگید چشم به هزارتا دلیل هم هم برای روح مفید هم برای جسم چرا انقد بهانه الکی میارید😐 یه کلمه بگید من کافرم حرف خدارو گوش نمیدم تامام😂
🙄🙄🙄صبح بخیر چرا جدیدا اعضای کانال هی دارن کم میشن🙄😒😞
🌱صراط🌱
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #گامهای_عاشقی💗 قسمت22 صبح زود از خونه زدم بیرون یه دربست گرفتم ،رفتم سمت دانشگاه وارد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت23 - سارا چرا تو اسمتو خط زدی واسه راهیان نور سارا: خوب، چیزه ! دلم نمیخواد تنها برم - دیونه ،نه به داره نه بباره همینجور حرف میزدیم که رسیدیم دم در اتاق بسیج برادران یه کم چهره مونو جدی کردیم و چند تقه به در اتاق و زدیم وارد شدیم آقای هاشمی با تعداد از پسرای دانشگاه در حال بگو به خند بودن با دیدن چهره ی خندان هاشمی من و سارا هاج و واج نگاهش میکردیم که یکی از پسرا پرسید: ببخشید کاری داشتین ؟ یه دفعه به خودم اومدم که گفتم :خانم منصوری ما رو فرستادن راجب پکیج راهیان نور یه دفعه هاشمی گفت: بله بفرمایید داخل،بعد به پسرایی که دورش نشسته بودن گفت : بچه ها خسته نباشین شما میتونین برین یعنی با این حرفش خندم گرفت ،خوبه که نیششون تا بنا گوششون باز بود خیلی هم خسته شده بودن منو سارا کنار ایستادیم که آقایون تشریفشونو بردن هاشمی: بفرمایید بشینین منو سارا هم رفتیم نشستیم هاشمی: به نظر من یه پکیج ساده درست کنیم مثلا،یه سجاده به رنگ لباس بسیجی با یه تسبیح و یه مفاتیح ریز ،نظر شما چیه؟ سارا: به نظرم خوبه - ولی به نظر من خیلی ساده است،چون شاید بعضی ها برای اولین باره که به این سفر میان باید یه چیزی درست کنیم ذوق و شوق رفتنشون زیاد بشه هاشمی سرشو برگردوند سمت من چشم تو چشم شدیم ،یه دفعه رنگ آبی چشماش منو جذب خودش کرد یه دفعه سرمو پایین کردمو به دستام خیره شدم 🥀 @raheeshgh88 هاشمی: خوب شما چه نظری دارین؟ - نمیدونم ،باید فکر کنم هاشمی یه لبخندی زد ،با این لبخندش فکر کردم داره منو مسخره میکنه بلند شدم و نگاهش کردم: جوک گفتم که خندیدین ؟ هاشمی لبخندشو محو کرد: نه ولی اینجور شما با نظرم مخالفت کردین فکر کردم حتما پیشنهاد خودتون بهتر از پیشنهاده من باشه با جدیت گفتم: معلومه که هست ،فردا بهتون پیشنهادمو میگم ،فعلا با اجازه از اتاق بیرون رفتم ،سارا هم پشت سرم اومد بیرون سارا: چت شد یهو آتیشی شدی؟ - ای کاش میتونستم خفه اش کنم با دستادم ،دیونه زنجیری منو مسخره میکنه سارا: وااا ،آیه ! بنده خدا که چیزی نگفت ،راستش من خودمم خندم گرفت تو این حرف و زدی ،آخه دختر کم عقل ،لااقل فکر میکردی بعد نظرت و میگفتی - ول کن سارا اعصابم خورده،میزنم داغونت میکنم سارا: باشه بابا ،الان داغونم نکن ،داداش بیچاره ات افسردگی میگیره ... خندیدم و رفتیم سمت کافه دانشگاه تا ساعت دو کلاس داشتیم آخرین کلاسمون هم با هاشمی بود... 🥀 @raheeshgh88 🥀🥀🥀_________________________ 🥀 @raheeshgh88