⭕️یک تنه علیه فرگوسنیزم و جابزیسم
(چند خطی برای کتاب #آرزوهای_دست_ساز )
🔺از سر #خیابان_انقلاب تا تهش را که بروی همه اش عکس #استیو_جابز و #فرگوسن را روی کتاب ها می بینی؛ اینها شده اند #قهرمان های ما؛ قهرمان هایی که جوان ایرانی اگر بخواهد با آن ها « #ما_می_توانیم» را معنا کند وسط راه درجا خواهد زد، چرا؛ چون این قهرمان ها نه مال ما هستند و نه در فرهنگ و سبک زندگی ما قابل تقسیرند. اما با این حال متولیان فرهنگی کج سلیقه ما برداشته اند زندگی این ها را با هزار مشقت ترجمه کرده اند و به عنوان الگوی موفقیت به خورد جامعه داده اند. این در حالی است که صدها قهرمان با نسخه بومی در کوچه و محله های شهرها و روستاهایمان زندگی می کنند که کارهایشان اگر بزرگتر از جابز و فرگوسن نباشد کمتر از آنها نیست؛ قهرمان هایی که جوان ایرانی حتی اسمشان را یکبار هم نشنیده است.
🔺 #میلاد_حبیبی در کتاب «آرزوهای دست ساز» کوشیده است تا متولیان جابزباخته و فرگوسن دوست را به چالش بکشد و به آنها حالی کند که همیشه مرغ همسایه غاز نیست؛ اگر فرصت دارند سر خود را از زیر برف بیگانه پرستی بیرون کنند تا ببینند قهرمان های ایران زمین فقط مال #شاهنامه و افسانه ها نیستند. قهرمان هایی که ممکن است مانند همین چند جوان قصه ما، یک تنه با همه ساختارهای غلط مبارزه کنند، بارها زمین بخورند اما باز بلند شوند و با هر زحمتی است خود را به قله برسانند.
🔺پ ن: بسیاری از دانشجویان با این امید وارد دانشگاه می شوند که بتوانند از علمشان به عمل برسند؛ این خواسته در دانشجویان #مهندسی پر رنگ تر است، اما پس از مدتی کلنجار رفتن با دروس بی مصرف و ساختارهای دانشگاهی فارغ از عمل، یا وارد #بازار_آزاد و فضای #کارمندی می شوند و یا اینکه برای رسیدن به آرزوهایشان مغزشان را بر میدارند و فرار می کنند آنور آب. اما در این میان هستند دانشجویانی که مثل قهرمانان قصه ما خسته نمی شوند و #مقاومت می کنند تا بسازند. اگر دانشجویی را می شناسید که جزو هر کدام از این گروه هاست این کتاب را به دستش برسانید. به #تشکل_های_دانشجویی هم پیشنهاد می کنم به هر نحوی که می توانند این کتاب را تبلیغ کنند. کتابی که میتواند جلوی فرار خیلی از مغذها را بگیرد و بسیاری از ناامیدی ها را به #امید مبدل کند.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
💠 @noghtewirgool
⭕سیلیِ توسعه یزدِجهانی، به صورت خانواده شهدا
میگوید: چند روز پیش همسر شهید و دختر شهیدی را در یزد به خاطر #نهی_از_منکر به باد مشت و لگد بستند؛
میگویم: این مشت و لگد مال دیروز نیست؛سالهاست که دارالعباده زیر باد مشت و لگد جریان #توسعه است.
میگوید: کدام توسعه؟
میگویم: همان توسعهای که سالهاست نرم افزارش روی مسئولین یزد نصب شدهاست؛ همان توسعهای که تا #منفعت_اقصادی می بیند لب و لوچهاش آویزان میشود؛ پروژههایش را با ترازوی آمار اقتصادی میسنجد و چشمش را به روی پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و حتی امنیتی میبندد.
میگوید: کدام مسئولین را میگویی، واضح حرف بزن.
میگویم: منظورم اشخاص نیستند، منظورم تفکری است که اگر وارد حوزه صنعت شود پشت سرهم #کارخانه میزند و #معدن استخراج میکند؛ بدون این که برنامه جدیای برای جلوگیری از آلودگی هوا و محیط زیست داشته باشد؛ بدون این که نگاهی به مهاجرت بیرویه #کارگران_غیربومی به یزد داشته باشد؛ فقط در یک فقره نتیجهاش میشود بالا رفتن آمار بزهکاری توسط مهاجرین غیربومی. #اغتشاشات اخیر را یادت هست، بسیاری از متهمانش کارگران غیربومی بودند؛ اصلا همین ماجرای #آتش_زدن_مساجد، آن هم کار یک غیربومی بود؛ بماند آمارهای مفاسد اخلاقی و فرهنگی ناشی از مهاجرت. اشتباه نشود اینجا هم کارگران غیربومی مقصر نیستند؛ مقصر همان تفکر توسعهطلب است که آنها را از شهر و دیارشان دور کرده و ایدهای برای حل مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... آنها ندارد؛ در نتیجه استضعافشان، آنها را به بزهکاری سوق میدهد.
همین تفکر وقتی وارد حوزه #گردشگری میشود، برای جذب توریست خودش را به در و دیوار میزند تا یزد را #ثبت_جهانی کند؛ بعد برای خدماتدهی به گردشگران، بافت تاریخی را دو دستی تقدیم کافهها، هتلها و خانههای بومگردی میکند و بعد برای جلوگیری از #مفاسد_اخلاقی در همین مراکز کاسه چهکنم دست میگیرد؛ ظاهر بافت را بزک میکند اما کیست که نداند پشت این دیوارهای کاهگلی گردشگرپسند، مخروبههاییست که زمانی محل زندگی ساکنان دارالعباده بوده. ساکنانی که با رفتنشان چراغ محله، مسجد و منبر کمسو شد؛ ساکنانی که اگر بودند نیازی نبود گروههای مردمی برای حفظ هویت شهر، گوشت قربانی شودند و زیر باد مشت و لگد گرفته شوند.
میگوید: یعنی صنعت و گردشگری و کلا اقتصاد را تعطیل کنیم؟
می گویم: نه، نرمافزارمان را تغییر دهیم؛ هدف اصلی حاکمیت #رشد_و_تعالی جامعه است اما چون مشکلات اقتصادی مانعی در این مسیر است بایستی این مانع را برداشت؛ اما این دلیل نمیشود که ما هدف اصلی را فراموش کنیم و اقتصاد برایمان بشود هدف.
میگوید: گیج شدم، کاش بیشتر توضیح میدادی.
میگویم: کتاب "توسعه و مبانی تمدن غرب" شهید آوینی را بخوان.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@noghtewirgool