چشم به هم میذاری شده آخر هفته، شده عید، شده تولدت، شده ۳۰ سالگیت، ۷۰ سالگیت، شده تاریکی، سرما، تجزیه، پوسیدگی.
یهو به قدری ناراحت میشم و پرت میشم توو گودال غم و ناراحتی، انگار من نبودم که همین چندساعت پیش میخندیدم