eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۴) 🔹 «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 ... همین الآن فرودگاه مرکز آمد و شد خارجه و وزیر دفاع . چرا؟ چرا این‌قدر پُرْرو هستند؟! چون مردم بغداد نشده‌اند. والّا چه کسی جرأت می‌کرد این‌طور بیاید و پیش برود و بگوید که را عوض کن!. مردم اگر شده بودند، به این‌ها راه نمی‌دادند. مردم بغداد تربیت نشده‌اند که!؛ یک اسلامی دارند مثل تهران!، هم مثل !، شیراز هم مثل !. همه‌ی این‌ها دنبال یک اسلام ساده و بی‌زحمت هستند؛ در حالی‌که بدنی و ، کاملاً عمقی است!، به طوری‌که نیاز به و از خارج دارد!. این‌ها را با هم مقایسه کنید. ما ، ما ، ما مدرسه و مسجد داریم؛ نمی‌توانیم که تربیت کنیم!. سرمربی هم از خارج می‌آید!. این است که از هر مدرسه‌ای‌ و که بپرسید، می‌گویند: بیش از این از ما کاری ساخته نیست که بیایید این‌جا درس بخوانید و یک هم بگذارید! این می‌شود !. دو تا کلمه هم و بخوانید؛ این‌طور نیست!. اگر سابق این وضع ما را می‌دیدند، ما را از بیرون می‌کردند! بیاییم سه چهار نفری وسط مدرسه بنشینیم و بگوییم و بخندیم. روزنامه هم در دست‌مان باشد، به نام این‌که مثلاً علوم دینی هستیم!. اصلاً ، و ، باید طبق یک باشد. با جرأت و و آمادگی فکری، انسان وارد صحبت شود که این مسئله را بگویم یا نگویم؟، این حرف را بزنم یا نزنم؟، این احوال‌پرسی را با فلانی بکنم یا نکنم؟، این را بخوانم یا نخوانم؟. تمام این‌ها درونش است، ضد سلامتی هم در درونش هست. و اصلاً برای این چیزها نمی‌شود!. ادامه دارد... ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت سوم) 🔺شرایط دریافت نصیحت 🔹 در هر حال، «قال له رجل: اوصنی. قال: او تقب
🌹 یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت چهارم و پایانی) 🔺 اهمیت صبر و تبعات آن همچون فقر ممدوح 🔹 پس این‌که حضرت سلام‌الله‌علیه این مسئله را مطرح می‌کنند، یک زیربنای بسیار بسیار مؤثر و مفید فردی و اجتماعی را به ما نصیحت می‌کنند. 🔹فرمود: «توسد الصبر واعتَنِق الفقرَ»؛ خب وقتی انسان بخواهد کند، معنایش چیست؟ معنایش این است که شما مثلاً باید پانزده سال در این درس بخوانی، زحمت بکشی، چیزی هم گیرت نیاید. وقتی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوی، بیرون میایی، حتی یک هم مثلاً نداشته باشی، هیچی نداشته باشی. مع ذلک می‌گوید که چون ، هدف بزرگی است من صبر می‌کنم. خب حالا که بیرون می‌آیی، می‌توانی با چند تا خدایی نخواسته رشوه‌خواری و پذیرش یک شغل‌هایی و و کردن، فوراً به یک نتیجه‌ای برسی. این‌جا باید به پناه برد؛ فقرِ ممدوح. یعنی انسان استعداد نامشروع دارد، ولی به کار نمی‌زند و خودداری می‌کند. آن‌وقت این می‌شود بهتر از ریاضتی که فلان یا فلان به او می‌داد. او می‌گفت این‌طور ریاضت بکش، این می‌گوید نه؛ ریاضت تو این است که استعداد داری، همه‌جور مظالم و کارهای نامشروع در تو هست، هم کرده‌ای، هم داری، ولی باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازی. حالا تا چه وقت، نمی‌دانم. باید سوار اتوبوس بشوی، ماشین حالا خبری نیست؛ باشد. آیت الله در یک جمعه‌ای من گوش کردم از تلویزیون می‌فرمود که من خلاصه در این سن و سال دیگر نمی‌توانم دوچرخه‌سواری بکنم و یاد نگرفته‌ام وإلّا دوچرخه می‌گرفتم، سوار می‌شدم و می‌آمدم ؛ این معنایش ساختن با فقر است. یعنی وقتی نیاز پیدا کرد، به یک بسیار بسیار ساده‌ای، انسان إباء نکند از آن، زیر بار بیاید. این می‌شود منشأ فردی و اجتماعی، و جسمانی، آن‌وقت با صبر و با فقر اختیاری، دوتایش که با هم جور شد، درست می‌شود که تمام را می‌تواند تصرف کند. مگر نبود به ایشان خبر داده شد که خارجی‌ها می‌خواهند حصر درست کنند و ما را در قرار بدهند، گویا فرمودند که ملتی که دارد از محاصره‌ی امور معاشی چه باکی دارد؟ روزه هم یکی از موارد است. پس خلاصه این‌که همان‌طوری‌که یک بچه‌ی‌ای که وارد در یک رشته‌ی نظامی مانند خلبانی یا مثلاً نیروی دریایی می‌شود، این باید یک تحملاتی داشته باشد تا این‌که ورزیده بشود، نیمه شب در تاریکی در خلیج فارس بتواند از هواپیما در دریا پایین بیاید، این چقدر تمرین می‌خواهد؟ چقدر صبر می‌خواهد؟ چقدر خودداری می‌خواهد؟ چقدر تحمل می‌خواهد؟ ما هم در همین‌طور. باید در این رشته‌ی خودمان، فشار را تحمل کنیم. فشار این‌که ما به جایی نمی‌رسیم از درس خواندن و و و این‌ها، صاحب و این‌ها نمی‌شویم. فشار این‌که وقتی هم چیزی خواندیم، مدرکی گرفتیم، باید رشوه‌خواری نکنیم، اگر شدیم، باید به نکنیم، باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازیم، این هم ریاضت است دیگر. این ریاضات، می‌سازد. وقتی انسان ساخت، می‌شود آن کسی که از امام علیه‌السلام بخواهد، دستور بخواهد، در جایش آن نصیحت واقع می‌شود و به مرحله می‌رسد. خدایا به آبروی از آن و معنویِ ظاهری و باطنیِ آن حضرت نصیب شیعیان‌شان بفرما. نصیب همه‌ی ما بفرما. زحمات و برکاتش را شامل حال اموات شیعه و ما بفرما. خدایا در زیر سایه فرزندش (علیه‌السلام)، اسلام، مسلمین، تشیع، رهبری‌ها؛ رهبریِ تشیع و مرجعیت‌ها و علم و عمل و تدریس را، مدارس را، موفق و منصور بدار. وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ۷۹/۱۲/۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 نجات از غفلت 🌹 بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا (۴۱) وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا؛ ( :۴۲) 🔹 دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم یکی از قسمت‌های تاریک زندگی است. برای این‌که که است، روز به روز زیاد می‌شود و که و دقت و حواس جمع و التفات کامل به جهان است، روز به روز ضعیف می‌شود. 🔹 از امام علیه‌السلام مرحوم نقل کرده که «پدرم هرگز یاد نکرد نعمتی از خدا را مگر آن‌که کرد برای آن نعمت». خوب این در اثر همین و تأمل در جهان است. انسان و جهان همراه با چنین حالتی است. طوری نیست که بشود آن را ترک کرد. مثلاً وقتی ما به یکدیگر که می‌رسیم، به هم سلام عرض می‌کنیم، آیا اصلاً می‌شود این را ترک کنیم؟ خجالت می‌کشیم که با هم روبرو بشویم ولی یک سلامی، یک اظهار رفاقت و دوستی‌ای با همدیگر نکنیم. خداوند همراه با دست کرم الهی به ما می‌رسد. آن‌وقت این داشتن به دست کرم الهی را می‌گویند، یاد داشتن می‌گویند؛ ملتفت بودن، حواس جمع داشتن، ، ، همه‌ی این‌ها از این حالتی است که پیدا می‌کند. آن‌وقت شما حساب کنید از که ما بیرون می‌آییم یا از بلند می‌شویم تا وقتی که به خواب می‌رویم یک نفر پیدا می‌کنیم که چنین حالی داشته باشد؟، که فکر کند که من الآن امروز زنده‌ام، با که از ناحیه‌ی و الهی در من تابیده و مرا به تنفس و صحبت و کلام و راه رفتن و غذا خوردن نیرو داده. به این که افتاد، در همان کوچه یا خیابان که خطری نباشد، به خاک می‌افتد و سجده می‌کند. لازمه‌ی این تذکرات، این حالتی است که در پیدا می‌شود. خوب بنابراین دقیقه به دقیقه، ساعت به ساعت، روز به روز این حال دارد در بشر نابود می‌شود. از فاسدترین روزگار، یکی این روزگار ماست. 🔹 «هر بار حق‌تعالی از او شری و بدی‌ای را دفع می‌کرد، یا نقشه و طرح دشمنی را خنثی می‌کرد، سجده می‌کرد. از نماز فارغ می‌شد، سجده می‌کرد. بین دو نفر که اصلاح می‌کرد، برای شکر آن نعمت سجده می‌کرد.» حالا ما اگر به یا به رفتیم، خواندیم یا درس گفتیم، سجده می‌کنیم که امروز ما موفق شدیم یک درس از و و و و آن‌چه که نیاز محصلین بود تأمین کنیم یا یک عالمی حاضر شویم و از او و درس او چیزی یاد گرفتیم. آیا تا حالا به عمرمان چنین کاری کرده‌ایم یا کسی را دیده‌ایم که این کار را بکند؟ این‌ها از رسوم و آداب است که متروک شده است. مثل این قاچاق شده؛ و اگر ببینیم یا بشنویم چنین جایی هست، باید به دیدنش برویم و چنین چیزی را ببینیم. ۹۴-۸-۱۴=۲۲ ۱۴۳۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 نمونه‌ای از سیاست حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر دشمنان 🔹 نوشته‌اند که وقتی حضرت ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ شنید که می‌خواهند را از دست‌شان بگیرند، نرفت حضرت (علیه السلام) و بچه‌هایشان را جمع کند و یک حالت تقابل ایجاد کند، بلکه خودش به تنهایی اقدام نمود و این خیلی پرمعنا است؛ پدرشان در بین مردم شاید بارها گفته بودند که: پاره تن من است و هر کسی‌که او را آزار بدهد و ناراضی کند، مرا ناراضی کرده و هر کسی من را ناراضی کند، خدا را از خود ناراضی کرده. ایشان این را به کار گرفت و کسی را با خودش همراه نکرد تا بهانه نداشته باشند که مثلاً شوهرت فلان کار را کرده، فلان کس را کشته و ما نمی‌توانیم به حرفش گوش دهیم و نتوانند عذری بیاورند. این است که خودش به تنهایی پا می‌شود و به می‌آید... وقتی که حضرت زهرا به سمت مسجد حرکت می‌کند، همان پوشش همیشگی را به خود می‌گیرد. هم روسری و هم خودش را بر می‌دارد حتی به طوری‌که در بین راه چادر به زیر پایش می‌رفته! و این هم درسی است به زن‌های فعلی ما که نگویند: حالا آن زمان یک‌طور بوده و این زمان یک‌گونه‌ی دیگر است!. الآن یک عده بهانه می‌آورند: ما ناچاریم برای انجام امور ، و این چادر جلوی دست و پایمان را می‌گیرد و این ﮔﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ‌ها!. آن حضرت هم آن موقع ناچار بوده و داشته! می‌توانسته خدای نکرده همین‌طور سر برهنه بیرون بیاید؛ چون فشار آمده و می‌خواهند اذیتش کنند. می‌خواهد فریاد بزند، می‌خواهد مثل آدم‌هایی رفتار کند که خبر بدی به آن ها می‌رسد: که خدایی نکرده ماشین شما چپ شد یا فرزندت، پدرت، شوهرت از بین رفتند، - خب این دیگر حواسی برایش نیست که خودش را بپوشاند- می‌زند بر سرش و فریاد می‌کشد و غش می‌کند. اما حضرت کاملاً خوددار بود و مواظب خودش بود!. تازه وقتی به آن‌جا آمد، پرده و چادر زدند، با این‌که او و همراهانِ زنش ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، همراه مردها نشدند، مثل حالا نبوده که یک می‌نشیند و دو این طرف و آن طرفش می‌نشینند!. این‌ها همه مسائل جدای از است و دارد رونق می‌گیرد و کسی هم نمی‌تواند حرف بزند!. حضرت با این عملش روی ﻫﻤﻪ این کارهای روزانه‌ی ما و زنان ما قلم کشیده! و پیش‌آمدهای سخت هم نباید و کارهای مهم را تقلیل بدهد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۴) 🔹 «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 همین الآن فرودگاه مرکز آمد و شد خارجه و وزیر دفاع هاست. چرا؟ چرا این‌قدر پُرْرو هستند؟! چون مردم بغداد نشده‌اند. والّا چه کسی جرأت می‌کرد این‌طور بیاید و پیش برود و بگوید که را عوض کن!. مردم اگر شده بودند، به این‌ها راه نمی‌دادند. مردم بغداد تربیت نشده‌اند که!؛ یک اسلامی دارند مثل تهران!، هم مثل !، شیراز هم مثل !. همه‌ی این‌ها دنبال یک اسلام ساده و بی‌زحمت هستند؛ در حالی‌که بدنی و ، کاملاً عمقی است!، به طوری‌که نیاز به و از خارج دارد!. این‌ها را با هم مقایسه کنید. ما ، ما ، ما مدرسه و مسجد داریم؛ نمی‌توانیم که تربیت کنیم!. سرمربی هم از خارج می‌آید!. این است که از هر مدرسه‌ای‌ و که بپرسید، می‌گویند: بیش از این از ما کاری ساخته نیست که بیایید این‌جا درس بخوانید و یک هم بگذارید! این می‌شود !. دو تا کلمه هم و بخوانید؛ این‌طور نیست!. اگر سابق این وضع ما را می‌دیدند، ما را از بیرون می‌کردند! بیاییم سه چهار نفری وسط مدرسه بنشینیم و بگوییم و بخندیم. روزنامه هم در دست‌مان باشد، به نام این‌که مثلاً علوم دینی هستیم!. اصلاً ، و ، باید طبق یک باشد. با جرأت و و آمادگی فکری، انسان وارد صحبت شود که این مسئله را بگویم یا نگویم؟، این حرف را بزنم یا نزنم؟، این احوال‌پرسی را با فلانی بکنم یا نکنم؟، این را بخوانم یا نخوانم؟. تمام این‌ها درونش است، ضد سلامتی هم در درونش هست. و اصلاً برای این چیزها نمی‌شود!. @seyedololama
صلی‌الله علیک یا علی بن موسی الرضا 🔺 چگونگی استفاده‌ی واقعی از برکات زیارت امام رضا صلوات‌الله‌علیه بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله والصلاة والسلام علی اشرف خلقه وخاتم رسله سید الانبیاء والمرسلین ابی‌القاسم محمد وعلی اهل‌بیته الطاهرین ولعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین پیامبری که برای او از خداوند طلب کامل کردید با این شریف ، از او برای ما دستوراتی رسیده که امروز مناسب است از آن‌ها ما تکالیف خود را بهتر و عمیق‌تر و علمی‌تر یاد بگیریم. مرحوم صاحب مفاتیح می‌فرمایند که: «از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله روایت شده: زود باشد که پاره‌اى از تن من، در زمین خراسان مدفون شود» حالا آن‌موقع اصلاً زمین کجا و کجا! و مردم آیا عبورشان به خراسان می‌افتاد یا یک خراسانی عبورش به مدینه می‌افتاد؟ اصلاً نام خراسانی در کار نبود. چنین وقتی بود که حضرت این فرمایش را نقل کرده بود. «هیچ مؤمنى او را زیارت نکند، مگر آن‌که حق‌تعالى بهشت را براى او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد. ... پاره‌اى از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غم‌ناکى او را زیارت کند، البته حق‌تعالى اندوهش را برطرف کند، و هر گناه‌کارى او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.»¹ این‌ها در ظاهر آسان است ولی در عمقِ معنا، می‌خواهد، صحبت می‌خواهد، مقدمات این مسائل در به نام یعنی پایه‌های علوم دینی (یعنی اصولی که بتوان با آن، مسائل را از و استنباط کرد) می‌باشد، که اگر آن پایه‌های را در عرض اقلاً دو سه سال بررسی نکند، این‌ها به نظرش چیز جدیدی نمی‌آید. ما چون بارها خراسان را دیده‌ایم و رفت و آمد کرده‌ایم، نمی‌دانیم که آن زمان اصلاً خراسان کجا و مدینه کجا و پیامبر غریب اسلام کجا. اکرم مگر در آن موقعی‌که این فرمایشات از ایشان نقل شده تا چه قدر از شعاع مدینه رفت و آمد داشته‌اند؛ این است که این‌ها نشان می‌دهد که هر کلمه‌اش یک معنا دارد. پاره‌ای از تن حضرت یعنی چه؟ که حضرت پاره‌ای است از تن پیامبر است. پیامبر هم اشرف خلق خداست. این‌ها می‌خواهد. «به چندین سند صحیح از ابن ابى‌نصر نقل شده که گفت: نامه‌ی امام رضا علیه‌السّلام را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید، که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد علیه‌السّلام عرض کردم، فرمود: آرى والله هزار حج است، براى کسی‌که آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.»² این قید او را بشناسد، بر این اضافه شد. علم اصول به ما راه را نشان می‌دهد؛ پس بگردیم ببینیم چند در این هست که اگر کسی انجام دهد، هزار در نامه‌ی عمل او می‌نویسند و او را می‌آمرزند. آیا مثل زیارات حالاست که انسان می‌تواند با دو بلیط و یک هفته تعطیلیِ کارش، رفت و آمد کند؟ این‌طور نیست. اگر کسی را خبر می‌دادند که به زیارت امام رضا رفته، این بود. این برای خودش و او خطرناک بود؛ ولذا به بعضی‌ها می‌گفتند که این مقدار زیاد را دارد، ولی شما فعلاً نروید. اگر بروید خودتان و خانواده‌تان در قرار می‌گیرید. با این روایات این قبه‌ها برپا شد. با این روایات جلب به (علیهم‌السلام) شدند و و که حاصل و است، ترویج شد و مردم به آن گرایش پیدا کردند. در یک مشکلاتی قرار گرفتند. حضرت می‌دانست که هر کسی به زیارت او بیاید، به راحتی نیست، ولذا نقل شد که فرمود که: اگر کسی به زیارت من در این ، در این دوری راه بیاید، بر او قطره بارانی بچکد، -یعنی زحمتی بکشد، رنجی ببیند، ناراحتی ببیند-، چه ثمراتی دارد. پس ما قطره‌ی باران را به واسطه‌ی علم اصول به و ناراحتی تبدیل می‌کنیم که در این‌طور بیانات می‌شود و فهمیدن این‌ها کار مشکلی است، می‌خواهد. باید دروس این مسائل را به عهده بگیرند و اهل مسجد باید برای این دروس وقت بگذراند. ص۱ @seyedololama ⬇️
سیدالعلماء
⬇️ ص۳ 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت،
⬇️ ص۴ 🔺 اهمیت صبر و تبعات آن همچون فقر ممدوح 🔹 پس این‌که حضرت سلام‌الله‌علیه این مسئله را مطرح می‌کنند، یک زیربنای بسیار بسیار مؤثر و مفید فردی و اجتماعی را به ما نصیحت می‌کنند. 🔹فرمود: «توسد الصبر واعتَنِق الفقرَ»؛ خب وقتی انسان بخواهد کند، معنایش چیست؟ معنایش این است که شما مثلاً باید پانزده سال در این درس بخوانی، زحمت بکشی، چیزی هم گیرت نیاید. وقتی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوی، بیرون میایی، حتی یک هم مثلاً نداشته باشی، هیچی نداشته باشی. مع ذلک می‌گوید که چون ، هدف بزرگی است من صبر می‌کنم. خب حالا که بیرون می‌آیی، می‌توانی با چند تا خدایی نخواسته رشوه‌خواری و پذیرش یک شغل‌هایی و و کردن، فوراً به یک نتیجه‌ای برسی. این‌جا باید به پناه برد؛ فقرِ ممدوح. یعنی انسان استعداد نامشروع دارد، ولی به کار نمی‌زند و خودداری می‌کند. آن‌وقت این می‌شود بهتر از ریاضتی که فلان یا فلان به او می‌داد. او می‌گفت این‌طور ریاضت بکش، این می‌گوید نه؛ ریاضت تو این است که استعداد داری، همه‌جور مظالم و کارهای نامشروع در تو هست، هم کرده‌ای، هم داری، ولی باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازی. حالا تا چه وقت، نمی‌دانم. باید سوار اتوبوس بشوی، ماشین حالا خبری نیست؛ باشد. آیت الله در یک جمعه‌ای من گوش کردم از تلویزیون می‌فرمود که من خلاصه در این سن و سال دیگر نمی‌توانم دوچرخه‌سواری بکنم و یاد نگرفته‌ام وإلّا دوچرخه می‌گرفتم، سوار می‌شدم و می‌آمدم ؛ این معنایش ساختن با فقر است. یعنی وقتی نیاز پیدا کرد، به یک بسیار بسیار ساده‌ای، انسان إباء نکند از آن، زیر بار بیاید. این می‌شود منشأ فردی و اجتماعی، و جسمانی، آن‌وقت با صبر و با فقر اختیاری، دوتایش که با هم جور شد، درست می‌شود که تمام را می‌تواند تصرف کند. مگر نبود به ایشان خبر داده شد که خارجی‌ها می‌خواهند حصر درست کنند و ما را در قرار بدهند، گویا فرمودند که ملتی که دارد از محاصره‌ی امور معاشی چه باکی دارد؟ روزه هم یکی از موارد است. پس خلاصه این‌که همان‌طوری‌که یک بچه‌ی‌ای که وارد در یک رشته‌ی نظامی مانند خلبانی یا مثلاً نیروی دریایی می‌شود، این باید یک تحملاتی داشته باشد تا این‌که ورزیده بشود، نیمه شب در تاریکی در خلیج فارس بتواند از هواپیما در دریا پایین بیاید، این چقدر تمرین می‌خواهد؟ چقدر صبر می‌خواهد؟ چقدر خودداری می‌خواهد؟ چقدر تحمل می‌خواهد؟ ما هم در همین‌طور. باید در این رشته‌ی خودمان، فشار را تحمل کنیم. فشار این‌که ما به جایی نمی‌رسیم از درس خواندن و و و این‌ها، صاحب و این‌ها نمی‌شویم. فشار این‌که وقتی هم چیزی خواندیم، مدرکی گرفتیم، باید رشوه‌خواری نکنیم، اگر شدیم، باید به نکنیم، باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازیم، این هم ریاضت است دیگر. این ریاضات، می‌سازد. وقتی انسان ساخت، می‌شود آن کسی‌که از امام علیه‌السلام بخواهد، دستور بخواهد، در جایش آن نصیحت واقع می‌شود و به مرحله می‌رسد. خدایا به آبروی جوادالائمه از آن و معنویِ ظاهری و باطنیِ آن حضرت نصیب شیعیان‌شان بفرما. نصیب همه‌ی ما بفرما. زحمات و برکاتش را شامل حال اموات شیعه و ما بفرما. خدایا در زیر سایه فرزندش (علیه‌السلام)، اسلام، مسلمین، تشیع، رهبری‌ها؛ رهبریِ تشیع و مرجعیت‌ها و علم و عمل و تدریس را، مدارس را، موفق و منصور بدار. وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ۷۹٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد۲ ص۱۶۵ (تألیف علی محمد علی دخیل) 🔺 قال له رجل اوصنی: قال: أو تقبل؟ قال: نعم. فقال علیه‌السلام: «توسد الصبر، واعتنق الفقر، وارفض الشهوات، وخالف الهوی، واعلم أنک لن تخلو من عین الله، فانظر کیف تکون»] ۲) [ ج۱ ص۱۴۳] @seyedololama
صلی‌الله علیک یا علی بن موسی الرضا 🔺 چگونگی استفاده‌ی واقعی از برکات زیارت امام رضا صلوات‌الله‌علیه بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله والصلاة والسلام علی اشرف خلقه وخاتم رسله سید الانبیاء والمرسلین ابی‌القاسم محمد وعلی اهل‌بیته الطاهرین ولعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین پیامبری که برای او از خداوند طلب کامل کردید با این شریف ، از او برای ما دستوراتی رسیده که امروز مناسب است از آن‌ها ما تکالیف خود را بهتر و عمیق‌تر و علمی‌تر یاد بگیریم. مرحوم صاحب مفاتیح می‌فرمایند که: «از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله روایت شده: زود باشد که پاره‌اى از تن من، در زمین خراسان مدفون شود» حالا آن‌موقع اصلاً زمین کجا و کجا! و مردم آیا عبورشان به خراسان می‌افتاد یا یک خراسانی عبورش به مدینه می‌افتاد؟ اصلاً نام خراسانی در کار نبود. چنین وقتی بود که حضرت این فرمایش را نقل کرده بود. «هیچ مؤمنى او را زیارت نکند، مگر آن‌که حق‌تعالى بهشت را براى او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد. ... پاره‌اى از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غم‌ناکى او را زیارت کند، البته حق‌تعالى اندوهش را برطرف کند، و هر گناه‌کارى او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.»¹ این‌ها در ظاهر آسان است ولی در عمقِ معنا، می‌خواهد، صحبت می‌خواهد، مقدمات این مسائل در به نام یعنی پایه‌های علوم دینی (یعنی اصولی که بتوان با آن، مسائل را از و استنباط کرد) می‌باشد، که اگر آن پایه‌های را در عرض اقلاً دو سه سال بررسی نکند، این‌ها به نظرش چیز جدیدی نمی‌آید. ما چون بارها خراسان را دیده‌ایم و رفت و آمد کرده‌ایم، نمی‌دانیم که آن زمان اصلاً خراسان کجا و مدینه کجا و پیامبر غریب اسلام کجا. اکرم مگر در آن موقعی‌که این فرمایشات از ایشان نقل شده تا چه قدر از شعاع مدینه رفت و آمد داشته‌اند؛ این است که این‌ها نشان می‌دهد که هر کلمه‌اش یک معنا دارد. پاره‌ای از تن حضرت یعنی چه؟ که حضرت پاره‌ای است از تن پیامبر است. پیامبر هم اشرف خلق خداست. این‌ها می‌خواهد. «به چندین سند صحیح از ابن ابى‌نصر نقل شده که گفت: نامه‌ی امام رضا علیه‌السّلام را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید، که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد علیه‌السّلام عرض کردم، فرمود: آرى والله هزار حج است، براى کسی‌که آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.»² این قید او را بشناسد، بر این اضافه شد. علم اصول به ما راه را نشان می‌دهد؛ پس بگردیم ببینیم چند در این هست که اگر کسی انجام دهد، هزار در نامه‌ی عمل او می‌نویسند و او را می‌آمرزند. آیا مثل زیارات حالاست که انسان می‌تواند با دو بلیط و یک هفته تعطیلیِ کارش، رفت و آمد کند؟ این‌طور نیست. اگر کسی را خبر می‌دادند که به زیارت امام رضا رفته، این بود. این برای خودش و او خطرناک بود؛ ولذا به بعضی‌ها می‌گفتند که این مقدار زیاد را دارد، ولی شما فعلاً نروید. اگر بروید خودتان و خانواده‌تان در قرار می‌گیرید. با این روایات این قبه‌ها برپا شد. با این روایات جلب به (علیهم‌السلام) شدند و و که حاصل و است، ترویج شد و مردم به آن گرایش پیدا کردند. در یک مشکلاتی قرار گرفتند. حضرت می‌دانست که هر کسی به زیارت او بیاید، به راحتی نیست، ولذا نقل شد که فرمود که: اگر کسی به زیارت من در این ، در این دوری راه بیاید، بر او قطره بارانی بچکد، -یعنی زحمتی بکشد، رنجی ببیند، ناراحتی ببیند-، چه ثمراتی دارد. پس ما قطره‌ی باران را به واسطه‌ی علم اصول به و ناراحتی تبدیل می‌کنیم که در این‌طور بیانات می‌شود و فهمیدن این‌ها کار مشکلی است، می‌خواهد. باید دروس این مسائل را به عهده بگیرند و اهل مسجد باید برای این دروس وقت بگذراند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز بخشش به حضرت توسط (سلام‌الله‌علیهماوآلهما) پس از نزول آیه‌ی ؛ (۱۴ ۷ ق) 🔺 نمونه‌ای از سیاست حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر دشمنان 🔹 نوشته‌اند که وقتی حضرت ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ شنید که می‌خواهند را از دست‌شان بگیرند، نرفت حضرت (علیه السلام) و بچه‌هایشان را جمع کند و یک حالت تقابل ایجاد کند، بلکه خودش به تنهایی اقدام نمود و این خیلی پرمعنا است؛ پدرشان در بین مردم شاید بارها گفته بودند که: پاره تن من است و هر کسی‌که او را آزار بدهد و ناراضی کند، مرا ناراضی کرده و هر کسی من را ناراضی کند، خدا را از خود ناراضی کرده. ایشان این را به کار گرفت و کسی را با خودش همراه نکرد تا بهانه نداشته باشند که مثلاً شوهرت فلان کار را کرده، فلان کس را کشته و ما نمی‌توانیم به حرفش گوش دهیم و نتوانند عذری بیاورند. این است که خودش به تنهایی پا می‌شود و به می‌آید... وقتی که حضرت زهرا به سمت مسجد حرکت می‌کند، همان پوشش همیشگی را به خود می‌گیرد. هم روسری و هم خودش را بر می‌دارد حتی به طوری‌که در بین راه چادر به زیر پایش می‌رفته! و این هم درسی است به زن‌های فعلی ما که نگویند: حالا آن زمان یک‌طور بوده و این زمان یک‌گونه‌ی دیگر است!. الآن یک عده بهانه می‌آورند: ما ناچاریم برای انجام امور ، و این چادر جلوی دست و پایمان را می‌گیرد و این ﮔﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ‌ها!. آن حضرت هم آن موقع ناچار بوده و داشته! می‌توانسته خدای نکرده همین‌طور سر برهنه بیرون بیاید؛ چون فشار آمده و می‌خواهند اذیتش کنند. می‌خواهد فریاد بزند، می‌خواهد مثل آدم‌هایی رفتار کند که خبر بدی به آن ها می‌رسد: که خدایی نکرده ماشین شما چپ شد یا فرزندت، پدرت، شوهرت از بین رفتند، - خب این دیگر حواسی برایش نیست که خودش را بپوشاند- می‌زند بر سرش و فریاد می‌کشد و غش می‌کند. اما حضرت کاملاً خوددار بود و مواظب خودش بود!. تازه وقتی به آن‌جا آمد، پرده و چادر زدند، با این‌که او و همراهانِ زنش ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، همراه مردها نشدند، مثل حالا نبوده که یک می‌نشیند و دو این طرف و آن طرفش می‌نشینند!. این‌ها همه مسائل جدای از است و دارد رونق می‌گیرد و کسی هم نمی‌تواند حرف بزند!. حضرت با این عملش روی ﻫﻤﻪ این کارهای روزانه‌ی ما و زنان ما قلم کشیده! و پیش‌آمدهای سخت هم نباید و کارهای مهم را تقلیل بدهد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama