eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 به مناسبت سال‌روز مرگ «عايشه» دختر ابوبكر (۱۷ رمضان المبارک ۵۸ ق) 🔹 هرگاه توصیه یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن عمل کنند. ⏪ مرحوم در مورد شبهه‌هایی که در حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که انسان می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به‌وسیله‌ی این‌که چند دلیل محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. درخاطر داشتن یعنی هر روز وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به برود، آن‌را مطالعه کند وإلا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این‌است‌که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی مجهز شد به دشمنِ شبهه، دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. 📕 خود مرحوم شعرانی یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در دل نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. ✅ دشمنان ؛ همان‌هایی که نه نمازشان، نه حج‌شان و نه عقایدشان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به‌واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. یکی از ادله‌ای که ایشان نقل فرموده این است که حضرت رسول صلی الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر»؛ کدامیک از شما سوار بر چنین شتری، بر امام وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما زنان سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! حضرت در ادامه می‌فرماید سگ‌های -که نام یکی از منازل بین راه و است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد، عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم "حوأب" را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما و با مقداری پول، ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا بخورند که این‌جا حوأب نیست!. ⚠️ همان‌گونه که بدن انسان با برخی چیزها نجس می‌شود، ذهن انسان نیز با نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس این ادله است که برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹.۳.۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسلمان‌ْنمایانِ دنیاپرست! 🔹 علیه‌السلام چطور شد؟ او حضرت بود. حضرت مربی‌اش بود. فریاد زد این بزرگوار: «الناسُ عَبیدُ الدنیا»؛ [ ج ۴۴ ص ۳۸۳] در مملکت ، و یادگار فریاد می‌زند: مردم پرستند!. خداپرست نیستند!. اول صدای اذان‌شان می‌پیچد. جماعت‌شان برپا می‌شود؛ مثل الآن ، اما مغز ندارد!؛ به یک اشاره‌ی نفت‌شان را می‌دهند، هواپیما می‌گیرند و با آن‌ها بمب روی سر می‌ریزند!. ۸۸.۱۰.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی ( :۶۱) نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خوب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ " أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل * و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. _____________ * [ ج ۱ ص ۳۷۰ : «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 نمونه‌ای از تربیت زینب کبری سلام الله علیها 🔺 علیه‌السلام چطور شد؟ او حضرت بود. حضرت مربی‌اش بود. فریاد زد این بزرگوار: «الناس عبید الدنیا»؛ در مسلمان، و یادگار فریاد می‌زند: دنیاپرستند!. نیستند!. اول صدای اذان‌شان می‌پیچد. جماعت‌شان برپا می‌شود؛ مثل الآن ، اما مغز ندارد!. به یک اشاره‌ی نفت‌شان را می‌دهند، هواپیما می‌گیرند و با آن‌ها روی سر می‌ریزند!. حضرت علی علیه‌السلام با آن تربیتی که شد مأمور تربیت دو بزرگوار و و دختر بزرگوار کبری شد. چه کرد با این‌ها خدا می‌داند! چه زبانی حضرت زینب پیدا کرد که وقتی سخن گفت راوی یا راویان گفتند: ما خیال کردیم علی بن ابی طالب زنده شده، صحبت می‌کند!. در حال ، در حالی که سرهای عزیزانش روی نیزه‌هاست!. در حالی که دخترها در برابرش از شتر می‌افتند پایین. چنان مسلَّط بر سخن بود و صحبت می‌کرد که خیال کردند علی بن ابی طالب روی منبر است دارد صحبت می‌کند. 💔 روز هم دیگر او داشت تمام می‌شد. وقتی که دید برادر دارد از رفتنش سخن می‌گوید؛ نوشته‌اند: سیلی به صورت خودش می‌زد. فریاد می‌زد. سیلی زد بر خودش. افتاد و بی هوش شد. سیدالشهداء آمد او را به هوش آورد. نصیحت کرد: خواهرم، جدّ من، مادر من، پدر من، برادر من، این‌ها رفتند صبر کردی. حالا هم صبر کن. 🔹 چه تأثیری گذاشت روی دل این خواهر که این مقام صبر و این کانون بردباری در او این جور تر و تازه شد که تا آخر این سفر تا دیگر از او این‌طور بی‌تابی دیده نشد. خدایا به آبروی آن سوختگی قلبِ دختر زهرا، یادگار علی مرتضی، قلوب ما را بفرما. اصلاح ارواح ما، ابدان ما، ما، ما، بفرما. سایه‌ی ما، ما را بر سر ما مستدام بدار. شرّ اشرار و به خودشان برگردان. ۸۸.۱۰.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🗓 سال‌روز وقوع جنگ ؛ (۱۰ ۳۶ ه ق) 🔹هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن کنند. ⏪ مرحوم شعرانی در مورد شبهه‌هایی که در حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به‌وسیله این‌که چند محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. درخاطر داشتن یعنی هر روز وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به برود، آن‌را کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این‌است‌که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی مجهز شد به شبهه، دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. 📕 خود مرحوم یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. ✅ دشمنان همان‌هایی که نه ، نه و نه مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما داشته باشیم این‌ها را کور و کر کرده تا این را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. 🔘 یکی از ادله ای که ایشان نقل فرموده این است که حضرت صلی الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! ❎ حضرت در ادامه می‌فرماید سگ‌های حُوأَب -که نام یکی از منازل بین راه و است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما و با مقداری پول ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا بخورند که این‌جا حوأب نیست!. ⚠️ همان‌گونه که انسان با برخی چیزها می‌شود، انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس این ادله است که برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🗓 سال‌روز مرگ عایشه؛ (۱۷ ۵۸ ه‌ق) 🔹هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن کنند. ⏪ مرحوم شعرانی در مورد شبهه‌هایی که در حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به‌وسیله‌ی این‌که چند محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به برود، آن‌را کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این‌است‌که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی مجهز شد به شبهه، دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. خود مرحوم یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. دشمنان ، همان‌هایی که نه ، نه و نه آن‌ها مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. یکی از ادله‌ای که ایشان نقل فرموده این است که: حضرت صلی الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! حضرت در ادامه می‌فرماید سگ‌های حُوأَب -که نام یکی از منازل بین راه و است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد، عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما و با مقداری پول، ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا بخورند که این‌جا حوأب نیست!. همان‌گونه که انسان با برخی چیزها می‌شود، انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس، این ادله است که برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که ها نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🏴 نمونه‌ای از تربیت زینب کبری سلام الله علیها 🔺 علیه‌السلام چطور شد؟ او حضرت بود. حضرت مربی‌اش بود. فریاد زد این بزرگوار: «الناس عبید الدنیا»؛ در مسلمان، و یادگار فریاد می‌زند: دنیاپرستند!. نیستند!. اول صدای اذان‌شان می‌پیچد. جماعت‌شان برپا می‌شود؛ مثل الآن ، اما مغز ندارد!. به یک اشاره‌ی نفت‌شان را می‌دهند، هواپیما می‌گیرند و با آن‌ها روی سر می‌ریزند!. حضرت علی علیه‌السلام با آن تربیتی که شد مأمور تربیت دو بزرگوار و و دختر بزرگوار کبری شد. چه کرد با این‌ها خدا می‌داند! چه زبانی حضرت زینب پیدا کرد که وقتی سخن گفت راوی یا راویان گفتند: ما خیال کردیم علی بن ابی طالب زنده شده، صحبت می‌کند!. در حال ، در حالی که سرهای عزیزانش روی نیزه‌هاست!. در حالی که دخترها در برابرش از شتر می‌افتند پایین. چنان مسلَّط بر سخن بود و صحبت می‌کرد که خیال کردند علی بن ابی طالب روی منبر است دارد صحبت می‌کند. 💔 روز هم دیگر او داشت تمام می‌شد. وقتی که دید برادر دارد از رفتنش سخن می‌گوید؛ نوشته‌اند: سیلی به صورت خودش می‌زد. فریاد می‌زد. سیلی زد بر خودش. افتاد و بی هوش شد. سیدالشهداء آمد او را به هوش آورد. نصیحت کرد: خواهرم، جدّ من، مادر من، پدر من، برادر من، این‌ها رفتند صبر کردی. حالا هم صبر کن. 🔹 چه تأثیری گذاشت روی دل این خواهر که این مقام صبر و این کانون بردباری در او این جور تر و تازه شد که تا آخر این سفر تا دیگر از او این‌طور بی‌تابی دیده نشد. خدایا به آبروی آن سوختگی قلبِ دختر زهرا، یادگار علی مرتضی، قلوب ما را بفرما. اصلاح ارواح ما، ابدان ما، ما، ما، بفرما. سایه‌ی ما، ما را بر سر ما مستدام بدار. شرّ اشرار و به خودشان برگردان. ۸۸.۱۰.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که ها نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama