#تفسیر_نور
قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ (۱۶)
✨جزء ۲۶ سوره حجرات ✨
بگو: آیا شما، خدا را از دین و ایمان خود آگاه مى كنید، در حالى كه خداوند آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است مى داند و خداوند به هر چیزى دانا است!؟
✍
گروهى با سوگند به پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله گفتند كه ایمان ما صادقانه است. این آیه نازل شد كه نیاز به سوگند نیست، خداوند به همه چیز آگاه است.
عرضه ى عقائد خود به اولیاى خدا، اگر براى ارزیابى واصلاح ویا كسب اطمینان باشد، بسیار پسندیده است، چنانكه حضرت عبدالعظیم حسنى عقائد خود را به امام هادى علیه السلام عرضه كرد. امّا اگر عرضه ى عقائد ریاكارانه باشد، جاى سرزنش و توبیخ است.
📡پيام ها 📡
🔸تظاهر نزد پیامبرصلى الله علیه وآله در حقیقت تظاهر نزد خداست. با اینكه این گروه نزد رسول خدا صلى الله علیه وآله تظاهر كردند، ولى قرآن مى فرماید: «أتُعلّمون اللّه...»
🔹در برابر خداوندى كه همه چیز را مى داند، ادّعا و تظاهر نداشته باشیم. «أتعلّمون... واللّه یعلم...»
🔸خداوند، هم به وجود اشیا آگاه است و هم خصوصیّات هر چیزى را مى داند. «یعلم... وهوبكل شى علیم»
💠 حدیث روز💠
⚠️ عاقبت توجه زیاد به خواهش های نفسانی
🔻پيامبر خدا صلیاللهعلیهوآله:
مَن كان أكثرُ همّهِ نيلَ الشّهَواتِ نُزِعَ مِن قلبهِ حلاوةُ الإيمانِ؛
➖ هركس بيشترين همّ و غمش رسيدن به خواهشهاى نفسانى باشد، حلاوت ايمان از قلبش گرفته مىشود.
📚تنبيه الخواطر، ج ۲ ، ص۱۱۶
•┈┈••✾••┈┈•
📜 هفدهم محرم 📜
🔘 #بخش_اول
🔰شب بود و مظلومیت و سکوت•••
🔰و ماه کم فروغ می تابید•••
🔰و زنان، در نور ماه، گِرد هم به ماتم نشسته بودند•••
🔰اسماء، دختر مسلم بن عقیل، سر بر زانوی مادر داشت، و رقیه موهای او را شانه می زد •••
••• رقیه در اندیشۀ روز عاشور، خود را ملامت می کرد •••
+ با خود گفت:
"کاش لال می شدم و آب طلب نمی کردم."
••• و بار دیگر آن روز را به یاد آورد •••
🔰روز عاشور بود و مشک ها به ضرب تیزی نیزه و شمشیر پاره بود، خیمه گاه بی آب بود، و فریاد العطش از خیمه بر می خواست •••
🔰و او، از عطش طفلان و کودکان خردسال، طاقت از کف داده و به شِکوه آمده بود •••
+ گفت:
"قطره آبی نیست تا این کودکان را سیراب کنیم."
* قافله سالار به عباس گفت:
"عباس برویم برای آب."
••• و عباس، بی محابا مشک ها گِل زین کرد و آماده شد •••
🔹و دو مرد، دو برادر، تاختند سوی آب.🔹
🔺مردان که رفتند، خیمه ها ماندند و زنان و کودکانِ بی پناه.🔻
🔴و سواران سپاه جهل و طغیانگری، یورش بردند سوی خیمه ها، فریاد استغاثه از خیمه ها برخاست، قافله سالار گریزی نداشت جز آنکه باز گردد •••
••• سر اسب چرخاند و بازگشت •••
🔸عباس تنها ماند، و سواران سپاه در برابر او، با شمشیرهای آخته و نیزه به صف شدند •••
🔰عباس شمشیر کشید و بر آنان هجوم بُرد، و از دل آکنده از کینۀ جُنود شیطان راه گشود، بی محابا تا علقمه تاخت •••
✔️ ادامه دارد • • •
● ۳۲ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
📜 هفدهم محرم 📜
🔘 #بخش_دوم
•••
🔹به آب زد و مشک ها یک به یک پُر کرد.🔹
• • • و سپس • • •
🔹دست بر آب بُرد و دو کف پُر کرد از آب.🔹
🔰پرتو نوری، آب را روشنی بخشید، و صدایی او را خواند، گویی فاطمه بود، که صدا زد؛ عباس! •••
••• عباس نگاه گرداند، فاطمه بود که او را می خواند •••
••• آب از کف فرو ریخت •••
* گفت:
"نمی نوشم تا یوم الله ظهور!"
🔺و لبان خشکیده به زبان تَر کرد و تاخت سوی خیمه گاه.🔻
🔰سپاه جهل و تاریکی یورش کردند، و عباس شمشیر گرداند و آنان را یک به یک سرنگون کرد •••
••• باران تیر بر مشکها بارید •••
🔰اسب نفسزنان در میان نخلستان تاخت، و مردان سپاه، به زخم شمشیر عباس، یا کشته شدند یا گریختند •••
❌مردی از پشت نخل بیرون جهید •••
❌شمشیر در هوا گشت و فرود آمد •••
🔴قطرات خون بر زمین فرو غلتید.🔴
🔸و صدای عباس در فضا پیچید.🔸
* گفت:
"واللَّه ان قطعتموا یمینى ، انى احامى ابدا عن دینى."
✔️ ادامه دارد • • •
● ۳۲ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده