#دلتنگی_شهدایی 💔°
دردے ازحسرت دیدار تودارم ڪہ طبیب
عاجــز آمد؛
ڪہ مــرا چاره درمان تــو نیست!
سعدے
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
@seyyedebrahim
*﷽*
درمکتب شهادت
در محضرشهدا
پسرم وقتی شهید شد ، پدرش آمدند و گفتند: من و شما پدر و مادر شهيد شديم. بسيار خوشحال بودند، امّا من بيهوش شدم كه اورژانس آمد و من را بهوش آورد.
يك لحظه خوابم برد و ديدم كه پسرم با لباس سفيد آمد و دستش را روى صورتم گذاشت و مى گويد: مامان، مامان، گفتم: جان مامان، چى شده؟ شما كه شهيد شدى.
گفت: بلند شويد. مى دانى اين چه لباسى است كه خريده ام؟
اين لباسى است كه با قطره قطره خونم خريده ام. شما دوست داريد. تا خواستم فرياد بزنم، گفت: مامان، هر زمان كه ياد من افتاديد دستتان را روى قلب تان بگذاريد، سوره والعصر را ۳ مرتبه بخوانيد، قسم مى خورم كه خدا به شما صبر مى دهد.
🎤مادربزرگوارشهید
#شهید_غلامعلی_چرخنده
#یاد_عزیزش_با_صلوات🌷
گلچینی از بهترین مداحی و روضه ها به مناسبت ایام فاطمیه🖤👇
🏴 سید رضانریمانی
🏴 محمود کریمی
🏴 سید مجید بنی فاطمه
🏴 حسین طاهری
🏴 حاج منصور ارضی
🏴 مجتبی رمضانی
🏴 جواد مقدم
🏴 مهدی رسولی
🏴 حسن خلج
🏴 سید مهدی حسینی
🏴 مهدی اکبری
🏴 نریمان پناهی
🏴 حمید علیمی
#پیشنهادویژهفاطمیه🖤
برای رفقا هیئتی⛓📿
به درخواست یکی از اعضای محترم کانال:
❤️امروز روز شهید عباس بابایی است❤️
🌼زندگی نامه این شهید
🌸عکس و والیپر این شهید
🌹فرازی از وصیت نامه این شهید
🥀معرفی کتاب های این شهید
💐تم این شهید
💙پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزانه، به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه هوایی اصفهان به پاسداری از دستاوردهای انقلاب پرداخت.💙
#زندگی_نامه
#زنگ_زندگی
🕰کتاب «آشیانه بر اوج » زندگی نامه و خاطراتی از شهید عباس بابایی را بازگو میکند🕰
#زنگ_زندگی
💜شهید بابایی در هفتم مرداد ماه 1360 از درجه سروانی به سرهنگ دومی ارتقا پیدا کرد و به فرماندهی پایگاه هشتم اصفهان برگزیده شد. وی در نهم آذر ماه 1362، ضمن ترفیع به درجه سرهنگ تمامی ، به سمت معاونت عملیات فرماندهی نیروی هوایی منصوب گردید و به ستاد فرماندهی در تهران عزیمت کرد.💜
#زندگی_نامه
🧡سرانجام در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه 1366 به درجه سرتیپی مفتخر شد و در پانزدهم مرداد ماه همان سال، در حالی که به درخواستها و خواهشهای پی در پی دوستان و نزدیکانش مبتنی به بر شرکت در مراسم حج آن سال پاسخ رد داده بود ، برابر با روز عید قربان در حین عملیات برون مرزی به شهادت رسید.🧡
#زندگی_نامه
❣شهید ، سرلشگر خلبان عباس بابایی در هنگام شهادت 37 سال داشت. از او یک فرزند دختر به نام سلما و دو فرزند پسر به نامهای حسین و محمد به یادگار مانده است.❣
#زندگی_نامه
💛همزمان با ورود هواپیماهای پیشرفته (F-14) به نیروی هوایی ، شهید بابایی در دهم آبان ماه 1355، برای پرواز با این هواپیما انتخاب شد و به پایگاه هوایی اصفهان انتقال یافت.💛
#زندگی_نامه
💚در سال 1348، در حالی که در رشته پزشکی پذیرفته شده بود، داوطلب تحصیل در دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد. پس از گذراندن دوره آموزشی مقدماتی خلبانی هواپیمای شکاری را با موفقیت به پایان رساند و پس از بازگشت به ایران، در سال 1351، با درجه ستوان دوم در پایگاه هوایی دزفول مشغول به خدمت شد💚.
#زنگ_زندگی
❤️در سال 1329 در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان دهخدا و دوره متوسطه را در دبیرستان نظام وفای قزوین گذراند.❤️
#زندگی_نامه
❤️انا لله و انا الیه راجعون
خدایا ، خدایا ، تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار .
به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم .
حال سخنانم را برای خدا در چند جمله انشاالله خلاصه می کنم .
خدایا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده .
خدایا ، همسر و فرزندانم را به تو می سپارم .
خدایا ، در این دنیا چیزی ندارم ، هرچه هست از آن توست .❤️
#وصیت_نامه
#فوری
الله اکبر
الله اکبر
مرگ بر اسرائیل...
دقایقی قبل شدلون ادلسون، صاحب روزنامه اسرائیلی "اسرائیل هیوم" ، مالک بزرگترین کازینوهای دنیا و حامی بزرگ ترامپ و نتانیاهو به درک واصل شد.
#بین_الملل
#اسرائیل_محکوم_به_زوال_است
#زندگی_سگی_اسرائیلیها
#فلسطین_اشغالی
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
#کتاب_دختر_شینا🌹🍃 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃
#کتاب_دختر_شینا🌹🍃
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل سیزدهم ..( قسمت اول )🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
چند کیلویی هم انار خریده بود رفت و چند تا انار دانه کرد و توی کاسه ای ریخت و آمد نشست کنارم و گفت: اللحمدلله، این بار خوش قول بودم البته دخترمان خوب دختری بود اگر فردا به دنیا می آمد این بار هم بد قول می شدم.
کاسه انار را داد دستم و گفت:بگیر بخور برایت خوب است. کاسه را از دستش نگرفتم. گفت: چیه
ناراحتی؟ بخور برای تو دانه کردم.
کاسه را از دستش گرفتم و گفتم:به این زودی می خواهی بروی؟!
گفت:مجبورم. تلفن زده اند. باید بروم گفتم نمی شود نروی؟!بمان دلم می خواهد این بار یک ماهی پیشم باشی.
خندید و سوتی زده و گفت: او ... وه... یک ماه
گفتم:صمد جان من بمان.
گفت: قولت یادت رفته. دفعه قبل چی گفتی؟!گفتم :نه یادم نرفته برو. من حرفی ندارم اما اقلا این بار یک هفته ای بمان.
رفت توی فکر انگشتش را لای کوک های لحاف انداخته بود و نخ را می کشید گفت:
نمی شود دوست دارم بمانم اما بچه هایم را چه کنم؟ مادرهایشان به امید من بچه هایشان را فرستاده اند جبهه. انصاف نیست ان ها را همین طوری رها کنم و بیایم اینجا بیکار بنشینم. التماس کردم صمد جان بیکار نیستی. پیش من و بچه هایت هستی بمان.
سرش را انداخت پایین و باز کوک های لحاف را کشید. تلویزیون روشن بود. داشت صحنه های جنگ را نشان می داد خانه های ویران شده زن ها و بچه های آواره. سمیه از خواب بیدار شد گریه کرد صمد بغلش کرد و داد دستم تا شیرش بدهم.
سمیه که شروع کرد به شیر خوردن صمد زل زد به سمیه و یکدفعه دیدم همین طور اشک هایش سرازیر شد روی صورتش. گفتم: پس چی شد...؟
سرش را برگرداند طرف دیوار و گفت: آن اوایل جنگ یک وقت دیدم صدای گریه بچه ای می آید چند نفری همه جا را گشتیم تا به خانه مخروبه ای رسیدیم بمب ویرانش کرده بود صدای بچه از آن خانه می آمد. رفتیم تو. دیدیم مادری بچه قنداقه اش را بغل کرده و در حال شیر دادنش بوده که به شهادت رسید بچه هنوز داشت به سینه مادرش مک میزد اما چون شیری نمی آمد گریه می کرد.
از این حرفش خیلی ناراحت شدم.
گفت:حالا ببین تو چه آسوده بچه ات را شیر می دهی.باید خدا را هزار مرتبه شکر کنی.
گفتم: خدا رو شکر که تو پیش منی. سایه ات بالای سر من و بچه هاست.
کاسه انار را گرفت دستش و قاشق قاشق خودش گذاشت دهانم و گفت: قدم الهی اجرت با حضرت زهرا. الهی اجرت با امام حسین. کاری که تو می کنی. از جنگیدن من سخت تر است. می دانم حلالم کن.
هنوز انارها توی دهانم بود که صدای بوق ماشینی از توی کوچه آمد بعد هم صدای زنگ توی راهرو پیچید. بلند شد.
#یازهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد...
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#انتقام_سخت
#ترور
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~--
Hamed Zamani Hazrate Mahtab 128.mp3
3.55M
🕊🕊🕊🦋
🎤خواننده: حامد زمانی
حضرت مهتاب✨
نه مثل ساره ای و مریم...
نه مثل آسیه و حوا...
فقط شبیه خودت هستی...
فقط شبیه خودت زهرا💫✨
#حضرت_زهراس 💔🖤
#فاطمیه🏴
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
✨یا فاطمه زَهرا سَلام الله💖
🔹فاطمیون چه کسانی بودند و چطور داوطلبانه به سوریه آمدند؟
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران پاسخ میدهد
🔺حجت الاسلام عبدالله حاجی صادقی:
لشکر امام زمان محدودیت جغرافیایی ندارند، وقتی پرچم لا اله الا الله بلند میشود همه با هم متحد میشوند. در صورتیکه ما و عراق زمانی با هم دشمن بودیم. یکی از خدمات بزرگ حاج قاسم گسترش مرزهای جبهه مقاومت بود؛ زیرا که اسلام و جغرافیایش، باور و عقیده اش بود و نه خاکش.
🔺فاطمیون عمدتا داوطلب و در ابتدا از افغانستانیهای مقیم ایران بودند، اینطور نبود که حاج قاسم از افغانستان نیرو ببرد، خودشان داوطلبانه آمدند و گفتند میخواهیم در جنگ حضور پیدا کنیم. شهید سلیمانی در ابتدا تعدادی از آنها را برد، اما بعدا که دید داوطلبان زیادی آمدهاند به آنها سازمان بخشید.
🔺کم کم سایر داوطلبین هم آمدند. حاج قاسم از سراسر دنیا داوطلبان زیادی داشت. آمریکاییها فهمیدند حاج قاسم اگر یک دهه دیگر زنده بماند نه تنها فاطمیون افغانستانی، بلکه نیروهایی از آمریکا، انگلیس و فرانسه دورش جمع میشدند، چون انقلاب به سایر نقاط جهان صادر شده است، امام به دنیا فرمودند ما سنگرهای کلیدی جهان را فتح میکنیم، همه تصور کردند منظور امام سازمان ملل است، اما منظور امام قلوب ملتها بود که فتح شد.
🔺حاج قاسم قلوب مردم را تصرف کرده بود مگر حاج قاسم کسی یا چیزی را به یمن برده بود، خیر حاج قاسم یک اندیشه به یمن برد و آن گفتمان مقاومت بود و میگفت ما باید از یمنیها، از مردانگی و استقامت شأن یاد بگیریم. حاج قاسم گفتمان مبارزه با استکبار و ظلم ستیزی را گسترش داد و همه دورش جمع شدند. تعبیر من این است که حاج قاسم به دنبال آنها نرفت و وقتی حرف حق را زد همه به دور او جمع شدند. همه عشق میکردند که با حاجقاسم باشند.
🔺حاج قاسم همه جا حضور داشت و هر جایی که حضور داشت دنبال این نبود که آدمی با خود ببرد و میگفت همان جا بهترین جوانان را دارد. او در لبنان با بچههای حزبالله لبنان کار میکرد، با وجود حاجقاسم ارتش سوریه چه بود و چه شد. شهید همدانی یکی از دست پروردههای حاج قاسم روزی پیش من آمد و راجع به ارتش سابق سوریه برایم گفت که چه بوده و حاج قاسم در آنجا چه تأثیری گذاشته است، همین کار را در افغانستان و در عراق انجام داد.
🔺حاج قاسم در افغانستان با دو جبهه در جدال بود، یکی آمریکا و دیگری جریانهای انحرافی و گروههای ضد انقلاب در افغانستان و هدفش این بود که مردم خودشان مصلحت خود را تشخیص دهند و صلاح شان بردگی آمریکا نیست🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#شهیدانہ
تمــوم لحـــظه هاـی مـــبهم منـ.. 🥀
فدای لحظـــه رسیــــدن توو💔
تولدت مبارکــ....
@seyyedebrahim