افتاده و درست شده،این شمعدونی هارو بگیر من برم از آقا معذرت خواهی کنم بعد که اومدم تعریف میکنم برات.
زنم گفت حالا از کی گرفتی اینارو؟
گفتم: از آسیدحسین.اون ایناروبهم داد.
زنم دادزد سرم که: مرد! ورشکست کردی دیونه شدی؟
گفتم:چرا؟
گفت:آسیدحسین20ساله مرده
گفتم: زن به عباس قسم من الان بین الحرمین درحجره ی آ سید حسین بودم
باورش نشد. گفت صبر کن خودم بیام ببینم چی شده.؟
رفتیم بین الحرمین، تا به حجره ی آسید حسین رسیدیم دیدم در حجره ی آسید حسین خاک گرفته،عنکبوتا تار بستن.یه وقت یادم افتاد خودم آسید حسینو غسل دادم، خودم کفنش کردم، خودم خاکش کردم.
به زنم گفتم تو برو خونه
خودم اومدم تو حرم حسین
چسبیدم به ضریح و گفتم آقا غلط کردم
برات کربلاتونو از دست حضرت عباس بگیرید
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین
برا بقیه هم بفرستی حتمأ پاداش خوبی از مادرش زهرا سلام الله علیها میگیری🌹❤️🌹
اینو میزارم اگه قبل محرم نیتی داریم ازالان شروع کنیم بسم الله...
نقل میکرد:
این قدر وضع مالیم به هم خورد که به زنم گفتم:زن بردار بریم نجف،الان عزادارا میان خونمون شلوغ میشه آه در بساط نداریم.😭
زنم بهم گفت: مرد حسابی ، تو تاجر این شهری، با این همه دبدبه و کبکبه، شب اول محرمی همه از نجف بلند میشن میان کربلا، ما از کربلا بلندشبم بریم نجف، بابا پول نداریم نمردیم که، خدا هست، امام حسین هست، درس میشه.
بهش گفتم: زن اگه امام حسینم بخواست کاری بکنه تا الان کرده بود
😭 😭 😭 😭 😭 😭
میگفت: هرچی به زنم گفتم بیا بریم توجه نکرد و حرف خودشو زد، فقط برای آخرین بار رفتم باهاش اتمام حجت کنم.
گفتم: زن اگه نیای بریم میانا، آبرومون میره ها. بازم گوش نکرد و کار خودشو کرد.
همینجوری که استرس داشتم و نمیتونستم یه جا بند بشم و هی خودمو میخوردم:
دیدم عصر شده، یه دفعه اولین دسته ی عزاداری آقا ابی عبدالله وارد خونه شدن.
رفتم پیش زنم، با عصبانیت بهش گفتم:
دیدی اومدن، دیدی آبرومون رفت، حالا خوبت شد؟
آبرومونو بردی حالا برو جواب بده...
بازم کار خودشو میکرد و به من توجهی نمیکرد.
تو همین لحظه دومین دسته اومدن، سومین دسته، چهارمین دسته، هی دسته های عزاداری امام حسین وارد خونه میشدن و هی من نگران تر...
اذان مغرب شد...
وایسادن نماز خوندن...
عشا رو که خوندن رفتم گفتم: ما امشب چیزی نپختیم، یه چیز ساده ای میل کنید مث نون و پنیرو هندونه ایشالله از فردا شروع میکنیم...
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
میگفت:
شام خودن و رفتن حرم زیارت، نصف شب شد خوابیدن، تا خوابشون برد بلند شدم قبامو پوشیدم، عبامو انداختم، عرق چینمو سرکردم و نعلینمو پا.
شال و کلا کردم برم نجف.
رفتم به زنم گفتم: زن این تو و این عزادارا و این امام حسین...
من دیگه تحمل موندن و آبروریزی ندارم...
میرم نجف و تو کربلا نمیمونم...
فقط تو کربلا یه کار دارم!
زنم گفت: چی کار؟
گفتم: الان میرم بین الحرمین، حرم حسینم نمیرم ، میرم حرم عباس...
به عباس میگم: برو به این داداشت بگو خیلی مشتی هستی، خیلی با مرامی، خوب آبروی این چن سالمونو حفظ کردی...
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
هرچی زنم گفت: بمون نرو...
منو تنها نزار. محل نذاشتم و از خونه زدم بیرون اومدم تو کوچه، باید دست راست برم حرم حسین گفتم نمیرم قهرم، پیچیدم برم حرم عباس تو راهم دیدم یه حجره بازه...
(قدیما تو بین الحرمین عرب ها حجره و دکان کاسبی داشتن)
خیلی تعجب کردم، گفتم: ساعت از نصف شبم گذشته، چطور میشه یه حجره باز باشه.
تو دلم گفتم این دیگه کیه که تا این موقع شب ول نکرده کاسبی رو؟!
کنجکاو شدم بینم کیه.رفتم جلو دیدم آ سید حسینه...
آسید حسین استادم بوده و من اینجا تو همین حجره شاگردیه همین آسید حسینو میکردم...
خیلی خوشحال شدم.رفتم جلو
آسید حسین سلام علیکم
جوابمو داد سلام علیکم.
گفتم : آسید حسین چی شده تا این موقع حجره موندی؟
بهم گفت: این چیزارو ول کن، روضه نداری امسال؟!
اشک تو چشام جمع شد و گفتم آسید حسین تو که وضع مارو میدونی تو کربلا ورشکست شدم یکی نیست حتی یه پول سیاهی برای روضه ی امام حسین بهم بده
آسید حسین یه نگاهی بهم بهم انداخت
گفت:
چی میخوای؟
گفتم: چیو چی میخوام؟
گفت:برای روضت چی لازمته؟
گفتم:برنج میخوام،شکر میخوام، چایی میخوام، گوشت میخوام، هیزم میخوام، سیب زمینی میخوام، پیاز میخوام.فلان و فلان و فلان میخوام ...
بهم گفت: بیا بردار برو
گفتم: چیو بردارم برم؟
گفت:همینایی که الان گفتی هرچه قدر میخوای ببر،
نگاه کردم تو دکانش دیدم پر از همه چیزاییه که میخوام...
گفتم: من پول ندارم آسید حسین
گفت: کی پول خواست از تو؟
سرم داد کشید مث همون روزای استادو شاگردی: بیا هرچی میخوای بار گاری کن بردار برو
همه چیو بار گاری زدیم
تموم شد
گفتم: آ سید حسین، ممنونتم کمکم کردی نزاشتی آبروم بره...
ولی من این همه بارو چطوری ببرم؟
اومد جلو تکیه داد به زنجیر آویزونه دم حجرش
روشو کرد طرف حرم حسین صدا زد:عباس،اکبر،قاسم،عون،جعفر بیاین این بارارو ببرید
تو دلم گفتم: نگاه آسید حسین چقدر شاگرد گرفته، من یکی بودم شاگردشا...
تا این موقعم بیدارن شاگرداش...
خواستم برم خونه بهم گفت وایسا کارت دارم
رفت از ته حجرش یه چیزی بیاره
وقتی اومد دیدم دوتا شمعدونی خوشگل سبز رنگ گذاشت به دستم گفت اینم هدیه ی مادرم فاطمه، برو یه گوشه از روضتو روشن کن.
نفهمیدم منظورش از مادرش فاطمه چیه؟
😭 😭 😭 😭 😭 😭
اینقد خوشحال بودم که گفتم حالا که که کارمون درست شد برم حرم آقا از آقا معذرت خواهی کنم...
بگیم آقا غلط کردیم نفهمیدیم. ببخشید، اما این دوتا شمعدونی تو دستام بود اذیتم میکرد.گفتم: میرم اینارو میدم به خانمم و بهشم میگم کارمون جورشده و برمیگردم حرم.
رسیدم سرکوچه دیدم گاری با بار جلو در گذاشته و زنم داره دورش میگرده و بال بال
میزنه
رسیدم دم در خونه زنم بهم گفت: کجا ریش گرو گذاشتی؟
کجا نسیه آوردی؟
بهش گفتم: زن کارمون راه
#آشخانه
#ستاد_امر_به_معروف
#همیشه_مردمی_همیشه_انقلابی
🔰جلسه ستاد امربه معروف ونهی از منکر شهرستان مانه و سملقان به ریاست امام جمعه محترم حجت الاسلام والمسلمین شریعتی نژاد
🆔کانال خبری ستاد نماز جمعه آشخانه👇
🌐https://eitaa.com/setadnja
#آشخانه
#واکسن
#کوو_ایران_برکت
#همیشه_مردمی_همیشه_انقلابی
🔰حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد شریعتی نژاد امام جمعه محترم شهرستان مانه وسملقان طبق نوبت طبیعی دُز اول واکسن ایرانی کوو ایران برکت را دریافت کردند.
۱۴۰۰/۵/۱۸
🆔کانال خبری ستاد نماز جمعه آشخانه👇
🌐https://eitaa.com/setadnja
#آشخانه
#امام_جمعه
#نامگذاری_نوزاد
🔰نام گذاری نوزاد توسط امام جمعه محترم شهر آشخانه حجت الاسلام والمسلمین شریعتی نژاد
🆔کانال خبری ستاد نماز جمعه آشخانه👇
🌐https://eitaa.com/setadnja
به استحضار میرساند؛
بر اساس مصوبه ستاد مقابله با #کرونا در استان ؛ #نمازجمعه این هفته ۱۴۰۰/۰۵/۲۲ درشهرستان #مانه_وسملقان #آشخانه برگزار می گردد
باتشکر ستاد نماز جمعه #آشخانه
پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۰
...................................................
هدایت شده از سازندگان بقیع (حوزه بلال آشخانه)
برنامه اجرای سوگواری دهه اول محرم الحرام در مسجد و پایگاه پنج تن آل عبا
#حوزه_بلال
🔰همزمان با سراسر نقاط اسلامی در جهان همایش شیرخوارگان حسینی با رعایت پروتکلهای بهداشتی در شهر آشخانه برگزار شد.
🔹️حضور و سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین شریعتی نژاد امام جمعه محترم شهرستان مانه و سملقان در مراسم شیر خوارگان حسینی
🔹️در این محفل معنوی ذاکران و مرثیه سرایان اهل بیت(ع) در سوگ طفل شیرخوار سیدالشهدا(ع) حضرت علی اصغر(ع) مرثیه سرایی کردند.
🔹️همایش شیرخوارگان حسینی هرساله همزمان با اولین جمعه محرم برگزار میشود، در این مراسم همه مادران از بدو ورود لباس سبز علوی و پیشانی بند یا صاحب الزمان (عج) را برپیشانی نوزدان خود میبندند تا همه یک شکل در این مراسم حضور داشته باشند.
🔹️در این مراسم مادران فرزندان شیرخواره خود را نذر یاری قیام حضرت صاحب (عج) میکنند و نذر نامهای با عنوان «یا صاحب الزمان فرزندم را نذر یاری قیام شما میکنم او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن» میخوانند.
لینک گزارش تصویری این مراسم
http://khabareashkhane.ir/s/new.aspx?id=2843622
🆔کانال خبری ستاد نماز جمعه آشخانه👇
🌐https://eitaa.com/setadnja
#آشخانه
#محرم
#همیشه_مردمی_همیشه_انقلابی
🔰سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین شریعتی نژاد امام جمعه شهرستان مانه و سملقان در ۳ شب اول ماه محرم
مسجد پنج تن آل عبا(علیهم السلام)
🆔کانال خبری ستاد نماز جمعه آشخانه👇
🌐https://eitaa.com/setadnja