eitaa logo
ستاد امر به معروف شهرستان بابلسر
392 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
710 ویدیو
16 فایل
💎 ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان بابلسر 🌱 احیای واجب فراموش شده 💥 مطالبه گری و گره گشایی 💥 دریافت گزارشات و مستندات مردمی 💥 پیگیری تخلفات ادارات و اصناف تا حصول نتیجه قانونی 🆔 @amrbemaruf_bbs 01135332465 ‏‪‏ ☎ 📲 09927304406
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دریافت حق الزحمه بابت کار در خیریه ❓پرداخت حق‌الزحمه کارگزاران و هیئت مدیره مؤسسات خیریه از محل کمک‌های جمع‌ آوری شده چه حکمی دارد؟ ⁦✍️⁩ پاسخ: آیت‌الله خامنه‌ای: پرداخت مقداری از اموال مذکور به کسانی که در جمع آوری این مبالغ کمک می کنند به عنوان اجرة المثل کارشان، اشکال ندارد؛ به‌شرطی که برای جمع‌ آوری و رساندن صدقات به افراد مستحق، به کمک آنها نیاز باشد، و ظاهر امر نشان دهد که صاحبان اموال راضی به این کار هستند وگرنه صرف این وجوه در هر کاری غیر از مصرف برای فقرا خالی از اشکال نیست.[1] آیت‌الله مکارم شیرازی: به مقدار زحمتی که می‌کشید، می‌توانید حقوق مناسب بگیرید.[2] 🔺 پی‌نوشت: [1]. استفتاء از سایت آیت‌الله خامنه‌ای، شماره استفتاء: zk7zw9k. [2]. استفتاء از سایت آیت‌الله مکارم شیرازی، https://b2n.ir/m95221. 📎 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰مغازه دارم! مشتریم کشف حجاب کرده! چه کنم؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: روح الله بیل به دست از این ور به آن ور می رفت و مانند رباتی که قشنگ میداند چه کند، تند تند کار میکرد و اصلا حواسش به گذشت زمان نبود، راه آب درختان سیب را باز کرد که ناگهان با صدایی از پشت سرش به خود امد: به به روح الله جان، رسیدن به خیر، چه شده که اینورا پیدات شده؟! روح الله به پشت سرش برگشت و با دیدن عمو، دست از کار کشید و گفت: سلام عمو، ببخشید متوجه اومدنتون نشدم، اینقدر سرگرم کار بودم که... عمو سری تکان داد و‌گفت: آره دیدم، از وقتی رفتی نه تنها این باغ که باغ مادربزرگت هم از رونق افتاده تو واقعا نعمتی بودی و ما نمی دونستیم هااا و بعد کمی جلوتر آمد، شانه های مردانه روح الله را در دست گرفت و ادامه داد: حالا چی شد برگشتی؟ نکنه اون هنرنمایی بابات باعث شده فتانه به دست و پا بیافته و تو رو بکشونه اینجا تا محمود به مقصودش نرسه و فتانه را طلاق نده هااا.. روح الله با تعجب خیره به عمو شد ، یعنی از چه هنرنمایی حرف میزد؟ البته عمو با متلک میگفت هنرنمایی، حتما یه اتفاقی افتاده،پس گلوش را صاف کرد و گفت: مگه بابا محمود چه کرده؟ فتانه که سکته کرده و الانم طبق گفته بابام، نادم و پشیمون هست، برای همین دنبال من اومدن.. عمو قهقه ای زد و با دست به پشت روح الله زد و گفت: حالا زوده، بزرگ بشی میفهمی هنرنمایی چی چی هست و بعد انگار میخواست راز مهمی بگه، سرش را به گوش روح الله نزدیک کرد و آرام تو گوشش گفت: ببین عمو، من خیرخواه تو هستم، از من میشنوی به حرف فتانه گوش نکن و لقمه ای را که برات گرفته، بنداز دور، فتانه همانطور که برا عاطفه نقشه داشت و سیاه بختش کرد، برا تو هم نقشه داره، اون زن چشم دیدن شما دو تا را نداره اینو تو گوشت فرو کن و گول ظاهرش را نخوری هااا روح الله که هر لحظه تعجبش بیشتر میشد گفت: یعنی چه؟! چه لقمه ای؟ من در جریان نیستم تازه یک ساعت نیست که رسیدم روستا عمو شکوفه ای از درخت پیش رویش چید و گفت: پس همونه، تازه رسیدی، امشب بعد از اتمام کارت نرو خونه خودتون،بیا پیش مادربزرگ تا خوب برات بگه چه آشی برات پختن.. روح الله که انگار بچه ای سمج شده بود گفت:نزدیک غروب هست،بیا با هم قدم زنان بریم خونه مادربزرگ که فردا طرف صب برم باغ مادربزرگ و همین الانم بگو‌چی هست که من بی خبرم؟! عمو سری تکان داد و مناظر شد روح الله آبی به دست و روش بزنه، روح الله به طرف جوی باریک آب رفت و مشتی آب به صورتش زد و از جا بلند شد و با عمو از در باغ بیرون رفتند. عمو همانطور که اطراف را از نظر میگذراند گفت: حقیقتش قبل از اومدن تو بین فتانه و محمود شکراب شده و محمود برای اینکه فتانه را از سر راهش برداره شرط کرده که تو رو برگردونه و چون میدونست فتانه به خون تو تشنه هست همچی شرطی گذاشت که فتانه پا پس بکشه و تمااام..اما فتانه خیلی زیرک تر از اونه که میدان را خالی کنه، به پدرت قول داد تو را برگردونه و برات زن بگیره، تازه یکی از اقوام خودش هم برات در نظر گرفته، از من میشنوی عمو به طرف قوم و خویشا فتانه نری که اینا یک مشت بی فرهنگ و بی بوته هستن و بدبخت میشی بدبختتتت...اگرم خواستی زن بگیری اصلا آشنا نگیر برو یه غریبه را بگیر، اصلا یکی بگیر که مثل خودت درس دین خونده باشه...بد میگم؟! روح الله که کلا مغزش هنگ کرده بود و گیج شده بود و هزاران سوال در ذهنش پیچ و تاب می خورد و با خود می گفت یعنی بابام چه کرده؟! یعنی فتانه به چه قیمتی حاضر شده که من برگردم و برام زن بگیره! یعنی و....همانطور که غرق افکارش بود، بی صدا در کنار عمو قدم برمیداشت تا به خانه مادربزرگ رسیدند... ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جزء ۱۱✨ 💞📖هر روز با یک صفحه قرآن ✨ 🏴 هدیه به روح شهدای راه آزادی قدس و شهید حاج اسماعیل هنیه، شهید فؤاد شکر(حاج محسن) و شهید میلاد بیدی اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وال‌محمدوعجل‌فرجهم 🌹🌹🌹🌹 ┏━━━🍃🌷🔰🌷🍃━━━┓ 📌به ما بپیوندید 👇👇 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc ┗━━━🍃🌷♻️🌷🍃━━━┛
. 📝 ، نمایشگاه انحطاط اخلاقی غرب 🔻اساسا فلسفه جدا کردن مسابقات ورزشی زنان و مردان، نه رعایت عفت که جلوگیری از یک طرفه شدن مسابقات و باخت حتمی زنان به دلیل بالاتر بودن قدرت بدنی مردان بوده است. 🔸حتی در بعضی رشته ها از برخی ورزشکاران زن آزمایشات هورمونی گرفته می شد تا اگر هورمون های مردانه آن ها بیش از حد متعارف باشد از حضورشان در مسابقات جلوگیری کنند!! 🔺اما امسال انحرافات شدید تمدن غرب در مسائل جنسی وارد بازی های هم شده و به بهانه واهی آزادی انتخاب جنسیت، این دو مرد توانسته اند با معرفی خود به عنوان زن وارد مسابقات بوکس زنان شده و رقبای خود را به آسانی یکی پس از دیگری حذف کنند تا برای اولین بار در فینال مسابقات بوکس زنان شاهد حضور دو ورزشکار مرد باشیم !!! ✍ "قاسم اکبری" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حضور زنان در جامعه ✅ تهیه شده در ستاد امر به معروف و نهی از منکر خراسان رضوی 🆔 @setadeabm_bbs
🛑سرکار خانم مبینا اسماعیلی (حفظکم الله) 🔻 نخبه‌ی قرآنی منطقه‌ی پدافند هوایی شمال؛ تلاش و کوشش شبانه روزی شما قابل تحسین و قدردانی است؛ لذا کسب مقام "دوم کشوری رشته‌ی ترتیل" قرآن کریم خواهران بالای ۱۴ سال را در مسابقات سراسری قرآن نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را به خانواده‌ی محترم و جامعه‌ی قرآنی پدافند هوایی شمال و بابلسر، تبریک و تهنیت عرض می‌نماییم.🔻 روابط‌عمومی‌ستادامربه‌معروف‌شهرستان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: یک شب از ورود دوباره روح الله به روستا میگذشت، یک شبی که داخل خانه مادربزرگ به صبح رسانده بود و مادربزرگ هم حرفهای عمو را تکرار کرده بود، اما چیز مبهمی در حرفهای عمو و مادربزرگ بود،شاید رازی که روح الله نباید الان میفهمید، اما هر چه بود، وجود داشت،روح الله هم تجسس زیادی نکرده بود، چون معتقد بود ماه پشت ابر نمی ماند و اگر اتفاقی افتاده که به او هم مربوط است، بالاخره رو میشود. روح الله آخرین شاخهٔ خشک درخت گیلاس هم جدا کرد، عرقی را به پیشانی اش نشسته بود پاک کرد که از پشت سر صدای مادربزرگ درگوشش پیچید: خدا خیرت بده مادر، از وقتی رفتی هیچ کس به این باغ منِ پیرزن نرسیده، وقتی بودی قدر تو رو نمی دونستم و وقتی رفتی، تازه فهمیدم چه نعمتی از دست دادم، پسر گلم! بیا یه چایی بخور و قول بده حالا که شکر خدا دوباره برگشتی، خودت به باغ منم برسی، اصلا روح الله دستت خیلی سبز و بابرکت هست، انگار تمام برکت این باغ و اون باغ خودت توی بودن و وجود خودت هست مادر.. روح الله به طرف مادربزرگ که حصیری رنگ و رو رفته را زیر درخت بید پهن کرده بود و بساط چای اش به راه بود رفت، همانطور که چای را از دست مادربزرگ میگرفت گفت: چشم ننه جان، خودم نوکرتم و به باغت میرسم، الانم زودتری برم، دیدی دیشب بابام اومد گفت برا نهار منتظرم هستند و هرچی گفتم با این وضع فتانه نمی خواد، قبول نکرد. مادربزرگ دستی به تنه درخت گرفت و با یک یاعلی از جا بلند شد و گفت: باشه پس حصیر را جمع کن بزار تو اتاق گِلی ته باغ و بعد برو.. مجید در خانه را باز کرد و روح الله همانطور که دستی به سر او میکشید، لبخندی زد و گفت: ببینم زبونت را موش خورده که حرف بلد نیستی با داداشت بزنی؟! مجید با تندی نگاهی به روح الله کرد و دست روح الله را به شدت کنار زد و گفت: به من دست نزن نره غول... روح الله نفسش را محکم بیرون داد و چیزی نگفت و وارد ساختمان شدند، بوی برنج ایرانی و خورش قورمه سبزی که او عاشقش بود در بینی اش پیچید. روح الله ناخوداگاه به سمت آشپزخانه رفت، وارد آشپزخانه شد با اینکه آشپزخانه تغییرات زیادی کرده بود و میز نهارخوری و با صندلی های چوبی قهوه ای در وسط بود اما چیز دیگری توجه او را به خود جلب کرد، فتانه مثل بره آهویی سالم و قبراق ازاینور به آنور می رفت و بساط ناهار را فراهم میکرد و اصلا متوجه ورود روح الله نشده بود. روح الله همانطور که با تعجب فتانه را نگاه می کرد گفت:س...سلام، میبینم که کلا خوب شدین، نکنه همه اش دروغ بود؟! فتانه که تازه متوجه روح الله شده بود، اوخ کرد و انگشت دستش را تکان داد و گفت: وای بریدمش...بعد با لبخندی کج و‌کوله ادامه داد: سلام پسرم، نه هیچی الکی نبود، اما انگار قدم تو شفا بود، باورت میشه از دیروز که تو اومدی انگار قدمت خیر بود، تمام کسالاتم به یک باره بعد از چند ماه علیلی برطرف شد و بعد به سمت چایی ساز رفت و همانطور که چای میریخت ادامه داد: بیا یه چای بخور الان نهار آماده میشه و بابات هم میرسه.. ادامه دارد.. 📝به قلم: ط_حسینی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
⬜ پرسش های احکام ❓پرسش: حکم تکرار اذکار نماز (سهواً، احتیاطاً یا از روی وسواس) چیست؟ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ✅ پاسخ: آیت‌الله خامنه‌ای: تکرار اذکار نماز حتی اگر از روی وسواس باشد موجب بطلان نماز نیست (غیر از تکبیرةالاحرام که صورتهای مختلفی دارد) البته اگر تکرار ذکر به حدی برسد که موالات و یا صورت نماز را به هم بزند، موجب بطلان نماز می‌شود. آیت‌الله مکارم: هرگاه در آيه و يا ذكرى از نماز شك كند بايد آن را تكرار كند تا صحيح بگويد، امّا اگر به حدّ وسواس برسد بايد اعتنا نكند و اگر اعتنا كند نمازش اشكال دارد و بنابر احتياط واجب بايد دوباره بخواند. آیت‌الله سیستانی: هر گاه بعد از تمام شدن آیه یا کلمه ای، شک کند که آن آیه یا کلمه را درست گفته یا نه، مثلًا شک کند که قُلْ هُوَ الُله اَحَد را درست گفته یا نه، می‌تواند به شک خود اعتنا نکند؛ ولی اگر آن آیه یا کلمه را احتیاطاً دوباره به طور صحیح بگوید، اشکال ندارد و اگر چند مرتبه هم شک کند، می‌تواند چند بار بگوید؛ ولی اگر به حدّ وسواس برسد، در وسعت وقت نماز، بهتر است تکرار نکند و در وقت کم که تکرار، موجب شود قسمتی از نماز بعد از وقت خوانده شود، جایز نیست. شایان ذکر است، تکرار سلام‌های نماز احکام خاصّی دارد که در مسألۀ ۱۴۴۲ ذکر شده است. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 📚 منابع: استفتائات سایت رهبر معطم انقلاب، توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م ۱۲٠۸،توضیح المسائل آیت‌الله مکارم شیرازی م ۹۲۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs
جزء ۱۱✨ 💞📖هر روز با یک صفحه قرآن ✨ 🏴 هدیه به روح شهدای راه آزادی قدس و شهید حاج اسماعیل هنیه، شهید فؤاد شکر(حاج محسن) و شهید میلاد بیدی اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وال‌محمدوعجل‌فرجهم 🌹🌹🌹🌹 ┏━━━🍃🌷🔰🌷🍃━━━┓ 📌به ما بپیوندید 👇👇 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc ┗━━━🍃🌷♻️🌷🍃━━━┛
واکنش پلیس به انتشار ویدیو خیابان وطن‌پور 🔻 مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت: 🔹این ویدئو مربوط به گذشته بوده که در تاریخ یکم تیرماه ۱۴۰۳ مأموران به دو خانم جوان در خصوص پوشش نامناسب و کشف حجاب تذکر داده که متاسفانه با فحاشی و الفاظ ناروا روبرو شدند. 🔹در تعاقب هر دو نفر در خیابان وطن‌پور مجددا با پوشش نامناسب مشاهده که در حین انتقال به خودرو با عوامل انتظامی مجادله و کشمکش و بر اثر مقاومت جراحتی جزیی در احدی از ایشان ایجاد می‌شود. 🔹پس از بروز حادثه، ویدئو گرفته شده توسط پلیس و فیلم دوربین مداربسته خیابان برایِ شفاف‌سازی به مقام قضایی تحویل داده شد. 🔹پلیس رفتار این‌چنینی توسط عوامل انتظامی را در چارچوب استانداردهای کُنِشی و عملیاتی خود ندانسته و  پرونده در سیستم قضایی و بازرسی فراجا مفتوح و درحال بررسی می‌باشد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚙 شما هم می‌تونید خودرو باکیفیت با قیمت مناسب داشته باشید!! 🔴 دومین دوره رایگان معرفی طرح "آزادسازی تولید خودرو" 💎 الگویی برای حل مشکلات ✔️ قیمت بالای خودرو ✔️ کیفیت پایین خودرو ✔️ انحصار در تولید خودرو برای دستیابی به جهش تولید خودرو با مشارکت مردم برای ثبت‌نام‌ به شناسه زیر در "ایتا" یا "بله" پیام دهید👇 @shipaa_khodrosazan 🗓 زمان برگزاری: ۲۰ مرداد تا ۹ شهریور 📱 بصورت مجازی (آفلاین)؛ با امکان شرکت از سراسر کشور ⏱ بصورت فشرده در ۳ ساعت 👨‍🎓 همراه با اعطای گواهی پایان دوره از طرف اندیشکده قصد ⏳ مهلت ثبت‌نام: ۲۶ مرداد ماه 🔆 در کانال شیپا عضو شوید👇 https://eitaa.com/shipaa https://ble.ir/shipaa ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خانم مبینا نعمت‌زاده، مدال برنز المپیک را کسب کرد. 🔹نعمت‌زاده در رده‌بندی مسابقات تکواندوی المپیک با نتیجۀ ۷-۱ تکواندوکار عربستانی را شکست داد. تبریک به خانم نعمت زاده و بانوان ایران اسلامی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: به افتخار روح الله سفره ناهار را داخل میهمان خانه انداختند، روح الله تازه متوجه پیرامونش شده بود، قالی های نرم و ابریشمی آبی رنگ جای قالی های قدیمی و لاکی را گرفته بود و به جای پرده های زرد با گلهای درشت قرمز رنگ، پرده های توری با یلان های کنگره ای و منگوله دار خود نمایی می کرد، انگار فتانه از نو جهیزیه خریده بود، انهم جهیزیه ای مانند نوعروسان متمول و روح الله شک نداشت که پول این وسائل از همان پس اندازی بود که مادرش عمری برای روح الله کنار گذاشته بود و فتانه بی رحمانه و در چشم بهم زدنی آنها را قاپیده بود. محمود که انگار از آمدن روح الله خوشحال بود، شروع به تعارف کردن کرد و به بچه هایش توصیه نمود تا داداش بزرگه دست به غذا نبرده شما هم حق ندارید غذا بخورید، بچه ها گرچه مایل به احترام به برادر بزرگشان نبودند اما اینک بالاجبار باید قبول می کردند، ظرف قورمه سبزی یک طرف و زعفران پلو طرف دیگر، ترشی و سالاد و ماست و نوشابه هم موجود بود، یعنی فتانه سنگ تمام گذاشته بود، کاری که از زنی تنبل مثل فتانه،بعید بود، زنی که انگار نه سررشته ای در اشپزی داشت و نه خانه داری و اگر بهتر بگوییم اصلا سررشته ای در زندگی هم نداشت. روح الله اولین لقمه را در دهانش گذاشت که فتانه بحث ازدواج او را اینچنین پیش کشید: ببین آقا محمود ماشاالله هزارماشاالله پسرت برا خودش مردی شده، دیگه نوبتی هم باشه، نوبت زن گرفتنش هست، باید یه عروس خوشگل براش بگیرم. محمود نگاهی با افتخار به هیبت مردانه و پهلوانی روح الله انداخت و‌گفت: بله، من موافقم، این گوی و این میدان، تو که توی اینهمه مدت که به عقد ما درآمدی برای این بچه کاری نکردی، حالا آستین بالا بزن ببینم چکار میکنی! روح الله لقمه را با کمک قاشقی ماست فرو داد، اصلا همه چیز برایش عجیب بود، هم رفتار پدرش و هم حرکات تازه و مهربانانه فتانه! او از این مهربانی ها خیری ندیده بود و میترسید باز هم حیله و تله ای در کار باشد، روح الله نمیدانست که فتانه با موکلش عهد کرده که روح الله را به هر طریق ممکن نابود کند. فتانه ظرف سالاد را به طرف روح الله داد و همانطور که تعارفش می کرد گفت: ببینم پسرم! چرا اینقدر ساکتی؟! خودتم یه چیزی بگو و چون دید روح الله حرفی نمیزند ادامه داد: من یه دختر خوب برات در نظر گرفتم، خیلی خوشگله، میشناسیش دختر داداشم ..‌داداش.. روح الله وسط حرف فتانه پرید و نگذاشت حرفش تمام شود، قاشقی را که پر از پلو و خورش کرده بود روی بشقاب گذاشت و گفت: زن گرفتن برای هر مردی لازم هست، خصوصا برای من که توی شهر غریبم و برام لازم ترین چیز همینه، اما من دوست ندارم از آشنا زن بگیرم، نه اقوام پدری و نه اقوام مادری و نه از اقوام تو، همین که عاطفه را عروس تیر و طایفه خودت کردی و بختش سیاه شد بسه، دیگه لازم نیست برای من لقمه بگیرین.. فتانه که توقع این برخورد روح الله را نداشت، پارچ نوشابه را که دستش بود محکم بر روی سفره کوبید و گفت: به به، زبون درآوردی، افاضات بزرگتر از خودت میدی، ببینم عاطفه چی تو زندگیش کم داره که اینطور برا من دم درآوردی و اینجور حرف میزنی هااا؟! اصلا تو لیاقت طایفه منو نداری، منو بگو که می خواستم در حقت محبت کنم و به یه جایی برسونمت، دستم بشکنه که این دست نمک نداره ... فتانه از جا بلند شد و در همین حین سعید که نسبت به مادرش حس غیرت داشت هم بلند شد و شروع کرد فحش های ناموسی و رکیک به عاطفه و مامان مطهره دادن، روح الله به شدت عصبانی شد، انگار این سعید نبود و فتانه بود، فقط با جثه ای کوچک تر اما همانقدر قبیح و بی ادب، دیگه حرمت سفره شکسته شده بود، روح الله رو به پدرش کرد و با اجازه ای گفت و از جا بلند شد و می خواست از در میهمانخانه بیرون برود، سعید که دید روح الله توجهی به حرفش نکرد جری شده بود تمام قد جلوی در اتاق جلوی روح الله ایستاد و گفت: چی شد سیب زمینی؟! دل از ننه و ددت کندی؟! روح الله دیگه تحملش تمام شد و نمی توانست شاخ شدن این پسرک بی ادب را ببیند و چیزی نگوید، دستش را مشت کرد و میخواست حواله شانه سعید کنه که ناگهان فتانه جلو دوید و سعید را کناری زد، مشت روح الله ناخوداگاه بر دهان فتانه نشست و دندان جلوی فتانه همراه با خون سیاهرنگی به بیرون پرید... ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جزء ۱۱✨ 💞📖هر روز با یک صفحه قرآن ✨ 🏴 هدیه به روح شهدای راه آزادی قدس و شهید حاج اسماعیل هنیه، شهید فؤاد شکر(حاج محسن) و شهید میلاد بیدی اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وال‌محمدوعجل‌فرجهم 🌹🌹🌹🌹 ┏━━━🍃🌷🔰🌷🍃━━━┓ 📌به ما بپیوندید 👇👇 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc ┗━━━🍃🌷♻️🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دال مرکزی از بین بردن نهاد خانواده است. 🔻 در غرب، فمینیسم باعث شده است که لذت مادر شدن به یک آرزوی سخت تبدیل بشود؛ بلایی که قرار است در جوامع خانواده‌محور مثل ایران نیز همه گیر شود! ⬅️👈فمینیسم در پوشش دفاع از حقوق زنان ،آنها را نابود کرد و از لذت مادری محروم ساخت و جامعه را از مفهوم خانواده تهی ساخت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc