eitaa logo
سہ شنبه‌هاے مھدۅے
253 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
666 ویدیو
32 فایل
🔸سه‌شنبه‌های‌مهدوی مقدمه ایست برای یادآوری عزیزترینی که دراین شلوغی های زندگی،شده است غریب ترین... 📲 کدشعبه : 231018 استان خوزستان _ امیدیه 💳شماره کارت جهت نذورات: 6037_9975_4732_6448 شماره کارت به نام امیرشریفی ادمین : @mohamadali20 @ami313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3961980890.mp3
1.66M
🎵 « ماه رمضان مهدوی» 🎙 استاد 🌙 بدون یاد امام زمان، مثل نماز بی‌وضوست! 🔹 یک سال امتحان کنید امام زمانی‌تری برقرار کنید ببینید چقدر تفاوت پیدا میکنه... 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ‌‌ ♥️ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🌹مروج فرهنگ باشیم 🌹 زمانی شو👇👇👇👇👇👇👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈❣ @seshanbemahdavi_omd ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
كجاى زمان ایستاده‌ای که گذر سال‌های طولانی ما را به شما نمی‌رساند ... یا صاحب الزمان تمام کن زمان نبودنت را ... اللهم عجل لوليک الفرج بحق سيدتنا الزينب علیها السلام 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ‌‌ ♥️ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🌹مروج فرهنگ باشیم 🌹 زمانی شو👇👇👇👇👇👇👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈❣ @seshanbemahdavi_omd ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 بالاترین قابلیت جذب، در قدر وجود دارد. 🔸چگونه دعا کنیم و چه تصمیمی بگیریم که بالاترین تقدیرِ خودمان، نصیبمان شود؟ 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ‌‌ ♥️ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🌹مروج فرهنگ باشیم 🌹 زمانی شو👇👇👇👇👇👇👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈❣ @seshanbemahdavi_omd ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔴بیچاره ترین مردم در آخرت کیست؟ ✍روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد. رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند. علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است. در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير، يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند. 📚از بیانات دکتر رفیعی 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ‌‌ ♥️ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🌹مروج فرهنگ باشیم 🌹 زمانی شو👇👇👇👇👇👇👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈❣ @seshanbemahdavi_omd ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ماجرای تأسیس مسجد مقدس جمکران به دستور امام زمان(عج) امام زمان(عج) در هفدهم رمضان سال 393 هجری به حسن‌بن مثله جمکرانی دستور ساخت مسجدی را در جمکران می‌دهند که تا امروز میعادگاه عاشقان حضرت اباصالح المهدی(عج) است. ویژه نامه ضیافت مشرق - 17 رمضان سال 393 هجری قمری به دستور حضرت صاحب الامر(عج) مسجد مقدس جمکران بنا شد، مرحوم میرزا حسین نورى در کتاب نجم الثاقب درباره تاریخچه تأسیس مسجد جمکران چنین مى‌نویسد: شیخ فاضل حسن بن حسن قمى، معاصر شیخ صدوق، در کتاب تاریخ قم از کتاب مونس الحزین فى معرفة الحق و الیقین (از تألیفات شیخ صدوق) بناى مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است: شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانى مى‌گوید: من شب سه شنبه 17 ماه مبارک سال 393 هجری قمری در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند برخیز و خواسته امام مهدى(عج) را اجابت کن که تو را مى‌خواند. آن‌ها مرا به محلى که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند. حضرت مهدى مرا به نام خواندند و فرمودند: «برو به حسن بن مسلم بگو: اینجا زمین شریفى است و حق تعالى این زمین را از زمین‌هاى دیگر برگزیده و شریف کرده است تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده‌اى...». حسن بن مثله عرض کرد: سید و مولاى من! مرا در این باره نشانى لازم است، زیرا مردم سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمى‌پذیرند. امام فرمودند: «تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در اینجا، علامتى مى‌گذاریم که گواه گفتار تو باشد. برو به نزد سید ابوالحسن و بگو تا بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چندساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بناى مسجد بنهند و باقى وجوه را از رهق به ناحیه اردهال که ملک ماست، بیاورد و مسجد را تمام کند و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند. مردم را بگو تا به این (مکان روى بیاورند) و چهار رکعت نماز در اینجا بگذارند: دو رکعت تحیت مسجد در هر رکعتى یک بار سوره حمد و هفت بار سوره «توحید» بخوانند و تسبیح رکوع و سجود را هفت بار بگویند، و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند، (به این ترتیب) که در هنگام خواندن سوره حمد چون به «ایاک نعبد و ایاک نستعین» برسند، آن را صد بار بگویند و بعد از آن، فاتحه را تا آخر بخوانند. رکعت دوم را نیز به همین طریق انجام دهند، تسبیح رکوع و سجود را نیز هفت بار بگویند. هنگامى که نماز تمام شد، تهلیل «لااله‌الاالله» بگویند و تسبیح فاطمه زهرا(س) را بگویند. آن گاه سر بر سجده نهاده، صد بار صلوات بر پیغمبر و آلش بفرستند. پس از آن، حضرت به من اشاره کردند که برو! چون مقدارى راه پیمودم، مرا صدا کردند و فرمودند: «در گله جعفر کاشانى(چوپان) بُزى است، باید آن بز را بخرى، اگر مردم پولش را دادند با پول آنان خریدارى کن وگرنه پولش را خودت بپرداز. فردا شب آن بز را بیاور و در این (محل) قربانى کن و گوشت آن را بر بیماران و کسانى که مرض صعب‌العلاج دارند انفاق کن که حق تعالى همه را شفا دهد. آن بز أبلق است، موهاى بسیار دارد، هفت نشان سفید و سیاه، هر یکى به اندازه یک درهم، در دو طرف آن، سه نشان در یک طرف و چهار نشان در طرف دیگر است». آن گاه به راه افتادم. حسن بن مثله مى‌گوید: من به خانه رفتم و همه شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد، نماز صبح خواندم، به نزد على منذر رفتم و قضیه را با او در میان نهادم و همراه على منذر به جایگاه دیشب رفتیم. پس او گفت: به خدا سوگند که نشان و علامتى را که امام فرموده بود، این جا نهاده است و آن، (این حدود مسجد) با میخ ها و زنجیرها مشخص شده است. آن‌گاه به نزد سیدابوالحسن الرضا رفتیم. چون به سراى وى رسیدیم، غلامان ایشان گفتند: شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آرى. پس گفتند: از اول (صبح) سیدابوالحسن در انتظار شماست ... . به حضورش رسیدیم. گفت: اى حسن بن مثله! من خوابیده بودم شخصى در عالم رؤیا به من گفت: شخصى به نام حسن بن مثله، بامدادان از جمکران پیش تو خواهد آمد، آنچه بگوید اعتماد کن و گفتارش را تصدیق کن. از خواب بیدار شدم و تا این ساعت در انتظار تو بودم. حسن بن مثله داستان را مشروحاً براى او نقل کرد. سیدابوالحسن دستور داد بر اسب‌ها زین نهادند و به سوى ده جمکران رهسپار شدند. چون به نزدیک ده رسیدند، جعفر (چوپان) را دیدند که گله‌اش را در کنار راه به چرا آورده بود. حسن بن مثله به میان گله رفت و آن بز که از پشت گله مى‌آمد به سویش دوید. حسن بن مثله آن بز را گرفت. سپس آن را به جایگاه آوردند و سر بریدند. سیدابوالحسن به محل آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را گرفت. آنگاه وجوه رهق را نیز از اهالى آنجا گرفتند و به بناى مسجد پرداختند. سیدابوالحسن الرضا، زنجیرها و میخ ها را به قم آورد و در خانه خود نگه دارى کرد و هر بیمار صعب‌العلاجى اگر خود را به زنجیرها مى‌مالید، شفا مى‌یافت.
ابوالحسن محمد بن حیدر گفت: به طور مستفیض شنیدم، پس از آنکه سیدابوالحسن الرضا وفات کرد و در محله موسویان(خیابان آذر فعلى) مدفون شد، یکى از فرزندانش بیمار شد، داخل اطاق شد، سر صندوق را برداشت، ولى زنجیرها و میخ‌ها را نیافت.
✨ماجرای تأسیس مسجد مقدس جمکران به دستور امام زمان(عج)✨ «امام زمان(عج) در هفدهم رمضان سال 393 هجری به حسن‌بن مثله جمکرانی دستور ساخت مسجدی را در جمکران می‌دهند که تا امروز میعادگاه عاشقان حضرت اباصالح المهدی(عج) است.» « 17 رمضان سال 393 هجری قمری به دستور حضرت صاحب الامر(عج) مسجد مقدس جمکران بنا شد»، مرحوم میرزا حسین نورى در کتاب نجم الثاقب درباره تاریخچه تأسیس مسجد جمکران چنین مى‌نویسد: شیخ فاضل حسن بن حسن قمى، معاصر شیخ صدوق، در کتاب تاریخ قم از کتاب مونس الحزین فى معرفة الحق و الیقین (از تألیفات شیخ صدوق) بناى مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است: شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانى مى‌گوید: من «شب سه شنبه 17 ماه مبارک سال 393 هجری قمری» در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند برخیز و خواسته امام مهدى(عج) را اجابت کن که تو را مى‌خواند. آن‌ها مرا به محلى که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند. حضرت مهدى مرا به نام خواندند و فرمودند: «برو به حسن بن مسلم بگو: اینجا زمین شریفى است و حق تعالى این زمین را از زمین‌هاى دیگر برگزیده و شریف کرده است تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده‌اى...». حسن بن مثله عرض کرد: سید و مولاى من! مرا در این باره نشانى لازم است، زیرا مردم سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمى‌پذیرند. امام فرمودند: «تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در اینجا، علامتى مى‌گذاریم که گواه گفتار تو باشد. برو به نزد سید ابوالحسن و بگو تا بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چندساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بناى مسجد بنهند و باقى وجوه را از رهق به ناحیه اردهال که ملک ماست، بیاورد و مسجد را تمام کند و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند. مردم را بگو تا به این (مکان روى بیاورند) و چهار رکعت نماز در اینجا بگذارند: دو رکعت تحیت مسجد در هر رکعتى یک بار سوره حمد و هفت بار سوره «توحید» بخوانند و تسبیح رکوع و سجود را هفت بار بگویند، و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند، (به این ترتیب) که در هنگام خواندن سوره حمد چون به «ایاک نعبد و ایاک نستعین» برسند، آن را صد بار بگویند و بعد از آن، فاتحه را تا آخر بخوانند. رکعت دوم را نیز به همین طریق انجام دهند، تسبیح رکوع و سجود را نیز هفت بار بگویند. هنگامى که نماز تمام شد، تهلیل «لااله‌الاالله» بگویند و تسبیح فاطمه زهرا(س) را بگویند. آن گاه سر بر سجده نهاده، صد بار صلوات بر پیغمبر و آلش بفرستند. پس از آن، حضرت به من اشاره کردند که برو! چون مقدارى راه پیمودم، مرا صدا کردند و فرمودند: «در گله جعفر کاشانى(چوپان) بُزى است، باید آن بز را بخرى، اگر مردم پولش را دادند با پول آنان خریدارى کن وگرنه پولش را خودت بپرداز. فردا شب آن بز را بیاور و در این (محل) قربانى کن و گوشت آن را بر بیماران و کسانى که مرض صعب‌العلاج دارند انفاق کن که حق تعالى همه را شفا دهد. آن بز أبلق است، موهاى بسیار دارد، هفت نشان سفید و سیاه، هر یکى به اندازه یک درهم، در دو طرف آن، سه نشان در یک طرف و چهار نشان در طرف دیگر است». آن گاه به راه افتادم. حسن بن مثله مى‌گوید: من به خانه رفتم و همه شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد، نماز صبح خواندم، به نزد على منذر رفتم و قضیه را با او در میان نهادم و همراه على منذر به جایگاه دیشب رفتیم. پس او گفت: به خدا سوگند که نشان و علامتى را که امام فرموده بود، این جا نهاده است و آن، (این حدود مسجد) با میخ ها و زنجیرها مشخص شده است. آن‌گاه به نزد سیدابوالحسن الرضا رفتیم. چون به سراى وى رسیدیم، غلامان ایشان گفتند: شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آرى. پس گفتند: از اول (صبح) سیدابوالحسن در انتظار شماست ... . به حضورش رسیدیم. گفت: اى حسن بن مثله! من خوابیده بودم شخصى در عالم رؤیا به من گفت: شخصى به نام حسن بن مثله، بامدادان از جمکران پیش تو خواهد آمد، آنچه بگوید اعتماد کن و گفتارش را تصدیق کن. از خواب بیدار شدم و تا این ساعت در انتظار تو بودم. حسن بن مثله داستان را مشروحاً براى او نقل کرد. سیدابوالحسن دستور داد بر اسب‌ها زین نهادند و به سوى ده جمکران رهسپار شدند. چون به نزدیک ده رسیدند، جعفر (چوپان) را دیدند که گله‌اش را در کنار راه به چرا آورده بود. حسن بن مثله به میان گله رفت و آن بز که از پشت گله مى‌آمد به سویش دوید. حسن بن مثله آن بز را گرفت. سپس آن را به جایگاه آوردند و سر بریدند. سیدابوالحسن به محل آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را گرفت. آنگاه وجوه رهق را نیز از اهالى آنجا گرفتند و به بناى مسجد پرداختند. سیدابوالحسن الرضا، زنجیرها و میخ ها را به قم آورد و در خانه خود نگه دارى کرد و هر بیمار صعب‌العلاجى اگر خود را به زنجیرها مى‌مالید، شفا مى‌یافت.
ابوالحسن محمد بن حیدر گفت: به طور مستفیض شنیدم، پس از آنکه سیدابوالحسن الرضا وفات کرد و در محله موسویان(خیابان آذر فعلى) مدفون شد، یکى از فرزندانش بیمار شد، داخل اطاق شد، سر صندوق را برداشت، ولى زنجیرها و میخ‌ها را نیافت. 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ‌‌ ♥️ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🌹مروج فرهنگ باشیم 🌹 زمانی شو👇👇👇👇👇👇👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈❣ @seshanbemahdavi_omd ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سہ شنبه‌هاے مھدۅے
🔴مشارکت در برپایی سه شنبه های مهدوی هرهفته 🔰 شما میتوانید نذورات خود را به حساب زیر واریز نمایید ... 💳شماره کارت : 6037_9975_4732_6448 شماره کارت به نام امیرشریفی 🔹سه شنبه های مهدوی به هیچ مجموعه و نهادی وابسته نیست و برپایی مراسم ها با همراهی و مساعدت شما عزیزان صورت می‌گیرد. 🔴 لطفا فیش واریزی برای گزارشات به ایدی زیر ارسال کنید @mohamadali20 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 📱واحدرسانه سه شنبه های مهدوی 📍مسجدامام محمدباقر(ع) پایگاه شهیدحسن باقری @seshanbemahdavi_omd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم💚 🌱می نویسم ز تو که دار و ندارم شده ای 🌱بی قرارت شدم و صبر و قرارم شده ای 🌱من که بی تاب توأم ای همه تاب و تبم 🌱تو همه دلخوشی لیل و نهارم شده ای 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ‌‌ ♥️ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🌹مروج فرهنگ باشیم 🌹 زمانی شو👇👇👇👇👇👇👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈❣ @seshanbemahdavi_omd ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌