eitaa logo
کانال رسمی حاج سید محسن بنی فاطمی
620 دنبال‌کننده
1هزار عکس
446 ویدیو
16 فایل
اطلاع رسانی جلسات و برنامه ها و کلیپهای صوتی و تصویری مداح اهل بیت حاج سید محسن بنی فاطمی
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی از شعر، از توصیف از اندیشه آن سوتر کسی از دیگران برتر کسی دیگرتر از دیگر به جا مانده ست در دوران هزاران رمز و راز از او سخن گفته ست در لفافه تاریخِ حجاز از او به تکلیف ازل باید برون از وزن و از قالب تمام عمر بنویسم ابوطالب ابوطالب ابوطالب ابوطالب که آرامش گرفت آرامش از لحنش نمک گیر است دنیا تا ابد از سفره  پهنش برای زنگیان لبخندهایش حکم آزادی ست کلید کعبه دور گردنش میراث اجدادی ست بخوان او را که طعم واژه هایش چون رطب باشد قلم در دست او چون رقص شمشیر عرب باشد زمین نشناختش در آسمان پیچیده آوازش بخوان او را بخوان ابیات «لامیّه» است اعجازش دلش مانند آتش زیر خاکستر حرارت داشت که پنهان بر سر سجاده با توحید خلوت داشت چه توحیدی که در اندیشه انسان نمی گنجد که ایمانش درون کفه میزان نمی گنجد به قرآن از صمیم قلب بر این باورم مردم اگر ایمان او کفر است من هم کافرم مردم در آن دوران که دوران، گرم انکار محمد بود ابوطالب به تنهایی هوادار محمد بود به توصیف وجودش این سخن از مصطفی کافی ست که در شعب ابوطالب، ابوطالب مرا کافی ست زمینی نیست آغوشش، پر از رمز و پر از راز است چه دستی دارد او احمدنواز است و علی ساز است خدایی که علی را با محمد آشنا کرده مساجد را در آغوش ابوطالب بنا کرده به قرآن از صراط مستقیمش قبله بود آگاه به استقبال فرزندش ترک برداشت بیت الله قدم از او صلابت را به هنگام خطر آموخت علی، حیدر شدن را از تماشای پدر آموخت هلا شاعر هرآن جایی که غم شد بر دلت غالب بگو آهسته با خود یا علی بن ابی طالب تو سلطان نجف هستی، پر از دُر کن جهانم را در ایوان طلایت از طلا پر کن دهانم را خودت تقدیر شعرم را پر از شور و شعف بنویس برایت از پدر گفتم، برایم یک نجف بنویس سید حمید برقعی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
سلام، حامی پیک و پیام، ابوطالب! سلام، ای ملکوت کلام، ابوطالب! نبود اگر کرم کامل تو، گُم می شد یتیمِ آمنه در ازدحام، ابوطالب! به کیش خویش، خدا را نظاره می کردی فراتر از همهٔ ننگ و نام، ابوطالب! کتیبه ای ست نگاهت به قدمت انسان سلام ای جبروتِ تمام، ابوطالب! نداشت کعبه اگر حفظ حرمت تو، نبود میان آن همه بت احترام، ابوطالب! چه گفت با تو بُحَیرا در آن شب شفّاف چه گفت با تو؟ کجا؟ از کدام؟ ابوطالب! چه گفت با تو محمد به او چه گفتی تو؟ که گفته بود سخن از قیام، ابوطالب!؟ پدربزرگِ مُدارا! مُروّت خالص! کهن تر از همه هر چه مرام، ابوطالب! حسین خون تو دارد به رگ که می جوشد علی گرفته به نام تو نام، ابوطالب! فقط نبود محمد، که بود سایهٔ تو مدام بر سر هر خاص و عام، ابوطالب! تو سایه بان سَرِ تشنگان توحیدی به پشت گرمی غیرت مدام، ابوطالب! سلام ای کلمات کهن سلام، سلام سلام ای ملکوت کلام، ابوطالب! مرتضی امیری اسفندقه سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) پر از مدح محمد بود، دیوان ابوطالب که غیر از او نبوده در دل‌وجان ابوطالب اگر حتی تمام مکه با او دشمنی می‌کرد شبیه کوه محکم بود، پیمان ابوطالب چنان دین زیر دِینِ جان‌فشانی‌های او مانده که می‌نامند ما را هم مسلمان ابوطالب کسی حتی اگر فکر جسارت بر نبی می‌کرد طرف می‌شد به برق تیغ برّان ابوطالب به دستان خودش پروردگار عشق پرورده‌ست، گلی مثل علی را در گلستان ابوطالب بنی‌هاشم مسیر رستگاری را نمی‌پیمود اگر سکّان نمی‌شد تحت فرمان ابوطالب بدون‌شک بدل می‌شد به ویرانه تمام شهر نمی‌افتاد اگر در دست عمران ابوطالب پیام آورده جبریل امین از حق به پیغمبر، که "آتش دور باد از حول دامان ابوطالب" کرامت نسل اندر نسل ارث خانه‌اش می‌شد اگر می‌شد کسی یک‌بار مهمان ابوطالب تمام روزی یکسال خود را با خودش می‌برد اگر یک‌وعده می‌آمد سر خوان ابوطالب به یُمن مقدم پاک رسول مهربانی‌هاست که حتی شعب شد ملک سلیمان ابوطالب محمد جای خود را داشت، اما در همان دیدار بحیرا بعد از او مانده‌ست حیران ابوطالب علی سِرّ نهانش بود و باید پرده برمی‌داشت شکاف کعبه از این راز پنهان ابوطالب اگر آن سال را پیغمبر "عام‌الحزن" نامیدند سبب این شد که سنگین بود هجران ابوطالب روایت شد "که بعد از مرگ، دوزخ جایگاه اوست، مسلمانی که شک دارد به ایمان ابوطالب" مجتبی خرسندی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
تمام عمر باید شد غزل خوان ابوطالب چه شاعرها مسلمان کرده دیوان ابوطالب به سنجش گر که بگذارند ایمان خلایق را ترازو بشکند از بار ایمان ابوطالب تبوک این را به ما فهماند، موسی کیست هارون کیست اشارت هاست پشت نام عمران ابوطالب علی دست خدا بوده ست یعنی قبل ترها خود کلید کعبه را داده به دستان ابوطالب ز خوف قتل پیغمبر سکوتی داشت پر معنی منافق کفر می بیند ز کتمان ابوطالب رسالت بار سنگینی ست اما بر رسول الله از آن سنگین تر است انگار فقدان ابوطالب ز شرح داغ رحلت کردنش این بس که در تاریخ به عام الحزن معروف است هجران ابوطالب مسعود یوسف پور سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
ای سراپا صفا، ابوطالب یاور مصطفی، ابوطالب  پای تا سر، حقیقت ایمان  حامی‌دین، مروّج قـرآن  بوی عطر بهشت در نَفَسَت  صلوات خدا به هر نفست  مصطفی متکی به ایمانت  جان خلق جهان به قربانت  ای تو آرامش دل احمد  همه جا شمع محفل احمد  خط و مشی ات مرام و ایده ی ما  خاک پایت، شفای دیده ی ما  مصطفی، یار و یاوَرَت خوانَد  کافر است؛ آنکه کافرت خواند  چار نجل تو، چار نور جلی ست  جعفر و طالب و عقیل و علی ست  تو نبی را به هر بلا، سِپَری  تو تمام ائمه را پدری  افتخارت به کل خلق خداست  که عروس تو حضرت زهراست روزها، روز یادواره ی توست  سالها سر به سر، هزاره ی توست  داغ تو سوخت قلب احمد را  خیز و بین گریه ی محمّد را  ای سلام همه به جان و تن ات  کرد شیر خدا، علی، کفن ات  پیکرت را علی نهاد به خاک  ای تن ات همچو روح مؤمن، پاک بر پیمبر غم تو مشکل شد  خاک ات از گریه علی گِل شد  رحمت حق به روح پاک ات باد  اشک "میثم" نثار خاک ات باد سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🏴 ۲۶ رجب، سالروز وفات موحد و مؤمن قریش، حضرت ابوطالب(ع) پدر بزرگوار امیرالمؤمنین(ع) تسلیت باد. در صف محشر، کف افسوس برهم می‌زند... هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت... سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
بسم الله النور 🔷گزارش تصویری مراسم جشن عید مبعث در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 💠 حال و هوای حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها در روز عید مبعث سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
ای ابتدا محمد و تا انتها علی ای انتها محمد و از ابتدا علی ای بین کعبه احمد و ای در حرا علی یعنی که یک حقیقتِ مَحضید با علی در باطنِ ظهور تو در اِختفی علی یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی در جوش آمده‌است خُم خانگی ما در چشمِ ماست سرمه‌ی مستانگی ما بیرون زده است  یک  رگِ دیوانگی ما نورِ نبی است کعبه‌ی پروانگی ما از مرتضاست نعره‌ی مردانگی ما اِلّایِ مانده در پسِ اظهار لا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی باید به دشتها برود چوپان شود باید سفر رَود نَفس راهبان شود تاجر شود مسافرِ یک کاروان شود باید میانِ مکه امین و امان شود باید از آنچه فکر کنی بیش از آن شود تا که شود پیامبرِ مرتضی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی چل سال انتظارِ زمین و زمان بس است چل سال پشت پرده برای جهان بس است چل سال منتظر شدنِ آسمان بس است چل سال  بین خلوت کروبیان بس است حالا خدا نوشت که ای بی نشان بس است برخیز  با ملائکه  برخیز  با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی از عشق از حضور  لبالب نشسته بود در خلوتی شگفت و مقرب نشسته بود بین حرا به چله‌ی یارب نشسته بود اشراقِ نور بود اگر شب نشسته بود جبریل پیش روش مودب نشسته بود ای بازویِ نبوتِ تو هرکجا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی خورشیدِ مکه بر تنِ ظُلمتکده بتاب بر مردمان منجمدِ شب زده بتاب صبرِ زمینِ یخ زده  سرآمده بتاب تنها به مکه نه که بر هر بُتکده بتاب هرچند مشکل است به دل غم مده بتاب غم نیست تا که ذوالفقارِ نبی هست با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّل اگر کار مشکل است اصرار در مقابل انکار مشکل است گیرم  میان مشرک و کفار مشکل است ماندن ولی مقابلِ کرار مشکل است بودن به پیش ضربِ علی‌وار مشکل است    مرحب که هست پیش تو ای مرحبا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی وقتش رسیده است  از این پس علی بگو امشب نجف برو شبِ مبعث علی بگو  در  صحنِ آن سرای  مقدس علی بگو بین رواقهای مُقَرنَس علی بگو آری کَسم علی است نه هرکس ، علی بگو نَفسِ محمد است به نَصِ خدا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
تباهی بود و تاریکی ، زمان مستِ جهالت بود زمین از ناله ی زنده به گوران در خجالت بود صــراط  آدمیّـت ، رو به دنیــای ضـــلالت بود بشــر ، درگیـــرِ خُسـران  و گرفتارِ بطالت بود به یکباره در این ظلمـت سـرا، نــوری پدید آمد به قـلب نا امیـدانِ جهــان ، نـــور امیـــد آمد عجب نورٌعَلیٰ نوری که در شب ، عالم آرا شد فلـک ، آیینــه گَردانش ، مَلَــک غرقِ تماشـا شد حرا ، آغوشِ جبــریل و امانت دارِ  بطحــا شد به إقرأ ، آخرین بابِ رســالت در حَــرا  وا  شد نوای "إقرَأ بِسمِ رَبِّک"از هر سـو به گوش آمد همــه ذرات عالم ، با نوایش در خــروش آمد به جوش آمــد کلام وحی و آیات علـــق  بارید در  آن خلوتــگـه تاریــک ، انــوار فلـــق بارید چه بــارانی به کوه نور ، از الطاف حق بارید شــرابِ نـاب ربـّانی به جـان بـی رمـــق بارید بپا خیــز ای رسولی که مقام مصطــفی داری تو  دست یاوری مثــل علــیِ مرتضــی داری بخوان ای حضرت باران ! ببار آیات رحمت را به تن کن کِســوَتِ سبـــز امــامت را نبــوت را امین بودی که حق داده به دستت این امانت را بخــوان ، آغاز کن  ، پایان ببر ، امر رســالت را چه فخری می کند اُمّت که تو پیغمبرش باشی چه زیبا می شود خلقت که تو تاج سرش باشی تو را حق برگزید امشب ، حبیبِ بی بدل باشی میانِ مهــربانانِ جهــان ، ضـــرب المثـــل باشی به دیــوان رسـالت ، بهتـرین بیت الغــزل باشی تَـبـَـرداری چو ابراهیـم ، بر  لات و هُبَـــل باشی صراط المستقیم از من ، مقـــام رهبـــری با تو حمــایت کردنت با  من ، عدالت گستــری با تو ببـار ای آسمـان ! نور و  تمــاشـا کن "محمـــد" را طلوع سبـــز بی پایان ، شکوه نور ســـرمد را به گوش جان خود بشنو ، نوای جان احمد را به صدر انبیـا بنـگر ،  چنین میــرِ ســرآمد  را مکانش آسمان است او اگرچه در زمین باشد امانت دار قرآن است و ختم المرسلین باشد رقیه سعیدی(کیمیا) سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دمید ماه رجب رؤیتش مبارک باد به دوستان خدا نعمتش مبارک باد نزول بارقۀ رحمتش مبارک باد محمد آمده و بعثتش مبارک باد که بعثتش حرکت داد چرخ هستی را که هجرتش برکت بود حق‌پرستی را سپیده دم ز حَرا آفتاب برخیزد فروغ رحمت حق بی‌حجاب برخیزد ز صخره صخرۀ آن، عطر ناب برخیزد سحر که شهر خدایان ز خواب برخیزد امین مکه رهایی ز مستی‌اش بدهد نوید مذهب یکتاپرستی‌اش بدهد... بزرگ مرد چهل ساله با رُخی چون ماه رسیده است و به راز پیمبری آگاه دهند تهنیتش ز آنچه بگذرد در راه به این ندا که محمد! تویی رسول الله بشارتی که عمو زادۀ خدیجه دهد امید بر دل آزادۀ خدیجه دهد نفس کشیدن او نکهت خدایی داشت برای خسته‌دلان مژده رهایی داشت به درد مردم محروم آشنایی داشت که در جهان عرب این همه فدایی داشت خلوص و صبر و رضا را ز بس به کار گرفت به نیم قرن جهان را در اختیار گرفت خلیل نیست ولی بر خلیل ناز کند به روی عالم، درهای علم باز کند کلیم پیش رخش سجدۀ نیاز کند مسیح پشت سر مهدی‌اش نماز کند نظر ز آمدن انبیاء والا اوست بزرگ معجزۀ نون والقلم با اوست کسی که عالم ایجاد بی‌قرارش بود جوامع بشریت در انتظارش بود رسید و وحدت و آزادگی شعارش بود چو حُسن خلق سلاحی دراختیارش بود محمد آمد و آورد هرچه خوبی بود کتاب او در حکمت به روی خلق گشود کجاست غیرت عمار و عزم سلمانش که زنده گشت مدائن ز عدل و ایمانش کجاست منطق بوذر علیه عثمانش که کُشت دشمن دین را به تیغ بُرهانش اگر به راه بزرگان دین برآمده‌ایم به کاخ‌های مجلل چرا در آمده‌ایم مدینه از تو به بیت‌الحرام می‌نازد حرم ز فیض تو بر هر مقام می‌نازد خدا ز بندگی‌ات بر اَنام می‌نازد عرب ز نام تو بر خاص و عام می‌نازد ولی دریغ که این افتخار پوشالی‌ست تمام دعوی اهل حجاز تُو خالی‌ست از این قبیله که بر خاص و عام حمله کند گهی به کوفه و گاهی به شام حمله کند به مسلمین یمن صبح و شام حمله کند بعید نیست به بیت الحرام حمله کند خدای قدرت خود را کشیده بر رُخشان مدافعان حرم می‌دهند پاسخشان مدافعان حرم باور علی دارند به پیش دیدۀ خود خیبر علی دارند‌ جهاد نامه‌ای از دختر علی دارند امید مرحمت از همسر علی دارند قسم به فاطمه محبوب قلب فاطمه‌اند مدافعان حرم زینبی‌تر از همه‌اند سیدرضا_مؤید سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
از بام و در کعبه به گردون رسد آواز کامشب درِ رحمت به سماوات شده باز بت های حرم در حرم افتاده به سجده ارواح رسل راست هزاران پرِ پرواز کعبه زده بر عرش خدا کوس تفاخر مکه شده زیبا دل افروز و سرافراز جا دارد اگر در شرف و مَجد و جلالت امشب به سماوات کند خاکِ زمین ناز از ریگِ روان گشته روان ، چشمه ی توحید یا کوه و چمن باز چو من نغمه کند ساز دشت و در و بحر و برو، جن و بشر و حور در مدح محمد همه گشتند، هم آواز هر ذره یِ کوچک شده یک مِهر جهان تاب هر قطره ی ناچیز چو دریا کند اِعجاز جبرئیل، سرِ شاخه ی طوبی چو قناری در وصف محمد لبِ خود باز کند باز جبرئیل چه آرد ؟ چه بخواند؟ چه بگوید؟ جایی که خداوند به قرآن کند آغاز خوبانِ دو عالم همه حیرانِ محمد یک حرف ز مدحش شده ما کانَ محمد این است که برتر بوَد از وَهم ، کمالش جز ذات الهی همه مبهوت جلالش رضوان، شده دلداده ی مقداد و ابوذر فردوس بوَد سائلِ درگاه بلالش والله قسم، نیست عجب گر لبِ دشمن چون دوست ز هم بشکفد از خُلق و خِصالش هرگز به نمازی نخورد مُهر قبولی هرگز، صلوات ار نفرستند به آلش بی رهبریش خواهد اگر اوج بگیرد حتی مَلک العرش بسوزد پر و بالش یوسف ببرد، حُسنِ خود از یاد گر او را یک منظره در خاطره افتد ز خیالش این است همان مِهر درخشنده که تا حشر یک لحظه به دامن نرسد گرد زوالش گل سبز شود از جگر شعله ی آتش در وادی دوزخ فتد ار عکس جمالش چون ذات خدای ازلی لَیْسَ کَمِثْلُه باید که بخوانیم فراتر زمثالش ایجاد بوَد قبضه ای از خاکِ محمد افلاک بوَد بسته به لولاکِ محمد صد شکر که عمری ز تو گفتیم و شنیدیم هر سو نگریدیم گلِ روی تو دیدیم هرجا که نشستیم به بام تو نشستیم هر سو که پریدیم به بام تو پریدیم عطر تو پراکنده شد از هر نفسِ ما هر گه به سرِ زلف سخن شانه کشیدیم ز آن روز که گشتیم ز مادر ، متولد از ماذنه ها روز و شب اسم تو شنیدیم مرگی که به پای تو بوَد زندگی ماست مائیم که در موجِ عزا عید سعیدیم تا بودنِ ما نام محمد به لب ماست روزی که نبودیم به احمد گرویدیم استاد_سازگار سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi