🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
به خون شستند نامردان رخ مرد دو عالم را
به پا کردند در ماه خدا شور محرّم را
به مزد آن همه احسان و لطف و مهربانیها
به محراب دعا کشتند آن مظلوم عالم را
مروّت بین فتوّت بین عنایت بین کرامت بین
تفقّد میکند با روی خونین ابن ملجم را
شهادت مولای متقیان، امیرالمؤمنین، علی ابن ابیطالب - صلوات الله و سلامه علیه- تسلیت باد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┅┅┅❀🏴❀┅┅┅┅
@setarekhaki
مداحی آنلاین - یه مسافر خسته دل پریشون - مهدی رسولی.mp3
4.76M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴آی دنیا ...
🌴علی دلش از دستت خونه...
🎙 #مهدی_رسولی
#روضه
صدا زد حسن جانم! همه رو از حجره بیرون کن الا بچه های فاطمه! همه خودشون شنیدن رفتن بیرون. حجره خلوت شد. حسن و حسین و زینب موندن. حسن رو صدا زد گفت حسن جان! چشمام درست نمیبینه. انگار عباس نیستش. گفت:بابا خودت گفتی همه بچههای غیر فاطمه برن. گفت نه! عباس استثناس. عباس پسر حضرت زهراس. بگو بیاد امشب با اون کار دارم!
اومد از حجره بیرون دید هرکی یه طرفه. یهنگاهی کرد دید عباس یهطرف زانوهاشو بغل گرفته زار زار گریه میکنه. زد سر شونش گفت عباسم! بابا باهات کار داره. یهو از جا بلند شد گفت: بابا؟ مگه نگفت همه برن غیر بچههای حضرتزهرا؟ گفت: نه! بابام باهات کار داره...
سریع خودشو رسوند بالا سر حضرت علی. گفت: حسینم! تو هم بیا! بیا نزدیکتر! صدازد: دستتو بیار جلو حسینم! عباسم! تو هم دستتو بده بابا! دوتا دستو گذاشت تو همدیگه. همه فکر کردن امیرالمومنین میخواد سفارش عباس رو کنه به داداش بزرگتر. امام دیدن برعکسه... گفت: عباسم! مواظب حسینم باش! یهروزی کربلا همه حسینم رو تنها میذارن و میرن. یهوقت نکنه تو تنهاش بذاری و بری!
یهو زینب هم خودش و رسوند جلو گفت: بابا! دست منم بذار تو دست عباس! بابا منم دست یکی بسپار! امیرالمومنین گفت: جفتتون هوای زینب رو داشته باشین!
*اسما ءمیگه دیدم هی مولا ازهوش میره به هوش میاد یه بار که به هوش اومد و چشماشو باز کرد صدا زد.. "مرحبا اهلاً وسهلاً.."صدا زدم آقا جان چه خبره؟کی اومده ؟صدا زد.. "هذا رسول الله، هذا عمی هذا اخی جعفر.." دونه دونه صدا زد یهو دیدم با گوشه چشماش داره نگاه میکنه یه نگاه به بچه ها کرد یه نگاه به در کرد صدا زد .."و هذه فاطمه.."*
اومدی ! علی قوربون راهی که اومدی..
اومدی! سی ساله که دق کردم
*بیا ببین پهلوونت چطور زمین خورده..فاطمه!یادته که از جنگ برمیگشتم پشت در وایمیستادی ..در و باز کردنی می گفتی:پسر عمو زخمی شدی ..پسر عمو بشینخ زخمات و ببندم..دونه دونه زخمام رو میبستی..فاطمه! زینب چیکار کرد نتونست زخما رو ببنده ..گفت: زهرا !میای بیا قربان قدمات..فاطمه خوشحالم تو اومدی ..اما الانم خجالت می کشم ..از چی خجالت میکشی؟ میگفت: فاطمه! ناموسمو جلو در زدن به کی بگم؟! زهرا من خجالت میکشم اما تو این خونه یه بچه دارم من سفارشارو کردم..اون بچه امم مثل من شرمنده جان میده..کی..؟
..اباالفضل.*
امشب توخونه مولا چه خبره؟؟ امشب زینب چه جورناله میزنه؟؟ناراحت نباشید امشب اگه ناله می زنه حسن میاد جلو زینبم گریه نکن خواهر،بهتر از همه یه نفر زینب رو آروم میکنه صدای ناله اش که بلند میشه صدا میزنه اسما! جانم آقا جان، زینب دوباره ناله میزنه امام مجتبی فرمودند: شما رو صدا کنم ابی عبدالله اومد جلو چیه خواهرم؟ صدا میزنه داداش بین خودمون بمونه دوباره غم مادرم برام زنده شد..تو اون تاریکی شب میخوان امیرالمومنین رو غسل بدن..
امشب شب یتیمی همه امونه اونقدرهوایم یتیما رو داشت.. بچه ها ازصبح منتظرند خبر ندارند چی شده هی صدا می زنند آقا!بابای ما روندیدین؟ بابای شما کیه؟ اون آقایی که هرشب می اومدخونه امون. اونایی که میفهمیدن میگفتن نه دیگه منتظرش نباشید نمیاد. میگفت نگو اینجوری یه خبر خوب دارم براش میگن
علی رو کشتن..کجای این خبرخوبه؟ گفت آخه من و مادرم هر شب علی رو جلوی چشاش نفرین میکردیم. اون آقا هیچی نمیگفت گاهی فقط لبخند میزد...
داخل حجره صدا میزد حسین جان درحجره رو ببند. در حجره رو بستند امام مجتبی میخواد بدن بابا رو غسل بده..
*اون محاسن سفید تو شصت وسه سالگی همه اش سفید شده. امام مجتبی دست به محاسن سفیدبابا میکشه باگریه، میخوان بابا رو غسل بدن..
میخواد آب بریزه، آب میریزه صدا میزنه حسین جان بیا جلوتر داداش، این زخم رو می بینی؟ این زخم اُحُده. فقط تو یه روز نود تا زخم خورد. این زخم رو می بینی زخم خیبره این برای بدره دونه دونه زخماشو شمرد. داداش این زخمای رو شونه اش و میبینی؟ اینم سهم یتیمای کوفه است. حسین جان این زخم نشان همه ی ما خانواده است. حسین جان این زخم باید روی بدن ما بشینه..
بنی اسد هرچی نگاه کرد نتونست بدن رو شناسایی کنه یهو امام زین العابدین صدا زد این بدن بابامه..از کجا میدونی این بدن که سرنداشت؟ صدا زد این زخم رو شونه ی بابای من ارث ما خانواده است.
دارن غسلش میدن دل من رفت یه غسل دیگه..امیرالمؤمنین اینهمه سال اینهمه زخم خورده.. ابی عبدالله جنگ کرد.. اما به من بگید مادرما مگه برا جنگ اومده بود بیرون؟ یا #امام_زمان
https://eitaa.com/nafeleh_shab
#دعای_روز_بیست وسوم_ماه مبارک رمضان🌙💚
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
✨اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین✨
❤️خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاکم نما در آن از عیب ها و آزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهکاران❤️
کانال شهید مجید قربانخانی👇
@shahidmajiddghorbankhanii
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 توصیه ی قاری قرآن
باید عـــَـــمـــَـــل کرد . . .⁉️🧐
🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤
┅┅┅┅❀✨❀┅┅┅┅
@setarekhaki
#دعای_روز_بیست_هفتم
خدایا در این ماه فضیلت شب قدر را روزیام ساز🌱
و کارهایم را از سختی به آسانی برگردان، و پوزش هایم را بپذیر، و گناه و بار گران را از گردنم بریز🤲🏻 🤲🏻
ای مهربان به بندگان شایسته.❤️
#ماه_رمضان
🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤
┅┅┅┅❀✨❀┅┅┅┅
@setarekhaki