🔺ولادت حضرت عیسی (علی نبینا وآله و علیهالسلام)
🔹دربارهی رو به خدا کردن در مساجد -که بنده و امثال بنده مانند #حیوانات در این مکانها حضور پیدا میکنیم!- روایتی در کتاب #خصال از حضرت #علی علیهالسلام نقل کردهاند: «إن الله عزّوجل أوحی إلی عیسی بن مریم علیهماالسلام: قل للملأ من بنی إسرائیل لایدخلوا بیتاً من بیوتی إلا بقلوب طاهرة و أبصار خاشعة و أکفّ نقیة»
( #خصال ج۱ص۳۳۷
#بحارالانوار ج۴۲ص۱۶)
[خداوند به حضرت عیسی وحی کرد که به بنیاسرائیل بگو وارد خانهی من نشوند مگر با قلبهایی پاک وچشمهایی خاشع ودستهایی پاکیزه]
همانطورکه در تمام #عمر برای ما حتی یکمرتبه هم اتفاق نیفتاده که با لباس کثیف وآلوده و نشُسته، در مجالس دیگران وارد شویم، خداوند به #عیسی پیام داد: «لا یدخلوا بیتاً من بیوتی إلا...»؛ میفرماید که در خانهی من داخل نشوند تا شرایطش را ایجاد کنند.
«قلوب طاهرة»؛ #قلب برای [رسیدن به محضر] خداوند -بِلاتشبیه- مثل سروصورت برای ماست. چگونه است که اگر ما سر و صورتمان خونآلود و کثیف و چرکآلود باشد، هیچگاه در هیچ مجلسی وارد نمیشویم؟ قلب ناپاک ما هم باید در مساجد حضور پیدا نکند، مگر این که #پاک شود. اگر #انسان ملتفت بشود که در حالی از حالات بدِ او، دیگران بر او مطلع شدهاند، از خجالت میخواهد آب بشود و این برای او بزرگترین #مصیبت است.
اگر این مصائب را ما مصائب بدانیم، دیگر مصائب دنیایی قابل نمیشود که به آن #توجه کنیم. همّ و غمّمان واحد میشود.
#مسلمان و #مومن بعد از آن که #گرایش به خدا پیدا کرد، مصیبتش، مصیبت خداداری میشود. دیگر، مصیبتهای خانهداری، زنداری، پدر و مادر داری، وطنداری، تمام اینها کوچک میشود.
این مصیبت که قلب من ناپاک است، سرتاپا #حسد است، سرتاپا #کینه است، سرتاپا #جهل و #غفلت و #وسواس است و من دارم با این شکل میآیم به #مسجد و رو به خدا میایستم؛ اگر این مصیبت واقعاً برای انسان پیدا شود، دیگر همینطوری وارد مسجد نمیشود، بلکه در حال مخصوصی وارد مسجد میشود که فرمود: «لضحکتم قلیلاً و لبکیتم کثیراً»؛ [ #بحارالانوار ج۸۴ص۱۳۱]؛ یعنی #خندههایتان کم و #گریههایتان زیاد میشود.
«و أبصارٍ خاشعة»؛ چهوقت ما ملتفت بودیم که همانطوریکه بدون #وضو در شبستان و محراب وارد نمیشویم، بی #اشک چشم هم وارد نشویم؟!
این معنی #حضور در برابر خداست؛ چیز تازهای نیست، منتهی از بسکه به مسائل #مادی اُنس گرفتهایم و از خدا دور بودهایم، به نظرمان عجیب میآید؛ مگر میشود کسی #مسجد نرود مگر با اشک چشم؟! بله، میشود؛ کافی است یک ذرّه خدا به ما بفهماند آن چیزی را که به #اباذر و #سلمان و #مقداد و #بلال فهماند.
«و أکف نقیّة»؛ دستی که به چیزی خورده که نباید بخورد -چه مال و چه غیر مال- این ناپاک است.
با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با #قلب آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همهی اینها لوازم خداداری است، ولی ما به بُتهایی که داریم، انس گرفتهایم و #خیال کردهایم خداداری میکنیم!.
همینکه در دوران بچگی و ابتدای #تکلیف به ما گفتهاند #نماز بخوانید و #ثواب دارد و با آبنبات ما را تشویق کردهاند، همان حال برای ما بعد از ۶۰-۷۰ سال مانده. برای بنده مانده.
اسم این دولا راست شدن را گذاشتهام نماز. اسمش را گذاشتهام #ذکر خدا. سورهی #حمد، سورهی قل هو الله، #قرائت_قرآن.
همهچیز به همین میزان در سطح #کودکی مانده، ولی حقیقت آن چیزی است که بر زبان مبارک #علی علیهالسلام جاری شده.
همانطوریکه آدم اگر #جنب باشد، #حرام است بیاید در صف #جماعت، و حرام است وارد مسجد بشود، خرابی قلب و تاریکی و ناپاکی قلب هم یک جنابتی است برای قلب.
مرحوم #مجلسی در بحار توضیح میدهد که «قلوب طاهرة» یعنی چه؟ میفرمایند: «أی من الإعتقادات الباطلة»؛ پس انسان باید هر کاری دارد بگذارد زمین. فقط به آن ضرورات #زندگی بپردازد و برود دنبال تعمیر قلب، #اصلاح_قلب، اصلاح #باطن.
ما بشریم دیگر! #حیوان که نیستیم! گوسفند که نیستیم. به ما میگویند شما #بنده خدا هستید. کو؟! کو؟ بنده، کجایم بندهی خداست؟! مهمتر از همه باید قلب من با خدا باشد، که نیست. سرتاپایش را چیزهایی گرفته؛ آن موقعیکه وسائل سواری و زینت انسان به اسب و قاطر و شتر بود، به افرادیکه علاقه به این چیزها داشتند، گفته میشد قلبتان طویله است؛ چون اسب و شتر و قاطر درونش است. حالا قلبهای ما گاراژ است. چون انواع موتور و ماشین و... درونش است.
مرحوممجلسی در ادامه میفرماید: «و الأخلاق الدنیة»؛ #حرص، #پول_پرستی، #حسادت. آدم یک چیزی از همکارش میبیند، چقدر ناراحت میشود؛ مثلاً با هم، همکلاس بودهاند، حالا مثلاً فلان جلسه برای همکلاسی سابقش کف زدهاند. آدم ناراحت میشود! این قلب که قلب نیست. کاش این قلبها را که مثل قلب امثال بنده هستند سگ بخورد!...
✅ مرحومآیتاللهسیدابراهیمخسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
💢 شرح روایت حضرت عیسی علیهالسلام 💢 (قمست اول) 1⃣ 💠 دربارهی رو به خدا کردن در #مساجد که بنده و ام
💢 شرح روایت حضرت عیسی علیهالسلام 💢 (قسمت دوم) 2⃣
🔺 2⃣ «و أبصارٍ خاشعة»
چه وقت ما ملتفت بودیم که همانطوری که بی وضو وارد نمیشویم؛ در شبستان و محراب هم بی #اشک چشم هم وارد نشویم!
این معنی حضور در برابر خداست. چیز تازهای نیست. منتهی از بس که به مسائل مادی اُنس گرفتهایم و از خدا دور بودهایم به نظرمان عجیب میآید.
مگر میشود کسی #مسجد نرود مگر با اشک چشم؟!
بله، میشود. کافی است یک ذرّه خدا آن چیزی را که به #اباذر و #سلمان و #مقداد و #بلال فهماند، به ما نیز بفهماند.
🔺 3⃣ «و أکف نقیّة» دستی که به چیزی خورده که نباید بخورد - چه مال و چه غیر مال - این ناپاک است.
با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با #قلب آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید.
همهی اینها لوازم خداداری است ولی ما به بُتهایی که داریم انس گرفتهایم و خیال کردهایم خداداری میکنیم.
همینکه در دوران بچگی و ابتدای تکلیف به ما گفتهاند نماز بخوانید و ثواب دارد و با آبنبات ما را تشویق کردهاند، همان حال برای ما بعد از ۶۰-۷۰ سال مانده. برای بنده مانده.
اسم این دولا راست شدن را گذاشتهام #نماز. اسمش را گذاشتهام #ذکر خدا، سورهی حمد، سورهی قل هو الله، #قرائت_قرآن.
همه چیز به همین میزان در سطح #کودکی مانده. ولی حقیقت آن چیزی است که بر زبان مبارک علی علیهالسلام جاری شده.
ادامه دارد...
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی
@seyedololama