eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 ... همین الآن فرودگاه #بغداد مرکز آمد و شد #وزیر خارجه و وزیر دف
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۶) 🔹 ... خوب حالا چه کار کنیم؟ آخر ماه است یک دعایی هست که: «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ (، اعمال ماه مبارک )؛ یعنی خدایا اگر تا حالا در این ماه ما کاری نکردیم، نکردیم، ما را موفق به آن شرط بخشش خودت بگردان والّا خدا که می‌آمرزد، خدا که در آمرزشش هیچ سخنی نیست؛ ما ممکن است صحیح نکنیم؛ چون شرایط توبه را نداریم. شرایط توبه این است که انسان حساب‌های ، حساب‌های قولی، حساب‌های نظری، چشمی و فکری، همه را روی کاغذ بیاورد و همه را مشاهده کند که کدامش با اصول، مخالف بوده و از آن‌ها کند. اگر این کار را نکند "اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ" جوابش این است که تو که نکردی که ما تو را بیامرزیم!. می‌خواهی وارد ما شوی باید پاک شوی؛ پاک شدنت به توبه است. توبه به دانستن بد و خوب و و است. در ماه چه مطالعه‌ای کردی؟ آیا این رساله [] مرحوم را از اول تا آخر خوب خوانده‌ای؟ حلال‌ها و حرام‌ها را خوب حالی‌ات شده است؟ مثلاً یکی از بیدار کردن و متوجه کردن است که آدم نگذارد و که از و و که بیرون می‌آیند، باشند، به خانه که می‌آیند، در را که باز می‌کنند، حواس‌شان به این باشد که وسایل کجاست، کجاست، تلفن‌شان را به دست‌شان بگیرند و با رفیق‌شان حرف بزنند. بی توجهی به این مسائل است که باعث می‌شود انسان، بار می‌آید و ندارد!. معنای تربیت، و داشتن و را به آسانی باز نکردن است، را به آسانی به چیزی ندادن است، را به آسانی به یک ، به یک صفحه، به یک نینداختن است. باید احکام این مسائل دانسته شود که آیا جزء گناهان و حرام هستند یا جزء واجبات به شمار می‌آیند. این‌ها را که دانستیم و پیش خدا کردیم، این را هم می‌خوانیم. «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ (، اعمال ماه مبارک ) خدایا توفیق به همه‌ی ما بده، به طوری‌که ما، را روشن نکنند مگر به خاطر و و . این‌طور صحنه‌های پر از جوان‌های برهنه و لخت، برای خانواده‌ها، بدترین است!؛ چه انسان یک نخراشیده‌ی خارجی را بیاورد در خانه، چه فیلمش را نشان بدهد!؛ آن را به خاطر این نشان می‌دهند که بچه‌ها سرگرم شوند که خانم خانه به آشپزخانه برسد، یا مرد خانه سر میز کار یا به مغازه‌اش برود. این و این هم، با این و سرگرم می‌شوند، و این کار راحت است؛ پس تربیت کجا رفت؟! تربیت ممکن نیست!. وقتی ممکن نشد، خدایی نخواسته پسر یک ، از فرار می‌کند و می‌شود! آن‌وقت اسرار را از او می‌پرسند و در قبال جواب او، یک ساختمان یا یک ماشین خوب هم به او می‌دهند!. این می‌شود حاصل کار یک !، یک !، حتی یک ! من از یکی از همکارانِ ، ، آقا، شنیدم [مقصود مرحوم آیت الله می‌باشد] که فرمود: من نسل مرد ندارم، فقط نسل زن و دختر دارم. نسل مرد من، یکی در خیابان کشته شد و یکی را هم نیروهای امنیتی گرفتند و اعدامش کردند. دو سه تا پسر داشتم، این‌طوری شد. جنازه‌ی پسرم که در خیابان افتاد، به مادرش گفتم من که نمی‌روم او را بردارم. اگر می‌خواهی تو برو بردار!. این آقا یک مجتهد عادل قاضی بود که به من گفت. به خاطر چه بود؟ چون از بس در کار زیاد بود و کار داشتند، نمی‌توانستند بچه‌هایشان را نگه‌داری کنند. بچه‌هایشان به پیوسته بودند. یکی‌شان را اعدام کردند، یکی‌شان هم در شلوغی‌های خیابان کشته شد. این برای همه هست. «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی الّذینَ مِن قَبلِکُم لَعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ (:۱۸۳)؛ این تمرین . طوری هم مؤثر است که هر انسانی که موفق به درک این ماه می‌شود، آخر این ماه، دل‌گیر می‌شود که چرا ماه دارد تمام می‌شود؛ علامت قبولی همین است. و بعد از ماه حتماً برنامه‌ی ماهی سه روز روزه را ترک نمی‌کند. از بس در و در لذت برده. این . این است و این قبولی است. ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. (قسمت اول) 🔺 شرایط دریافت نصیح
🏴یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت دوم) 🔺شرایط دریافت نصیحت 🔹و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده ودانسته‌ایم، کمتر شده که ببینیم از آن کلاس‌هایی که ما گذرانده‌ایم از دانستن و به مرحله‌ی وارد کردن، واقعاً فراغت شده، و یکی از آثار این مسئله این است که اگر آدم آن‌چه را که فهمیده ودانسته، سعی کند که عمل کند، نتایجی در وجودش پیدا می‌شود که راه برایش باز می‌شود؛ دیگر محتاج به این‌که کسی دستش را به او بدهد نیست؛ که برود پیش این و آن بنشیند وبگوید که مرا کن، به من کن، چیزی، راهی به من نشان بده. راه به وسیله‌ی عمل به آن‌چه می‌داند، برای انسان باز وگشوده می‌شود وانسان ترقی می‌کند؛ به خود مشغول می‌شود، سرگرم خودش می‌شود، دیگر از این و آن فراغت پیدا می‌کند. در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیلی حرف است. مانعی نداری تو در وجودت از پذیرش یک سخنی که یک ، یک آدم دل‌سوزی به تو بگوید؟ آیا چنین کاری با خودت کرده‌ای؟ و این مسئله نظیر مسئله‌ی و می‌ماند؛ مثلاً فرموده‌اند که یکی از شرایط امامت وپیشوایی ونفوذ حکومت اسلامی پذیرش است. خب این به چه معناست؟ آیا یعنی حکومت اسلامی اگر از طرف مردم پذیرش نداشته نباشد، این حکومت رسمیت و ندارد و نیست؟ این‌طور که نیست. بلکه شاید معنایش این باشد که یعنی این حکومت، إعمال و نفوذ و نتیجه‌گیری‌اش، وابسته به این هست که مردمی پیدا بشوند و کاری انجام بدهند. وإلّا اگر آن‌ها از پذیرش، امتناع داشته باشند، هر قدر ، هر قدر ، هر قدر از طرف خداوند دارای محکم هم که باشد، ولی کاری از او ساخته نیست. پس آن‌ها مأمورند که بیایند این را بکنند. بنابراین این فرمایش حضرت که آیا تو می‌پذیری؟، نشان می‌دهد که وصیت وتوصیه خواستن، یک مقام مهمی هست. انسان خیلی وقتها در حجره‌اش است، روی میزش است، خب پر از نصیحت و راهنمایی است. از طرف نهج‌البلاغه که کوتاهی نشده تا آمده در حضور ما. در این چند قرن پر از و و سوزاندن و کشتن واین‌ها، خداوند حفظ کرده و این مسائل به دست ما رسیده از طرف اسلام و مناصحین و خیرخواهان بشریت، تمام شده، فلذا ما باید خودمان را حاضر کنیم که اهل نهج‌البلاغه بشویم. بنده همیشه این فرمایش استاد علیه‌الرحمة مثل این‌که در گوش و در ذهنم است که در اول توضیح کتاب ، آن‌جا که سخن استادشان حاج میرزا علی آقای را بیان می‌کنند که چه فرد نافذ‌‌ الکلامی بود و چه شایستگی‌هایی داشت، می‌فرمایند: من شهادت می‌دهم که آن بود، اما در این‌که من علی سبیل نجاةِ او بودم، خودم قطع ندارم، شبهه دارم. پس بنابراین بودن و احراز طلبه شدن را کردن، یک کار مهمی است که انسان خودش را بشناسد که واقعاً این‌جایی است یا از جای دیگری این‌جا آمده. باز این را عرض کردم که یکی از ارباب نفوس ومکتب‌های تربیتی، از او نقل می‌کند که در جلد اول تفسیرش [ ج۱ ص۱۴۳]؛ می‌گوید: ایشان وقتی که به مریدهای خودش، شاگردان خودش، نشینی‌های عبادتی وفراغت از و این‌ها را برای این‌که و معنویت پیدا کنند، دستور می‌داد، وقتی‌که می‌خواست این‌ها را بکند، آنان را می‌نشاند و بعد را بر آن‌ها قرائت می‌کرد و می‌داد. -مثل دعای شریف که چقدر اسم‌های الهی در آن هست- و نگاه در چهره‌های این‌ها می‌کرد تا ببیند کدام‌شان حالت‌شان فرق می‌کند؛ حالت دیگر دستی نیست، یعنی کسی نمی‌تواند به این آسانی حال خودش را عوض بکند، پیدا کند که در چهره و چشم و پوست صورت و این‌ها نمایش پیدا کند، لرزه در استخوان و بند بند او پیدا شود. حال اگر می‌دید که یکی از این افراد با شنیدن این اسماء مقدسه توفیقی در او پیدا نشد، می‌گفت: آقا شما به درد این نمی‌خوری. برو مشغول کسب و کاسبی بشو!. پس بنابراین ما باید حالات‌مان فرق بکند نسبت به پذیرش نهج‌البلاغه، پذیرش آیات ، ببینیم واقعاً از وقتی که ما آشنا شدیم با اسلامی، آیا این را که می‌شنویم، همان وضع را در ما دارد که پارسال، پیرارسال، پنج سال، ده سال پیش بود؟ یا نه، و جان ما با مفاهیم الله‌تعالی‌اکبر، الله‌تعالی لااله‌الّاهو، واین‌طور مسائل آشناتر شده ومثل خبر می‌شنویم، خبر که می‌شنویم، در ما تأثیر می‌کند؛ اگر این‌طور شده، آثار این است که ما یک شایستگی‌ای از برای پرسش وپاسخ مسائل پیدا کرده‌ایم. اهل حوزه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) شدیم. و شاگرد مکتب ترقیِ روحی شده‌ایم. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۱) 🔹 در مسئله‌ی چه در طرف پذیرش و چه در نفی و رد کردن، مسئله به صورت بسیار خطرناک می‌باشد؛ و ممکن است که دچار بشود و کفر در او سرچشمه پیدا کند و رخنه نماید و جای‌گیر شود!. ممکن هم هست ان‌شاءالله اهل ایمان بشود و ایمان در او رخنه کند و او را به اسارت خود بگیرد، در اختیار خود بگیرد. اگر یک مرامی، یک ، جوری در انسان و در انسان مسلط شد که انسان نتوانست که دیگر آن‌ها را نادیده بگیرد، این می‌شود ایمان. در برابر او هم بعضی‌ها دچار کفر می‌شوند و ‌ضد مسائل ایمانی می‌شوند و آن‌ها هم در دل‌شان مخالفت با و با و از این‌جور چیزها جای‌گیر می‌شود!. این دو گروه و ، ظاهراً بحث‌شان با دو سه تا از شریفه‌ی ابتدایی سوره‌ی می‌گذرد، اما به بحث گروه سومین که می‌رسد، آن‌جا نه، بلکه چندین آیه می‌آید و درباره‌ی شرح‌حال و پیش‌آمدهایی که برای آن‌ها هست و رفتاری که آن‌ها دارند و حرف‌هایی که می‌زنند، این گروه سومین یعنی و منافقین، بحث‌شان از دو گروه قبلی مهم‌تر است، و البته مفیدتر هم هست، از جهت این‌که لازم است انسان در آن کند، چون هم سرچشمه‌ی ایمان را به هم می‌زند و هم کفر و ساده را مبدل به یک کفر که بدتر است، می‌کند. این است که باید دقت کرد که چرا این آیات شریفه‌ی مربوط به گروه سوم، این‌طور تفصیل داده و بیان کرده و به مشکلات و مسائل آن‌ها و گفتگوهای آن‌ها و و آن‌ها و را که نسبت به یکدیگر دارند، به این‌جور چیزها پرداخته. حتماً در این مسئله، یک مسائل مهمی باید بیان شود. مرحوم علامه یکی از فرمایشات‌شان این بود که ما می‌بینیم که در آیات شریفه قرآنیه از این گروه مطالبی گفته شده؛ از وضع آن‌ها با اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) و با ، رفت و آمدشان، از معاشرت‌شان، از کارهای‌شان که بیان شده است. این‌ها مطمع نظر و مورد بیان بودند. خب وقتی که یک پیامبری، یک نبوتی را بر قرار کرد، یک را بر اساس آن تأسیس فرمود، آن‌وقت درباره‌ی یک قسم از اقسام مردمی که در آن شرکت کردند، بیاناتی شد و شرح‌حالی بیان گردید، یک‌مرتبه تعطیل بشود و دیگر از آن‌ها حرفی به میان نیاید، این خیلی عجیب است!. ایشان می‌فرمود که ما این آیات را داریم و این سخنانی‌که مربوط به آن‌ها هست را در می‌بینیم، اما یک‌مرتبه می‌بینیم که وقتی پیامبر رحلت می‌کنند، دیگر تمام مردم می‌شوند!. هیچ صحبتی درباره‌شان نمی‌شود و هر کتابی هم که نوشته می‌شود، همه‌اش درباره‌ی خوبی‌های و تشکیلات‌شان و حرفهای‌شان و این‌ها می‌شود. این چرا این‌جور شده؟!؛ مشکلی هست. اگر شما رجوع کنید به کتاب‌هایی که درباره‌ی مردم مسلمانی که این آیات درباره‌شان نازل شده، می‌بینید که هیچ این چیزها نیست. تمامش درباره‌ی این‌ها و خوبی این‌ها و کارهای خوب این‌ها هست. یک کتاب شما پیدا نمی‌کنید یک تعدادی از این افرادی که بعد از رحلت آن حضرت در اسلام باقی ماندند وضع این‌ها را همان‌طوری‌که قرآن وضع‌شان را بیان کرده، بیان کند. این مسأله است و کم کسی به این مسأله می‌تواند کند، مگر یک شخص با و که یک‌مرتبه به این مشکل بر بخورد که چه شد که قرآن کریم مردم مسلمان را سه قسم معرفی کرد و نسبت به یک قسم از آن‌ها خیلی توجه بیشتری داشت. آن‌ها، آن‌ها، خوبی‌های آن‌ها، بدی‌های آن‌ها، خلاصه هرچه که می‌شد درباره‌ی آن‌ها توضیح بدهی، داد و گفت، ولی این‌ها دیگه تعطیل شدند و در اسلامی نمونه‌ای ازشان یافت نشد!. همه یک‌پارچه شدند مؤمن و مسلمان و پیرو پیامبر و پیرو قرآن و این‌ها!. این یک مسئله‌ی مرموزی است که چرا این‌طور شد. ۸۹/۹/۱۵ ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 همین الآن فرودگاه #بغداد مرکز آمد و شد #وزیر خارجه و وزیر دفاع #
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۶) 🔹 ... خوب حالا چه کار کنیم؟ آخر ماه است یک دعایی هست که: «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ (، اعمال ماه مبارک شعبان)؛ یعنی خدایا اگر تا حالا در این ماه ما کاری نکردیم، توبه‌ای نکردیم، ما را موفق به آن شرط بخشش خودت بگردان والّا خدا که می‌آمرزد، خدا که در آمرزشش هیچ سخنی نیست؛ ما ممکن است صحیح نکنیم؛ چون شرایط توبه را نداریم. شرایط توبه این است که انسان حساب‌های ، حساب‌های قولی، حساب‌های نظری، چشمی و فکری، همه را روی کاغذ بیاورد و همه را مشاهده کند که کدامش با اصول، مخالف بوده و از آن‌ها کند. اگر این کار را نکند "اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ" جوابش این است که تو که توبه نکردی که ما تو را بیامرزیم!. می‌خواهی وارد ما شوی، باید پاک شوی؛ پاک شدنت به توبه است. توبه به دانستن بد و خوب و و است. در ماه چه مطالعه‌ای کردی؟ آیا این رساله [ ] مرحوم را از اول تا آخر خوب خوانده‌ای؟ حلال‌ها و حرام‌ها را خوب حالی‌ات شده است؟ مثلاً یکی از بیدار کردن و متوجه کردن است که آدم نگذارد و که از و و که بیرون می‌آیند، باشند، به خانه که می‌آیند، در را که باز می‌کنند، حواس‌شان به این باشد که وسایل کجاست، کجاست، خود را به دست‌شان بگیرند و با خود حرف بزنند. بی‌توجهی به این مسائل است که باعث می‌شود انسان، بار می‌آید و ندارد!. معنای تربیت، و داشتن و را به آسانی باز نکردن است، را به آسانی به چیزی ندادن است، را به آسانی به یک ، به یک صفحه، به یک نینداختن است. باید احکام این مسائل دانسته شود که آیا جزء گناهان و حرام هستند یا جزء واجبات به شمار می‌آیند. این‌ها را که دانستیم و پیش خدا توبه کردیم، این را هم می‌خوانیم. «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ خدایا توفیق به همه‌ی ما بده، به طوری‌که ما، را روشن نکنند مگر به خاطر و و . این‌طور صحنه‌های پر از جوان‌های برهنه و لخت، برای خانواده‌ها، بدترین است!؛ چه انسان یک نخراشیده‌ی خارجی را بیاورد در خانه، چه فیلمش را نشان بدهد!؛ آن را به خاطر این نشان می‌دهند که بچه‌ها سرگرم شوند که خانم خانه به آشپزخانه برسد، یا مرد خانه سر میز کار یا به مغازه‌اش برود. این و این هم، با این و تلفن سرگرم می‌شوند، و این کار راحت است؛ پس تربیت کجا رفت؟! تربیت ممکن نیست!. وقتی ممکن نشد، خدایی نخواسته پسر یک ، از فرار می‌کند و می‌شود! آن‌وقت اسرار را از او می‌پرسند و در قبال جواب او، یک ساختمان یا یک ماشین خوب هم به او می‌دهند!. این می‌شود حاصل کار یک !، یک !، حتی یک !؛ من از یکی از همکارانِ ، ، آقا، شنیدم [مقصود مرحوم آیت الله می‌باشد] که فرمود: من نسل مرد ندارم، فقط نسل زن و دختر دارم. نسل مرد من، یکی در خیابان کشته شد و یکی را هم نیروهای امنیتی گرفتند و اعدامش کردند. دو سه تا پسر داشتم، این‌طوری شد. جنازه‌ی پسرم که در خیابان افتاد، به مادرش گفتم من که نمی‌روم او را بردارم. اگر می‌خواهی تو برو بردار!. این آقا یک عادل قاضی بود که به من گفت. به خاطر چه بود؟ چون از بس در کار زیاد بود و آخوندها کار داشتند، نمی‌توانستند بچه‌هایشان را نگه‌داری کنند. بچه‌هایشان به ها پیوسته بودند. یکی‌شان را اعدام کردند، یکی‌شان هم در شلوغی‌های خیابان کشته شد. این برای همه هست. «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی الّذینَ مِن قَبلِکُم لَعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ ( :۱۸۳)؛ این تمرین . طوری هم مؤثر است که هر انسانی که موفق به درک این ماه می‌شود، آخر این ماه، دل‌گیر می‌شود که چرا ماه دارد تمام می‌شود؛ علامت قبولی همین است. و بعد از ماه حتماً برنامه‌ی ماهی سه روز روزه را ترک نمی‌کند. از بس در و در لذت برده. این . این است و این قبولی است. ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط
⬇️ ص۲ 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیلی حرف است. مانعی نداری تو در وجودت از پذیرش یک سخنی که یک ، یک آدم دل‌سوزی به تو بگوید؟ آیا چنین کاری با خودت کرده‌ای؟ و این مسئله نظیر مسئله‌ی و می‌ماند؛ مثلاً فرموده‌اند که یکی از شرایط امامت و پیشوایی و نفوذ حکومت اسلامی پذیرش است. خب این به چه معناست؟ آیا یعنی حکومت اسلامی اگر از طرف مردم پذیرش نداشته نباشد، این حکومت رسمیت و ندارد و نیست؟ این‌طور که نیست. بلکه شاید معنایش این باشد که یعنی این حکومت، إعمال و نفوذ و نتیجه‌گیری‌اش، وابسته به این هست که مردمی پیدا بشوند و کاری انجام بدهند، وإلّا اگر آن‌ها از پذیرش، امتناع داشته باشند، هر قدر ، هر قدر ، هر قدر از طرف خداوند دارای محکم هم که باشد، ولی کاری از او ساخته نیست. پس آن‌ها مأمورند که بیایند این را بکنند. بنابراین این فرمایش حضرت که آیا تو می‌پذیری؟، نشان می‌دهد که وصیت و توصیه خواستن، یک مقام مهمی هست. انسان خیلی وقت‌ها در حجره‌اش است، روی میزش است، خب پر از نصیحت و راهنمایی است. از طرف نهج‌البلاغه که کوتاهی نشده تا آمده در حضور ما. در این چند قرن پر از و و سوزاندن ها و کشتن واین‌ها، خداوند حفظ کرده و این مسائل به دست ما رسیده از طرف اسلام و مناصحین و خیرخواهان بشریت، تمام شده، فلذا ما باید خودمان را حاضر کنیم که اهل نهج‌البلاغه بشویم. بنده همیشه این فرمایش استاد علیه‌الرحمة مثل این‌که در گوش و در ذهنم است که در اول توضیح کتاب ، آن‌جا که سخن استادشان حاج میرزا علی آقای را بیان می‌کنند که چه فرد نافذ‌‌ الکلامی بود و چه شایستگی‌هایی داشت، می‌فرمایند: من شهادت می‌دهم که آن بود، اما در این‌که من علی سبیل نجاةِ او بودم، خودم قطع ندارم، شبهه دارم. پس بنابراین بودن و احراز طلبه شدن را کردن، یک کار مهمی است که انسان خودش را بشناسد که واقعاً این‌جایی است یا از جای دیگری این‌جا آمده. باز این را عرض کردم که در جلد اول تفسیرش از یکی از ارباب نفوس و مکتب‌های تربیتی، نقل می‌کند² و می‌گوید: ایشان وقتی که به مریدهای خودش، شاگردان خودش، نشینی‌های عبادتی و فراغت از و این‌ها را برای این‌که و عکس‌های جدید معنویت پیدا کنند، دستور می‌داد، وقتی‌که می‌خواست این‌ها را بکند، آنان را می‌نشاند و بعد را بر آن‌ها قرائت می‌کرد و می‌داد. -مثل دعای شریف که چقدر اسم‌های الهی در آن هست- و نگاه در چهره‌های این‌ها می‌کرد تا ببیند کدام‌شان حالت‌شان فرق می‌کند؛ حالت دیگر دستی نیست، یعنی کسی نمی‌تواند به این آسانی حال خودش را عوض بکند، پیدا کند که در چهره و چشم و پوست صورت و این‌ها نمایش پیدا کند، لرزه در استخوان و بند بند او پیدا شود. حال اگر می‌دید که یکی از این افراد با شنیدن این اسماء مقدسه توفیقی در او پیدا نشد، می‌گفت: آقا شما به درد این نمی‌خوری. برو مشغول کسب و کاسبی بشو!. پس بنابراین ما باید حالات‌مان فرق بکند نسبت به پذیرش نهج‌البلاغه، پذیرش آیات ، ببینیم واقعاً از وقتی که ما آشنا شدیم با اسلامی، آیا این را که می‌شنویم، همان وضع را در دارد که پارسال، پیرارسال، پنج سال، ده سال پیش بود؟ یا نه، و جان ما با مفاهیم الله‌تعالی‌اکبر، الله‌تعالی لااله‌الّاهو، واین‌طور مسائل آشناتر شده و مثل خبر می‌شنویم، خبر که می‌شنویم، در ما تأثیر می‌کند؛ اگر این‌طور شده، آثار این است که ما یک شایستگی‌ای از برای پرسش وپاسخ مسائل پیدا کرده‌ایم. اهل حوزه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) شدیم. و شاگرد مکتب ترقیِ روحی شده‌ایم. در هر حال، «قال له رجل: اوصنی. قال: او تقبل؟ قال: نعم»، خوش به حالش که حساب خودش را کرده بود، گفت: بله، من پذیرش دارم هرچه بفرمایی. @seyedololama ص۲ ⬇️
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط
(قسمت دوم) 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیلی حرف است. مانعی نداری تو در وجودت از پذیرش یک سخنی که یک ، یک آدم دل‌سوزی به تو بگوید؟ آیا چنین کاری با خودت کرده‌ای؟ و این مسئله نظیر مسئله‌ی و می‌ماند؛ مثلاً فرموده‌اند که یکی از شرایط امامت و پیشوایی و نفوذ حکومت اسلامی پذیرش است. خب این به چه معناست؟ آیا یعنی حکومت اسلامی اگر از طرف مردم پذیرش نداشته نباشد، این حکومت رسمیت و ندارد و نیست؟ این‌طور که نیست. بلکه شاید معنایش این باشد که یعنی این حکومت، إعمال و نفوذ و نتیجه‌گیری‌اش، وابسته به این هست که مردمی پیدا بشوند و کاری انجام بدهند، وإلّا اگر آن‌ها از پذیرش، امتناع داشته باشند، هر قدر ، هر قدر ، هر قدر از طرف خداوند دارای محکم هم که باشد، ولی کاری از او ساخته نیست. پس آن‌ها مأمورند که بیایند این را بکنند. بنابراین این فرمایش حضرت که آیا تو می‌پذیری؟، نشان می‌دهد که وصیت و توصیه خواستن، یک مقام مهمی هست. انسان خیلی وقت‌ها در حجره‌اش است، روی میزش است، خب پر از نصیحت و راهنمایی است. از طرف نهج‌البلاغه که کوتاهی نشده تا آمده در حضور ما. در این چند قرن پر از و و سوزاندن ها و کشتن واین‌ها، خداوند حفظ کرده و این مسائل به دست ما رسیده از طرف اسلام و مناصحین و خیرخواهان بشریت، تمام شده، فلذا ما باید خودمان را حاضر کنیم که اهل نهج‌البلاغه بشویم. بنده همیشه این فرمایش استاد علیه‌الرحمة مثل این‌که در گوش و در ذهنم است که در اول توضیح کتاب ، آن‌جا که سخن استادشان حاج میرزا علی آقای را بیان می‌کنند که چه فرد نافذ‌‌ الکلامی بود و چه شایستگی‌هایی داشت، می‌فرمایند: من شهادت می‌دهم که آن بود، اما در این‌که من علی سبیل نجاةِ او بودم، خودم قطع ندارم، شبهه دارم. پس بنابراین بودن و احراز طلبه شدن را کردن، یک کار مهمی است که انسان خودش را بشناسد که واقعاً این‌جایی است یا از جای دیگری این‌جا آمده. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama