eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ القلوب ثَبِّت قلبی علی دینِکَ»¹؛ این بهترین دعاهاست؛ در ، در ، در ماشین، در راه، در بین ، در بین . آدم این دعا توی دلش زنده باشد و زنده نگه دارد و این دعا را تکرار کند. هر جا می‌شود با و هر جا نمی‌شود با تکرار در و خاطر؛ ای خدای من، ای مهربان خدای من، ای ارحم الراحمین من، این مرا ثابت نگه دار، این نقش ، گچ تخته‌ای نباشد که با یک پنبه از بین برود!، ثابت باشد. این انگشترهایی که رویش چیزی را می‌نویسند، چهار روز دست آدم است، آدم نگاه می‌کند، می‌بیند چیزی نمانده و همه‌اش شسته شده. در وضو و در حمام و در صابون زدن‌ها پاک شده، اما آن انگشترهایی که در آن‌ها حکاکی کرده‌اند و کنده شده رویش، آن‌ها نه؛ دیگر با شستشو و صابون و این‌ها از بین نمی‌رود. این دعا مفادش این است که خدایا، این علاقه‌ی به خودت را، من نسبت به خودت را که من الآن به آن دارم، این را خودت حکّ کن، حکاکی‌اش دست توست. هیچ‌کسی نمی‌تواند در قلب من چیزی را حکاکی کند، تو ثابت کن، تو در آن بنگار با قلم خودت، مثل جناب تمار!. میثم خیلی علاقه به حضرت علیه‌السلام داشت در حالی که هم نبود. یک کسی بود که در جامعه‌ی و عرب‌ها، نام و نشانی برایش قائل نبودند، می‌گفتند: یک است؛ یعنی یک بیگانه است. اما در دل او [ ایمان و محبت امام علی علیه‌السلام] حکاکی شده بود. یک روز حضرت گویا به او فرمود که: چه خواهی کرد آن وقتی که آن ولد زناهای تو را اسیر کنند و دستور بدهند که به من بدهی؟!. گفت: چنین کاری نمی‌کنم. حضرت فرمودند: تو را می‌کشند! گفت: چه مانعی دارد؟! این چنین محکم گفت من چنین کاری نمی‌کنم. بعد وقتی او را گرفت، دستور داد دست و پای او را بریدند!. همان‌طوری‌که دست و پایش بریده شده بود و خون از دست و پایش می‌ریخت، امیرالمؤمنین می‌کرد! یاد می‌کرد؛ کمالات علی، زیبایی‌های علی، خوبی‌های علی را به مردم می‌گفت: مردم بی‌وفا نباشید!. علی را زنده کرد. این دین اسلام یادگار علی است در دست شما. این و مالِ علی است که به شما داده. مدام می‌گفت و می‌گفت، آخرش دستور داد زبانش ﺭا هم قطع کردند!. این معنی پیش‌آمدهاست که برای می‌کند. چرا این‌طور است؟ چون اصلاً ارزشی ندارد!. ما ۲۰ سال هم زنده باشیم یا نباشیم چه ارزشی دارد. این که این‌جا از انسان توی دبیرستان‌ها می‌کنند، چه چیزی است؟ دو تا مسئله است و دو تا کتاب است؛ این هم همین‌طور؛ این زندگی چیزی نیست که آدم پای آن بایستد و هول و هراسش را داشته باشد که مثلاً آخ چه خواهد شد، اگر من دوستی علی را نگه دارم و با این‌ها مبارزه کنم، از من چه چیزی می‌گیرند. خب غیر از این است که دست و پای مرا قطع بکنند، چشم مرا در بیاورند و کور بکنند. آن‌موقع، موقعی است که علی به داد من خواهد رسید. ۸۵٫۷٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [دعای ؛ ج۵۲ ص۱۴۹] @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ #ذی_الحجة ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ ا
🔺نسبت ما با امام زمان علیه‌السلام 🔹 شیخ در کتاب فرموده: تمار یک بنده بود که حضرت علیه‌السلام او را از خرید و آزاد کرد. به او گفت: چه نام داری؟ عرض کرد: سالم. فرمود: مرا خبر داده در بلاد و که بودی، پدرت تو را میثم نامیده بود. گفت: درست است. فرمود: پس همان اسم قبلی را داشته باش. خب؛ این یعنی چه که یک بنده‌ی زرخریدِ یک زن، که از نوکر هم پایین‌تر است و هیچ و اختیاری از خودش ندارد و پایین‌ترین مراتب را دارد، حضرت علی علیه‌السلام چطور او را پیدا کرده؟! پیامبر چطور وضع او را به حضرت سفارش کرده بود؟ این حرف‌ها چه طور است؟ و ما الآن نسبت به امام زمان‌مان علیه‌السلام چطور می‌کنیم؟ آیا داریم به این‌که نسبت علیه‌السلام با ما، همان نسبت جدش با میثم است؟! 🔺 معنای شیعه‌ی واقعی 🔹 ... به برگشت در حالی‌که همه‌ی حرف‌ها را مولایش به او گفته بود. وارد کوفه شد و به دستور عبیدالله ملعون، او را گرفتند. گفتند این شخص اولِ دوستان بود. گفت این عجمی؟! تعجب کرد که یک غیر آن‌قدر آقا شده باشد که امیرالمؤمنین به او این‌قدر علاقه داشته باشد. گفت: أین ربّک؟ اولین حرفی که با او زد این بود: خدای تو کجاست؟ او از سوره‌ی والفجر جوابش را داد و گفت: «بالمِرصاد»¹؛ یعنی خداوند در کمین هر است. یعنی هیچ ستم‌گری در از خدا و مدّنظر خدا و احاطه‌ی خدا به او و اطلاع پروردگار به او جدا نیست. گفت خدای من در مرصاد است، یعنی در سنگر کمین‌گاهی است. کنایه‌ای به ابن زیاد بود که یعنی تو یکی از ستم‌گران هستی و بدان‌که وضعت خیلی خطرناک است، به طوری‌که گرفتار می‌شوی!. ابن زیاد گفت: مولایت به تو چه خبری داده؟ گفت: خبر داده که ما ۱۰ نفریم که به دار آویخته می‌شویم و خصوصیات آن را هم به من گفته. گفت که: آن کارهایی را که مولایت گفته را انجام نمی‌دهم تا خلافش ثابت شود. جواب میثم را ببینید. گفت: مگر می‌توانی چنین کاری بکنی؟ به خدا قسم او آن را از و او از و جبرئیل هم از خداست. تو چه کسی هستی که بتوانی چنین کاری را تغییر دهی!. «یا ایتهاالنفس المطمئنة»² یعنی این، یعنی این. آن‌وقت ببینید ما نه تنها با امام‌مان هزاران فرسخ فاصله داریم، بلکه با چنین شخصی هم بسیار فاصله داریم!. اصلاً گویا با یک بچه دارد حرف می‌زند که می‌شود او را با یک مشت از بین برد. ابن زیادی که حضرت را آن‌طور کرد. آن‌طور کوفه را به جوش و خروش از وادار کرد که هزاران نفر، شمشیر بردارند و به بروند. چنین جبار قهاری بود. حالا میثم با چنین شخصی این‌گونه صحبت می‌کند!.... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____________ ۱) [ :۱۴] ۲) [ :۲۷] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#محرم 🏴 🔺 در مجالس #عزاداری بر #سیدالشهداء علیه‌السلام در ایام #محرم و در #زیارت از خدا چه بخواهیم؟ ۱) #عصمت از شر #شیطان ۲) نیرویی برای مقابله با #نفس_اماره¹ 🔹 عدم آشنایی #علوم و #دانشگاه های فعلی با تعالیم #اسلام و #قرآن 🔸 ضرورت شروع علوم از #انسان‌شناسی ( #خودشناسی) 🔺 حل مسائل اجتماع با #انقلاب_فرهنگی 🔹 ضررهای نشناختن #دشمن_درون 🔸 #برنامه‌ریزی برای تمام سال با دعای #پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از نماز روز اول محرم² 🏴 چگونه لشکر #کوفه به‌عنوان #مسلمان به جنگ خاندان پیامبر (علیهم‌السلام) آمدند؟! ۹۳٫۸٫۱۵ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) «اللَّهُمَّ أَنْتَ الْإِلَهُ الْقَدِيمُ وَ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ الْقُوَّةَ عَلَى هَذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغَالَ بِمَا يُقَرِّبُنِي إِلَيْكَ»؛ [ #مفاتیح_الجنان؛ اعمال روز اول ماه #محرم] ۲) بنگرید: https://eitaa.com/seyedololama/2454 @seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر 🔺 پیام به ما این است: ای دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. اساس و اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و ، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون»¹. سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»²؛ عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»³؛ این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی‌که از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إن‌شاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ :۱۵۶] ۲) [ :۱۰۱] ۳) [ :۲] @seyedololama
🏴 واحسینا 🔺 شب اباعبدالله علیه‌السلام به خدا عرض کرد: "خدای را ستایش می‌کنم بهترین ستایش‌ها"؛ یعنی الآن به قدر یک سر سوزن از این اوضاعی که تا حالا پیش آمده و بعد پیش می‌آید، بین من و بین تو هیچ به هم نخورده. همان هستم که دعای خواندم. همان هستم که ها و های پیاده از تا کرده‌ام به خاطر تو و شب‌هایی گذرانده‌ام در و و تو. همان‌ام که هستم. یک ذره و سرِسوزنی برای من فرقی نکرده. خب پس اگر معنی و پیشوای انسانیت و و این است، پس هر عاشورایی که ما این چیزها را می‌خوانیم، باید برویم خانه و کنیم؛ نه برای امام (علیه‌السلام) بلکه برای خودمان که این چه است که ما داریم؟! این چه است که ما داریم؟! ما که به هر پیش‌آمدی خوشحال می‌شویم، به هر پس‌آمدی بد حال می‌شویم؛ یک دوستی میان‌مان را با خدا تاریک می‌کند! یک فرزندی زیر ماشین می‌رود، یک سرمایه‌ای بر شکسته می‌شود، یک چکی بر می‌گردد، یک چشمی خدای نخواسته نابینا می‌شود. بودن این‌جور نیست که ما داریم! این‌ها همه است!. اما باشد خدا قبول کرده است. امام حسین قبول کرده است. اما با این دوا نمی‌شود. امام حسین با این‌جور پی‌گیری کردن اثر نمی‌گذارد و خدایی نکرده این پیش‌آمدهایی که دارد می‌کند و غلغله‌های وحیقانه‌ای که دارد پیدا می‌شود¹؛ نمایشی از درون ماهاست!؛ چون پیش‌آمد برای آن‌ها کرده و این‌جورشان کرده؛ حالا برای ما چه جور پیش‌آمد بکند که آن‌جور شویم، نمی‌دانیم!. شاهد بزرگ این عرض بنده جلسه‌ای است که بن عقیل وارد شد؛ چقدر مردم خوشحال شدند! جمعیت جمع شد. همین که شروع کردند به خواندن نامه‌ی آن حضرت، ها از چشم‌ها سرازیر شد!. برداشتند نامه نوشتند؛ امضا کردند؛ ۱۸ هزار نفر!. اما چند روز بعد، آقا آمد در میدان، قرآنش را هم روی سرش گذاشته بود و فرمود: «بینی و بینکم کتاب الله و سنت جدی رسول الله» مگر من با شما چه کرده‌ام؟! آیا حقی از من دارید؟! خونی از شما ریخته‌ام؟! مالی از شما ضایع کرده‌ام؟! مگر شما مرا مهمان نکرده‌اید؟! ناگهان سکوت محض فراگیر شد! این تبدیل خاطر و عوض شدن هاست نه تبدیل شدن به وضع دیگر!. ما انسانیت پیدا نکرده‌ایم و لذا ما باید در سرمان بزنیم و بگوییم: ما اهل کوفه هستیم! ما می‌گوییم! و شاهدش همین است که اگر گاز کم و زیاد شود، اگر خدای نکرده نفت کم و زیاد شود؛ اوضاع فوری عوض می‌شود؛ تمام منازل، تمام ادارات آماده می‌شوند. تمام مخارج کپنی می‌شود. خلاصه، اوضاع عوض می‌شود. چون است دیگر. اما این خطرات هیچ خطر نیست! دیگر هیچ اوضاع را عوض نمی‌کند. هیچ را عوض نمی‌کند!. ۸۸٫۱۰٫۷ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) اشاره به اغتشاشات پس از انتخابات سال ۸۸ می باشد. @seyedololama
🏴 مهمان به تنور... 🔺 حضرت علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به فرمودند که با شنیدن آن توسط فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین و جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور ( تبریزی) این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ و ، نرفته بود و آن در تنور ملعون در شهر بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 رضای الهی 🔹 این‌که سؤال می‌شود خدا یعنی چه؟ خدا یعنی یک مقامی که بشریت در زیر پرچم او آغاز شده و ادامه پیدا می‌کند، سرانجام هم با او هست. محیط به همه جا، حاضر در همه جا، قوام همه چیز، قوت هر چیزی است که فرمود: «لا حول و لا قوة الّا بالله». این معنی است، این معنی انتخاب است؛ هر قدر که بشود؛ لازم نیست ما و بشویم، ما اگر هم بشویم خیلی خوب است. اگر جزء هم بشویم که در جریان تقریباً خون آن حضرت به گردن همه‌ی این مردم قرار گرفت که می‌توانستند جلوگیری کنند و نکردند، ولی بالأخره یک هم بعد برای‌شان پیدا شد و یک کردند. ما هم در هر سن و سالی هستیم باید کوشش بکنیم که یک پیدا بشود که به همه‌چیز پشت کنیم و به رو کنیم. آن‌وقت در رضای خدا هر هم که تحمل کنیم، نمره‌مان بالاتر می‌رود و نتیجه‌مان بهتر خواهد شد، و سعی کنیم که این انقلاب را از آن حضرت بیاموزیم؛ در ، در جورش کنیم و آن را در ، در زندگیِ ، ، ، ، وارد کنیم. این روحانیت می‌شود. آن‌وقت را هم برای خاطر این بیاموزیم؛ برای فهمیدن این مطالب بیاموزیم. در مطالب و این‌ها شرکت کنیم، برای خاطر این مسائل کنیم. دیگر چیزی باقی نماند که هدف رضای خدا در آن نباشد که در غیر این‌صورت آن وبال خواهد بود و پشیمانی خواهد آورد. پس بنابراین زندگی علیه‌السلام یعنی هم ، هم ، هم ، همه چیز، اما «رضا الله رضانا اهل البیت»¹؛ ما دنبال رضای خدا هستیم و این‌ها را بازی برای او می‌دانیم، این‌ها را لازم برای او می‌دانیم وإلّا او نباشد، این‌ها وبال گردن‌مان خواهد بود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___________ ۱) [ ج ۴۴ صص ۳۶۶-۳۶۷] @seyedololama
🏴 صلی الله علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی و رحمة الله و برکاته 🔹 در یکی از سخنان حضرت علیه‌السلام درباره‌ی تشویق مردم به مسئله‌ی با آمده است: «أحمَدُهُ عَلی حُسنِ البَلاء و تَظاهُرِ النَّعماء»؛ های پی در پی اول ذکر نشد بلکه اول حُسن البلاء شد؛ نیکوئی‌های الهی. «و عَلَی ما أحبَبنا و کَرِهنا»؛ من خدا را ستایش می‌کنم بر آن‌چه که پیش می‌آید، خواه مورد علاقه ما باشد و خواه مورد ناراحتی و نارضایتی ما باشد. همه‌ی این‌ها برای او است. ما باید عرض کنیم: خدایا ما که این‌جور نیستیم. ما توی دل‌مان همه‌اش پر است از شکایت! چرا این‌جور نشدیم؟ چرا آن‌جور نشدیم؟ چرا به فلان چیز نرسیدیم؟ ما آن‌جور شد، خانه‌ی ما این‌جور شد؟ همه‌اش گِله، همه‌اش ناراحتی...! خب این‌ها را اگر بخواهیم حساب‌گری بکنیم، همه‌اش است. کفر به ، کفر به خدای مهربان!. منتهی ما را به عنوان ظاهری پذیرفته‌اند و گفته‌اند: شما کافری که نجس باشد، نیستید. اما تا وقتی این مسائل برای‌تان حل نشده کافر درونی هستید!. بنابراین باید تمام را در رفع این های قرار داد. باید به حقیقت و حقیقت برسیم. قطعاً این‌طور بود، قطعاً این‌طور بوده، این‌طور بوده، یاسر قطعاً این‌طور بوده، این‌ها نخبگان تشیع هستند. شان نشان می‌دهد که این‌ها از خدا هیچ گِله و ناراحتی نداشتند. فرقی نداشت زخم بخورند یا پیروز شوند، بروند یا حاکم کوفه شوند... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 صلی الله علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی و رحمة الله و برکاته 🔹 در یکی از سخنان حضرت علیه‌السلام درباره‌ی تشویق مردم به مسئله‌ی با آمده است: «أحمَدُهُ عَلی حُسنِ البَلاء و تَظاهُرِ النَّعماء»؛ های پی در پی اول ذکر نشد بلکه اول حُسن البلاء شد؛ نیکوئی‌های الهی. «و عَلَی ما أحبَبنا و کَرِهنا»؛ من خدا را ستایش می‌کنم بر آن‌چه که پیش می‌آید، خواه مورد علاقه ما باشد و خواه مورد ناراحتی و نارضایتی ما باشد. همه‌ی این‌ها برای او است. ما باید عرض کنیم: خدایا ما که این‌جور نیستیم. ما توی دل‌مان همه‌اش پر است از شکایت! چرا این‌جور نشدیم؟ چرا آن‌جور نشدیم؟ چرا به فلان چیز نرسیدیم؟ ما آن‌جور شد، خانه‌ی ما این‌جور شد؟ همه‌اش گِله، همه‌اش ناراحتی...! خب این‌ها را اگر بخواهیم حساب‌گری بکنیم، همه‌اش است. کفر به ، کفر به خدای مهربان!. منتهی ما را به عنوان ظاهری پذیرفته‌اند و گفته‌اند: شما کافری که نجس باشد، نیستید. اما تا وقتی این مسائل برای‌تان حل نشده کافر درونی هستید!. بنابراین باید تمام را در رفع این های قرار داد. باید به حقیقت و حقیقت برسیم. قطعاً این‌طور بود، قطعاً این‌طور بوده، این‌طور بوده، یاسر قطعاً این‌طور بوده، این‌ها نخبگان تشیع هستند. شان نشان می‌دهد که این‌ها از خدا هیچ گِله و ناراحتی نداشتند. فرقی نداشت زخم بخورند یا پیروز شوند، بروند یا حاکم کوفه شوند... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺نسبت ما با امام زمان علیه‌السلام 🔹 شیخ در کتاب فرموده: تمار یک بنده بود که حضرت علیه‌السلام او را از خرید و آزاد کرد. فرمود: چه نام داری؟ عرض کرد: سالم. فرمود: مرا خبر داده در بلاد و که بودی، پدرت تو را میثم نامیده بود. گفت: درست است. فرمود: پس همان اسم قبلی را داشته باش. 🔶 خب؛ این یعنی چه که یک بنده‌ی زرخریدِ یک زن، که از نوکر هم پایین‌تر است و هیچ و اختیاری از خودش ندارد و پایین‌ترین مراتب را دارد، حضرت علی علیه‌السلام چطور او را پیدا کرده؟! 🔻 پیامبر چطور وضع او را به حضرت سفارش کرده بود؟ این حرف‌ها چه طور است؟ 🔴 و ما الآن نسبت به امام زمان‌مان علیه‌السلام چطور می‌کنیم؟ آیا داریم به این‌که نسبت علیه‌السلام با ما، همان نسبت جدش با میثم است؟! 🔹 ... به برگشت در حالی‌که همه‌ی حرف‌ها را مولایش به او گفته بود. وارد کوفه شد و به دستور عبیدالله ملعون، او را گرفتند. گفتند این شخص اولِ دوستان بود. گفت این عجمی؟! تعجب کرد که یک غیر آن‌قدر آقا شده باشد که امیرالمؤمنین به او این‌قدر علاقه داشته باشد. 🔸 اولین حرفی که با او زد این بود: خدای تو کجاست؟ گفت: «بالمِرصاد»؛ یعنی خداوند در کمین هر است. یعنی هیچ ستم‌گری در از خدا و مدّنظر خدا و احاطه‌ی خدا به او و اطلاع پروردگار به او جدا نیست. 🔻 کنایه‌ای به ابن زیاد بود که یعنی تو یکی از ستم‌گران هستی و بدان‌که وضعت خیلی خطرناک است، به طوری‌که گرفتار می‌شوی!. ابن زیاد گفت: مولایت به تو چه خبری داده؟ گفت: خبر داده که ما ۱۰ نفریم که به دار آویخته می‌شویم و خصوصیات آن را هم به من گفته. گفت که: آن کارهایی را که مولایت گفته را انجام نمی‌دهم تا خلافش ثابت شود. جواب میثم را ببینید! گفت: مگر می‌توانی چنین کاری بکنی؟ به خدا قسم او آن را از و او از و جبرئیل هم از خداست. تو چه کسی هستی که بتوانی چنین کاری را تغییر دهی!. 🔷 «یا ایتهاالنفس المطمئنة» یعنی این، یعنی این. ⁉️ آن‌وقت ببینید ما نه تنها با امام‌مان هزاران فرسخ فاصله داریم، بلکه با چنین شخصی هم بسیار فاصله داریم!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 مهمان به تنور... 🔺 حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به #کربلا فرمودند که با شنیدن آن توسط #انسان فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو #مسلمان نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ #ﺑﻼ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین #اسلام و #قرآن جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل #شیعیان و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور ( #نیّر تبریزی) این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ #پیامبر و #امام، نرفته بود و آن در تنور #خولی ملعون در شهر #کوفه بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، #ظهور فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🌺 میلاد حضرت علی اکبر علیه‌السلام گرامی باد 🔹 پیام #اهل_بیت به ما این است: ای مردم دنیا، این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را باور کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب #علم می‌خواهد، تدریس می‌خواهد، #استاد می‌خواهد، کلاس می‌خواهد، #هیئت فرهنگی می‌خواهد. اساس #فرهنگ و #قانون_اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و شعار. لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به #کوفه می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»؛ (بقره:۱۵۶). سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ #علی_اکبر. 🔹 عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به #مرگ می‌رود!. خُب، این #جوان چه گفت؟!؛ «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»؛ (صافات:۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به #حق نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. [ما که برای این دنیا ساخته نشده‌ایم] «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ (ملک:۲) 🌹 این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف، مثل وقتی که #ابراهیم از پاسخ فرزندش؛ «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»؛ (صافات:۱۰۲)؛ خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ #دعا کرد؛ فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyed
🔺 در بین راه که کاروان حضرت رو به #کوفه می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»؛ (بقره:۱۵۶). سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ #علی_اکبر. 🔹 عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به #مرگ می‌رود!. خُب، این #جوان چه گفت؟!؛ «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»؛ (صافات:۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به #حق نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. [ما که برای این دنیا ساخته نشده‌ایم] «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ (ملک:۲) 🌹 این‌جا، جان حضرت از این حرف هیجان پیدا کرد، مثل وقتی که #ابراهیم علیه السلام از پاسخ فرزندش که عرض کرد: «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»؛ (صافات:۱۰۲)؛ خوشحال شد. 🔸 یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ #دعا کرد؛ فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. 💠 مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#محرم 🏴 🔺 در مجالس #عزاداری بر #سیدالشهداء علیه‌السلام در ایام #محرم و در #زیارت از خدا چه بخواهیم؟ ۱) #عصمت از شر #شیطان ۲) نیرویی برای مقابله با #نفس_اماره¹ 🔹 عدم آشنایی #علوم و #دانشگاه های فعلی با تعالیم #اسلام و #قرآن 🔸 ضرورت شروع علوم از #انسان‌شناسی ( #خودشناسی) 🔺 حل مسائل اجتماع با #انقلاب_فرهنگی 🔹 ضررهای نشناختن #دشمن_درون 🔸 #برنامه‌ریزی برای تمام سال با دعای #پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از نماز روز اول محرم² 🏴 چگونه لشکر #کوفه به‌عنوان #مسلمان به جنگ خاندان پیامبر (علیهم‌السلام) آمدند؟! ۹۳٫۸٫۱۵ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) «اللَّهُمَّ أَنْتَ الْإِلَهُ الْقَدِيمُ وَ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ الْقُوَّةَ عَلَى هَذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغَالَ بِمَا يُقَرِّبُنِي إِلَيْكَ»؛ [ #مفاتیح_الجنان؛ اعمال روز اول ماه #محرم] ۲) بنگرید: https://eitaa.com/seyedololama/2454 @seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر 🔺 پیام به ما این است: ای دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. اساس و اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و ، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون»¹. سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»²؛ عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»³؛ این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی‌که از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إن‌شاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ :۱۵۶] ۲) [ :۱۰۱] ۳) [ :۲] @seyedololama
🏴 مهمان به تنور... 🔺 حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به #کربلا فرمودند که با شنیدن آن توسط #انسان فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو #مسلمان نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ #ﺑﻼ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین #اسلام و #قرآن جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل #شیعیان و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور ( #نیّر تبریزی) این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ #پیامبر و #امام، نرفته بود و آن در تنور #خولی ملعون در شهر #کوفه بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، #ظهور فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🍃 به مناسبت سالروز قیام توابین 🔺 رضای الهی 🔹 این‌که سؤال می‌شود خدا یعنی چه؟ خدا یعنی یک مقامی که بشریت در زیر پرچم او آغاز شده و ادامه پیدا می‌کند، سرانجام هم با او هست. محیط به همه جا، حاضر در همه جا، قوام همه چیز، قوت هر چیزی است که فرمود: «لا حول و لا قوة الّا بالله». این معنی است، این معنی انتخاب است؛ هر قدر که بشود؛ لازم نیست ما و بشویم، ما اگر هم بشویم خیلی خوب است. اگر جزء هم بشویم که در جریان تقریباً خون آن حضرت به گردن همه‌ی این مردم قرار گرفت که می‌توانستند جلوگیری کنند و نکردند، ولی بالأخره یک هم بعد برای‌شان پیدا شد و یک کردند. ما هم در هر سن و سالی هستیم باید کوشش بکنیم که یک پیدا بشود که به همه‌چیز پشت کنیم و به رو کنیم. آن‌وقت در رضای خدا هر هم که تحمل کنیم، نمره‌مان بالاتر می‌رود و نتیجه‌مان بهتر خواهد شد، و سعی کنیم که این انقلاب را از آن حضرت بیاموزیم؛ در ، در جورش کنیم و آن را در ، در زندگیِ ، ، ، ، وارد کنیم. این روحانیت می‌شود. آن‌وقت را هم برای خاطر این بیاموزیم؛ برای فهمیدن این مطالب بیاموزیم. در مطالب و این‌ها شرکت کنیم، برای خاطر این مسائل کنیم. دیگر چیزی باقی نماند که هدف رضای خدا در آن نباشد که در غیر این‌صورت آن وبال خواهد بود و پشیمانی خواهد آورد. پس بنابراین زندگی علیه‌السلام یعنی هم ، هم ، هم ، همه چیز، اما «رضا الله رضانا اهل البیت»¹؛ ما دنبال رضای خدا هستیم و این‌ها را بازی برای او می‌دانیم، این‌ها را لازم برای او می‌دانیم وإلّا او نباشد، این‌ها وبال گردن‌مان خواهد بود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ج ۴۴ صص ۳۶۶-۳۶۷] @seyedololama
مهمان به تنور... 🔺 حضرت علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به فرمودند که با شنیدن آن توسط فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین و جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور ( تبریزی) این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ و ، نرفته بود و آن در تنور ملعون در شهر بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🌺 میلاد حضرت علی اکبر علیه‌السلام گرامی باد 🔹 پیام به ما این است: ای مردم دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را باور کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، تدریس می‌خواهد، می‌خواهد، کلاس می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. اساس و باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و شعار. لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»؛ (بقره:۱۵۶). سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . 🔹 عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این چه گفت؟!؛ «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»؛ (صافات:۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. [ما که برای این دنیا ساخته نشده‌ایم] «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ (ملک:۲) 🌹 این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف، مثل وقتی که از پاسخ فرزندش؛ «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»؛ (صافات:۱۰۲)؛ خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد؛ فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🌹 میلاد حضرت امام حسن مجتبی صلوات‌الله‌علیه بر همگان مبارک‌باد @seyedololama
🌷🌷🌷صلیّ الله علیک یا ابامحمد الحسن ابن علی المجتبی و رحمة الله و برکاته🌷🌷🌷 🔹 در یکی از سخنان حضرت علیه‌السلام درباره‌ی تشویق مردم به مسئله‌ی با آمده است: «أحمَدُهُ عَلی حُسنِ البَلاء و تَظاهُرِ النَّعماء»؛ های پی در پی اول ذکر نشد بلکه اول حُسن البلاء شد؛ نیکوئی‌های الهی. «و عَلَی ما أحبَبنا و کَرِهنا»؛ من خدا را ستایش می‌کنم بر آن‌چه که پیش می‌آید، خواه مورد علاقه ما باشد و خواه مورد ناراحتی و نارضایتی ما باشد. همه‌ی این‌ها برای او است. ما باید عرض کنیم: خدایا ما که این‌جور نیستیم. ما توی دل‌مان همه‌اش پر است از شکایت! چرا این‌جور نشدیم؟ چرا آن‌جور نشدیم؟ چرا به فلان چیز نرسیدیم؟ ما آن‌جور شد، خانه‌ی ما این‌جور شد؟ همه‌اش گِله، همه‌اش ناراحتی...! خب این‌ها را اگر بخواهیم حساب‌گری بکنیم، همه‌اش است. کفر به ، کفر به خدای مهربان!. منتهی ما را به عنوان ظاهری پذیرفته‌اند و گفته‌اند: شما کافری که نجس باشد، نیستید. اما تا وقتی این مسائل برای‌تان حل نشده کافر درونی هستید!. بنابراین باید تمام را در رفع این های قرار داد. باید به حقیقت و حقیقت برسیم. قطعاً این‌طور بود، قطعاً این‌طور بوده، این‌طور بوده، یاسر قطعاً این‌طور بوده، این‌ها نخبگان تشیع هستند. شان نشان می‌دهد که این‌ها از خدا هیچ گِله و ناراحتی نداشتند. فرقی نداشت زخم بخورند یا پیروز شوند، بروند یا حاکم کوفه شوند... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ القلوب ثَبِّت قلبی علی دینِکَ»¹؛ این بهترین دعاهاست؛ در ، در ، در ماشین، در راه، در بین ، در بین . آدم این دعا توی دلش زنده باشد و زنده نگه دارد و این دعا را تکرار کند. هر جا می‌شود با و هر جا نمی‌شود با تکرار در و خاطر؛ ای خدای من، ای مهربان خدای من، ای ارحم الراحمین من، این مرا ثابت نگه دار، این نقش ، گچ تخته‌ای نباشد که با یک پنبه از بین برود!، ثابت باشد. این انگشترهایی که رویش چیزی را می‌نویسند، چهار روز دست آدم است، آدم نگاه می‌کند، می‌بیند چیزی نمانده و همه‌اش شسته شده. در وضو و در حمام و در صابون زدن‌ها پاک شده، اما آن انگشترهایی که در آن‌ها حکاکی کرده‌اند و کنده شده رویش، آن‌ها نه؛ دیگر با شستشو و صابون و این‌ها از بین نمی‌رود. این دعا مفادش این است که خدایا، این علاقه‌ی به خودت را، من نسبت به خودت را که من الآن به آن دارم، این را خودت حکّ کن، حکاکی‌اش دست توست. هیچ‌کسی نمی‌تواند در قلب من چیزی را حکاکی کند، تو ثابت کن، تو در آن بنگار با قلم خودت، مثل جناب تمار!. میثم خیلی علاقه به حضرت علیه‌السلام داشت در حالی که هم نبود. یک کسی بود که در جامعه‌ی و عرب‌ها، نام و نشانی برایش قائل نبودند، می‌گفتند: یک است؛ یعنی یک بیگانه است. اما در دل او [ ایمان و محبت امام علی علیه‌السلام] حکاکی شده بود. یک روز حضرت گویا به او فرمود که: چه خواهی کرد آن وقتی که آن ولد زناهای تو را اسیر کنند و دستور بدهند که به من بدهی؟!. گفت: چنین کاری نمی‌کنم. حضرت فرمودند: تو را می‌کشند! گفت: چه مانعی دارد؟! این چنین محکم گفت من چنین کاری نمی‌کنم. بعد وقتی او را گرفت، دستور داد دست و پای او را بریدند!. همان‌طوری‌که دست و پایش بریده شده بود و خون از دست و پایش می‌ریخت، امیرالمؤمنین می‌کرد! یاد می‌کرد؛ کمالات علی، زیبایی‌های علی، خوبی‌های علی را به مردم می‌گفت: مردم بی‌وفا نباشید!. علی را زنده کرد. این دین اسلام یادگار علی است در دست شما. این و مالِ علی است که به شما داده. مدام می‌گفت و می‌گفت، آخرش دستور داد زبانش ﺭا هم قطع کردند!. این معنی پیش‌آمدهاست که برای می‌کند. چرا این‌طور است؟ چون اصلاً ارزشی ندارد!. ما ۲۰ سال هم زنده باشیم یا نباشیم چه ارزشی دارد. این که این‌جا از انسان توی دبیرستان‌ها می‌کنند، چه چیزی است؟ دو تا مسئله است و دو تا کتاب است؛ این هم همین‌طور؛ این زندگی چیزی نیست که آدم پای آن بایستد و هول و هراسش را داشته باشد که مثلاً آخ چه خواهد شد، اگر من دوستی علی را نگه دارم و با این‌ها مبارزه کنم، از من چه چیزی می‌گیرند. خب غیر از این است که دست و پای مرا قطع بکنند، چشم مرا در بیاورند و کور بکنند. آن‌موقع، موقعی است که علی به داد من خواهد رسید. ۸۵٫۷٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [دعای ؛ ج۵۲ ص۱۴۹] @seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر 🔺 پیام به ما این است: ای دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. 💠 اساس و اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و ، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون». ( :۱۵۶) سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ( :۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»؛ ( :۲) این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی که از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إن‌شاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 واحسینا 🔺 شب اباعبدالله علیه‌السلام به خدا عرض کرد: "خدای را ستایش می‌کنم بهترین ستایش‌ها"؛ یعنی الآن به قدر یک سر سوزن از این اوضاعی که تا حالا پیش آمده و بعد پیش می‌آید، بین من و بین تو هیچ به هم نخورده. همان هستم که دعای خواندم. همان هستم که و پیاده از تا کرده‌ام به خاطر تو و شب‌هایی گذرانده‌ام در و و تو. همان‌ام که هستم. یک ذره و سرِسوزنی برای من فرقی نکرده. خوب پس اگر معنی و پیشوای انسانیت و و این است، پس هر عاشورایی که ما این چیزها را می‌خوانیم، باید برویم خانه و کنیم؛ نه برای امام (علیه‌السلام) بلکه برای خودمان که این چه است که ما داریم؟! این چه است که ما داریم؟! ما که به هر پیش‌آمدی خوشحال می‌شویم، به هر پس‌آمدی بد حال می‌شویم؛ یک دوستی میان‌مان را با خدا تاریک می‌کند! یک فرزندی زیر ماشین می‌رود، یک سرمایه‌ای بر شکسته می‌شود، یک چکی بر می‌گردد، یک چشمی خدای نخواسته نابینا می‌شود. بودن این‌جور نیست که ما داریم! این‌ها همه است!. اما باشد خدا قبول کرده است. امام حسین قبول کرده است. اما با این دوا نمی‌شود. امام حسین با این‌جور پیگیری کردن اثر نمی‌گذارد و خدایی نکرده این پیش‌آمدهایی که دارد می‌کند و غلغله‌های وحیقانه‌ای که دارد پیدا می‌شود*؛ نمایشی از درون ماهاست!؛ چون پیش‌آمد برای آن‌ها کرده و این‌جورشان کرده؛ حالا برای ما چه جور پیش‌آمد بکند که آن‌جور شویم، نمی‌دانیم!. شاهد بزرگ این عرض بنده جلسه‌ای است که بن عقیل وارد شد؛ چقدر مردم خوشحال شدند! جمعیت جمع شد. همین که شروع کردند به خواندن نامه‌ی آن حضرت، از چشم‌ها سرازیر شد!. برداشتند نامه نوشتند؛ امضا کردند؛ ۱۸ هزار نفر!. اما چند روز بعد، آقا آمد در میدان، قرآنش را هم روی سرش گذاشته بود و فرمود: «بینی و بینکم کتاب الله و سنت جدی رسول الله» مگر من با شما چه کرده‌ام؟! آیا حقی از من دارید؟! خونی از شما ریخته‌ام؟! مالی از شما ضایع کرده‌ام؟! مگر شما مرا مهمان نکرده‌اید؟! ناگهان سکوت محض فراگیر شد! این تبدیل خاطر و عوض شدن نه تبدیل شدن به وضع دیگر!. ما انسانیت پیدا نکرده‌ایم و لذا ما باید در سرمان بزنیم و بگوییم: ما اهل کوفه هستیم! ما می‌گوییم! و شاهدش همین است که اگر گاز کم و زیاد شود، اگر خدای نکرده نفت کم و زیاد شود؛ اوضاع فوری عوض می‌شود؛ تمام منازل، تمام ادارات آماده می‌شوند. تمام مخارج کپنی می‌شود. خلاصه، اوضاع عوض می‌شود. چون است دیگر. اما این خطرات هیچ خطر نیست! دیگر هیچ اوضاع را عوض نمی‌کند. هیچ را عوض نمی‌کند!. (*اشاره به اغتشاشات پس از انتخابات سال ۸۸ می باشد.) ۸۸.۱۰.۷ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 مهمان به تنور... 🔺 حضرت علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به فرمودند که با شنیدن آن توسط فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بندنش جدا کردند!. 💔 یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین و جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ و نرفته بود و آن در تنور ملعون در شهر بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama