13 - ✅ بزرگ شدم... . تو این دنیای کوچولوی ما وقتی بی نهایت رو فراموش می کنی و عظمت خلقت رو از خاطر می بری، اون وقت این دیده شدن های کوچولو و غم و شادی های ریزه میزه رو برای خودت بزرگ می پنداری و گمان می کنی بزرگ شدی!! تو عوام میگن گنده گی!!! اما حقیقتش اینه که دنیای ما اونقدر کوچکه که توش اصلا نمیشه بزرگ شد و اصولا ما برای بزرگ شدن و گنده گی خلق نشدیم. فرصتی که به ما داده اند برای این است که #یزرگوار شویم. . اعتراف می کنم گاهی احساس بزرگی های کاذب منو از بزرگواری غافل کرده و عمرو بیهوده به هدر دادم. اعتراف می کنم هر وقت احساس بزرگی کردم نتیجه اش این بوده غم ها و دردهای بزرگ رو تجربه کردم. اعتراف می کنم هر وقت بزرگواری کردم به آرامش رسیدم ولی این آرامش رو از خدا ندیدم. . اون چیزی که شب اول قبر خریدار داره محبوبیت و شهرت و مقام نیست. کاش اونقدر بزرگواری کرده باشم که در اولین کنکور قیامت با بزرگواری مرا قبول کنند!! . همین! . 17.22 دقیقه جمعه 21/4/98 . شیراز . @seyyedanjavi

14 - ✅ پناهم بده... . پروژه شیطان قرن هاست لو رفته!! اما هنوز که هنوزه و حتی تا قیامت همین پروژه سوخته جواب میدهد: مشکلی داری. با خودت یا با کسی. برای حل مشکل اقدام می کنی. دلت را غبار غم و درد فرا می گیرد. سر به آسمان بلند می کنی. خدا را صدا می زنی. فراموش می کنی که وعده خدا با ما این نبود. قرار نبود عبد باشیم و دستور بدهیم تا مولا اطاعت کند!! در جواب تاخیر می شود. از من و او دلخوریم، سر خدا و دین می شکند. از خدا فاصله می گیری. مشکل بزرگتر می شود و تو سیاه تر. باز دورتر. باز سیاه تر. کم کم به همه چیز شک می کنی. باز هم دورتر و باز سیاه تر. به نقطه ای میرسی که به هر چه نور است بدبینی و با هر چه سیاهی است خو گرفته. پروژه دارد به انتها می رسد. و تو و من باخته ایم!! مشکل کوچک و ساده ای بود. یک سجده لازم داشت و یک پناهگاه!! ببین بکجا رسید!!؟؟ زائران امام هشتم در حرکت اند. امان از پروژه های شیطانی بطلب. وقتی رسیدی حرم هیییییچ نگو. فقط سرت را پایین بینداز و بگو: پناهم بده! . همین! سید محمد انجوی نژاد 5.12 دقیقه جمعه 28/4/98 . شیراز 🔗 کانون رهپویان وصال | صوت سخنرانی‌ها | اینستاگرام | آپارات | سایت . @seyyedanjavi

15 - ✅ حرص و طمع... . از همون روزای اولی که با دنیا آشنا شدم اینو فهمیدم که خواسته ها و آرزوها در دنیا انتها ندارد و آرامش و لذتی که بعد از رسیدن به هر آرزو تجربه می کنم، فقط مدت کوتاهی پایدار است. هم من می دونم و هم شما. می دونیم که به هر چی برسیم بازم زیاده خواهیم و توقعات انتهایی نداره که راحت لم بدی و از داشته هات لذت ببری. . بسیاری از آرزوهایی که دیگران دارند رو من تجربه کردم. تهش هیچی نبود. ازین دنیایی که درش قرار دارم شاکی ام و از ازین همه تکرار و مرارت... . وقتی می بینم کسی بسیار شاد و شاکره از چیزی که بهش رسیده و رو پاش بند نیست، خنده مسخره ی تو دلمو مخفی می کنم و باهاش ابراز خوشحالی می کنم. اما حقیقتش اینه که دل زده ام. از هر چی داشته و نداشته و ازهر چی توقع و آرزو. . بنظرم اگه دوباره عمر می کردم، همین دوزار توقعمو هم می نداختم دور و فقط می گذروندم. شعار کلیشه ای "چون می گذره غمی نیست" امروزه کاملا شعاری شده. مثل شعار " پول چرک کف دست است" !!! هم غمی هست و هم پول خداست!! . همین! 13.39 دقیقه چهارشنبه 2/5/98 . مشهد مقدس @seyyedanjavi

🙏 تنها چیزی که الان بیادمه و ذکر زبونم یه خط شعره قدیمیه: آمدم قبر تو بوسیدم و رفتم به امیدی که شب اول قبرم تو به دیدار من آیی! #در_حال_خروج_از_مشهد @seyyedanjavi

16 - ✅ قضاوت... . اگر مجرمی را فرض کنیم که قانونا و شرعا حکمش اعدامه، در نظر خودش درست قضاوت نشده. و این درسته. بهرحال حکم ها به رفتار تعلق میگیره نه به ذات ها. بهر حال اون مجرم زندگی و شرایطی داشته که حداقل می تونه ادعا کنه قاضی شرایط منو نداشته و درک نکرده. این معناش بی گناهی مجرم نیست. می خوام بگم قضاوتا صد در صد درست نیست. . تو زندگیم آلرژی اینو داشتم که قضاوت درباره ام بکنند و من افسرده شدم که خب چرا اینا این جوری اند و بجای من نیستند و ....!! اما موضوع چیه؟ موضوع اینه که من و اغلب شماها خیلی از قضاوت نابجا زخم می خوریم و بشدت آدمای قضاوت کننده رو سرزنش می کنیم. اما... آیا همون قدر که از قضاوت شدن منزجریم از قضاوت کردن هم منزجریم!!؟؟ یاد این جمله معروف می افتم که میگه: مردم وقتی میگن از دروغ متنفریم منظورشون دروغ شنیدنه نه دروغ گفتن!!! . من هر چقدر بیشتر عمر و تجربه می اندوزم بهتر می فهمم چقدر در قضاوت کردنام اشتباه کردم. باندازه ای که از سکوت خودم راضی ام ابدا از قضاوت کردن در مورد بقیه راضی نیستم. و می دونم که حسابم اینجا با کرام الکاتبینه نه با ارحم الراحمین... و می ترسم. خفه شدن و لالمونی چقدر بهتر بود و بهتر هست! . همین! 16.30 دقیقه شنبه 12/5/98 . شیراز @seyyedanjavi

17 - ✅ دوا... . اینکه از کسی، چیزی، مادی یا معنوی دردی برایمان ایجاد می شود، درمان و دوایش بازگشت به همان چیز است. مخصوصا اگر معنویت و خدا باشد. مشکل من خارج از جایی که مشکل را برایم پیش آورده حل نمی شود!! این شعر مولینا در ادامه متن کارگشاست. هر چه کردم نشد ازین بهتر بیابم: . مولوی » دیوان شمس » غزلیات کی بپرسد جز تو خسته و رنجور تو را ای مسیح از پی پرسیدن رنجور بیا دست خود بر سر رنجور بنه که چونی از گناهش بمیندیش و به کین دست مخا این مقصر به دو صد رنج سزاوار شدست لیک زان لطف به جز عفو و کرم نیست سزا تا تو برداشته‌ای دل ز من و مسکن من بند بشکست و درآمد سوی من سیل بلا تو شفایی چو بیایی خوش و رو بنمایی سپه رنج گریزند و نمایند قفا به طبیبش چه حواله کنی ای آب حیات . 🔸از همان جا که رسد درد همان جاست دوا ... عکس بالا ☝️ همین! 14.10 دقیقه سه شنبه 15/5/98 . شیراز @seyyedanjavi

18 - ✅ جایگاه... . همیشه فکر می کنم در زمین که جایگاهم کم و بیش مشخصه. در آسمان و در پیشگاه آسمانیان چه جایگاهی دارم؟ . البته این سوال با توجه به پیچیدگی های قوانین آسمان و نوع محاسبه غیر زمینی خدا، زیاد قابل حدس زدن نیست. اما تو توسلات و ارتباطاتم با عرشیان، معمولا اوقاتی احساس سبک باری می کنم که عبارات خشیتی دعاها یا اشعار ملامتی را می شنوم. جاهایی که رابطه ام را با خدا اینگونه تصویر می کشد یا بهتر بگویم تصور می کند: بنده ای پست و ذلیل و متواضع و خاشع و #همیشه بدهکار. . البته این مدل قابل توصیه نیست. یه سبک شخصی است. شاید برای عده ای خوب یا بد باشه. با عکس بالا خیلی حال می کنم. خیلی . همینم!! در پیشگاهت یا امام رضا... نمی دونم ملامتیه بازیه یا به نوعی مازوخیسم معنوی! . همین! عید غدیر 98 @seyyedanjavi

🙏🏼 دل نا شاد ما را شاد گردان... 😔 محمد اصفهانی @seyyedanjavi

19 - ✅ کادر فرهنگی... . اوقات زیادی پیش میاد که غر می زنم. سر بچه های کادر کانون. یا تو مجموعه های دیگه کشور بر سر متولیان فرهنگی. غر می زنم که وقت نمی ذارن. تنهام. چارتا ادم هم که کمک حالند، له و خسته و از همه چیز مونده شدند و اگر هر کس باندازه یه دونه تفریحش تو هفته، کمک بچه ها می کرد چقدر همه به همه کار می رسیدیم. و اینکه با این همه تنهائی ها و مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری اینیم و اگر کمک حالی بود چه می شدیم!! اما حقیقت ماجرا اینست که برای رخ دادن یک اتفاق عمیق و شگفت، حتی یه نفر و اون هم بدون هیچی کافیست. ببینید: قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‌ وَ فُرادى‌ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ (سبا 46 ) . آن چه مهم است قيام خالصانه براى خداست، تعداد و نفرات نقش اصلى را ندارد. «تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‌ وَ فُرادى‌» و قيام سه عنصر لازم دارد: خلوص: «لِلَّهِ» / رهبر: «بِصاحِبِكُمْ» / فكر و برنامه: «تَتَفَكَّرُوا» . این فرافکنی های من بوده و هست!! هر جا به آیه بالا عمل درست کردیم، بهیچ چیز نیازی نیست و لازم هم نیست بندازم گردن بود و نبود چارتا آدم ضعیف .و اضعف مثل خودم. بچه ها! در آستانه محرم برای حسینی شدن و قیام برای کار موثر در شهر و مجموعه خودتون، به این آیه یک #یا_علی بگید. این مهم ترین تجربه من در کار فرهنگی بود! . همین! 10.56 دقیقه پنجشنبه 7/6/98. شهرکرد . 🔗 کانون رهپویان وصال | صوت سخنرانی‌ها | اینستاگرام | آپارات | سایت . @seyyedanjavi

20 - ✅ راز سر به مهر: کمپوت چس!!!... . در مدت زمان جنگ آدمای خلاف و غیر مذهبی زیاد دیدیم که اومدن و متحول شدن. اما خاطرات شون همش خوبه. اومده بودن که خوب بشن. فقط یکی بود که بد بود. شر بود. آزار میداد. مریض بود. اذیت می کرد. با دست و زبان می رنجاند. تا وارد جمع می شد همه متفرق می شدن. غیبت اون زمانا رایج نبود!! تو روش بهش می گفتیم "کمپوت چس" !!! و در دورانی که ادب حاکم بود، ببینین این چه به سر ما اورده بود که اینطور صداش می زدیم. . محرم اون سال کمپوت چس ساکت شد!!! ول می کرد میرفت وسط نی زارها. اما کماکان منفور بود. حتی خوش بین ترین ما گمان تحولش رو نمی داد! نمی دونیم بین اون و خدا در خلوت نی زارها چه گذشت! دو روز بعد دهه به اسمان پرواز کرد و ما ماندیم و حسرت... این روزها هم باطرافیانم خوش بین تر می نگرم... شاید تقاصی باشد بر اهانت هایم به شهید .... فلانی!! همه هم رزمانم میدونند از کی حرف می زنم. اما این راز در دل ما خواهد ماند تا در آن دنیا به پایش بیفتیم... 😭 . همین! 5.56 دقیقه یکشنبه 16/6/98 مصادف با 8 محرم. شیراز عکس تزئینی #نیست @seyyedanjavi

اینو جایی تو فضای مجازی کار نکنین. همین جا باشه فقط

✅ بكاء الحسن لهول المطلع وفراق الاحبة روى الصدوق في (العلل)، والحميري في (قرب الاسناد) بأسانيد معتبرة عن الصادق (عليه السلام) ، قال : ان الحسن بن علي (عليه السلام) حج عشرين حجة ماشيا، ويساق معه المحامل والرجال. وعن ابن بكير، قال : قلت لأبي عبدالله (عليه السلام) : بلغنا ان الحسن ابن علي حج عشرين حجة ماشيا، قال : ان الحسن بن علي حج ويساق معه المحامل والرجال. وروى في (الأمالي) ايضا بأسناد معتبر عن الرضا (عليه السلام) ، عن آبائه (عليهم السلام)، قال : لما حضرت الحسن بن علي الوفاة، بكى، فقيل له يا بن رسول الله، اتبكي ومكانك من رسول الله (صلى الله عليه واله) الذي أنت به، وقد قال فيك رسول الله ما قال، وقد حججت عشرين حجة ماشيا، وقد قاسمت ربك مالك ثلاث مرات حتى النعل بالنعل. فقال (عليه السلام) : انما ابكي لخصلتين : لهول المطلع، وفراق الاحبة. . @seyyedanjavi

✅ با سلام. من برخی اوقات فکر می کنم که از همه بیشتر می فهمم! این فکر آزارم میده. البته وقتی می بینم که این یک اپیدمیه و همه تقریبا فکر می کنند بیشتر از همه می فهمن، تا حدودی آروم میشم!! اما یه مدل داریم که بنظرم تنها گزینه موجوده: اینکه فهم هامون رو مدون کنیم و به اشتراک بذاریم. اون وقت میتونیم فهم ها رو با هم مقایسه کنیم و به نقاط ضعف و قوت خود پی ببریم و از همه مهم تر اینکه می توانیم به یه متد تقریبا مشترک درباره امور مختلف برسیم. و گله دارم از کسانی که هیچ متدولوژی ارائه نداده و دائم طلب کار عالم و ادمند . در این چند سال اخیر فکر می کردم که مشکلات مملکت در چی چیزایی هست و سعی کردم با خواندن فراوان و استفاده از فهم های متنوع، حداقل برای خودم رهایی نسبی ازین سردرگمی فراهم کنم. تفکراتم رو با سخنرانی های فراوان در مواردی که گمان می کردم می توانم در آن ها وارد شوم به اشتراک گذاشتم. تقریبا هزاران ساعت حرف در مورد همه چیز!!!! اگر ذره ای انصاف و دنبال حقیقت گشتن در کسی باشد و اندکی وقت بگذارد خواهد دید که هیچ نقطه مبهمی از تفکراتم را باقی نگذاشتم و این سیر سخنرانی ها کاملا مدونه. بارها و بارها، خواهش نه بلکه التماس کردم که حاضر به بحث و مناظره در هر جایی هستم نه از این باب که من درست میفهمم. بلکه ازین باب که مشتاق تصحیح و حقیقتم. اما مگر در برابر 4 تا جمله عصبی احساسی خودم واکنشی دیده نشد. اصولا علاقه ای به درک فهم یکدیگر نداریم. . قریب به ده ها هزار ساعت سخنرانی روی هارد توی اتاقم هست که همه را گوش داده و نت برداشته و روش فکر کردم. متعجبم ازین اشتیاقی که باید در فهم دیگران باشد اما درین جهان فست فود خور یافت نمی شود. تمامی بحث های عقیدتی سیاسی اخلاق و فلسفی تقریبا تمااااااااامی اساتید داخلی و خارجی رو گوش دادم. سیری ناپذیر و با ولع یه یک خط واحد و یه روال ثابت علم اموزی در زمینه خودم بسنده نکردم. .. .. اما جدیدا و در این اوضاع آشوب گرایانه می بینم عده ای وارد مفاهمه شده اند. جلسه بسیار خوبی که دیروز برگزار شد و بزرگترهای اهل تحقیق و فهم سعی در مفاهمه داشتند و لذت بردم ازین که وقتی با من در می پیچند حداقل ده ها ساعت مطالعه برای پی بردن به نظریاتم را دارند و جلسه ای هم با رده ای بالاتر این هفته در تهران داریم. امید دارم ازین انزوای علمی نجات یابم. . امید دارم بالاخره ما به اهمیت 1- گفتگو 2- وقت گذاشتن برای درک و فهم یکدیگر 3- منصفانه هم را دیدن پی برده باشیم. وگرنه سراشیبی فرار از هم و ریزش - بهتر بگم ریزاندن!!- هر استعدادی، دیگه به نقطه خطرناکی رسیده است. التماس دعا #انجوی . پیوست: صحبتای فردا شب در ادامه ارائه سه متد از طرف من بوده. نه فقط یه داد و بیداد و انتقاد! محرم 96 و بحث بسوی بی نهایت و شناخت خود و جهان و دوری از بزرگ بینی ها محرم 97 و بحث ارمان شهر و اینکه انسان جامعه بسوی بی نهایت در مقام اجرا چگونه باید باشد محرم 98 و بحث جنگ روانی که می پردازد به همان انسان و مشکلاتش در بستر اجرایی جامعه. .

- ✅ خانواده رهپویان... . یلدای هر سال جزو تیره ترین شبای منه و معمولا می زنم جاده. شبای عملیات کربلای 4 و یاد اوری شب یلدای 65 و گردان یاسینی که دو شب بعدش قتل عام بچه ها بود. مخصوصا از یلدای 94 که سوریه بودم و اتفاقات اون روزای شیخ مسکین و شب یلدای خان طومان شبای تلخخخخخخخخخخخ بعد 94 و امسال و تصمیم شب یلدای خانواده رهپویانی . امسال با طرح نو کانون، شب یلدا خیلی ارومم و خیلی هم خوش گذشت. بکوری چشم بدخواهان، بچه های کانون یه خانواده شده اند و چه شب لذت بخشی کنار هم داشتیم. ممنونم و معترفم پدر بدی برای این خانواده ام... . همین! 1.19 دقیقه یکشنبه مصادف با شب یلدای 1398 . @seyyedanjavi

22 - ✅ ده پند از مولینا... 1️⃣ شب باش : در پوشیدن خطای دیگران 2️⃣ زمین باش : در فروتنی 3️⃣ خورشید باش : در مهر و دوستی 4️⃣ کوه باش : در هنگام خشم و غضب 5️⃣ رود باش : در سخاوت و یاری به دیگران 6️⃣ دریا باش : در کنار آمدن با دیگران 7️⃣ خودت باش : همانگونه که می نمایی.. 8️⃣ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ نکن : 🍃ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ نیستی… 🍃ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ هستی….. 9️⃣ همیشه یادت باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمی توان پس گرفت!.. 🔟 چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی .همیشه شکست با کوزه است….. . @seyyedanjavi

23 - ✅ احوالات... . زمانی بود و وبلاگی و احوالاتمو می نوشتم. البته همیشه درصد بالایی از کتمان داشتم. اما معمولش اینه آدما وقتی به نوشتن روی میارن که دردی رو از خودشون به بقیه منتقل کنن و همدردی ها رو باعث بشن و کمی التیام بیابن. بزرگتر که میشی ازین ناخوشی منتقل کردن ها احساس شرم می کنی. اگر بقیه رو دوس داری چرا باید دردمندشون کنی!؟ . این روزها که ظاهرا تا #ماه_ها ادامه خواهد داشت روز و شبای خوبی نیست. اصرار دوستان مبنی بر اینکه بیشتر تو فضای مجازی فعال بشم نتیجه خوبی نخواهد داشت. حرف های دلم مطلوب نیست. این احساس منتقل خواهد شد. همه دارین زندگیتونو می کنین. حتی همکارای من بابت کاراشون پولشو می گرفتن و زندگیشونو می کردن. اینی که #تعطیل شده همه ی زندگی منه. جک بخونین و فیلم ببینین و شاد باشین. ذکرا و توسلای شخصیتونو بیشتر کنین. حرفایی که زدم ماحصل کلی تحقیق و فکره. دوباره بخونین و سعی کنین بعد از بحران زندگی تازه ای شروع بشه. منم خوبم انشاءالله... . همین! 14.12 دقیقه پنجشنبه 22 اسفند 1398 . @seyyedanjavi

🎵 #صوت_شهدایی در آخرین ساعات سال 98 ▪️شهادت امام کاظم (ع) تسلیت 🍂ای دل وامونده، دل تنهامونده 🍂دلی که از رفیقای شهیدش جامونده 🎤 #حاج_مهدی_سلحشور. خدا شفاش داده الان خونه است و خیلی بهتره خفه شدیم... 😐 @seyyedanjavi

هذا قبر الطاهر الشهید السید ابراهیم المجآب ابن آلسیَد محمد العابد إبن الأمام موسى بن جعفر علیه وَ على آبآئه أفضل الصلاة وَ السلامْ. عکس ضریح در حرم امام حسین علیه السلام جدم که از طریق ایشون به امام موسی کاظم متصل میشم. شب مبعث یادش افتادم. هییییییع کربلا . @seyyedanjavi

😔 سال ها و مدت هاست فیلم جنگی ایرانی نمی بینم. برا امثال من فیلمش مهم نیس. کلا تو خاکریزیم دیشب تنگه ابوقریب رو دیدم. 😭 فقطططططط میشه گفت عجب شکری خوردم. 😐 توبهههههه .

👇👇👇👇👇👇

24 - ✅ حال من... . حال من خوب است اگر حال عالم باشد از همیشه خوب تر تو بگو می شود آیا حالم خوب باشد و ببینم دنیا دور از ظلم و تباهی غرق در شادی‌ها؟ حال من خوب است اگر کودکی در کنجی از فشار سرما یا ز سوز گرما با پریشانی‌ها دست و پنجه نزند مادری یا پدری منزوی در خانه اشک غربت در چشم با نگاهی بر در آرزویی بر دل آه حسرت نکشد . چشم حسرت باری خیره بر صفحه رنگی و قشنگ خانه‌ای یا که غذایی خوش طعم دل ز او برده و او در حیرت یا که شاید حسرت . آرزوهای محال و من و صبح قریب آرزویی بر دل پای مانده در گل کاش فردایی نبود آرزوهایی نبود یا اگر بود دل تاریکم غرق رسوایی نبود . کاش دنیایی نبود این همه درد و فراق با سکوت و تبعیض آتش دوزخ اگر بود، کمی بهتر بود تا که طعم تبعیض تا که طعم تحقیر . حال من خوب نخواهد شد تا که دنیا دنیاست تا طمع ها برپاست تا رفیقان کنونم فردا میروند از پی یک کار دگر یا پی یار دگر تا به نیشی گاهی بنوازند مرا حال من خوب نخواهد شد و من میدانم فرصتی نیست دگر بهر جبران زمان های قدیم فرصتی نیست دگر تا که امید دهم خاطر خود بلکه آینده ای در راه بود! از کدام آینده از کدامین امید این دگر رسیده بر آخر خط... و در این آخر خط حال من بسته به حال دگران و من و دوش من و بار گران هر چه باشد به دلم حاصل یک کلمه‌ست نگرانم نگرانم نگران... . همین! #سید_محمد_انجوی_نژاد سروده شده در: 21.45 دقیقه جمعه 8 فروردین 1399 @seyyedanjavi

✅ همه رفتند و تنها مانده ام من... همین 😐 ۲۱.۱۲ دقیقه ۲۴ فروردین.. @seyyedanjavi

حاج یونس حبیبی.. مردی که چیزی از شهدا کم ندارد.. مداح و جانباز شیمیایی که بین زمین و آسمان و رو به آسمان است .. دعا کنیم، برای او و خانواده اش😭 🆔 @rahpouyan

✅ 25- خداحافظ داداش... 😭 وقتی میری اولین کاری که همه می کنن اینه یه عکسی،چتی چیزی پیدا کنن باهات. بعدهم به اشتراک بذارن و فالورای عزیز ابراز هم دردی و ... مرحله بعد هم فراموشیه و تمام دنیای... 😐 . همین جا خصوصی میگم: زمان جنگ چن نفر شدیم و عهد اخوت بستیم و صیغه برادری خوندیم. بعد از جنگ با سه نفر عهد اخوت خوندم. یکیشون یه دانش آموز بود که بهش گفتم چشم. اما عهد اخوت شرایطی داره. می تونیم؟ گفت اره با افتخار. و البته 6 ماه بعدش رفت و بعد چن سال یه روز تو خیابون دیدمش. روشو کرد اون ور انگار ندیده منو... 🤦🏻‍♂️ نفر دوم روحانی شد و هنوزم دعاگوی همیم. سال 81 تو حرم امام رضا یکی از پشت زد رو شونه ام و تا برگشتم بغلم کرد. حاج یونس بود. بی مقدمه گفت بریم بشینیم یگوشه ای صیغه برادری بخونیم.... . برادر خیلی خیلی بدتو فراموش نکن. می دونی که چقدر محتاجتم و می دونم اون ور آنقدر حالت خوبه که بدیامو فراموش کردی. منتظرم باش داداش... 😭 #حاج_یونس_حبیبی #سید_محمد_انجوی_نژاد @seyyedanjavi

✅ 26- کادر رهپویان... وقتی 15 ساعت به شروع مراسم مجوز برگزاری دادند، کسی گمان نمی برد این کیفیت برگزاری رو! با زبان روزه و گرمای روز و سرمای نیمه شب. همان ها که سال هاست بی منت و بی دیده شدن مشغولند و از اول سال 96 در همه جای کشور می درخشند. در محرومترین نقاط کشور. بله. هیچ جمعی بی نقص نیست. مخصوصا جمعی که راسش من باشم و مجمع النواقص! . اما #فقط یک ریال انصاف لازم است تا دور این بچه ها بگردیم. نگران نباشین! خدا مثل خلایق نمی بیند! اجرتان محفوظ و دعایی ندارم غیر ازین در روز قدر: خدا به همه شما و همه بچه های این مدلی در همه جهان عافیت همراه با سعادت دنیا و اخرت عنایت کند. 🙏🏻 خواهران در عکس نیستند اما در متن لحاظند. #سید_محمد_انجوی_نژاد @seyyedanjavi

✅ 27- تنهایی و چمران... تنهایی چند مدله. کدومش زمینه رسیدن به "مونس کل وحید" است؟ 1- تنهایی فیزیکال. یعنی کسی با تو نیست و خب میشه رفت بیرون و با یکی آشنا شد! 2- تنهایی عاطفی که مونسی برای با هم بودن در غم ها و شادی ها نداری و اگر یافت شود ازین تنهایی خلاصی می یابی. 3- تنهایی ادراکی. یعنی آدم زیاده دور و برت. اما اونکه بتونه تو رو درک کنه و اونقدر اشراف داشته باشه بر تو که بفهمه دقیقا مشکلت چیه و چطور شاد یا غمگین میشی، در میون این همه دور و بری یافت نمی شه. 4- تنهایی هستی شناسانه. درین نوع آنقدر عمیق و متفاوت نگاه می کنی که کسی تو رو نمی فهمه و هر کسی از منظر خودش سعی می کنه تو رو درک کنه در حالیکه مشکل جای دیگه است. مشکل اونجاست که نگاه تو به دنیا و خلقت و عاقبت و آخرت متفاوته و همه عمل ها و عکس العمل هات با آدمای عادی متفاوته. خدا این مدل آدم ها رو مونس میشه. نایاب نیستند اما واقعا کمیابند... ادم های این مدل دنیا رو با خوشی ها و غم های اندک و موقتی می گذرانند و دنبال جاودانگی هیچ چیز نیستند. چمران ازین نوع بود. . @seyyedanjavi