طبیب منتظر
عاشق صفتی خسته و در حسرت باران
عازم شده از خویش به امید طبیبان
حالی چو به پابوس قدمگاه رسیدم
بر خان کریمانه لطفت شده مهمان
جانم ز شراب نگهت مست شد اما
از زخم نهان تو دلم ریش شد ای جان
با کس نتوانی که غم دل بگشایی
تا فاش بگویی که چه بگذشته به پنهان
احوال جهان گشته پریشان و عجب نیست
بیماری چشم تو مرا کرده پریشان
هم جان شما بسته به زنجیر فراق است
هم کشتی ما غرق و گرفتار به طوفان
امروز همه درد گرفته است جهان را
کو دست شفابخش تو و مرهم و درمان
محبوب غریب دو جهان چشم به راهیم
مگذار دل شیفته در آتش حرمان
آذر 94
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
بر شما باد ای قبیله عشق که بخوانید این کتیبه عشق
بر شما باد تا پس از صیاد نگذارید تا رویم از یاد
بر شما باد تا جهاد کنید یاد ما را شما زیاد کنید
بر شما باد که دیالمه وار خود بخوانید ، قتنه از دیوار
بر شما باد یاد همت ها دوری از دام های عادت ها
بر شما باد جان نوروزی در خیابان، شهید آموزی
بر شما باد عاشقی کردن در ره عشق تیر غم خوردن
بر شما باد ، در پی شهدا راه را طی کنید، بسم الله
شهریور 98
سرعشق
https://eitaa.com/serreeshgh/23
نیامد!
غروب جمعه گذشت آن نگار هم كه نيامد
صداي شيهه اسب و سوار هم كه نيامد
اميد گفت به من: جاده است و چشم به راهي
هنوز منتظرم، رهگذار هم كه نيامد
مگر قرار نشد نغمه هاي تازه بسازند!
در اين خرابه صداي سه تار هم كه نيامد!
کسي به صيد كبوتر دلي ،كمان به كفم داد
كمان بدست نشستم ،شکار هم كه نيامد
و شاهنامه و من، باز هم حكايت سهراب
نبرد رستم و اسفنديار هم كه نيامد
من از قبيله آتش در انتظار شرارم
به شب نشيني امشب شرار هم كه نيامد
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
هر کجا که بروی
هر کجا که بگویی
چرا که چشمهایم را به تو سپرده ام
پس تنها می بینم آنچه را تو بخواهی
و میخواهم آنچه را تو برایم بخواهی
زیرا می دانم زیبا تر از من می بینی
و بهتر از من میخواهی
پس دستهایم را بگیر و بگو یا علی
چرا که مسیر تازه ای در پیش است
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh/25
برای ولادت حضرت زینب مصادف با بازی ایران و آمریکا
ای خواهر تاریخ شرف آمده ای باز
دردانه سلطان نجف آمده ای باز
چون قلب علی شاد شده ما همه شادیم
غمهای جهان را همه یکسوی نهادیم
مولود تو که روز پرستار فقط نیست
زیبایی روح تو که این کار فقط نیست
با صبر عجین گشته سراپای حیاتت
ما حیدری و شیعه شدیم از برکاتت
امسال گره خورده ولادت به حماسه
نابودی کفار رسیده است ، خلاصه
یک سو صف مردان خدا و علویون
آن سو صف شیطان بزرگ و امویون
یک سو یمن و شام و عراق است هوادار
سوی دگرش لشگر ابلیس خبردار
با یمن قدمهای شما فتح قریب است
بر خیل سپاه علوی ، نصر نصیب است
این نیل بریزد به سر لشگر فرعون
از هم متلاشی بشود هستی صهیون
بانوی شرف، دخت علی، جان به فدایت
امروز جهانی شده مبهوت حیایت
تا زینبی و حیدری و عاشق تانیم
در رزم شیاطین همه پیروز جهانیم
ما شاد علی شاد جهان شاد خدا شاد
تا هست چنین باشد و تا باد چنین باد
اکنون 5 آذر 1401
ش.و
https://eitaa.com/serreeshgh
در و دیوار
روضه معمار
کاش میخی نمیزدش نجار
حیدرم در سکوت اشک ببار
شستشو ده سر و تن دلدار
می رسد روز انتقام شما
((شب دراز است و قلندر بیدار))
ش.و
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh/25
مزاری نداری
و من مانده ام
در کجا با تو خلوت کنم؟!
مادر اشک ریز مدینه!
چنان از غریبی پری
چنان بی نشانی
که تنها شهیدان گمنام با تو قرینند
کجا با تو خلوت کنم جان حیدر؟
گل بی مثال محمد ص!
بگو پس کجا سرد سازم تب غربتت را ؟
تو ای اصل کوثر!
دل آزرده مادر!
30 شهریور 94
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh/25
برای سردار دلها
آن شب جمعه شبی سرد و طوفانی بود
خبری بود که از جنس پریشانی بود:
شده صد پاره تنی باز ، چنان عاشورا
قاسم ابن الحسن این بار سلیمانی بود
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh/41
بی حضور تو ای زیباترین یوسف در چاه عالم
چشم سپردیم به طنازی حسن یوسفها
تا یادمان نرود
باغ سعادتمان بی جلوه زهرایی رخت چقدر بی رنگ و روست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh/41
🌷🍰ولادت امام محمدباقر ع مبارک🍰🌷
امشب دل سجاد چه شاد است چه شاد است
چون نام نبی بر پسر خویش نهاده است
زین طفل چه دانید که سر منشا خیر است
این منفذ علم است که بر خلق گشاده است
همراه سکینه شده تا شام رسیده است
در راه ندانید چه آلام کشیده است
دانش به جهان نیست مگر حضرت باقر
بذرش به دل باغچه علم فتاده است
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
امام من (هادی)
در جهانی فقیر از شادی
عاری از نغمه های آبادی
مسلخی بی ترحم و غیرت
مسلخ شعر سرخ آزادی
شهرها, عاری از درخت و بهار
غرق در التهاب مردادی
کوچه ها ، بی چراغ ، بی دررو
ذهنها، زخم فکر الحادی
سوخته, قلب آینه حتی
مرگ، تنها حیات این وادی
آمدی و قیامتی کردی
یاد الله، یادمان دادی
دهمین عصمت منزه و پاک!
با شمایم ، امام من! هادی!
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
تقی شهید تقی یک جوان نورانی
قدی بلند، که در آسمان درخشان است
چنان حکیم که در کودکی امامت یافت
چنان شریف که همراه نام قرآن است
فریده ای ز رضا مانده روی تاج جهان
یگانه ای که علمدار جود و احسان است
ولی غریب تر از هر غریب پرپر شد
کسی که محضر او حسرت بزرگان است
کنار جد کریمش به کاظمیه ببین
مزار بی مثلش سجده گاه خوبان است
سر عشق اشعار آیینی
شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh