این سه فرزند پسر که هر کدام نیاز به دو مربی قوی و با تجربه دارند، همزمان با دو بحران در زندگی مواجه می شوند، یکی نبود پدر خود و دیگری ازدواج مجدد مادر و وجود ناپدری، آن هم در شرایطی که این مادر از فرزند اول عروس دارد، فرزند دوم اوج غرور نوجوانی و جوانی است و فرزند سوم آغاز دوران نوجوانی و بلوغ است‌. پسر اول که رفته سر خونه زندگی اش. پسر دوم که ۱۷ ساله است با ازدواج مادر مشکل داره طوری که اصلاً دوست ندارد ناپدری اش را ببیند. مادر یک سال به او مهلت داده که با این موضوع کنار بیاید، بعد الان تغییری نکرده مادر میگه من الان مونده ام که بین همسر و پسر دومم یکی را انتخاب کنم. اگر همسرم را انتخاب کنم پسر دومی میره خانه مادر بزرگ مادری اش و پیش ما نمیاد.

راهکار : _اول اینکه باید ببینیم این خانم از شوهرش طلاق گرفته یا اینکه شوهرش به رحمت خدا رفتند. اگر از شوهر طلاق گرفتند از یک طرف شوهر که به عنوان پدر فرزندان است هنوز حضور دارند، از طرف دیگر فرزندان، فرزند طلاق محسوب می شوند. ولی اگر شوهر به رحمت خدا رفته باشند، فرزندان از یک طرف غم از دست دادن پدر را دارند و از طرف دیگر با حضور ناپدری آن هم در این سن که خودشان بزرگ و بالغ هستند، بخاطر احساس و غروری که دارند با این مسئله کنار نمی آیند‌.

_هر کدام از این فرزندان بهتر است متناسب سن جنسیت موقعیت و ظرفیت خاص فکری ، عاطفی که دارند، بهتر است متناسب با سن، جنسیت و ظرفیت و موقعیت شناخته شوند و با آنها برخورد معقول شود. به عنوان مثال آن پسر دومی که ۱۷ سالش است بهتر است ابتدا شرایط روحی و فکری او در خانواده و بیرون از خانواده در نظر گرفته شود و بعد بحث به این مهمی آن هم بحث ازدواج مجدد مادر با او مطرح می شد. چون این سن در شرایطی است که آخرای تحصیلش است، هنوز سربازی نرفته، بحث شغل آینده و ازدواج آینده اش است که لازم است همه مسائل در نظر گرفته می شد.

_بهتر بود ابتدا بحث ازدواج مجدد قبل از عقد ‌با فرزندان مطرح می شد و به یک نتیجه معقول می رسیدید، بعد اقدام می کردید. چون از یک جهت قبول کردن معقول فرزندان و از جهت دیگران بحث ازدواج مجدد مادر هر دو موضوع نیاز به یک بررسی معقول و کارشناسانه دارد که لازم است زیر نظر یک مشاور بررسی می شد و تصمیم احساسی و هیجانی ممکن است، آسیب های جدی در کانون خانواده و روابط خانوادگی ایحاد کند‌.

ادامه مشاوره 👆

ببخشید در مشاوره وقفه ای ایجاد شد، بخاطر این که سؤالاتی از مراجعه کننده داشتم، برگردیم به ادامه مشاوره 👇

_خانمی که گفتند سه فرزند پسر دارند، همسرشان به رحمت خدا رفتند. _ مردی که با این خانم ازدواج کردند چند سال است که از خانمشان جدا شدند و فرزندان هم پیش مادرشان هستند. _ این که خانم بحث ازدواج را با فرزندانش مطرح کردند و با فرزندان به یک توافق رسیدند که ازدواج کنند‌. وقتی در مورد موضوع به این مهمی گفتمان تشکیل می شود، خیلی خوب و سازنده است‌.

_در این گفتمانی که مادر با فرزندانش داشت، فرزند دومی ابتدا با ازدواج مادر مخالفت کردند و گفت من پیش شما نمی آیم اما مادر با گفتمان خوبی که داشتند این مسئله را طوری با درایت مدیریت کردند که نهایتاً فرزند دومی پذيرفتند که ظهر بیاید پیش آنها اما شب نباشد. تا اینجای کار مادر خیلی خوب جلو رفته، به این خاطر که با فرزندان طوری گفتمان داشته که توانست آنها را راضی کند که خیلی خوب با ناپدری کنار بیایند. اینجا بهتر است مادر و ناپدری خیلی سختگیری نکنند و اجازه دهند فرزند دومی حضور دائمی در جمع خانواده نداشته باشد، چون او برای خودش ماشاءالله مرد شده است. البته اگر با حضور در خانه مادر بزرگ دچار آسیب نمی شود و از طرفی رابطه اش را با شما داشته باشد. اینجا بهتر است ناپدری خیلی در این زمینه سختگیری نکند که حتماً باید فرزند دومی با این مسئله کنار بیاید، همین که به این ازدواج راضی شده یعنی این که با این مسئله کنار آمده است. تایید و کنار آمدن یک پسر۱۷ ساله با ازدواج مجدد مادرش حقیقتاً کار خیلی حساس و دقیقی بود که اینجا مادر با درایت مدیریت کردند. به نظر می رسد اینجا ناپدری نباید خیلی حساسیت به خرج بدهند. همین که این جوان با این سن و غرور این مسئله را پذيرفتند خودش کار بزرگ و با تدبیری است.

📣 سلام خدمت بزرگواران هر کدام از بزرگواران در زمینه های👇 _مدیریت ذهن _تربیت کودک _نوجوان _پیش از ازدواج _روابط زوجین _وسواس نیاز به مشاوره دارند، اگر صلاح می دانند مشکل را مُفصل به آیدی بنده ارسال کنند و اگر راضی هستند بدون ذکر نام، متن مشکل را در گروه گذاشته شود و بعد پاسخ لازم در زیر آن مشکل مطرح شود‌.‌ این شيوه مطرح کردن مشکل و پاسخ دادن آن باعث می شود اگر کسانی مشکلات مشابهی داشته باشند به راهکار و جواب برسند.‌

سلام بزرگواران ولادت با سعادت حضرت زهرا سلام الله علیها برشما بزرگواران بخصوص مادران مبارک باشد. انشاالله همیشه در کنار خانواده سلامت باشید. الهی آمین 🤲

اگر شیوه مطرح کردن مشکل و پاسخ دادن اجمالی آن که دو مورد آن در کانال بارگذاری شد، مثمر ثمر و تاثیرگذار است، لطف کنید به نشانه یِ تایید یک یازهرا به آیدی من ارسال کنید.

این عکس را در یک‌ کانال دیدم خیلی فکر کردم که یک جمله در مورد مادر پیدا کنم که ربط به این تصویر داشته باشد. آخر این متن به ذهنم خطور کرد👇 همه ی این پیازها برای مادران پیام آور اشک و سوز چشم درآشپزخانه هستند.😭 اما قاصدک های رفع بوی زُهم و خوشمزگی غذا برای اعضای خانواده هستند.😋 ❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471

سلام آسیب شناسی و تحلیل دقیق متن مشکل : _دو فرزند دارند _ یک دختر ۱۲ ساله یک پسر ۱۵ ساله _موقع معرفی دختر که می شود، در ابتدا می گوید یک دختر ۱۲ ساله دارم اما موقع معرفی پسر که می شود می گوید پسرم اما برای معرفی دختر که می شود بجای اینکه بگوید دخترم گفته دختر ۱۲ ساله دارم تعریف از پسر را نگاه کنید 👇 _هیچ مشکلی با او ندارم _بسیار مؤمن _مؤدب _آرام است. به معرفی دختر که می رسد 👇 _ سرکش _ عصبی _ فریاد می زند _ نسبت به من و پدرش بی احترامی می کند

راهکارها و اقداماتی که پدر و مادر برای از لحاظ فکری و رفتاری برای تصحیح رفتار دختر خود انجام دادند. 👇 _من دلم برایش می سوزد _تمام کارهای شخصی اش را انجام می دهم _ پدرش گاهی در ارتباط با دختر نوجوانش عصبانی می شود _ بعد او را کتک می زند _ و بعد هر دو عذاب وجدان می گیرند بدنبال آن همگی ناراحت می شوند. _آخرین اقدام این پدر و مادر این بود که به این دختر قرص بدهند. _دوباره پدر ناراحت می شود و نمی گذارد قرص بخورد.

پاسخ مشاور 👆 _اختلاف سنی دو فرزند خوب است، چون اختلاف سنی سه سال است به همین خاطر بهتر است کمک کنید ابتدا برادر با خواهرش یک رابطه عاطفی منطقی برقرار کند. چون فرزند پسر شخصیتی آرام و اطاعت پذیری دارد، لازم است بدون این که دخترتان متوجه شود یک گفتمان سه نفره‌ با هم داشته باشید، یعنی پدر و مادر و فرزند پسر. در این گفتمان بهتر است ابتدا اهمیت و ضرورت موضوع را به پسرتان گوشزد کنید، به او تفهیم کنید که تو سعی کن یکم به خواهرت نزدیک شوی هر چند در برخوردهای اول، خواهرت قبول نکند که خیلی با شما گرم بگیرد ولی سعی کن بتدریج به خواهرت نزدیک شوی، باید علائق و سلیقه های خواهرت را پیدا کنی و با برآورده کردن چند مورد از علاقه ها، او را غافلگیر کنی‌. شما با این گفتمان از یک طرف کمک به تنهایی دخترتان می کنید و از طرف دیگر خواهر و برادر را به یک رابطه منطقی سوق می دهید.

_دخترتان را به عنوان یک نوجوان، بهتر بشناسید، ممکن است ایشان این مشکلات را داشته باشد 👇 _عادت ماهیانه داشتن ممکنه در این شرایط بخاطر تغییراتی هورمونی از لحاظ ّعصبی و جسمی به هم بریزد . _ این دختر وقتی فضای بیرون از خانه را می بیند که برخی از همسن سالان و دوستانش دچار رفاقت های افراطی، دورهمی ها و ارتباط با جنس مخالف هستند، ممکن است ایشان اسیر یکی از این فضا ها شده باشد. _ممکن است دختر شما دوستانی داشته باشد که آن دوستان فکر و اعتقاد درست و حسابی نداشته باشند و در نهایتاً در باورها و اعتقادات دختر شما تاثیر مُخربی داشتند. _ممکنه ایشان درگیر اضطراب درس و تحصیلش باشد، چون مهارت درس خواندن ندارد دچار اضطراب از مدرسه و تحصیل شده است. _ ممکن است بخاطر اینکه شمای مادر وقتی تمام کارهای دخترتان را خودتان انجام می دهید، این دختر کم کم عادت کرده و در حاضر تنبل شده، به طوری که از شدت تنبلی و کسلی حال و حوصله هیچ کاری و هیچ کس را ندارد این درحالی است که شمای مادر لازم نیست تمام کارهای دخترت را انجام دهی تا تنبل بی حوصله عصبی بی حال شود ، تازه رفتید قرص آرامبخش به او دادید تا تنبل در تنبل شد 😞. بهتر است مادر خانواده با دختر نوجوانت به بهانه های مختلف از طریق گفتمان به او کمک کنید که در خانه کار کند تا از یک طرف با نقش همسر و مادر بودن خود در آینده بتدریج آشنا شود و از طرف دیگر به کار کردن در خانه عادت کند.

_شاید علتی که به قول خودتان سرکش عصبی وفریاد می زند و بعد بی احترامی به پدر و مادر می کند. این باشد که شما وقتی تمام کارهای او را در خانه انجام دادید به غیر از اینکه او را تنبل بار آوردید. توقع او را نیز بالا بردید و یجورهایی این ذهنیت را برایش ایجاد کردید که والدینم باید تمام خواسته های من را برآورده کنند، این در حالی است که وقتی تمام خواسته های او برآورده شد همه را حق خودش می داند و وظیفه والدین خود می داند که همه آن خواسته را برآورده کنند و اگر والدین انجام ندهند، او برای رسیدن به آن خواسته ها سرکش، عصبانی و در آخر بی احترامی می کند. اینجاست که پدر و مادر یا پرچم تسلیم را بالا می برند یا اینکه از دو روش دیگر به عنوان تیر خلاص استفاده می کنند، یکی کتک زدن دختر و دیگری قرص دادن به اوست که هر دو روش را وقتی والدین بخصوص پدر انجام داد کاملاً بهم ریخت. ✨پس یکی از بهترین راهکارها برای این دختر نوجوان این است که اجازه داده شود همه کارهایش را از بلند شدن و یک لیوان آب خوردن تا جارو کردن اتاقش، همه را خودش انجام دهد.✨

والدین بخصوص پدر بهتر است با نوجوان خود گفتمان داشته باشند. بهتر است بجای کتک زدن دختر ،‌ بعد از گفتمان بتدریج با دخترتان رابطه تان را ترمیم کنید به طوری که پدر دختری باهم پارکی ، رستورانی ، کوهنوردی، خریدی‌ بروید، در این رابطه پدر و دختری بهتر است پدر دخترش را نصیحت نکند، بلکه ابراز احساسات کند که خیلی خوشحال است که در کنار دخترش است، بعد در آخر فلان اُدکلنی یا فلان لباس را که دختر خوشش آمد برایش بخرد. اگر پدر یا مادر خوست دختر را نصیحت کند بهتر است نصیحت یک جمله ای باشد‌. به عبارتی در هر جلسه یک نصیحت یک نقد تقدیم به نوجوان کنیم نه این در هر جلسه ای که با او داریم او را بمباران نصیحت و نقد کنیم.