در این حرم شهد زیارت میفروشند
اینجا بهشت است و سعادت میفروشند
نور هدایت، راه مولا و کلام الله
با ما بیا اینجا، شهادت میفروشند
ش.و
برای فاجعه #شاهچراغ
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
نجات اهل عالم با حسین است
شعار رادمردان یا حسین است
بگو با سالک شبهای زاری
عروجش از محرم تا حسین است
ش.و
شعار اربعین ۱۴۰۱
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
تا محرم یک قدم مانده بیا پای عزا
روزها بی تاب عاشورا، مکانها کربلا
صبح ها از شرح مقتل ترس دارد مضطر است
شامها نورانی است از چلچراغ اشکها
خیمه ها در اضطرابند و عطش، در التهاب
آه ای سینه نباش آرام، این ده روز را
ساده میگویم، حسینت ،عشق تو، در مسلخ است
شور بر پا کن، بکوب و محشری بر پا نما
چشم بی شرمی که سالی در همه جا گشته ای
فرصت پاکی رسیده سیل اشکی کن بپا
باز هم ما زنده ایم و مهلت عشق حسین ع
داده بر ما زندگی، فرصت غنیمت دان، بیا
آغاز عزاداری حسینی ۱۴۰۱
ش.و
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
سرتو کی بریده
رگاتو کی دریده
بابای خوشگل من
موهات چرا ژولیده
قربون ریشات برم
که خون بهش پاشیده
سرت تو دامن من
شبیه یک قصیده
برات روضه میخونم
از دیده و شنیده
بابا ! عذابم دادن
این لشکر دریده
گوشوارمو حرومی
از تو گوشام کشیده
دلم که تنگت میشد
بهم میزد کشیده
خارا تو پاهام میرفت
چند تاش به پام چسبیده
می افتادم از شتر
کبودم و تکیده
بابا اصغرو ندیدی
آخه هیچکسی ندیده
بریم کنارش بابا
حتما داداش خوابیده
کی بغلم میکنی؟
سه ساله ات ترسیده
خرابه جای من نیست
وقت رفتن رسیده؟
ش.و
برای سه ساله امام حسین ع
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
(امشب گرفته گریه ها دست دلم را)
از من ربوده خصم بد دل حاصلم را
این در به لبخند نبی وا می شد این بار
با شعله بگشودند درب منزلم را
زهرای پاک من فقط اشک و حیا بود
بشکست دست بی حیا دست گلم را
مهریه اش آب و وجودش گوهری بود
با مهر او من غسل میدادم دلم را
بانوی آب و نور، در خاک آرمیده
بر سرنهم تا روز محشر این گلم را
برای مادر پهلو شکسته
ش.و
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
اسم زهرا و نام مولا را
رنگ ذی الحجه میزند ایام
شادی و رقص و پایکوبی و نقل
نور رحمت دمیده بر هر بام
پدر عشق من، حسین عزیز
رخت دامادی ات مبارک باد
بعد این وصلت سراسر نور
نه سیاهی بمانده و نه شام
مهر آب است مهر ریحانه
بوتراب است خاک این گلدان
نفس برکت بنای این خانه
خشت بر خشت حرمت و اکرام
سرو شرمنده صلابت مرد
غنچه و شرم در خجالت زن
حسرت آسمان شده این سقف
چرخ گردون دو زانو و آرام
آی مردم خبر، نباء مژده
حیدر و فاطمه به هم شده اند
بعد از امروز راه روشن شد
بعد از این بر مسیر صبح سلام
برای به هم پیوستن دو نور الهی در ذی الحجه
ش.و
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
برای سردار دلها
آن شب جمعه، شبی سرد، و طوفانی بود
خبری بود، که از جنس پریشانی بود:
یک جوانمرد، به میدان شده اربا اربا
قاسم ابن الحسن این بار، سلیمانی بود
ش.و
۱۴۰۰/۱۰/۰۹
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
برای امام غریب
تو را که نداشته باشم
هرگز شاد نخواهم شد
چه سکوت باشد
چه تمام دف ها و تنبورها با هم بنوازند
دیگر لبخند هم میداند
تمام نیاز من تویی
مولای غریبم
یا
صاحب الزمان عج
ش.و
غروب آدینه
اول آمرداد ۱۴۰۰
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
برای
یوسف زهرا
من پیرزن مصری و با چند تخم مرغ
امروز آمدم به خریداری شما
شایستگی ندارم اگر ظهر جمعه ها
تا اقتدا کنم به جلوداری شما
اما سپیده می طلبم از خدایمان
لایق شوم برای دمی یاری شما
ابلیس دست برده به شمشیر آشکار
وقت است جان دهم به هواداری شما
آماده گشته است جهان در رکابتان
صف در صف است لشگر سرداری شما
آقای منتظر ! دگر این جمعه جلوه کن
جانهای تشنه طالب سالاری شما
ش.و
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
برای امام رضا ع
شو
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
و آسمان کویری تو را به یاد آورد
هزار نور درخشان، ولی جدا از هم
ش.و
یا علی اکبر حسین
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
یا ابالمهدی ادرکنا
.
نامت شمیم حصر و زندان می دهد، آقا
اما کلامت، بوی رحمان می دهد، آقا
با سامرا مانوس گشته عمر کوتاهت
خشت حریمت، عطر قرآن می دهد،آقا
هربار بوسیدم ضریحت، حاجتم دادی
درگاه تو، حاجت فراوان می دهد،آقا
دیدم صف اندر صف به دیدار تو می آیند
مسرور آنکه، اذن، آسان می دهد، آقا
یک سفره باز کریمانه،به نامتست
هر زائری آمد به او،نان، می دهد،آقا
در سامرا، هر گوشه ای آرام می گیرم
مثل پدر، در خانه، اسکان می دهد،آقا
من با وصیت نامه ات، انسی دگر دارم
چونان طبیبی، نسخه درمان، می دهد آقا
باید ظهور مهدی صاحب زمان عج خواهم
سرداب، بر درماندگان، جان می دهد؟آقا!
.
ش.و
۲۵ آبان ۹۷
.#پدر
#شعر
#مداحی
#شعر_انتظار
#سامرا
#امام_حسن_عسکری
#شعر_آئینی
#مدیحه
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh