روایتگر دفاع مقدس میگفٺ ؛ مرحلہ دوم عملیات بیٺ المقدس تقریبا داشت بہ پایان میرسید !

همه فرماندھ ها تو جلسہ نشستہ بودن دیگہ بعد این همه سختي و مشکلات طاقت فرسا بریدھ بودن یہ جورایی . . .

تك تك شروع کردن به نظر دادن ك آره عملیات رو متوقف کنیم 👀🚶

یکی از نداشتن امکانت گله داشت یکی هم از درست کار نکردن نیرو ها

یکی دیگه پاشد گفت دیگه نمیتونیم جلو بریم !✨😞

دیدن یہو یہ جوون بیست و خورده ای ساله پاشد به قول امروزی ها دهنش هنو بو شیر میداد شاید . . .❤️‍🩹 #شهدا

بہ رسم ادب از آیت الله صدوقی و شهید دستغیب اجازه گرفت بعدشم شروع کرد به صحبت

دیدی آتش زا رو وقتی میریزن رو آتش چجوری شعله ور میشه؟

صحبت هاش حکم همون آتش زا رو د‌اشت واسه اون جمع ...🥲

گفت ؛ کجا میخواید برگردید!؟ روش رو دارید برگردین !؟ شما به مردم قول دادین خرمشہر رو آزاد کنید ؛🥹

گفتم چقدࢪ قشنگ صحبت کرد ك ؛ یھو همه سرشون رو انداختن پایین

اون جوون نحیف و لاغر اندام ادامه داد به صحبت کردن ؛ هرجوری هست باید با همین نیروها ادامه بدین نمیتونیم براتون تکاورهای آموزش دیدھ آمریکایی بیاریم ك 🤦‍♂️