eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🏴 توصیه‌هایی پیرامون ص (۱) بسم الله الرحمن الرحیم باید افرادی که ذی‌نفوذ هستند در یک جمع، و دیگران کلمات‌شان را قبول دارند، چه به عنوان یا یا یا کاروان یا هر چیز دیگر، همان‌طوری‌که در معمولاً جلسه در گرفته می‌شود و اعمال حج نشان داده و توضیح داده می‌شود، همین کار را در این زیارات انجام دهند. به این صورت‌که از زیر مجموعه‌ی خودشان سؤال کنند از هر صنفی هستند؛ یا یا و ... - در این جمعیت عجیبی که ان‌شاءالله به سلامت موفق بشود- بپرسند چیست؟ هدف را مشخص کنند. ببینند این‌ها می‌دانند هدف چیست یا فقط می‌خواهند بروند، ببرند و بیایند باز سر کار خودشان باشند؟ چند تا از کلمات امام علیه‌السلام انتخاب کنند و به این‌ها حالی کنند که حضرت امام حسین علیه‌السلام به دنیا نداشت. را یک مسیر و جاده‌ای بیشتر حساب نمی‌کرد. و را اصل این می‌دانست. هدف که خدا به داده، تقریباً از مرگ شروع می‌شود. امام حسین علیه‌السلام هم دل‌خوشی‌اش به این بود که از این پل به آسانی ردّ می‌شود و با آن‌هایی‌که به آن‌ها می‌ورزد، پیدا می‌کند، چرا که می‌فرماید: «و ما أولهنی إلی أسلافی اشتیاق یعقوب إلی یوسف». من دنیا برایم زندگی نیست. مثل این‌که حضرت علیه‌السلام هم زندگی نداشت و در نتیجه مبتلا به نابینایی شد و همه‌اش آه می‌کشید برای و دوری از او. آیا شماها می‌خواهید با رفتن و برگشتن از این‌جور درون‌تان ظهور بکند و طمع لذات دنیا از خاطرتان پاک شود، محو شود و طمع به لذات آن‌جا در شما پیدا شود و یا اگر هست تقویت شود؟. خلاصه یا شوید و برگردید، یا اگر حسینی هستید، حسینی‌تر بشوید و برگردید. مثلاً بنده در جوانی موفق شدم مادرم و یکی دو تا را از زنان آشنا و اقوام را با خودم بردم و آن‌جا هم شدم، مادرم هم سرش شکست، مشکلاتی هم پیش آمد. بالأخره وقتی برگشتیم، استاد ما [مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس ] که یک قدری اهل این حرف‌ها بود، می‌گفت: من اثر این زیارت را در تو می‌بینم. یا می‌گفت نور زیارت را در تو می‌بینم. یک چنین چیزی. خلاصه سفر، سفر است. تجارت است و تبدیل است. و برای تبدیل این افکار، سخنان حضرت خوانده و معنا شود. همین کتاب [ ] تألیف آقای همراه باشد و آن‌ها هم داشته باشند، که حضرت در برابر افراد چه فرمود؟ در منازل، در ، در راه و در روز و... ، این سفرنامه‌ی حضرت است. شما هم می‌خواهید مثل بیت‌الله، - خانه‌ای که بانی‌اش حضرت خلیل الله علیه‌السلام بود- ، یک سفری نظیر سفر حج داشته باشید، منتهی زیارت‌گاهش، شهادت‌گاه بزرگ‌ترین و شریف‌ترین است. و با چنین ملاقاتی، با چنین زیارتی، با چنین عرض سلامی، باید یک چیزی در وارد شود، که هر کسی از که اهل ، بگویند ایشان فرق کرده. از یک ماه پیش، دو ماه پیش که با هم بودیم تا حالا خیلی فرق کرده؛ شوقی‌یاتش، ذوقی‌یاتش، علاقه‌هایش فرق کرده. مثلاً اگر و عزاداری می‌کند، حالا هر دوازده ماه می‌خواهد کند، مثل کسی که ماه رمضان‌اش قبول شده، دلش می‌خواهد همه‌ی سال ماه باشد. این حرف‌ها به خاطر این است که شما سؤال فرمودید، ما هم در جواب این‌ها را عرض می‌کنیم شاید یک چیزی هم به برکات آن‌ها به ما برسد.... @seyedololama ادامه‌ی مطلب در پیام بعدی⬇️
سیدالعلماء
🔺 ضرورت اغتنام فرصت! ❔ اگر بخواهيم به خدا کنيم، وسیله‌ی ما چيست؟ 🔹 و زاری و ناله و دعا و پناه بردن به مشرفه، مانند مقدس و ، چون در آن‌جا خاص خدا می‌کرده‌اند يا مدفون شده‌اند، در آن تربت پاک و آن خاک پر از برکت و ما بايد به آن‌جا برويم و در آن‌جا را به خدا عرض کنيم و ناله و گريه را آن‌جا ببريم. اين خاصيت رفتن است که سرمایه‌ی خودش را که هيچ‌چيز نيست مگر و خداوند را در حرم با خدا مطرح می‌کند، و اهل‌بيت يا يا و يا مشاهد مشرفه‌ی ديگر مثل حضرت علیه‌السلام يا هر جایی که يک انسان مقرب الی‌الله و نزديک به پروردگار از نظر پاکیِ ، دفن شده برای ما می‌شود وسیله‌ی ناله و گريه و گريستن و از خدا امنيت و خواستن؛ ممکن است خدای ناخواسته در قطار يا در حال مسافرت يا هر وسیله‌ای بشنويم که در مثلاً شده و دچار و نگرانی شويم که و و آشنايان ما چه شدند و دل انسان به تپش در آيد و اشک‌های انسان جاری شود و از هيچ‌کجا هم خبری ندارد که چه شده؟ به همين دليل ما هم که از آينده خود خبر نداريم، اين اشک‌ها را قبل از پيش‌آمدها ذخيره می‌کنیم که بعداً خرج کنيم و نويسندگان حرم‌های شريف که نام دارند و در آن‌جا حضور دارند، اين ناله‌ها و اشک‌ها و زاری‌های ما را و حاجات ما را می‌نویسند و در پرونده ما که خدايا این‌ها، بچه‌ها و جوان‌ها و نوجوان‌ها بودند که به وسيله‌ی معصومين آمدند و آن‌ها را قرار دادند برای ، برای ، برای سرکوب کردن ، برای آمدن باران، برای نيامدن طوفان و و صاعقه و آتش‌سوزی‌ها و هزاران خطری که در شبانه‌روز ممکن است پيش‌آمد کند، و آن چیزی‌که جلوگيری می‌کند از اين حوادث دست غیبی است و ما می‌خواهیم این‌ها را در مشاهد مشرفه مطرح کنيم. و در آن‌جا عرضه می‌کنیم که خدايا: ما را بر خواسته‌های خودت موفق فرما، بر ترک چیزهایی که بر ما کرده‌ای قاطعيت ببخش، ما را بين و و قرار بده که اشتباه نکنيم. دنیایی که ما ايجاد می‌کند، دروغين است و باعث می‌شود به آن دل بسته شويم و به تو دل‌گرمی نداشته باشيم. این‌ها مسائلی است که در اثر صحيح پيدا می‌شود. يک زمانی است که انسان آتش را شناخته ولی الآن خبری از آتش نيست، اما يک وقت هم هست که انسان آتش را لمس می‌کند مثل کسی که یک‌مرتبه می‌بیند خانه و در و ديوار آتش گرفته و هر لحظه شعله زبانه می‌کشد و او هم در اتاق آتش گرفته نشسته، اين را می‌گویند لمس کردن آتش که متفاوت است با حالت ما که این‌جا نشسته‌ایم و خبری هم از آتش در اطراف ما نيست. بايد اين لمس کردن را در زيارت از خدا خواست که خدايا ما بدبختی را لمس کنيم و به تو بياوريم، همان‌طوری‌که حضرت علیه‌السلام و ديگر ائمه این‌گونه بوده‌اند، خصوصی ايشان این‌گونه بوده‌اند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
⬆️ ص ۲ 2⃣ 🔺 ضرورت استفاده از تعالیم مرحوم علامه طباطبایی در اصلاح انقلاب اسلامی 🔹 مرحوم استاد شهی
⬆️ ص ۳ 3⃣ 🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه 🔹 مرحوم احمد و دانشمندانی دیگر در سال‌ها قبل کتابی به نام ترجمه کردند که از گفتارهای درجه‌ی یک است. در یکی از مقالات آن آمده است: در پی از ماشین و استفاده از آن است و به سازنده‌ی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس پی‌ریزی‌ شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در که معنای هم درست مبارزه با آن خواهد بود. [ مرحوم علامه ] از این‌طور توجیهات نسبت به نسل کوتاهی نمی‌کردند، حتی بعضی از کسانی که در - در عصر - تأسیس کرده بودند، می‌آمدند در و دروس نسبتاً خودشان را از ایشان استفاده می‌کردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همه‌ی توجهش به ؛ چه ، چه ، چه و چه ، بر اساس و و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنی‌که هم داشتند به عنوان این‌که ما باید را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دل‌آزرده نشویم، چون ما انجام وظیفه و است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در ، چه ، چه در اجتماعات، و همچنین برای و دیگر و کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از بهره برده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس قدردانی کرده‌ایم که همه‌ی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسایل در صفحات اول کتاب مطرح شده است. خداوند را به حق قسم می‌دهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی ❔ حاج آقا خاطره‌ای از علامه دارید؟ 🔹 این‌که درباره‌ی این‌که ایشان به منازل ما چند تا تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند ناهار هم در خدمت‌شان بودیم و از بیانات‌شان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی می‌کردند و می‌آمدند و با خودشان هم یک نوشته‌ای یا دفترچه‌ای همراه داشتند. این موضوع نشان می‌داد که ایشان معتقدند به این‌که باید سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه این‌که از و استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصه‌ی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت می‌شود. و آن‌وقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح می‌دادند. مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان می‌خواندند که: "اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین" این را مثلاً وقتی تفسیر می‌دادند، به این مطلب می‌رسیدند که شهرسازی و و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمان‌های فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه می‌کند، توجه‌اش از آن ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانواده‌ها در مجالس، که خانواده‌ی یک شخص اعیان‌منش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسی‌ها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر می‌گردند، نسبت به شوهران‌شان و پدر و مادران‌شان گله‌مند می‌شوند که خانواده‌ی فلانی این‌طور و آن‌طور بودند!. همین مسأله در ساختمان‌ها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب زیاد افراد به جنبه‌ی شود و از خدا شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره. ص ۳ 3⃣ @seyedololama ⬇️
🌹 یا عبدالعظیم الحسنی...؛ میلاد سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام مبارک‌باد؛ (۴ #ربیع_الثانی ۱۷۳ق) 🔹 خدا نوری مثل شاه #عبدالعظیم علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در #زندگی‌مان. چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما #تحصیلات را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به #زیارت هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت #نماز، یک #زیارت_وارث بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و #مدرسه ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. #دل ما، #قلب ما از او #نور بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن #شهید بزرگوار، آن نائب امام #حسین علیه‌السلام که خدا به اهل #تهران و #ری منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات #روحی و #معنوی داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 در سال‌گرد ارتحال مرحوم آیت الله شیخ نصرالله شاه‌آبادی (۲۱ ۱۳۹۶)؛ برخی از فرمایشات مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی و مرحوم آیت الله شیخ نصرالله شاه‌آبادی رحمهماالله تعالی در مورد یکدیگر ارائه می‌گردد. 🔹 آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی: آقای آیت الله شیخ نصرالله مقیم بود. درس آقا (امام ) هم که می‌رفتیم، بعد از درس می‌رفتیم منزل‌شان، بحث درس آقا را می‌کردیم. آقا شیخ نصرالله از مشایخ است. 🔹 شب‌های جمعه معمول است که اتوبوس‌ها می‌گویند: کربلا، کربلا و زائران حضرت علیه‌السلام را برای زیارت به می‌برند. و برخی این سفر را پای پیاده می‌روند. من یک سفر به همراهی آقای شیخ نصرالله شاه‌آبادی پیاده رفتم. 🔹 پس از تشرف امام به نجف اشرف، بنده هم موفق شدم که به عتبات عالیات با اقامه مشرف شده، در بحث مدرسه‌ی شیخ حضورشان برسم و پس از درس در منزل آیت الله حاج شیخ نصرالله شاه‌آبادی به اتفاق مرحوم حلاج سید علی مباحثه کنیم. 🖊مکتوبی از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی: آقای حاج شیخ نصرالله شاه‌آبادی در تلویزیون، تابستان ۱۳۸۷، از قول مرحوم آقای (ابو الزوجه امام) نقل کرد که ایشان گفته بود: در زمان عقد ازدواج امام با صبیه‌ی من، هر وقت امام به می‌آمد، می‌گفتم: نیامده نامزد بازی، بلکه شاه‌آبادی بازی می‌خواهد بکند. 🔹 ( ص ۱۱۶): ... آیت الله شیخ نصرالله شاه‌آبادی که می‌فرمود ما با ایشان الآن هم ارتباط داریم، درباره‌شان فرمود: آیت الله آسید ابراهیم از رفقای ما بوده و هست، ایشان مرد با تقوا و مؤمن و اهل فضل، اهل ذکر و اهل ورد است؛ از نظر تقوا و ایمان خیلی بالاست، خیلی با محبت است. 💠 هدیه به ارواح مطهر همه‌ی علما و بزرگان عالم اسلام و مکتب تشیع و همه‌ی شهدا و صلحا و مؤمنین و مؤمنات، مخصوصاً مرحوم حاج شیخ نصرالله شاه‌آبادی، الفاتحة مع الصلوات. ✅ کانال سیدالعلماء @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز وفات مرحوم شیخ مرتضی زاهد؛ (۲۸ ۱۳۷۱ه‌ق=۲ ۱۳۳۱) 🔹 قول نداده که یک دنیایی را از بت‌پرستی‌های گوناگون بدهد وقتی خودشان نمی‌خواهد؛ قول داده که بکند، اما قول نداده که همه نجات می‌یابند. مثل این‌که هم شاید بارها فرموده باشند: ما مکلف به هستیم نه به پیروزی و غلبه و جلو بردن و جلو رفتن و دنیا را گرفتن و مملکت را آباد کردن، این‌ها چیزهایی است که مأموریت آن‌ها مال ما نیست. ما فقط بتوانیم یک نفر را از و حیوانی نجات بدهیم مثل این است که تمام مشکلات دنیا را حل کرده‌ایم، تمام نسل را نجات داده‌ایم؛ چون یک حضرت شده و ارزش آن به قدر تمام کره است، به قدر تمام نسل بشر است و خدا به او افتخار می‌کند. یک وقت عرض کردم خدمت‌تان که مرحوم حاج میرزا عبدالعلی آقای ـ پدر بزرگوار حاج‌آقا مجتبی و حاج‌آقا مرتضی ـ خودم شنیدم که درباره حاج که رفیقش بود و خیلی با هم گرم بودند تعریف می‌کرد، می‌گفت: این در جوانی چنان مست و بی‌هوشِ خدا بود که هیچ چیز نمی‌فهمید. مسائل و مسائل جوانی برای او مطرح نبود. آن‌وقت به افتاد که خب من جوانی هستم بی‌عیال، ، و دین اسلام با عزبی مخالفت کرده، چه کارش کنم؟ ناچارم که این کار را بکنم. به ناچاری از جهت تکلیف حاضر شد که بکند! وقتی که شب پیش آمد و این پیش همسرش رفت و برای بیرون آمد که برود در کوچه‌ها ـ آن موقع در حمام می‌رفتند، بنده خودم یادم هست که در منازل حمام نبود ـ که به حمام برود و بعد به نماز شبش بپردازد، همسرش خواب بود. خواب دید که با شیشه‌های از عالم به زمین آمدند که از قطرات غسل آشیخ مرتضی برای صنف فرشتگان تحفه ببرند. خب وقتی این‌طور است، یک نفر آدم پیش اسلام چنین ارزشی دارد، هیچ ندارد اسلام از این جهت، ولذا ما در کریم می‌خوانیم که: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً»؛ کشتن یک آدم بی‌گناه، مثل کشتن یک نسل است!. چون ممکن است او مثل حضرت ابراهیم بشود. «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً»؛ ( :۳۲). هر کسی هم بتواند یک نفر را به راه بیاورد، کند، دستش را بگیرد از بیرون بیاوردش، از و نجاتش بدهد، مثل این است یک بشری را نجات داده. پس ارزش یک اسلام و یک این‌قدر است. ۸۸٫۹٫۱۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۴) 🔹 «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 همین الآن فرودگاه مرکز آمد و شد خارجه و وزیر دفاع هاست. چرا؟ چرا این‌قدر پُرْرو هستند؟! چون مردم بغداد نشده‌اند. والّا چه کسی جرأت می‌کرد این‌طور بیاید و پیش برود و بگوید که را عوض کن!. مردم اگر شده بودند، به این‌ها راه نمی‌دادند. مردم بغداد تربیت نشده‌اند که!؛ یک اسلامی دارند مثل تهران!، هم مثل !، شیراز هم مثل !. همه‌ی این‌ها دنبال یک اسلام ساده و بی‌زحمت هستند؛ در حالی‌که بدنی و ، کاملاً عمقی است!، به طوری‌که نیاز به و از خارج دارد!. این‌ها را با هم مقایسه کنید. ما ، ما ، ما مدرسه و مسجد داریم؛ نمی‌توانیم که تربیت کنیم!. سرمربی هم از خارج می‌آید!. این است که از هر مدرسه‌ای‌ و که بپرسید، می‌گویند: بیش از این از ما کاری ساخته نیست که بیایید این‌جا درس بخوانید و یک هم بگذارید! این می‌شود !. دو تا کلمه هم و بخوانید؛ این‌طور نیست!. اگر سابق این وضع ما را می‌دیدند، ما را از بیرون می‌کردند! بیاییم سه چهار نفری وسط مدرسه بنشینیم و بگوییم و بخندیم. روزنامه هم در دست‌مان باشد، به نام این‌که مثلاً علوم دینی هستیم!. اصلاً ، و ، باید طبق یک باشد. با جرأت و و آمادگی فکری، انسان وارد صحبت شود که این مسئله را بگویم یا نگویم؟، این حرف را بزنم یا نزنم؟، این احوال‌پرسی را با فلانی بکنم یا نکنم؟، این را بخوانم یا نخوانم؟. تمام این‌ها درونش است، ضد سلامتی هم در درونش هست. و اصلاً برای این چیزها نمی‌شود!. @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 عبرت از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حفظ سلامت دين 🔹 از کتب نقل شده که حضرت مولا علیه‌السلام فرمود: «جَذبَنی رسولُ اللهِ و بَکی!»؛ مرا به خود چسباند و درآغوش گرفت و گریست! «فقُلتُ: یا رسولَ الله ما یُبکیکَ؟» یا رسول الله چرا می‌کنید؟ فرمودند: «ضَغائنُ فی صدور رجالٍ علیک لَن یَبدُوها الیک الّا مِن بعدی.» در سینه‌ها کینه‌هایی برای تو آماده شده که منتظرند من از بین شما بروم، آن‌وقت کینه‌ها را علیه تو پیاده کنند و انتقام بگیرند!. «فقُلتُ: بِسلامةٍ مِن دینی؟! قال: بِسلامةٍ مِن دینِک». عرض کردم در آن هنگام من در سلامت است؟ جواب دادند: بله در است! این پیش‌آمد بسیار دردناکی را که حضرت به او اطلاع دادند، مایه‌ی بیم و و ناراحتی برای او نشد، بلکه و امان دینی برایش مهم بود؛ فلذا عرض کرد: در موقعی که کینه‌ها بروز می‌کند و حربه‌ها به سوی من هدف‌گیری می‌شوند و دشمنی‌ها آشکار می‌گردد و من در معرض انتقام و کشته‌های عرب قرار می‌گیرم، آیا آن موقع من دین سالمی دارم؟! فرمود که در سلامت هستی. حالا این‌جا این سؤال برای همه‌ی ما پیش می‌آید که ما که به این وارد شدیم، جایش بود که در این مطالب می‌کردیم و درباره‌اش جلسه تشکیل می‌دادیم. هر جنسی که قیمتش بالا و پایین می‌رود، هر چاهی که کنده می‌شود و نفتی از آن بیرون می‌آید، هر استانی که جدیداً تأسیس می‌شود، همه‌ی این‌ها جلسه و مقدمات دارد، اهمیت و دارد، اما کسی بلند نمی‌شود تا بگوید ما که جمهورى اسلامی تشکیل دادیم؛ ما را چه کسی تضمین می‌کند و باید چه کار کنیم و چه طرح و نقشه‌ای باید ارائه کرد؟! و هیچ صدایی از هیچ جایی در این رابطه به گوش نمی‌رسد!. دعاها تشکیل می‌شود؛ دعاهای و تشکیل می‌شود، ها، سینه‌زنی‌ها، - همه‌ی این‌ها یکی از یکی بهتر و امیدسازتر-. اما آیا چنین مسائلی هم در این کلاس‌ها، تکیه‌ها و ها گفته می‌شود؟! چرا کسی تکان نمی‌خورند؟! برای این است که سالم نیست و هایمان ناسالم است و احساس نمی‌کنیم و خدایی نخواسته اگر خطر دنیوی هم پیش بیاید، ما برایش فکری نکرده‌ایم. چند سال پیش بود که در آن حادثه عجیب رخ داد، چقدر ما کشته دادیم؟!. کسی یادش هست؟ حدود سی هزار نفر کشته و زخمی و استخوان خردشده و سروسینه شکسته و جوی خون در مسجد به راه افتاده و این طرف و آن طرف. آیا این پیش‌آمد برای ممکن نیست؟ چه کسی قول داده؟ در کدام دفتر امضا شده که تهران محفوظ است؟ محفوظ است؟ محفوظ است؟ که این‌طور نشان می‌دهیم. و دوشیزه‌هایمان، هیچ بیمی در دل‌شان نیست؛ و برای تمرین و خود را آماده می‌کنند، برای رفتن به و خود را آماده می‌کنند، های ما برای گرفتن یک گلدان (کاپ قهرمانی) و آن را روی سر خود گذاشتن، خودشان را آماده می‌کنند!. چرا ما این‌طور هستیم؟ برای این‌که دین سالمی نداریم، دینی که خطر را حس کند، نداریم. این دینِ تقلیدی است نه دینِ فهمیدنی. دبیرستان‌ها دین به می‌آموزند و لذا نمره‌اش هم خیلی مهم نیست که کم یا زیاد شود! این عبارت را شما از استاد شهیدتان؛ -مرحوم - در سینه و دفترتان یادداشت کنید که در می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است.» استدلالی یعنی باید حتماً در کلاس نشست و زحمت کشید و نمره گرفت تا مثل مسائل ریاضی و هندسه فهمیدنی بشود که در اين‌صورت هم است هم . ولی تقلیدی نیست که بخوان و برو و قدری محفوظات داشته باش و حفظ کن و بگو!. بلکه فهمیدنی است و لذا بچه‌های ما زحمت می‌کشند، شب می‌نشینند و مسائل را حل می‌کنند. خوب مسائل دینی هم همین‌طور باید حل شود. این برای این است که و و اکثراً این حس خطر در آن‌ها پیدا نشده است. اگر یک مکتبی آمد و تشکیل داد، مهم‌ترین کار آن این است که مسائل مکتبی را در درون ، ها، ها، ها، ها و ما ها بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست. اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم. ۲۶ المبارک ۱۴۳۵=۹۳٫۲٫۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت #عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی #تهران، مشکلات #روحی و #معنوی داشته باشند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 استفاده از برکات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام 🔹 خداوند نوری مثل شاه #عبدالعظیم علیه‌السلام در میان ما گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل #زیارت جدش حضرت #سیدالشهدا علیه‌السلام می‌باشد. اگر این باشد پس باید از حالا در #زندگی خود تجدیدنظر کنیم. چرا کوتاهی بکنیم؟ خب حالا ما تحصیلات را به‌خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم و فرصت رفتن به زیارت هم پیدا نمی‌کنیم؛ باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت #نماز، یک زیارت #وارث بخوانیم و برای آن حضرت #هدیه کنیم که #حجره و #مدرسه ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود؛ #دل ما، #قلب ما از او #نور بگیرد. یک وقتی می‌بینیم در یک سال، دو سال، سیصد زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. آن #شهید بزرگوار، آن نائب امام حسین (علیه‌السلام) که خدا به اهل #تهران و #ری منت گذاشته که قبرش او را این‌جا برای ما قرار داده است. ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
صلی‌الله علیک یا علی بن موسی الرضا 🔺 چگونگی استفاده‌ی واقعی از برکات زیارت امام رضا صلوات‌الله‌علیه
⬇️ ص۲ در حدیث از امام علیه‌السلام وارد شده: «اُفّ باد بر مسلمانی که در هفته روز جمعه را صرف آموختن مسائل دین خود نگرداند و برای این امر خود را از کارهای دیگر فارغ نسازد»³. خب این‌ها را که با هم بررسی کنیم، معلوم می‌شود که آیا ما هستیم؟ یا وای بر ما که ها شده محل ، رفت و آمدهای بی‌فایده یا کم‌فایده یا خدایی نکرده کاری. دین است، باید مسائلش را با و یادگیری از اساتید، پخش شدن به وسیله برنامه‌ها، یا ها و های هفتگی در روشن شود. هر کدام از این‌ها به درب خانه‌ها داده شود. خانه‌ها آن‌ها را بگیرند، استنساخ کنند. یک نسخه به خواهرشان بدهند، یک نسخه به برادرشان بدهند. پخش کنند تا معانی دینی فهمیده شود. این مسئله از لوازم این است که این هزار حج با آن نوشته می‌شود؛ یعنی باید را به این وسائل پخش کرد، فهمیدن آن را به عهده گرفت. «زود باشد که بر اثر ظلم و ستم با زهر به قتل برسم و کنار هارون‌الرشید به خاک سپرده شوم و خدا تربت مرا محلّ تردّد شیعیان و دوستان من گرداند پس هرکه مرا در این غربت زیارت کند، براى او واجب می‌شود، که من او را در روز قیامت زیارت کنم و سوگند می‌خورم، به خدایى که محمّد صلى‌الله‌علیه‌وآله را به پیامبرى گرامى داشته و او را بر تمام خلایق برگزیده، که هر که از شما شیعیان نزد قبر من دو رکعت به‌جا آورد، البته از جانب خداى عالمیان در روز قیامت آمرزش گناهان را مستحقّ شود. ... زیارت‌کنندگان قبر من در روز قیامت بر خدا گرامى‌تر از هر گروه دیگرى هستند و هر مؤمنى که مرا زیارت کند و بر روى او قطرهاى از باران برسد، البته حق‌تعالى جسم او را بر آتش دوزخ حرام گرداند.»⁴ الآن این‌ها که پیاده می‌روند، این‌طور روایات آن‌ها را از منزل و کار و شغل بیرون کرده و سر به بیابان گذاشته‌اند. حالا این یک قطره باران تبدیل شده است به پنچر شدن ماشین، به خدایی نخواسته تصادف، به خدایی نخواسته کمبود بنزین، کمبود آب در راه و ناراحتی؛ خوب تحمل این‌ها قدری اشکال و سختی دارد. این مسائل است که ما این روایات را با این‌ها معنا می‌کنیم. نتیجه‌ای که بنده می‌خواهم عرض کنم این است که برادرانی که این سخنان را با گوش ان‌شاءالله پاک، با فکر پاک می‌شنوند، بنشینند، فکر کنند، ببینند چه خدمتی به امام کرده‌اند یا خواهند کرد؟. چون امروز زیارت تبدیل شده به بلیط و هواپیما و قطار. هیچ‌کسی هم به انسان بدگویی نمی‌کند. هیچ‌کسی پرونده برای انسان درست نمی‌کند. اما این‌طور نبوده که، پرونده‌ها دست به دست می‌گردیده تا برسد به دست جلادهای بی‌رحم تا سر راه این‌ها را بگیرند و این‌ها را ذبح کنند. یک‌وقت بنده در زیارت با رفقا جا ماندیم در و در بین راه قطار رفت و بنده بدون وسائل جا ماندم. مشکلاتی بود تا اتوبوس آمد، جا نداشت. من در پله‌ی ماشین حاضر شدم بایستم که ماشین ما را ببرد. با این وضع آمدم . بعضی از مؤمنین به دیدن من آمدند. وقتی این مشکلات مرا فهمیدند، برای دل‌داری و دل‌خوشی من یکی از آن‌ها این‌طور نقل کرد. گفت: ما دو نفر بودیم به زیارت مشهد می‌رفتیم. آن‌جا که به برخی طوایف بر می‌خورند. یک آبی و یک جنگلی بود. گفتیم این‌جا خستگی رفع کنیم و چای درست کنیم. یکی از ما کتری را برداشت که برود آب بیاورد. دیدیم با حواس پرت و ناراحتی آمده، کتری را مثلاً بر زمین می‌گذارد و می‌گوید: پاشو! پاشو! پاشو این‌جا نشستن ندارد. ما هم قبول کردیم. پا شدیم، راه افتادیم. ترس و لرز به جان او افتاده بود. مشهد که رفتیم، سه روز زنده بود، بعد فوت کرد. از بس ترسیده بود. آخرش از او پرسیدیم چه دیدی تو؟ گفت: همین که رفتم آب بردارم، صدای خِرخِر شنیدم! دیدم گلوی کسی را زده‌اند، همین‌طور دارد فواره‌مانند از گلویش خون می‌آید. این بود که هول کردم و فوراً آمدم تو را از جا بلند کردم، ولی به تو نگفتم، چون ترسیدم بگویم، تو هم مثل من شوی!. برخی افراد آن‌موقع غارت می‌کردند، قافله‌ها را می‌کشتند و ثواب می‌بردند!؛ یعنی همین های فعلی. این‌ها همیشه بوده‌اند. الآن هم مبارزه با این‌ها چیز تازه‌ای نیست، همیشه بوده‌اند. ص۲ @seyedololama ⬇️
سیدالعلماء
⬆️ ص ۲ 2⃣ 🔺 ضرورت استفاده از تعالیم مرحوم علامه طباطبایی در اصلاح انقلاب اسلامی 🔹 مرحوم استاد شهی
⬆️ ص ۳ 3⃣ 🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه 🔹 مرحوم احمد و دانشمندانی دیگر در سال‌ها قبل کتابی به نام ترجمه کردند که از گفتارهای درجه‌ی یک است. در یکی از مقالات آن آمده است: در پی از ماشین و استفاده از آن است و به سازنده‌ی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس سازیِ ها پی‌ریزی‌ شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در که معنای هم درست مبارزه با آن خواهد بود. [ مرحوم علامه ] از این‌طور توجیهات نسبت به نسل کوتاهی نمی‌کردند، حتی بعضی از کسانی که در - در عصر - تأسیس کرده بودند، می‌آمدند در و دروس نسبتاً خودشان را از ایشان استفاده می‌کردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همه‌ی توجهش به ؛ چه ، چه ، چه و چه ، بر اساس و و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنی‌که هم داشتند به عنوان این‌که ما باید را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دل‌آزرده نشویم، چون ما انجام وظیفه و است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در ها، چه ها، چه در اجتماعات، و همچنین برای و دیگر و ها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از بهره برده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس قدردانی کرده‌ایم که همه‌ی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسائل در صفحات اول کتاب مطرح شده است. خداوند را به حق قسم می‌دهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی ❔ حاج آقا خاطره‌ای از علامه دارید؟ 🔹 این‌که درباره‌ی این‌که ایشان به منازل ما چند تا تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند ها ناهار هم در خدمت‌شان بودیم و از بیانات‌شان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی می‌کردند و می‌آمدند و با خودشان هم یک نوشته‌ای یا دفترچه‌ای همراه داشتند. این موضوع نشان می‌داد که ایشان معتقدند به این‌که باید سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه این‌که از و استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصه‌ی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت می‌شود. و آن‌وقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح می‌دادند. مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان می‌خواندند که: اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین این را مثلاً وقتی تفسیر می‌دادند، به این مطلب می‌رسیدند که شهرسازی و و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمان‌های فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه می‌کند، توجه‌اش از آن ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانواده‌ها در مجالس، که خانواده‌ی یک شخص اعیان‌منش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسی‌ها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر می‌گردند، نسبت به شوهران‌شان و پدر و مادران‌شان گله‌مند می‌شوند که خانواده‌ی فلانی این‌طور و آن‌طور بودند!. همین مسأله در ساختمان‌ها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب زیاد افراد به جنبه‌ی شود و از خدا شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از شان باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره. ص ۳ 3⃣ @seyedololama ⬇️
سیدالعلماء
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 توصیه‌هایی پیرامون ص (۱) بسم الله الرحمن الرحیم باید افرادی که ذی‌نفوذ هستند در یک جمع، و دیگران کلمات‌شان را قبول دارند، چه به عنوان یا یا یا کاروان یا هر چیز دیگر، همان‌طوری‌که در معمولاً جلسه در گرفته می‌شود و اعمال حج نشان داده و توضیح داده می‌شود، همین کار را در این زیارات انجام دهند. به این صورت‌که از زیر مجموعه‌ی خودشان سؤال کنند از هر صنفی هستند؛ یا یا و ... - در این جمعیت عجیبی که ان‌شاءالله به سلامت موفق بشود- بپرسند چیست؟ هدف را مشخص کنند. ببینند این‌ها می‌دانند هدف چیست یا فقط می‌خواهند بروند، ببرند و بیایند باز سر کار خودشان باشند؟ چند تا از کلمات امام علیه‌السلام انتخاب کنند و به این‌ها حالی کنند که حضرت امام حسین علیه‌السلام به دنیا نداشت. را یک مسیر و جاده‌ای بیشتر حساب نمی‌کرد. و را اصل این می‌دانست. هدف که خدا به داده، تقریباً از مرگ شروع می‌شود. امام حسین علیه‌السلام هم دل‌خوشی‌اش به این بود که از این پل به آسانی ردّ می‌شود و با آن‌هایی‌که به آن‌ها می‌ورزد، پیدا می‌کند، چرا که می‌فرماید: «و ما أولهنی إلی أسلافی اشتیاق یعقوب إلی یوسف». من دنیا برایم زندگی نیست. مثل این‌که حضرت علیه‌السلام هم زندگی نداشت و در نتیجه مبتلا به نابینایی شد و همه‌اش آه می‌کشید برای و دوری از او. آیا شماها می‌خواهید با رفتن و برگشتن از این‌جور درون‌تان ظهور بکند و طمع لذات دنیا از خاطرتان پاک شود، محو شود و طمع به لذات آن‌جا در شما پیدا شود و یا اگر هست تقویت شود؟. خلاصه یا شوید و برگردید، یا اگر حسینی هستید، حسینی‌تر بشوید و برگردید. مثلاً بنده در جوانی موفق شدم مادرم و یکی دو تا از زنان آشنا و اقوام را با خودم بردم و آن‌جا هم شدم، مادرم هم سرش شکست، مشکلاتی هم پیش آمد. بالأخره وقتی برگشتیم، استاد ما [مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس ] که یک قدری اهل این حرف‌ها بود، می‌گفت: من اثر این زیارت را در تو می‌بینم. یا می‌گفت نور زیارت را در تو می‌بینم. یک چنین چیزی. خلاصه سفر، سفر است. تجارت است و تبدیل است. و برای تبدیل این افکار، سخنان حضرت خوانده و معنا شود. همین کتاب [ ] تألیف آقای همراه باشد و آن‌ها هم داشته باشند، که حضرت در برابر افراد چه فرمود؟ در منازل، در ، در راه و در روز و... ، این سفرنامه‌ی حضرت است. شما هم می‌خواهید مثل بیت‌الله، - خانه‌ای که بانی‌اش حضرت خلیل الله علیه‌السلام بود- ، یک سفری نظیر سفر حج داشته باشید، منتهی زیارت‌گاهش، شهادت‌گاه بزرگ‌ترین و شریف‌ترین است. و با چنین ملاقاتی، با چنین زیارتی، با چنین عرض سلامی، باید یک چیزی در وارد شود، که هر کسی از که اهل اند، بگویند ایشان فرق کرده. از یک ماه پیش، دو ماه پیش که با هم بودیم تا حالا خیلی فرق کرده؛ شوقی‌یاتش، ذوقی‌یاتش، علاقه‌هایش فرق کرده. مثلاً اگر و عزاداری می‌کند، حالا هر دوازده ماه می‌خواهد کند، مثل کسی که ماه رمضان‌اش قبول شده، دلش می‌خواهد همه‌ی سال ماه باشد. این حرف‌ها به خاطر این است که شما سؤال فرمودید، ما هم در جواب این‌ها را عرض می‌کنیم شاید یک چیزی هم به برکات آن‌ها به ما برسد.... @seyedololama ادامه‌ی مطلب در پیام بعدی⬇️
🌹 یا عبدالعظیم الحسنی...؛ 🔹 خدا نوری مثل شاه #عبدالعظیم علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در #زندگی‌مان. چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما #تحصیلات را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به #زیارت هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت #نماز، یک #زیارت_وارث بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و #مدرسه ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. #دل ما، #قلب ما از او #نور بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن #شهید بزرگوار، آن نائب امام #حسین علیه‌السلام که خدا به اهل #تهران و #ری منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات #روحی و #معنوی داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 استفاده از برکات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام 🔹 خداوند نوری مثل شاه علیه‌السلام در میان ما گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل جدش حضرت علیه‌السلام می‌باشد. اگر این باشد پس باید از حالا در خود تجدیدنظر کنیم. چرا کوتاهی بکنیم؟ خب حالا ما تحصیلات را به‌خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم و فرصت رفتن به زیارت هم پیدا نمی‌کنیم؛ باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت ، یک زیارت بخوانیم و برای آن حضرت کنیم که و ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود؛ ما، ما از او بگیرد. یک وقتی می‌بینیم در یک سال، دو سال، سیصد زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. آن بزرگوار، آن نائب امام حسین (علیه‌السلام) که خدا به اهل و منت گذاشته که قبرش او را این‌جا برای ما قرار داده است. ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت (علیه‌السلام)، اهالی ، مشکلات و داشته باشند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت اول) 🔺 تا وقتی که خود را نکند، نمی‌تواند صحیح انجام دهد و این با می‌خواهد. چرا؟ برای این‌که می‌خواهد یک بدهد، مخصوصاً هم هست، شب هم هست. این افطاری فرض کنید ۲ میلیون هم خرجش است و توی محله همه سر و صدا می‌کنند که فلان حاج آقا یک افطاری دادند و از همه دعوت کردند. زن و مرد بیایند. عده‌ای که جا می‌شوند توی محل تشریف بیاورند داخل و آن‌هایی هم که جا نمی‌شنود، غذاها را به آن‌ها بدهند تا ببرند و بر در خانه‌ها هم غذا بدهند. خب این سر و صدا و آبرو و اهمیت دارد و خیلی کار خوبی است اما به یک شرط!؛ آن این است که وقتی شنید که مردم قدردانی نکردند، برایش فرقی نکند و بگوید من این کار را برای نکردم. وقتی‌که همان موقع که دعوت کرد، دید یک بی‌چاره‌ای هست که باید هزینه‌ی این إطعام را به آن بی‌چاره‌ها برساند، از این‌ مهمانان عذر می‌خواهد و به آن بی‌چارگان می‌رساند. این‌ها شرایط یک کار خالص است. آدم هست که در می‌خواهد خرج بدهد، می‌خواهد در دینی فلان کار خداپسندانه را انجام بدهد، اما می‌فهمد که در یک جمعیت گرفتاری هستند و کسی هم به آن‌ها نمی‌رسد. همان‌وقت‌که می‌خواهد همه‌ی این کارها را بکند و همه‌ی این دعوت‌ها را کرده، جلویش را می‌گیرد و هزینه‌ی این مخارج را برای آن‌ها می‌فرستد؛ ای آقا! حاج آقا چرا گفت و چرا کرد؟!، چرا نداد؟ چرا را به هم زد؟ همه‌ی این‌ها را به خودش می‌خرد. چرا؟ برای این‌که او برای خاطر خودش این کارها را نکرده بوده که مردم او را بشناسند؛. حاج آقا و آقا و این‌ها برایش پیغام بیاید!. عکسش را بیندازند و اسمش را ببرد. هیچ‌کدام از این حرف‌ها برای او یک کاه هم فرقی نمی‌کند. خب این است. جهاد از بالاتر است. از رفتن و تیر خوردن اهمیتش بیشتر است. چون آن تیر خوردن هم به شرط جهاد قبول است وإلّا بعضی‌ها که به فشار یا رو در بایستی می‌روند تیر هم می‌خورند، ظاهرش هم مردم خیال می‌کنند که این‌ها شهیدند، ولی واقعاً نیستند؛ چون شهادت در درون است نه در برون. اگر انسانی به خود چنان پیروز شد که هیچ مسئله‌ای او را به خود مشغول نکرد، غیر از خواست پروردگار، این ارزش دارد و این به آسانی گیر کسی نمی‌آید. در هر دوره‌ای گاهی ۵ نفر ، ۱۰ نفر پیدا می‌شوند که چنین سعادتی را می‌برند. آن‌وقت به خاطر آن‌هاست که محفوظ می‌ماند و برپاست و برپاست، این‌ها خیال می‌کنند برای خاطر خودشان است. نه! اگر یک صالح خالص در یک جا زندگی کرد، آثار او، آن‌جا را خیلی وقت‌ها تأمین می‌کند و خیلی وقت‌ها عقب می‌رود. خیلی وقت‌ها جلو نمی‌آید، جلو نمی‌آید. این‌ها همه آثار است. پس بنابراین انسان باید رساله‌ی خلوص داشته باشد، غیر از رساله‌ی عملیات و . رساله‌ی این‌که خالص چگونه است؟ خالص چگونه است؟ کربلای خالص چگونه است؟ مرحوم شیخ ، شیخ مرتضی (رحمة الله علیه) جدّ این آقای ، ایشان تا پیر شده بود و از حرکت هم افتاده بود، جلسات شبانه را وِل نمی‌کرد!. مقداری از ، وجوهات بده‌ها، خیرخواهان، این‌ها تحت او بودند. شنیدم که به او گفته بودند که آقا شما چرا نمی‌روی؟ فرموده بود: هر شب که من جلسه می‌روم، یک کربلا حساب می‌کنم. پس او می‌فهمد که کربلای امام یعنی چه. می‌فهمد که اصلاً خود زیارت کربلا برای چه بنا شده؛ برای این بنا شده که افراد طبق خواست‌های امام حسین علیه‌السلام که در راه خدا از همه چیز گذشت؛ همان‌گونه هم ما هم توی این راه بیفتیم، ما هم پیرو او بشویم، ما هم او بشویم، یاد بگیریم این و این را. این و این را. ۸۵.۷.۱۶ ادامه دارد ... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم حسنی را به پیشگاه مقدس امام زمان علیه السلام و خدمت همه دوستان و شیعیا
🌹 یا عبدالعظیم الحسنی...؛ 🔹 خدا نوری مثل شاه علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در . چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت ، یک بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. ما، ما از او بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن بزرگوار، آن نائب امام علیه‌السلام که خدا به اهل و منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات و داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت (علیه‌السلام)، اهالی ، مشکلات و داشته باشند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🌸🌸🌸 ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم حسنی را به پیشگاه مقدس امام زمان علیه‌السلام و خدمت همه دوستان و ش
🌹 یا عبدالعظیم الحسنی...؛ 🔹 خدا نوری مثل شاه علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در ، چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت ، یک بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. ما، ما از او بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن بزرگوار، آن نائب امام علیه‌السلام که خدا به اهل و منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات و داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⬆️ ص ۳ 3⃣ 🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه 🔹 مرحوم احمد و دانشمندانی دیگر در سال‌ها قبل کتابی به نام ترجمه کردند که از گفتارهای درجه‌ی یک است. در یکی از مقالات آن آمده است: در پی از ماشین و استفاده از آن است و به سازنده‌ی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس سازیِ ها پی‌ریزی‌ شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در که معنای هم درست مبارزه با آن خواهد بود. [ مرحوم علامه ] از این‌طور توجیهات نسبت به نسل کوتاهی نمی‌کردند، حتی بعضی از کسانی که در - در عصر - تأسیس کرده بودند، می‌آمدند در و دروس نسبتاً خودشان را از ایشان استفاده می‌کردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همه‌ی توجهش به ؛ چه ، چه ، چه و چه ، بر اساس و و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنی‌که هم داشتند به عنوان این‌که ما باید را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دل‌آزرده نشویم، چون ما انجام وظیفه و است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در ها، چه ها، چه در اجتماعات، و همچنین برای و دیگر و ها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از بهره برده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس قدردانی کرده‌ایم که همه‌ی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسائل در صفحات اول کتاب مطرح شده است. خداوند را به حق قسم می‌دهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی ❔ حاج آقا خاطره‌ای از علامه دارید؟ 🔹 این‌که درباره‌ی این‌که ایشان به منازل ما چند تا تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند ها ناهار هم در خدمت‌شان بودیم و از بیانات‌شان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی می‌کردند و می‌آمدند و با خودشان هم یک نوشته‌ای یا دفترچه‌ای همراه داشتند. این موضوع نشان می‌داد که ایشان معتقدند به این‌که باید سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه این‌که از و استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصه‌ی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت می‌شود. و آن‌وقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح می‌دادند. مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان می‌خواندند که: اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین این را مثلاً وقتی تفسیر می‌دادند، به این مطلب می‌رسیدند که شهرسازی و و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمان‌های فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه می‌کند، توجه‌اش از آن ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانواده‌ها در مجالس، که خانواده‌ی یک شخص اعیان‌منش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسی‌ها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر می‌گردند، نسبت به شوهران‌شان و پدر و مادران‌شان گله‌مند می‌شوند که خانواده‌ی فلانی این‌طور و آن‌طور بودند!. همین مسأله در ساختمان‌ها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب زیاد افراد به جنبه‌ی شود و از خدا شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از شان باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره. ص ۳ 3⃣ @seyedololama ⬇️
سیدالعلماء
🔺 ضرورت اغتنام فرصت! ❔ اگر بخواهيم به خدا کنيم، وسیله‌ی ما چيست؟ 🔹 و زاری و ناله و دعا و پناه بردن به مشرفه، مانند مقدس و ، چون در آن‌جا خاص خدا می‌کرده‌اند يا مدفون شده‌اند، در آن تربت پاک و آن خاک پر از برکت و ما بايد به آن‌جا برويم و در آن‌جا را به خدا عرض کنيم و ناله و گريه را آن‌جا ببريم. اين خاصيت رفتن است که سرمایه‌ی خودش را که هيچ‌چيز نيست مگر و خداوند را در حرم با خدا مطرح می‌کند، و اهل‌بيت يا يا و يا مشاهد مشرفه‌ی ديگر مثل حضرت علیه‌السلام يا هر جایی که يک انسان مقرب الی‌الله و نزديک به پروردگار از نظر پاکیِ ، دفن شده برای ما می‌شود وسیله‌ی ناله و گريه و گريستن و از خدا امنيت و خواستن؛ ممکن است خدای ناخواسته در قطار يا در حال مسافرت يا هر وسیله‌ای بشنويم که در مثلاً شده و دچار و نگرانی شويم که و و آشنايان ما چه شدند و دل انسان به تپش در آيد و اشک‌های انسان جاری شود و از هيچ‌کجا هم خبری ندارد که چه شده؟ به همين دليل ما هم که از آينده خود خبر نداريم، اين اشک‌ها را قبل از پيش‌آمدها ذخيره می‌کنیم که بعداً خرج کنيم و نويسندگان حرم‌های شريف که نام دارند و در آن‌جا حضور دارند، اين ناله‌ها و اشک‌ها و زاری‌های ما را و حاجات ما را می‌نویسند و در پرونده ما که خدايا این‌ها، بچه‌ها و جوان‌ها و نوجوان‌ها بودند که به وسيله‌ی معصومين آمدند و آن‌ها را قرار دادند برای ، برای ، برای سرکوب کردن ، برای آمدن باران، برای نيامدن طوفان و و صاعقه و آتش‌سوزی‌ها و هزاران خطری که در شبانه‌روز ممکن است پيش‌آمد کند، و آن چیزی‌که جلوگيری می‌کند از اين حوادث دست غیبی است و ما می‌خواهیم این‌ها را در مشاهد مشرفه مطرح کنيم. و در آن‌جا عرضه می‌کنیم که خدايا: ما را بر خواسته‌های خودت موفق فرما، بر ترک چیزهایی که بر ما کرده‌ای قاطعيت ببخش، ما را بين و و قرار بده که اشتباه نکنيم. دنیایی که ما ايجاد می‌کند، دروغين است و باعث می‌شود به آن دل بسته شويم و به تو دل‌گرمی نداشته باشيم. این‌ها مسائلی است که در اثر صحيح پيدا می‌شود. يک زمانی است که انسان آتش را شناخته ولی الآن خبری از آتش نيست، اما يک وقت هم هست که انسان آتش را لمس می‌کند مثل کسی که یک‌مرتبه می‌بیند خانه و در و ديوار آتش گرفته و هر لحظه شعله زبانه می‌کشد و او هم در اتاق آتش گرفته نشسته، اين را می‌گویند لمس کردن آتش که متفاوت است با حالت ما که این‌جا نشسته‌ایم و خبری هم از آتش در اطراف ما نيست. بايد اين لمس کردن را در زيارت از خدا خواست که خدايا ما بدبختی را لمس کنيم و به تو بياوريم، همان‌طوری‌که حضرت علیه‌السلام و ديگر ائمه این‌گونه بوده‌اند، خصوصی ايشان این‌گونه بوده‌اند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
⚫️ نیمه شوال المکرم، سالروز شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه و وفات جناب عبدالعظیم حسنی علیه السلام را
🌹 یا عبدالعظیم الحسنی...؛ 🔹 خدا نوری مثل شاه علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در ، چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت ، یک بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. ما، ما از او بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن بزرگوار، آن نائب امام علیه‌السلام که خدا به اهل و منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات و داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama