eitaa logo
ستاد عتبات و عالیات شهرستان زرندیه
593 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1 فایل
✅کانال ستاد بازسازی عتبات و عالیات شهرستان زرندیه این کانال صرفا جهت اطلاع رسانی و ارائه مطالب در خصوص ستاد بازسازی عتبات و عالیات شهرستان زرندیه و ترویج فرهنگ اهل بیتی می باشد لینک کانال @setad_atabat_zarand
مشاهده در ایتا
دانلود
آب کوثر که به ما وعده آن داده شده چایی‌مجلس روضه‌است،خدا می‌داند درهمه مجالس چای روضه را نوش جان کنید @zrnd_bhsh
مواظب فتنه‌های آخر‌الزمان باشیم -------------------------------------------------------- ⭕️در آخرالزمان فتنه‌هایی در جامعه اسلا‌می ‌اتفاق ‌می‌افتد که مسلمان‌ها غربال ‌می‌شوند. ☀️حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) فرمود : از فتنه و آزمايش در آخرالزمان نگران نباشيد، چرا كه موجب نابودی منافقان خواهد شد.» 📗منبع: ميزان الحكمه، ح ۱۵۷۴۸ ☀️حضرت فرمودند : فتنه‌ها را تمنا کنید. زیرا در آن هلاکت جبارین و پاکی زمین از فسق‌هاست. 📗امالی طوسی؛ ح ۷۰۰ ✍️هر قدر به سمت ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیش برویم، فتنه‌ها بیشتر و غربال‌شدن انسان‌ها نیز بیشتر می‌شود. حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرمودند : شمایان در كوره آزمایش بروید، و دستخوش دگرگونی شوید، و در غربال سختی ها در آیید. 📗نهج‌البلاغه؛ خطبه ۱۶ هر چقدر به سمت ظهور امام زمان برویم، کسانی که مدعی دین، ولایت و اصلاح جامعه هستند، بیشتر ریزش ‌می‌کنند. ----------------------------------------------------- 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 ✅ @zrnd_bhsh
قرائت هرروز دعای فرج به نیت ظهور 🕊 ♥️ ✅ @zrnd_bhsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴پاداش یاد بن علی علیهما السلام و آن حضرت در هنگام نوشیدن آب* ✍داوود رَقّی گفت: نزد حضرت امام صادق علیه السلام بودم. آن حضرت، آب طلب کردند و نوشیدند. در این هنگام حالت گریه بر چهره ایشان ظاهر شد و چشمان مبارکشان پر از اشک شد. پس فرمودند: ای داوود! خداوند متعال قاتل حضرت حسین بن علی علیهما السلام را لعنت کند، بنده‏ اى نيست كه آب بنوشد و حضرت حسين عليه السّلام را ياد کند و قاتلش را لعنت نماید، مگر آن که خداوند متعال صد هزار کار نیک در پرونده اعمال وی می نویسد، و صد هزار کار بد از پرونده اش محو می کند، و مقامش را صد هزار درجه بالا می برد، و گويا صد هزار بنده آزاد كرده است، و روز قيامت، خداوند متعال او را با قلبى خنک(آرام و مطمئن) محشور مى‏ كند. 📚( كامل الزيارات، ص106-107) ‌ ✅ @zrnd_bhsh
حالا با این وصف، آیا استغفار یک شاه کلید نیست؟ استغفار با این همه منافع، آیا اسم اعظم نیست؟ برای همین است که حضرت می فرماید: «من تعجب می کنم از کسی که استغفار کردن برایش آماده باشد و «چه کنم، چه کنم» داشته باشد. یعنی باید معدن استغفار را بکَنی و گوهرهای عجیب را از آن استخراج کنی. هر چیزی بخواهی از این معدن در می آید. استغفار به انسان آرامش و قدرت می دهد و توکل، رضا و توفیق انسان را بالا می برد و سبب رسیدن رحمت خدا به خلق می شود. 🔴 ختم استغفار چیست؟ ختم استغفار :مخصوص کسانی است که می خواهند «خرسنگ ها» و مشکلات از سر راهشان برداشته شود، هم و غم ها و غصه ­ها مثلا بدهکاری ها و شکست هایشان برطرف شود. بزرگان دین ختم استغفار دارند. البته معمولاً این را خیلی علنی و عمومی نمی گویند. اما این یک دستورالعمل است برای ما که از آن استفاده کنیم. زیرا ختم استغفار از آن چیزهایی نیست که یاد بگیریم و برویم با آن نزد دیگران برای خودمان کلاس بگذاریم و به دیگران بگوییم. معمولاً ختم 30 هزار تا استغفرالله می گیرند در یک ماه. یعنی روزی 1000 تا. حالا اگر کسی موفق نشد در هر روز 1000 تا صلوات بفرستد یا هزار بار استغفار کند، می تواند در روزهای بعدی جبران کند. اما باید 30 هزار تا را در یک ماه تمام کند. استغفار می تواند بسیاری از گره ­ها و مشکلات انسان را برطرف کند. یکی از ختوم بسیار مؤثر و قدرتمند همین ختم 30 هزار تا استغفرالله است. «استغفار» گناهان، غم غصه و تنگناها را می زداید. پیوست :نشر دهید تا بشه یک صدقه جاریه و دوستان و آشنایان هم استفاده ببرند. ✅ @zrnd_bhsh
داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ وقتی که خیلی بچه‌تر از الآن بودم یکی از رفقا داستان این نوکر با اخلاص اباعبدالله علیه‌السلام رو برام تعریف کرد و از همون موقع شیفته این مرد شدم حاج تقی شریعت از همون دوران جوانیش عهد کرده بود تا آخر عمرش برای سیدالشهداء‌ پیراهن مشکی بپوشه چند سال بعد میره مکه برای حج و طواف خانه خدا، همه مردم با لباس‌های احرام و یکدست سفیدپوش آمده بودند دور کعبه طواف کنند یه وقت شرطه‌ها دیدن یه نفر با پیراهن مشکی لای جمعیت داره دور خونه خدا طواف می‌کنه و حسین حسین میگه شرطه‌ها آمدن که بندازنش بیرون یهو درگیری پیش میاد و شرطه‌ها حاج تقی رو می‌زنند و حاج تقی از فرط کتک خوردن بیهوش میشه حاج تقی رو میبرن بیمارستان وقتی که به هوش میاد می‌بینه لباسشو از تنش درآوردن و دور انداختن و لباس بیمارستان تنش کردن این صحنه رو که می‌بینه شروع می‌کنه به داد و بیداد و بیمارستان رو میذاره روی سرش که لباس مشکی منو چرا دور انداختید و می‌شینه کلی گریه می‌کنه و از هوش میره توی عالم رؤیا حبیب ابن مظاهر میاد عیادت حاج تقی و می‌فرماید: حاج تقی پاشو اربابت سیدالشهداء دارن تشریف میارن به عیادتت حاج تقی میگه من با همه قهرم و دیگه کاری به کسی ندارم این بار خود سیدالشهداء علیه‌السلام وارد شدن و فرمودن آقاتقی پاشو اومدم عیادتت حاج تقی با بغض و گریه رو به سیدالشهداء می‌کنه و با زبون آذری عرض می‌کنه: «باشوآ دولانیم آقاجان» ولی من با شما قهرم مگه من با شما عهد نبسته بودم تا آخر عمر از غم شما پیراهن سیاه بپوشم پس چرا اجازه دادین پیراهنمو از تنم در بیارن و دور بندازن؟ سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: آقاتقی این پیراهن مشکی که تا الآن تنت بود رو خودت دوخته بودی بیا این پیراهن مشکی‌ای رو که مادرم با دست شکستش برات دوخته رو ازم بگیر و اینو تنت کن حاج تقی تا آخر عمرش اون پیراهن مشکی رو که حضرت علیه‌السلام بهشون عطا کرده بودن رو توی حسینیه‌شون نگهداشت و وقتی که خواستن خاکش کنن با پیراهن مشکیش دفنش کردن و کفنش هم بوریا بود آقا جان بمیرم برات به نوکرات پیراهن هدیه میدی ولی خودت بی کفن و بی پیراهنی😭💔 ‌✧✾════✾✰✾════✾✧ ✅ @zrnd_bhsh
حاج آقا سرمدیان: حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو دادعبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکردآخه یابن الحسن رو دیده بود میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟! میشه درد منم دوا کنی بیام حرم یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت🤲 ⚘اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم⚘ ⚘ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⚘ ✅ @zrnd_bhsh
حال این دنیای ما رو به تباهی میرود روز روشن بی شما سوی سیاهی میرود صاحب مایی ولی ما با شما بیگانه ایم هر گرفتاری ز جهلش سوی راهی میرود تو صراط المستقیمی،شاه این عالم تویی از حقیری هر کسی دنبال شاهی میرود عمرمان بی برکت و ایام تلخی پیش رو بی شما روز و شبم مثل نگاهی میرود عبدِ کریم @zrnd_bhsh
💔 اے سبط نبے خون خدا، سلام بر تو اے تشنہ لب دشٺِ بلا، سلام بر تو جانانِ علے و فاطمہ، هستےِ زینب اے بے ڪفنِ آل عبا، سلام بر تو ✅ @zrnd_bhsh
❓فرق "آرامش و آسایش" در چیست؟ 🔻آسایش یک امر بیرونی ▫️و آرامش یک پدیده‌ی درونی‌ست 🔻مردم ممکنه خیلی در آسایش باشند؛ ▫️اما معدود افرادی هستند که در آرامش زندگی میکنند! 🔻آسایش یعنی راحتی در زندگی؛ که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به دست میاد؛ ▫️هرچی دلشون بخواد میخرند؛ هر کجا خواستند میروند و... 🌺 اما آرامش رو فقط کسانی دارند که از درون سالم و سلامتند...! برای تک‌تکتان آسایش را همراه با آرامش از خداوند طلب میکنم @zrnd_bhsh
خاک بودیم و زر شدیم همه بعد از آن معتبر شدیم همه گریه کردیم و نخلمان بَر داد خشک بودیم و تر شدیم همه به سگ کهف اقتدا کردیم مقتدای بشر شدیم همه زاهد از هر نظر شدن بس بود عاشق از هر نظر شدیم همه از دلی که شکسته باده زدیم مَثَل کوزه گر شدیم همه خبر یار را کسی نرساند عطرش آمد خبر شدیم همه حسرت ما به شک مبدل شد
کاش” بودیم، 
اگر” شدیم همه نیمه شب خاک پای یار شدیم سحرش تاج سر شدیم همه پر ما زیر پای دلبر بود حکم داد و
بِپَر” شدیم همه 

کارفرمای ما حسین شد و.. 
تا ابد کارگر شدیم همه 

صوت 
حی علی الحسین” رسید راهی این سفر شدیم همه خواب دیدم که فاطمه آمد.. دور بانو سپر شدیم همه.. ناله زد یا بنی غوغا شد ناله زد خونجگر شدیم همه.. 👉 ✅ @zrnd_bhsh