شرایط سختی بود آتش دشمن سنگین بود، موقع عقب اومدن متوجه عدم حضور محمد شدم باهاش تماس رادیویی گرفتم که پشت بیسیم میگفت من جفت پاهام تیرخورده شما برید کسی برنگرده دارن میان سمتم داشتم گریه میکردم از اینکه نمیتونستم کمکش کنم. بعد چند دقیقه ک باهاش تماس گرفتم صدایی غیر صدای محمد شنیدم. محمد هم مثل ارباب بی کفن ابی عبدالله ع بدون سر به سوی معشوق پرکشید . بیاد شهید مدافع حرم عمه سادات س محمد زهره وند جمعی گردان تکاور تیپ نمونه یکم روح الله . #مدافع_حرم #شهید

📹 حالا همش بگید با پوشیدن یا نپوشیدن روسری اتفاقی نمیفته!!!!! 🛑 ببینید چه فاجعه‌ای رخ میده کشوری که ۸۵ درصدش شیعه است چه بر سر حجاب و مسجد و شعائرش می آورند. #جمهوری_آذربایجان #امربه_معروف

#دلتنگی_شهدایی 🌸🌱 چہ شبے با تو شوَد آن شبِ بین‌الحرمین . . بآتو حتمـــــاً سفرِ ڪربُ‌بلآ میچسبـــــد . . ! #شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️

#روضه 💔 #استاد_پناهیان

﷽ #وصیتنامه_شهدا🤍 💛من نمیخواهم که عمرم بی ثمر باشد و مرگم یک مرگ عادی،مرگی میخواهم که در راه اسلام و ایران اسلامی باشد. ❤️من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهل‌بیت (ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه می‌نمایم و می‌روم تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم. #شهید_رضا_حاجی_زاده🌹

حسینم بدون، تو اون خاک و خون #محرم #امام_زمان

دل ز داغت به همان مهرو نشان است که بود... #شادی_روح_شهدا_صلوات🌹

شادی روح پرفتوح #حاج_قاسم_سلیمانی و همرزمان شهیدش فاتحه‌ای قرائت بفرمایید🖤

#کلیپ هل من ناصر ینصرنی ؟! + مگه میشه دیگه این صدا بیاد و ما تحمل کنیم ؟ نمایش و واقعیت مگر می فهمد عاشق ؟ او تحمل دیدن بی جواب ماندن خواسته معشوق را ندارد ...! چه کسی به مصلحت و خراب نشدن نمایش فکر می کند ؟! همه ؛ از بازیگران این نمایش ، تا بینندگان عاشق اند ...! عشق است که چشم را تر می کند و عشق است که بلاهای قشنگی سرمان می آورد (((:💔 و باید گفت ... اللهم الرزقنا عشق......

#دلتنگی_شهدایی 🌱🌸 ‏تو آن حرفۍ تو آن رازے ڪه با مردم نباید گفت بگو اے راز سربسته تو را تا ڪی نگه دارم ؟! #شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️

شهید محمد هادی نژاد 🕊🌹🌿 تاریخ شهادت۹۴/۹/۱۷ #نحوه_شهادت اصابت موشک و قطع شدن سر چه زیبا اقتدا کردی به پسرفاطمه 🕊❤ #خاطره_ای_از_زبان_مادر_شهید_محمدهادی نژاد 🕊🌹🌿 چند روز قبل از رفتن به سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه. باهاش مخالفت کردم وگفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط یک پسر دارم و اگر تو بری دیگر کسی را ندارم. شب که خوابیدم حضرت زینب و پسر مو ازم خواست و گفت با رفتنش مخالفت نکنم. وقتی خبر شهادتشو شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب محمد منو انتخاب کرده بود💔