💠 شهیدی که با شهادتش توانست جان بیش از ۴۰زائـر حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها را نجات دهد!
روز دوم اسفند۱۳۹۴، حجت که اتاقش نزدیک حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها بود، بعد از نماز صبح پنجره اتاق را باز کرد و رو به حرم حضرت زینب گفت: «۱۵سال برایتان نوکری کردم، یک شبش را بخرید و من در شب شهادت مادرتان شهید شوم!»
غروب همانروز، مصادف با شب شهادت حضرت زهـرا سلاماللهعلیها، درحالیکه قرار بود حجت و دوستانش دو روز دیگر به مناطق عملیاتی بروند، متوجه یک عملیات انتحاری نزدیک حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها میشوند؛ پس از انفجار اول، شهید به سرعت به کمک مجروحان رفتند ولی دقایقی بعد، عامل انتحاری دوم و سوم منفجر شد و حجت را به آرزوی دیرینهاش رساند.
شهید همانند حضرت زهـرا سلاماللهعلیها از ناحیه پهلو، صورت و بازو مجروح شد؛ مقدار ترکشها در ناحیه پهلو بهقدری بود که به گفته یکی از همرزمانش اگر حجت نبود، این ترکشها به ۳۰ تا ۴۰نفر اصابت میکرد، حجت به سوی شهادت شتافت تا بسیاری را به زندگی امیدوار کند.
🌷شهید #حجت_اسدی🌷
💠من خودم به این رسیدهام و با اطمینان و یقین مےگویم:☝️
🌷هرڪس شهید شده،
خواستہ کہ شهید بشود؛
شهادتِ شهید فقط #دست_خودش است...
#سردار شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی🥀✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ | رژیمِ رفتنی
✏️ رهبر انقلاب، در دیدار اخیر: رژیم غاصب، رفتنی است.
💗 امروز نهضت فلسطین از همیشهی این هفتاد هشتاد سال سرحالتر است.
🌷 مشاهده میکنید که امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضدّ غصب، ضدّ ظلم، ضدّ صهیونیسم از همیشه بانشاطتر، سرحالتر و آمادهتر است و انشاءالله این نهضت به نتیجه خواهد رسید. ۱۴۰۲/۰۷/۱۱
#طوفان_الأقصى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدانم این اثر آقای گلریز رو یادتونه یا اصلا دیدبن؟
درست بعد از اعلام شکست داعش و نامه #حاج_قاسم به آقا، از خبر سیما پخش شد؛ اما از فردای آن روز، جلوی پخش این سرود از صدا و سیما و انتشار آن در فضای مجازی گرفته شد و الان کمتر کسی این اثر رو دیده، شنیده یا یادشه!
شما ناشر این اثر فاخر باشید!
#شهید_سلیمانی
#قدس
#آزادی
◾️#دلتنگے_شهدایے ✨
همه ی دلخوشے ام آخر شب ها این است...
دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن♥️🖇
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#شبتون شهدایی
اگر کسی که میرود برای جهاد
بصیرت داشته باشد میشود
"شهید همدانی"
اما اگر بصیرت نداشته باشد
میشود "داعش"
فرق بین داعش و شهید همدانی
در "بصیرت" است،
این بصیرت نتیجهٔ عقل است
عدم بصیرت نتیجهٔ حُمق است ..
💌| آیت اللّٰه حائری شیرازی(ره)
#شهید_همدانی
#سالروزشهادت
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
🌷قسمت سی و دوم🌷
#اسم تومصطفاست
تو از هر دو تشکر کردی :((خیر،همین جا میمونن،خودمم بهشون میرسم!))
واقعا هم رسیدی و از من و بچه مراقبت کردی:از حمام تا پوشک بچه.
حتی وقتی خواب بودم صدایم نمیزدی و وقتی اعتراض میکردم،میگفتی:((اون قدر قشنگ خوابیده بودی که دلم نیومد بیدارت کنم!))
اسم دخترمان را گذاشتیم فاطمه. هر وقت گریه میکرد بغلش میکردی:((بیا درد دلت را به بابا بگو ببینم چی شده؟))
برایش مداحی میکردی و برایش روضه میخواندی . شب سوم ،تب شدیدی کرده بودم.نصفه شب بیدار شدم،دیدم بالای سرم نشسته ای. گفتی:((خداروشکر بیدار شدی،فاطمه خیلی گریه میکرد،اما بیدارت نکردم.بهش آب قند دادم،بیا شیرش بده.))
روز چهارم برای تست غربالگری او را بردی،بعد ها هم برای واکسن.
دلم نمی آمد خودم بغلش کنم تا به او امپول بزنند. هنوز یک ماهش نشده بود که او را بالا می انداختی و میگرفتی.
_آقا مصطفی دختره ها ! لطیف تر برخورد کن!
_بچه یه ماهه باید یه متر بالا بپره،باید رنجر بار بیاد،طوری که توی خیابون کسی جرئت نکنه نگاه چپ بهش بکنه!
فاطمه که به دنیا آمد دیگر نه مدرسه رفتم نه حوزه و نه بسیج.
نمیشد هم کار کرد،هم درس خواند، هم مادری کرد و هم همسری. در جریان فتنه ۸۸ ،هم به تحصیلت لطمه خورد هم ضرر مالی دادی.
آن روزها در کنار برنج، پلاستیک و نایلون هم میفروختی. آن هارا با چک یکی از اقوام خریدی و گذاشتی در مغازه تا فروش بروند.
به قول خودت میخواستی به او کمک کنی، اما درروز های شلوغی،مغازه نیمه تعطیل شد.
یا چیزی فروش نمیرفت یا اگر میرفت،درست یادداشت نمیشد و سود و زیان نا مشخص بود. بالاخره آنجا را تعطیل کردی و خلاص. برای پول پلاستیک ها و نایلون هایی هم که فروش نرفته بود چک دست فروشنده داشتی. از من خواستی طلاهایم را بفروشم که فروختم و بدهی ات را صاف کردی. آن روزها یک نیسان داشتیم که از آن برای خرید و فروش و جا به جایی گونی های برنج استفاده میکردی و تا سه چهار ماهگی فاطمه هنوز آن را داشتیم. شبی مهمان داشتیم،وقتی که مهمان ها رفتند گفتی:((بلند شو بریم بیرون.))
_کجا؟
_اشتهارد.
_با نیسان؟بچه اذیت میشه!
_چه اذیتی؟هر جا دیدم اذیت میشه نگه میدارم!
وسایلی را که لازم داشتیم گذاشتی پشت ماشین و راه افتادیم. در آن سفر،فاطمه آرام بود. همین باعث شد که بعد از آن،سفرهای تفریحی ما شروع شود. آن روزها هم پایگاه بسیج را اداره میکردی،هم دانشگاه آزاد درس میخواندی،هم جهاد دانشگاهی دوره پرورش و نگهداری گاو میدیدی. گاهی هم بازاریابی برنج برای رستوران ها و تالار میکردی. کارهایت را هماهنگ میکردم و سعی میکردم کنارت باشم. اگر قرار بود جایی بروی یا چیزی را به کسی تحویل دهی یا به کارهای اجرایی پایگاه برسی خبرت میکردم. حتی ساعاتی را که در دانشگاه بودی،منتظر میماندم تا کلاست تمام شود.
وقتی می آمدی فاطمه را برمیداشتم با هم میرفتیم فروشگاه و خرید میکردیم بعد،قدم زنان به خانه می آمدیم.بودن باتو،رویای من بود.
اینکه باشی،باتو حرف بزنم،صدایت را بشنوم،به حرف هایم گوش بدهی،نظرت را بگویی،حس کنم کنارمی و حس کنم دوستم داری و حس کنم در جهان کوچک باتو بودن،فقط ما سه نفریم:من و تو و فاطمه.
حتی گاهی بودن او را هم فراموش میکردم،فقط من و تو.
یک روز بعد از ظهر آمدی خانه و گفتی:((عزیز بیا تو پارکینگ باهات کار دارم!))
تعجب کردم:((چه کاری؟))
_بیا تا بگم!
هنوز پایم را از آپارتمان بیرون نگذاشته بودم که صدایی شنیدم:((آقا مصطفی این چه صداییه؟))
_صدای گاوه!
_تو هنوز گاوداری نگرفته گاو خریدی؟تا حالا کی اول نعل خریده بعد اسب؟!
_بیا ببین چه قشنگه خانم!
ادامه دارد...🌹✅
بهدخترشمیگفت:وقتیگرههاے
بزرگبهکارتونافتاداز خانمفاطِمه
زهرا{س}کمکبخواید،گرههاےکوچک
روهمازشهدابخوایدبراتونبازکنند..
#حاجحسینهمدانے
#حاج_قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|🙂🤍|•
در نمازم بین سجده لحظه ای بوی عطرت رسید
آنقدر در سجده ماندم تا قضا شد آن نماز :)
«شهید مصطفی صدر زاده
#طوفان_الاقصی
#حاج_قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘༻﷽༺☘
🔹استاد #عالی
#امام_زمان ﷻ
«تمرینِ امام زمانی»
تا بیعت واقعی با امام زمان در زندگیمون نداشته باشیم غیبت حضرت ادامه داره.
بہ تَݪافےِ مُسَݪماטּ شُدَטּ سَݪماטּ بود
ڪه بہ ما داد خُدا، پَنجِره فوݪادِ رِضا
#ایها_الرئوف