eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
751 دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
66 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5947093098529031150.mp3
6.2M
تو یی که چادر زهرا رو انتخاب کردی 👌💕 @seyyedebrahim
#مادرم_فاطمه نوکر #زهرا شدم دنیا به نامم گشته است نام پاک #فاطمه ذکر سلامم گشته است من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجیب گفتن یا فاطمه تکیه کلامم گشته است @seyyedebrahim
نگاهــم ، رو بہ روی تو بلا تڪلیف میماند ڪہ از لبخند لبریزم از گریہ فراوان . . . @seyyedebrahim
می‌روم افغانی می‌شوم و برمی گردم طبق گفته‌های خودش آنجاست که با شخصی به اسم ابوحامد آشنا می‌شود. مصطفی آنجا می‌گوید می‌خواهم با بچه‌های فاطمیون به سوریه بروم. آنجا ابوحامد به او کُد می‌دهد که حیف شد اگر افغانی بودی می‌توانستی. از همان جا این فکر در ذهن مصطفی جرقه می‌زند که خب می‌روم افغانی می‌شوم و برمی گردم. خیلی سریع و کمتر از دو ماه لهجه افغانستانی را یاد گرفت. به مشهد می‌رود تغییر چهره می‌دهد و، چون استعداد خوبی در یادگیری لهجه داشت خیلی سریع و کمتر از دوماه لهجه افغانستانی را یاد گرفت. اتفاقا لهجه‌ای که یاد می‌گیرد لهجه بچه‌های شیعه افغانستان نیست و همین برایش دردسر می‌شود. آنجا بچه‌های افغانستانی فکر می‌کنند شاید نفوذی باشد و از او روی برمی گردانند. اما از اقبال مصطفی ابوحامد می‌آید، او را بغل می‌کند و می‌گوید او از خودمان است. @seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 💟 💟 🔹آقا مصطفی فرمانده پایگاه نوجوانان بسیج مسجدمون بود ، هرکجا که میرفت ما رو هم با خودش میبرد ، راهیان نور ، مشهد ، شمال و.... 🔹ما رو دیگه به اسم نوجوون های آقا مصطفی میشناختن، از بس که همیشه دورش می چرخیدیم 🔹آقا مصطفی ۲۰ سالش شده بود یک شب با بچه ها توی مسجد بودیم که یکی از بچه ها، بدو اومد و گفت: اقا مصطفی رفته خواستگاری خونه فلانی 🔹ما پاشدیم و رفتیم درب خونه همسر ایشون ، گویا مراسم خواستگاری تموم شده و آقا مصطفی اینا رفتن خونه خودشون و ما دیر رسیدیم بعدا، متوجه شدیم که این جلسه فقط یه جلسه اشنایی بوده و هنوز جوابی بین طرفین رد و بدل نشده بود 🔹ما توی کوچه نیم ساعتی منتظر بودیم تا جلسه خواستگاری تموم بشه و آقا مصطفی رو ببینیم و.... 🔹هرچه منتظر شدیم نیومدن! یکی از بچه ها زنگ خونه پدر زن آقا مصطفی رو زد گفت ؛ سلام اقا مصطفی این جاست! اون بنده خدا شوکه شد و گفت یه لحظه صبر کنید ، اومد دم در خونه ولی همین که پدرخانوم آقا مصطفی رو دیدیم شروع کردیم به فرار کردن 🏃🏃🏃 خخخخ 🔹فرداش دیدیم آقامصطفی داره با خنده میاد بعد بهمون گفت؛ آبرومو بردید ، بزارید حداقل من جواب بله رو بگیرم بعد برید درب خونشون سراغ منو بگیرید . 🔹این خاطره رو همیشه خودش با خنده برای دیگران تعریف می کرد. 😂😂😂😂😂 @seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شدن اتفاقی نیست..🌹 قبل از همه چیز دنیایش 🌍را به برده او زیر نگاه مستقیم خدا زندگی کرده... شهادت اتفاقی نیست سعادتی ست که نصیب هر کسی نمیشود باید شهیدانه زندگی کنی تا شهیدانه بمیری.. ⛅️ 🌥🍃 @seyyedebrahim