عصر عاشورا بعد از اینکه زینب(س) یکی یکی زنا و بچه ها رو سوار بر مرکب کرد😔،یه نگاه کرد دید کسی نیست به خودش کمک کنه سوار مرکب بشه،یه نگاه به سمت علقمه کرد یه نگاه به قتلگاه، یادش اومد شب۲۱رمضان باباش دستشو گذاشت تو دست عباس و گفت عباسم مواظب زینب باش😭 ،گفت یا کفیل الزینب(س) ،بابام منو دست تو سپرده عباس،پاشو ببین خواهرتو دارن میبرن اسارت😭...میگن فقط یدفه صدای سکینه بلندشد،بابا بلندشو دارن عممو میزنن😭
آه یا زینب(س)...
#التماس_دعای_فرج🌷