eitaa logo
سر عشق
75 دنبال‌کننده
25 عکس
17 ویدیو
0 فایل
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقی شهید تقی یک جوان نورانی قدی بلند، که در آسمان درخشان است چنان حکیم که در کودکی امامت یافت چنان شریف که همراه نام قرآن است فریده ای ز رضا مانده روی تاج جهان یگانه ای که علمدار جود و احسان است ولی غریب تر از هر غریب پرپر شد کسی که محضر او حسرت بزرگان است کنار جد کریمش به کاظمیه ببین مزار بی مثلش سجده گاه خوبان است سر عشق اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار https://eitaa.com/serreeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبیب منتظر عاشق صفتی خسته و در حسرت باران عازم شده از خویش به امید طبیبان حالی چو به پابوس قدمگاه رسیدم بر خان کریمانه لطفت شده مهمان جانم ز شراب نگهت مست شد اما از زخم نهان تو دلم ریش شد ای جان با کس نتوانی که غم دل بگشایی تا فاش بگویی که چه بگذشته به پنهان احوال جهان گشته پریشان و عجب نیست بیماری چشم تو مرا کرده پریشان هم جان شما بسته به زنجیر فراق است هم کشتی ما غرق و گرفتار به طوفان امروز همه درد گرفته است جهان را کو دست شفابخش تو و مرهم و درمان محبوب غریب دو جهان چشم به راهیم مگذار دل شیفته در آتش حرمان آذر 94 سر عشق اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار https://eitaa.com/serreeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن ادبی ترا وقتی شناختم که پدرم آخرین رمقهایش را روی ویلچیر جمع میکرد تا با تمام سلولهایش نامت را صدا کند، آنگاه فهمیدم با تو بودن دل میخواهد. و وقتی که مادران،جوانان برومندشان در کاروانهای رزمندگان را با سربندهای همنام تو مشایعت میکردند و میگفتند: به سلامت! فدایی علی اکبر حسین!! فهمیدم با تو ماندن شجاعت میخواهد. و باز غوغایی که در شهر راه میفتاد وقتی شهیدی سر دستها در شهر میگشت و همه هم صدا میگفتند: این گل پر پر ز کجا آمده ؟!! از سفر کرب و بلا آمده !!! و این یعنی همسفر تو شدن خون میطلبد! و هنوز صدای یا حسین در همه جای شهر می پیچد ... و باز هم عاشوراست... سر عشق اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار https://eitaa.com/serreeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یوسف من پیرزن مصری ام و چند تخم مرغ امروز آمدم به خریداری شما شایستگی ندارم اگر ظهر جمعه ها تا اقتدا کنم به جلوداری شما اما سپیده می طلبم از خدایمان لایق شوم برای دمی یاری شما ابلیس دست برده به شمشیر آشکار وقت است جان دهم به هواداری شما آماده گشته است جهان در رکابتان صف در صف است لشگر سرداری شما آقای منتظر ! دگر این جمعه جلوه کن جانهای تشنه طالب سالاری شما سر عشق اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار https://eitaa.com/serreeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا